فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️
آخه کی دلش میاد کتابهای پنج جلدی "قصههای شیرین دلستان و گلستان" رو نداشته باشه؟!😍🤔
🔻داستانهای این کتاب اینقدر قند و نباتن که بهتون قول میدم خود شما مامان و باباها هم طرفدارش میشید😅👌🏻
🔻قصههایی که فرهنگ کهن و ایرانی ما رو در قالبی روان و شیرین، برای فرزند شما روایت میکنه.
🖋️این کتابها به قلم آقای محمدحمزهزاده نوشته شدن.
@bookcityforchildren
🔰پرنده در گودال
♦️روایت روز عاشورا از زبان یک پرنده
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
نویسنده: مسلم ناصری
تصویرگر: الهه صادقیان
نشر: کتاب جمکران
تعداد صفحه: ۳۶ صفحه
رده سنی: ۵ تا ۱۰ سال
قیمت پشت جلد: ۴۲ هزار تومان
قیمت فروش ما: ۳۹ هزار تومان
آیدی ثبت سفارش:
@bookstore1401
🌱 از کانال ما دیدن کنید:
https://eitaa.com/joinchat/96403736Cbe6c9e7483
#پرنده_در_گودال
#کودک
1_1178031838.mp3
2.42M
#قصه_صوتی
📚از کتاب #یک_آیه_یک_قصه
قسمت 1️⃣
📜سوره مبارکه شرح آیه ۵ و ۶
🔹"فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً"🔹
@bookcityforchildren
1⃣.
ا❁﷽❁ا
☘️ #نفرین_امام
📜بخوانید: عاقبت نفرین #امام_حسین (علیه السلام) در حق #زرعه_بن_ابان و سفرش به زمانه ما!
🔽🔽🔽
2⃣.
🔸 حسین(علیه السلام) راهی فرات شد...
🌊 در روز عاشورا سال 61 هـ.ق، آن زمان که سپاه کوفه بر امام حسین(علیه السلام) حمله کرد و آن حضرت مانند شیر غران رو به روی آنها قرار گرفت و شمشیر به آنان کشید و گروه زیادی را مانند برگ خزان بر روی زمین ریخت، #تشنگی زیادی بر ایشان غالب گردید. از این رو به طرف #رود_فرات روان شد...
🔽🔽🔽
3⃣.
🔸 زرعه بن ابان دست به کار شد...
⚔️ کوفیان می دانستند که اگر آن حضرت جرعه ای آب بنوشد این بار چندین برابر از آنها میکشد و بسیاری را قلع و قمع میکند. همین جا بود که #زرعه بن ابان از قبیله بنی دارم دستور داد که: میان حسین(علیه السلام) و آب فرات حایل شوید و مگذارید که او بر آب دست پیدا کند.
خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بین حسین(علیه السلام) و آب مانع شوند.
🔽🔽🔽
4⃣.
🔸 امام حسین(علیه السلام) زرعه را نفرین کرد...
🤲🏻 امام حسین(علیه السلام) او را #نفرین کرد و فرمود: «اللهم اقتله عطشا و لا تغفر له ابدا؛ خداوندا! او را در حال تشنگی بمیران و هرگز او را نیامرز.» #زرعه خشمگین شد و تیری بر چانه آن حضرت زد.
امام(علیه السلام) تیر را بیرون کشید و دستش را زیر چانه گرفت، آنگاه فرمود: خدایا از آن چه با پسر دختر پیغمبرت انجام می دهند سوی تو شکایت میکنم، خدایا آنها را یک به یک بشمار و بکش و پراکنده کن و یک نفر از آنها را باقی مگذار...
🔽🔽🔽
5⃣.
🔸 نفرین امام(علیه السلام) دامن زرعه را گرفت...
✨ #زرعه بن ابان، مدت کمی بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) مبتلا به #عطش شد به گونه ای که از سرما و گرما فریاد میزد گویا آتشی از شکمش شعله می کشید و پشتش از سرما می لرزید.
