گذار: گذشتن، عبور کردن
مثل: گذر، گذر نامه، گذرگاه، گذشته، بیگدار _گذار _ به آب زدن...
گزار: نهادن، قرار دادن، ارائه کردن
مثل: گزاره، گزارش، قانون گزار، شکر گزار، نماز گزار، کتاب گزار، تاج گزار ...
#واژه
#شرح_وتر | توییتر، : vvatr_sharh
»
@bonyana