روایت اربعین (خاطره ای از حجت الاسلام محمد مهدی فاطمی صدر درباره پیاده روی اربعین) حسین نخلی می‌خواست که با آن‌ها به فاو بروم و تا بام عتبه‌ی کربلاء با گروه پیاده/سوار باشم. پارسال با احمد شکرچی از آن جا، از ساحل خلیج فارس پیاده‌روی اربعین را شروع کرده بودیم و ام‌سال برنامه‌ شروع راه از قم مقدسه بود؛ #پیاده_از_خانه... #پیاده_از_خانه تجربه‌ی غریبی است؛ کوچه‌ی هرروزه یک‌باره می‌شود طریق مشایه. بی آن که فرصت داشته باشی در فاصله‌ی سخت تا مرز و تا عراق از روزمره به زیارت بکنی با نخستین گام در مسیری هستی که تهش عتبه است؛ و مسأله تنها هم‌این است که روزها در تکرار این گام تاب بیاوری... موعد حرکت #پیاده_از_خانه از قم مقدسه صبح اول صفر بود. حسین و گروهش اما روزهایی زودتر به فاو رفته بودند تا در افتتاحیه‌ی نمادین عراقی‌ها در ۲۸ محرم در ساحل خلیج فارس در منطقه‌ی رأس‌البیشه حاضر باشند؛ #من_البحر_إلی_النحر... تمام‌ این سال‌ها بینه‌ی ما در احیای مناسک اربعین #پیاده‌روی_عمیق بود؛ توسعه‌ی تجربه‌ی اربعین به ورای ‌بازه‌ی کوتاه و نهائی نجف-کربلاء‌، با پیاده‌روی و موکب‌داری و نظریه‌پردازی از ابتدای راه عراقی‌ها از فاو و خانقین و تل‌عفر، و از خاک ایران از خرم‌شهر و قم و مشهد... سال دوم #پیاده‌روی_عمیق اربعین را از بطحاء شروع کردیم، سال بعدش از نجف تا ابوالصخیر عقب آمدیم، سال بعدتر از مسجد جامع خرم‌شهر بسم‌الله گفتیم و سال بعد از ساحل جنوبی فاو؛ ام‌سال برنامه شروع از قم بود تا سال بعد #چله‌ی_رضوی را صبح عاشوراء از حرم حضرت رضا شروع کنیم... سال اول که به فاو رفتیم حتا نمی‌دانستیم که #نقطة_الإنطلاق که جا است. تهش رفقای عراقی گفتند: بروید تا به خلیج برسید، پا در آب بزنید و راه بیفتید. سال بعد حسین و رفقا آموخته و آماده در رأس‌البیشه بودند و تا شبکه‌ی افق از شروع پیاده‌روی اربعین در فاو پخش زنده رفت... #روایت_اربعین #مدرسه_وتر | در بله و توییتر و تلگرام » vvatr_ir @bonyana