هرچه آب می خورد #سیراب نمی شد. آب را برای او سرد می کردند و با شکر مخلوط و پیاپی به او می دادند ولی دائما فریاد می زد آبم دهید. یک کوزه آب به او می دادند، می خورد و کوزه دیگر می رسید و او بر پشت می افتاد و باز تشنه می شد و فریاد می کرد که #تشنگی مرا کشت...
🔽🔽🔽
6⃣.
🔸 یا لیتنا کنّا معکم...
⁉️ خیلی اوقات ما چشمانمان را می بندیم و خودمان را کنار یاران باوفای امام حسین(علیه السلام) و مقابل دشمنان ایشان تصور می کنیم!
اینکه اگر ما بودیم چه می کردیم و #سرنوشتمان چه می شد؟! حال تصور کنید ملعونی مثل #زرعه بن ابان وسط روزگار ما پیدایش شود و ما را با خود به کوفه سال 61 هجری قمری و کمی بعد از واقعه عاشورا ببرد...
🔽🔽🔽
7⃣.
🔸 ماجرا چیست؟!
📝 #زرعه که برای درمان مرض و عطش خود بدنبال پول است، بر اثر اتفاقی عجیب، ناگهان به زمانه ما می آید و برای #پیمان قصه ما، وحشت و دردسر می آفریند.
زرعه، پیمان را با زور به زمانه خود در کوفه می برد تا او را به عنوان غلام به ابن زیاد بفروشد و پولی به دست بیاورد.
پیمان از دست زرعه می گریزد و در #شهر_کوفه، سرگردان می شود. او گرفتار کوفیان بی وفاست و به دنبال راه نجات تا اینکه...
🔽🔽🔽
8⃣.
🔴 دزد و شاهزاده
📚 اگر میخواهید بدانید که عاقبت پیمان در کوفه چه میشود؟ آیا او میتواند از دست زرعه فرار کند و به زمانه خودش برگردد؟ و آیا زرعه میتواند برای مرض خود درمانی پیدا کند؟
🔸رمان #دزد_و_شاهزاده اثر انتشارات کتاب جمکران به قلم #مجید_ملامحمدی را بخوانید.
🔰زمانیکه یکی از ماموران عمر سعد پای به زمانه امروز می گذارد...
♦️ داستان «دزد و شاهزاده»، روایتی از زرعه یکی از ماموران عمر سعد و پسری به نام پیمان است. این مامور خشن و بیرحم با سربازان تحت فرمانش جلوی رودخانه فرات در کربلا می ایستند و نمیگذارند امام حسین و یارانش، مشکهایشان را از آب فرات پر کنند. امام او را نفرین میکند و او پس از واقعه عاشورا دچار بیماری تشنگی میشود و هرچقدر آب مینوشد عطشش برطرف نمیشود.
در کتاب دزد و شاهزاده نویسنده با الهام از این داستان زرعه را وارد دنیای امروز ما میکند تا با اسیر گرفتن پسری به نام پیمان از عصر و زمانه ما و تحفه بردنش برای ابن زیاد پولی برای درمان عطش بیپایانش به چنگ آورد. پیمان اما از چنگ زرعه میگریزد و در شهر کوفه سرگردان میشود…
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
نویسنده: مجید ملامحمدی
نشر: کتاب جمکران
تعداد صفحه: ۲۸۱ صفحه
رده سنی: ۱۲ سال به بالا
قیمت پشت جلد: ۱۱۵ هزار تومان
قیمت فروش ما: ۱۰۵ هزار تومان
آیدی ثبت سفارش:
@bookstore1401
🌱 از کانال ما دیدن کنید:
https://eitaa.com/joinchat/96403736Cbe6c9e7483
#دزد_و_شاهزاده
#نوجوان
#بزرگسال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 آهنگ زیبا و متفاوت «غریب» درباره امام حسین(ع)..
❣️هنوز صدای آشنات غریبه یا حسین...
