eitaa logo
📚شهر کتاب نهال (کودک و نوجوان)📚
1.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
186 ویدیو
15 فایل
بسم الله... در راستای ترویج تفکر بین نوردیده هامون کتاب معرفی میکنیم. سبد خرید داریم. بانو هستم. آیدی جهت مشاوره و ثبت سفارش: @bookstore1401 لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/96403736Cbe6c9e7483 ارسال به سراسر کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 آقا داماد 🌀از مجموعه 🪴  «آقا داماد» نوشته محسن حسن زاده از مجموعه قهرمان من ماجرای جوانی است که در اخلاق و رفتار الگوی نسل خود بود. شهید عباس دانشگر شهید مدافع حرمی بود که توانست بسیار زود بدرخشد و روحش را به قد و قواره لباس شهادت برساند. او از کودکی به مسائل دینی توجه داشته و دیگران نیز او را همواره در لباس جوانی باادب و خوش‌اخلاق می‌دیدند. او برای ادامه راه زندگی تصمیم می‌گیرد تا لباس سبز پاسداری را بر تن کند. هم‌زمان تحصیلات و مطالعاتش را با جدیت ادامه می‌دهد و بسیار زود به یک نیروی کارآمد و موفق تبدیل می‌شود. او هنگامی که به تازگی با دخترعمویش نامزد کرده درخواست اعزام به سوریه می‌دهد و در دفاع از حرم به شهادت می‌رسد. این کتاب در قالب قصه‌های کوتاه و شیرین سیره اخلاقی و تربیتی این شهید عزیز را به کودکان ایرانی نشان می‌دهد و زیبایی زندگی یک جوان مومن انقلابی را به تصویر می‌کشد. این اثر با تصاویر مهدی رمضان نژاد  همراه گشته تا مطالعه‌اش برای کودکان جذاب‌تر باشد. 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 نویسنده: محسن حسن زاده تصویرگر: مهدی رمضان‌زاده نشر: کتابک تعداد صفحه: ۲۴ صفحه رده سنی: ۸ تا ۱۵ سال قیمت پشت جلد: ۴۵ هزار تومان قیمت فروش ما: ۴۳ هزار تومان آیدی ثبت سفارش: @bookstore1401 🌱 از کانال ما دیدن کنید: https://eitaa.com/joinchat/96403736Cbe6c9e7483
🪴 برشی از کتاب #آقا_داماد
داعشی‌ها از صبح حملاتشان را به منطقه بیشتر کرده بودند و پشت سر هم روی سر رزمنده ها آتش می‌ریختند. دنبال فرصتی بودند تا روستای قراصی را اشغال کنند. حمله به قدری شدید بود که نیروهای رزمنده را مجبور به عقب نشینی کرده بود. عباس از صبح کنار نیروها بود و عرق از سر و رویش می‌ریخت چشمانش نم داشت و به خاطر احتمال از دست دادن روستا بسیار ناراحت بود. خورشید به وسط آسمان رسیده و وقت نماز شده بود اما فشار آتش اجازه‌ی خواندن نماز را نمی‌داد. عباس دنبال فرصتی بود تا نمازش را بخواند. آتش که چند دقیقه‌ای فروکش کرد عباس معطل نکرد با بطری آب کوچکی که همراهش بود وضو گرفت و پشت خاکریز نمازش را طوری آرام خواند که انگار فرسنگ‌ها دور از میدان جنگ بود. بعد از نماز دوباره به میدان برگشت عباس سعی میکرد تمام توانش را بگذارد تا مردم سوریه بیشتر آواره نشوند. چند ساعتی از نماز ظهر و عصر گذشته بود که موشک ناو آمریکایی به سوی عباس و همرزمانش شلیک شد و عباس به آرزویش رسید. 🍉 برشی از کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بودنت را هزار بار شکر❤️❤️❤️ 🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلااام خوبین؟
فقط یک نشر کار درست میتونه در کمتر از یک ماه، سه تا رمان جذاب با موضوعات بکر چاپ کنه!!! حیف که زمان نوجوانی ما از این کتاب‌ها خبری نبود و خوراک فکری‌مون کتاب‌های هری پاتر بود! فرصت بشه امروز یکی‌شون رو معرفی می‌کنم😊
بالاخره من اومدم☺️✋
و اینم کتاب امروز👇
کتاب دنیایی را که نوجوان ما فکر می‌کند، ایده آل است نشانش می‌دهد و ذره ذره طعم بودن در این دنیا را به او می‌چشاند. دنیایی که در آن همه چیز حتی پله‌ها، صندلی و دیوارها برق می‌زنند. هزاران کمد لباس نو وجود دارد و فقط اگر سری به یکی از کمد جواهرات ملکه بزنیم دهانمان باز می‌ماند. اما واقعاً درون این دنیای پرزرق و برق همه چیز همین قدر بی عیب و نقص است؟! حسنا که شخصیت اصلی داستان ماست، آیا می‌تواند بی ترس از حیله‌های ملکه و فکر دلتنگی خانواده‌اش اینجا بماند؟! اصلاً شاید حسنا هم ملکه شود و در این دنیای قشنگ، قصری برای خودش بسازد، شاید هم اسیر این چیزها نشود و یاد حرف‌های پدرش بیفتد که همیشه می‌گفته «با این چیزها دست و پای ذهنت رو می‌بندی، ذهنی که بسته شد، دیگه نمی‌تونه آزادانه رشد کنه». @bookcityforchildren
