به نام خالق پروانه ها🦋 #کتاب_پادرمیانی تالیف #محبوبه_زارع می باشد. ✍️خیلی وقت بود که #عاشق نشده بودم. #عاشق_کتاب شدن یک حس خاصی ست که خیلی وقت بود مزه ی آن را فراموش کرده بودم. ✍️یک حس ناب از همان هایی که هرچقدر بخواهی می توانی از آن بهره ببری تا حال دلت تا مدت ها خوب باشد. ✍️ #شیخ_حسین طلبه ی فقیر و بیماری که عاشق دخترِ زیبا رو و ثروتمند #عرب می شود. کسی که چشم همه دنبال اوست و طلبه ی جوان ما علمای بزرگ #نجف را برای #خواستگاری می فرستد و جواب رد می شنود. ✍️جواب رد شنیدن همان و شیخ حسین تبدیل شدن به #مجنون همان. از قرار معلوم نام دختر زیبارویمان هم #لیلی بود. ✍️لیلی که او هم دلباخته ی شیخ حسین شده بود و از گفتن آن شرم داشت و در تب و تاب این #عشق می سوخت. ✍️آخر هم #امام_زمان_عج برای این #ازدواج پادرمیانی می کنند و چه ازدواج میمونی که مولایمان واسطه اش باشد. ✍️از حال شیخ حسین که پا به پای آن اشک ریختم چیزی نمی گویم. خودتان بخوانید و عشق ناب واقعی را درک کنید. #کتاب #کتاب_باز #کتاب_خوان #کتاب_خوار #کتاب_خوان #دیوانه_ی_کتاب #دزد_کتاب #من_و_کتابام @book_worm

به نام خالق پروانه ها🦋 #کتاب_خسرو_و_شیرین تالیف #خسرو_باباخانی می باشد. ✍️تا به امروز عادت داشتم که کتاب هایی که در مورد قبل از #انقلاب می خوانم ختم به خیر و #شهادت شخصیت اصلی داستان تمام شود. اما این یکی فرق داشت. پسری نوجوانِ تهرانی که به خاطر کار پدرش پا به #آبادان می گذارد. ✍️از اول تا آخر کتاب سر جمع ۵ بار #عاشق می شود و مثل تمام داستان های #عاشقانه ، دوستانش برای رساندن دو #کبوتر عاشق به خیال خودشان،هرکاری می کنند. ✍️از #عشق اولش نگویم که شاخ هایم درآمد و محال اندرمحال بود. عشق دومش هم از اول می دانستم چیزی از آن در نمی آید و همه اش خیالات نوجوانی بود و بس. ✍️عشق سومش هم مانند عشق های #فضای_مجازی الانمان است اما به سبک قدیم که آن هم به شکست انجامید و خسروی خوبان ما طرد شد. اما عشق چهارمشان را باور داشتم طوری که هرلحظه منتظر ازدواجشان بودم این قدری که فکر می کردم دیگر آخر داستان خسرو #شهید می شود و عاطفه می ماند و یاد خسرو. ✍️اما برخلاف تصورم خسرویی که از زیر شکجه #ساواک زنده بیرون آمده بود؛ عاطفه اش را یا همان شیرین را در خیابان با تیر مستقیم به شهادت می رسد و باز هم خسرو می ماند و دل شکسته اش. ✍️درست جایی که انتظارش را نداشت عاشق کسی شد که به خیالش هم نمی رسید. دختری که در نگاه اول او را در دلش مسخره کرده بود. اما همان دختر دلش را برد و این بار از او #خواستگاری هم کرد. درست درجایی که با #مرگ دست و پنجه نرم می کردند. ✍️این بار خودش حال بودم که خسروی خوبان بالاخره عاقبت بخیر می شود و جنگ باعث این جدایی نمی شود. اما زهی خیال باطل. @book_worm