@bookcityforchildren
اسلم، قهرمان من است.
قهرمان خود خودم.
بین همه قهرمانها؛ مردانی دلاور و نیرومند، زنانی استوار و محکم، نوجوانهایی شجاع و دلداده، اَسلم کسیست که بلد است قصه بگوید. کلمهها را از سرزمینش ایران جمع کرده، در خانه حسین قرآن آموخته، خوانده، نوشته، کلمهها را در هم تنیده، بچهها را دور خودش جمع کرده، و برایشان قصه گفته.
دارم فکر میکنم به لحظهای که بچهها، درست پیش از آن طوفان بزرگی که عالم را زیر و رو میکند، دور اسلم جمع شدهاند. شب است و از چادرها صدای ذکر میآید. بچههای کوچک میگویند: امشب قصه طوفان را برایمان بگو! اسلم نفس میگیرد و قصه نوح نبی را برایشان میگوید. وقتی که کشتیاش چون پر کاهی روی موجهای غولآسا بالا و پایین میرود و نوح از شدت وحشت به درگاه خدا استغاثه میکند: این کشتی، ما را زنده به زمین برنخواهد گرداند! کمکمان کن! خداوند کشتی نجات را برایش میفرستد: متوسل شو به پنج نور عالم، ای نوح! گریه کن برای حسین!
اسلم ایستاده و دور تا دورش بچهها نشستهاند. اسلم قصه میگوید و خبر ندارد ساعتی دیگر، قرار است در بزرگترین قصهی عالم، حتی بزرگتر از طوفان نوح، نقش ایفا کند. بچهها گوش میدهند و خبر ندارند پایان قصهی حسینبنعلی شبیه پایان طوفان نوح نیست. که هیچ قصهای شبیه قصهی تو و هیچ روزی مثل روز تو نیست، یا اباعبدلله!
اسلم قصهگوی بچهها بود، و خودش شد یکی از قصههای قهرمانان کربلا. آخ... کی بشود قصه ما را بنویسند؛ بگویند حسینی زیست و حسینی مُرد!
🖋 منصوره مصطفی زاده
@bookcityforchildren
1_1199348173.mp3
3.57M
#قصه_صوتی
از کتاب #یک_آیه_یک_قصه
قسمت 2️⃣
📜سوره مبارکه اسراء آیه ۲۳
🔹و قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً..🔹
@bookcityforchildren
🔰داستانی بلند از چند نوجوان که قصد دارند خود را به امام حسین(ع) در کربلا برسانند، اما موانعی در سر راهشان قرار می گیرد.
♦️♦دارای تاییدیه سامانه رشد
🌀«لیلا قربانی» در داستان بلند « بچه های فرات » ماجرای نوجوانانی را روایت میکند که آوازهی امام حسین (ع) و عزیمت او به کوفه به گوششان خورده و میکوشند در زمره یاران او باشند. آنها شنیدهاند که دعوتکنندگان امام (ع) حالا پشت او را خالی کردهاند. داستان از تردید بزرگترها میگوید و از ترسها و طمعهایشان، از عزم نوجوانان پاکسرشت میگوید و از شجاعت و همدلیشان. با خواندن این داستان بلند بهتر میتوانید بفهمید چه شد که ترس و تردیدها بر همراهمی با سیدالشهدا اثر گذاشت و چگونه شعور چند نوجوان باعث میل آنها برای حضور در کربلا شد.
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
نویسنده: لیلا قربانی
نشر: کتاب جمکران
تعداد صفحه: ۱۳۷ صفحه
رده سنی: ۱۰ سال به بالا
قیمت پشت جلد: ۴۸ هزار تومان
قیمت فروش ما: ۴۵ هزار تومان
آیدی ثبت سفارش:
@bookstore1401
🌱 از کانال ما دیدن کنید:
https://eitaa.com/joinchat/96403736Cbe6c9e7483
#بچههای_فرات
#نوجوان