بابا لنگ دراز
جودی ابوت (جروشا ابوت) با آن موهای قرمز بافته شدهاش، دختر مهربون و یتیم ولی در عین حال شاد و باهوشی است که پدر و مادرش را زمانی که هنوز کودکی بیش نبود، از دست داد. او در خیابان بسون در نیویورک سیتی پیدا و به یتیم خانه جان گیر منتقل شد، جایی که او توانایی خود برای نوشتن را کشف کرد. یکی از مقالات او توجه وکیلی به نام «جان اسمیت» را جلب میکند و بدون آنکه جودی او را بشناسد، جان به او اجازه میدهد تا تحصیلات خود را برای حضور در دبیرستان یادبود لینکلن ادامه دهد.
جودی از راه دور نگاهی کوتاه به خیرخواه اسرارآمیز خود به هنگام خروج از یتیم خانه میاندازد، سایه کشیده او نشان از مردی قد بلند دارد، او نامش را «بابا لنگ دراز» میگذارد. تنها درخواست پدر برای ارائه کمک هزینه تحصیلی این است که جودی یک بار در ماه نامهای برای او بنویسد. اگر چه جودی ابوت میداند که هرگز به نامههایش پاسخ نخواهد داد، او بیشتر و بیشتر در مورد این نجیبزاده بینظیر و مهربان قدیمی خود کنجکاو میشود و ...
#معرفی☘💕
#بابا_لنگ_دراز