My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
آخرین ثانیه های تیر ۱۴۰۴ 1404/04/31
آخرین دقیقه های مرداد ۱۴۰۴
۱۴۰۴:۰۵:۳۱
My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
۰۰:۰۰ خوشامدگویی به شهریور
چه حس... وای... نه من شهریور رو هم دوست دارم. کلی خاطره ی قشنگ از شهریور دارم ولی... ولی:)))
هدایت شده از ایستگاه 34 🇮🇷
میگما این همه راجب زجرکش کردن شخصیت گفتیم
پایه چالش هم هستید؟😂
هدایت شده از ایستگاه 34 🇮🇷
https://eitaa.com/station_34/17715
بلههههههههه .
#سباستینمککویین
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
https://eitaa.com/station_34/17715
حتما! بگو چی
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
خب....
بیاید یه صحنه بنویسیم که توش شخصیتمون (میتونه شخصیتی باشه که قبلا ساختید یا یه شخصیت جدید) به اوج رنج و عذاب خودش رسیده
میتونید یه اشاره هم به وقایعی که از سر گذرونده داشته باشید
ولی بیشتر سعی کنید اون نهایت درد رو نشون بدین یا نحوه درد کشیدنش رو
(جسمی یا روحی فرقی نداره)
My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
جوری که ال.ام.مونتگمری یهو یه جمله میگه و شادی کتابو رو سرت آوار میکنه(☺️) پت، دختری از بیشه ی نقره
آممم، مثل اینا. درباره ی غم و تجربش توسط مونتی.