💠 داستان از اینجا شروع میشه که👇 یک روز که حسنا لب دریا چشمش به یک جواهر براق می‌افتد، سر از دنیای ملکه‌ها در می‌آورد. دنیایی که درون آن همه چیز برق می‌زند و بیشتر از همه چشم‌های ملکه وقتی می‌بیند دختری به زیبایی حسنا آمده و حالا می‌تواند او را با خود به جشن ملکه‌ها ببرد. 👑💍👗👢
💍 حسنا و ملکه‌های رنگی 👑 شهری که پر از جواهر و لباس‌های دنباله‌دار و بی‌نظیر است. روی تمام تاج‌های ملکه، سنگ‌های قمیتی برق می‌زند. یک دنیای این شکلی شاید همان چیزی باشد که نوجوان‌های ما در ذهنشان تخیل می‌کنند. حتی شاید گاهی خودمان هم یک کمد پر از لباس‌های فاخر آرزو کرده باشیم. «حسنا و ملکه های رنگی» قرار است دست ما را بگیرد و ببرد توی همچین دنیایی. قرار است یکبار برای همیشه تکلیف ما را با چنین چیزهایی روشن کند! بالاخره لباس و جواهرات زیاد خوب است یا نه؟! اگر می‌خواهید چند ساعت تمام نوجوانتان میخکوب یک داستان خوب باشد و دست آخر با ذهنی روشن سراغ شما بیاید، کتاب «حسنا و ملکه‌های رنگی» بهترین گزینه است. 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 نوبسنده: نسیبه استکی نشر: کتاب جمکران تعداد صفحه: ۴۸ صفحه رده سنی: ۱۰ تا ۱۶ سال قیمت پشت جلد: ۱۰۵ هزار تومان قیمت فروش ما: ۱۰۰ هزار تومان آیدی ثبت سفارش: @bookstore1401 🌱 از کانال ما دیدن کنید: https://eitaa.com/joinchat/96403736Cbe6c9e7483
حسنا همین که می‌خواست به خانه برگردد، چیزی طلایی روی سنگ جلویش برق زد. حسنا عاشق جواهرات بود، از هر نوعش؛ بدل یا واقعی، انگشتر یا النگو مهم نبود. یک قدم به جلو برداشت. پایش لیز خورد و نزدیک بود بیفتد توی دریا. باید زود برمی‌گشت. همین حالا هم بیش از اندازه دیر کرده بود، ولی نمی‌توانست بی خیال آن جسم براق شود. دوباره نفس گرفت و سر جایش ایستاد. بعد آهسته به جلو خم شد. همین که نوک دستش با آن شیء براق تماس پیدا کرد، سنگ زیر پایش شروع به لرزیدن کرد. لرزید و لرزید و یک‌دفعه پایین رفت. 🍉 برشی از کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلاااام عزیزان😍 خوبین انشاالله؟ کتاب‌درمانی این هفته‌ی ما مربوط به کتاب‌هایی میشه که برای هدیه‌ی روز دختر مناسب هست، کتاب‌هایی با تم و قهرمان‌های دخترانه👧 منتظرش باشید😊🌿
خب الوعده وفا😊 موضوع قسمت پنجم کتاب درمانی: #روز_دختر مشاوره و خرید👇 @bookstore1401 🪴@bookcityforchildren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصویر عجیبی است دانشجویان مسلمان آمریکا در حال اقامه نماز هستند و سایر دانشجویان اطراف آنها حلقه حفاظتی تشکیل داده اند…… روزهایی را میبینیم که همیشه در ذهن می‌پرسیدیم «می‌شود؟! آخر چطور؟؟» ؛ با این که می‌دانستیم و گفته بودند که این روزها خواهد رسید… حالا گویی خدا دارد برای «لیطمئن قلبی» ما این صحنه ها را رقم می‌زند تا استقامت بورزیم و دل قوی داریم برای رسیدن به روزهای «و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا»… برای آن روزهایی که بشریت عمیق ترین نفس ها را برای استشمام بوی «ربیع الانام» خواهد کشید… برای دیدن استقبال همه بیدارها و ظلم ستیزهای جهان از صاحب ندای «اَلا یا اَهلَ العالَم انَّ جدّیَ الحُسین قتلوهُ عَشاناً»…… @hejrat_kon پی‌نوشت: ۱- نام ارباب آمد، این تصویر عجب دل ها را می‌برد به ظهر عاشورا. آن جایی از تاريخ که عده ای جان فدا و عاشق، بین اسلام حقیقی و اسلام دروغین، بین حق و باطل، حائل شدند تا نماز اهل حق شود. ۲- میشود روزی هم به ما برسد پرسیدنِ «أَوَفَيْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ؟» و می‌شود که جواب، «نعم» باشد؟!… ✍️ د. موحد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا