📖 #یک_قاچ_کتاب حرفهای حاج قاسم را که خوب خواندم فهمیدم عراق و سوریه برای دشمن پلی بوده که به ایران برسند. آن ها همه‌ی مردان ما را سزاوار مردن می‌دانستند و زنان ما را... چه خوب که مردانی شبیه حاج قاسم و آقانوید و بقیه مدافعین حرم بودند. نه؟ چه خوب که جلوی این غول وحشی ایستادند و نگذاشتند بیشتر از این ویرانی و بی آبرویی به جا بگذارد.... از متن کتاب #شهید_نوید نویسنده: مرضیه اعتمادی ۱۸ آبان سالگردشهادت شهید نوید صفری بود #شهید_بی_سر #زندگینامه_شهدا

پوستر سی‌امین دوره‌ی هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران @bookishow

«خداوند بعد از سختی، آسانی قرار خواهد داد.» #دوخط_کتاب کتاب آسمانی #قرآن @bookishow

امروز سرم شلوغه، چون نشستم پای میزکتاب هفته کتاب و کتابخوانی چی بهتر از دیدار رو در رو با دوست‌داران کتاب ؟😍☺️ @bookishow

امروز سالروز شهادت شهید #طهرانی_مقدم و جمعی از دوستان و همکارانشون بود. @bookishow

کتاب مرتبط با زندگی ایشون 👆🏻👆🏻

🛎️ #یک_قاچ_کتاب اولین بار وقتی اعلامیه‌ها ماند دست خودم تا بچسبانمشان، اول رفتم خانه و یکی دوتا جاساز درست کردم؛ مثل داخل لوله بخاری یا توی بالشت. باید فکری برای شناسایی نشدنم توی خیابان می‌کردم. یک عینک دودی خیلی شیک و یک جفت دستکش توری خریدم. روزی که قرار بود اعلامیه به بغل از خانه بیرون بروم، اشرف ساداتِ همیشه که با مقنعه و چادر مشکی و کتانی از خانه بیرون می‌رفت، نبودم. روسری ژُرژت کِرِم سر می‌کردم و زیر چانه گره‌اش می‌زدم. عینک دودی به چشم و دستکش توری کرم به دست. به جای کتانی هم کفش زنانه می‌پوشیدم. کیف بزرگ پر از اعلامیه را می‌انداختم روی دوشم، سطل کوچک سریش را هم می‌گرفتم زیر چادرم. با آن قیافه‌ای که داشتم، هیچ‌کس به من شک نمی‌کرد. 🔸🔸🔸 از متن کتاب #تنها_گریه_کن نویسنده: اکرم اسلامی ناشر: حماسه یاران #زن_مسلمان_انقلابی #بانوی_مسلمان_انقلابی #مادر_شهید 🔸🔸🔸 با کتابهای خوب آشنا شو https://eitaa.com/joinchat/1600258274Cfec16885eb

عکس ارسالی از همراه عزیز #بوکی_شو ایشون ۱۳ سری از مجموعه #قهرمان_من رو سفارش داده بودند😍 @bookishow

بعضی از دوستان کتاب، فقط کتاب رو دوست دارند اما اولویتی توی زندگیشون برای مطالعه ندارند، این کارگاه مناسب شماست.

#یادداشت برای #هفته_کتاب خوش به حال کتاب‌فروش‌هایی که فروشگاه فیزیکی در دنیای واقعی دارند و نه در فضای مجازی. آن کتابفروش‌هایی که خودشان هم عاشق کتابند، نه هر کتاب‌فروشی. این سه روزی که پشت میز کتاب می‌ایستم، برایم پر بوده از کشف. آدم‌هایی که اهل کتاب هستند، به محض وارد شدن به سالن پایگاه، میز کتاب چشمشان را می‌گرفت و به سمتش می‌آمدند. از نوع مواجهه آن‌ها با کتاب‌ها، برق چشم‌هایشان و نوع برداشتن و لمس کردن کتاب‌ها می‌فهمیدم که چقدر کتاب‌خوان هستند. به کتاب‌های آشنا اشاره می‌کنند و در تایید حرفهای من، از آن‌ها تعریف می‌کنند. آن‌ها قیمت برایشان مهم هست ولی اولویت بعدی است. اغلب با بیشتر کتاب‌ها آشنا هستند و حتی خوانده‌اند. و به دنبال کتاب‌های جدیدتر هستند. بعضی‌ها کتاب‌هایی را که اسمش را شنیده‌اند ولی هنوز فرصت خرید یا خواندنش برایشان پیش نیامده، بر‌می‌دارند، ورق می‌زنند، قیمت پشت جلد را نگاهی می‌اندازند و درباره کتاب با من صحبت می‌کنند. توضیح و معرفی بیشتری می‌خواهند انگار. شاید هم دوست دارند که بیشتر شور خریدن آن کتاب را در دلشان بیندازم. بعضی‌ها زیاد کتاب‌خوان نیستند ولی غریبه هم نیستند. کتاب‌ها را نگاهی می‌اندازند و گاهی ورق می‌زنند. اینجا اگر ببینم مهر کتابی به دلشان نشسته، برایشان از آن کتاب می‌گویم. یک تکه محشر از کتاب را بدون لو دادن، تعریف می‌کنم. بعضی‌ها مستقیم می‌آیند و می‌پرسند فلان کتاب را دارید یا نه؟ میز کتاب من در فضای حقیقی خیلی محدود است. بیشتر کتاب‌ها را ندارم اما سفارش می‌گیرم. ... ادامه دارد #تجربه #خاطره @bookishow