یه قـ🥝ـاچ کتـٰاب؛
جادهی پیش رویم بسیار طولانی به نظر میرسید. میتوانستم خاکی را که زیر پایم خرد میشد و صدا میداد، حس کنم. من مجذوب آن همه زیبایی شدم. سبزی درهها زیبا و خالص بود. آنها در پای کوهها گسترده شده بودند. درختان کاج بلند و محکم قد برافراشته بودند؛ برگهای سوزنی آنها روی زمین پاشیده شده بود. باد ملایمی میوزید.
کتآبــ: فرانکنشتاین
#یه_قاچ_کتاب
#معرفی
ژانر: #روانشناسی
در این اثر به شما ثابت میشود که چگونه یک نگرش صحیح، یکی از کلیدهای اصلی برای زندگی موفق به شمار میآید. هر یک از ما یک سطل نامرئی داریم. این سطل با حرفهایی که دیگران به ما میزنند یا کارهایی که برای ما انجام میدهند دائما پر یا خالی میشود. وقتی سطل ما پر است، ما حس خوبی داریم و وقتی خالی ست، حال ما بسیار بد است. هر یک از ما یک ملاقهی نامرئی هم داریم. وقتی با آن سطل دیگران را پر میکنیم، با گفتن حرفها یا انجام کارهایی که احساسات خوب و مثبت آنها را افزایش دهد، همزمان سطل خودمان را هم پر میکنیم. ولی وقتی با گفتن حرفها یا انجام کارهایی که احساس بدی به دیگران میدهد سطل آنها را خالی میکنیم، سطل خودمان هم خالی میشود.
مثل یک فنجان لبریز، پر بودن سطلمان به ما نگرشی مثبت و قوای تازهای میبخشد. هر قطرهای که به این سطل میریزد ما را قویتر و خوشبینتر میکند. ولی یک سطل خالی ذهنیت ما را مسموم میکند، انرژی ما را کم میکند و ارادهی ما را تضعیف میکند. به همین خاطر هر زمان که کسی سطلمان را خالی میکند، صدمه میبینیم. پس هر روز و در هر لحظه باید تصمیمی بگیریم: میتوانیم سطل یک نفر را پر کنیم یا خالی. و این تصمیم فوقالعاده مهم است، چون تاثیری عمیق بر روابط، میزان کارایی، سلامتی و شادی ما میگذارد..
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#تام_راث
#سطل_شما_چقدر_پر_است
کتابها بهترین دوست برای همنشینی، بهترین مشاور در زمان تردید، بهترین آرام بخش دوران افسردگی، بهترین سرگرمی دوران بازنشستگی، مطمئنترین مخدر برای خستگی، بهترین ورزش برای ذهن، زیباترین باغ طبیعت و زمینی بارور برای بقای ابدی هستند.
✍🏻بالسترود وایت لاک، عالم و دانشمند قرن هفدهم
#معرفی
ژانر: #رمان #فانتزی #پرفروش
سهگانهی رمان ارباب حلقهها به ترتیب با نامهای یاران حلقه، دو برج و بازگشت شاه شناخته شدهاند. این اثر جی. ار. ار. تالکین، شاهکاری بدیع و تکرارنشدنی است. این کتاب، پرمخاطبترین و تأثیرگذارترین حماسهی فانتزی در دنیای ادبیات جهان است. رمان ارباب حلقهها برای اولین بار در سال ۱۹۵۴ به چاپ رسید. این کتاب چارچوب و استاندارد تمامی آثار فانتزی حماسی بعد از خودش را تعیین کرد.
داستان یاران حلقه با ماجراهایی شروع میشود که در رمان هابیت دربارهی آن گفته شده است. این داستان در سرزمین میانی (یا میانه) اتفاق میافتد. ارباب تاریکیها در جستجوی یگانه حلقهای است که خودش ساخته اما سالها پیش در جنگ از دست داده و حالا از جای آن خبر ندارد.
بیلبو موجودی از نژاد هابیتهاست که به صورت اتفاقی در یک غار بسیار بزرگ حلقهای پیدا کرد و به شایر برد. بیلبو از اهمیت حلقه و اینکه حلقه چه کارهایی میتواند بکند، چیزی نمیداند. اما فقط این را فهمید که وقتی حلقه را در دستش میکند، از چشم بقیه ناپدید میشود.
بیلبو در تولد صد و یازده سالگیاش حلقه را به فرودو میدهد. گندالف (جادوگر خاکستری) وقتی از این ماجرا با خبر می شود، شک میکند که این حلقه همان حلقه سائورون، ارباب تاریکی است. برای همین به فرودو میگوید از شایر خارج شود. چرا که نیروهای سائورون حتما به دنبال حلقه میآیند..
📚» ᴊᴏɪɴɪɴɢ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴᴇʟ
#جی_آر_آر_تالکین
#ارباب_حلقه_ها_p1