نزدیک عملیات بود
می دانستم دختردار شده
یک روز دیدم سرِ پاکت نامه از جیبش زده بیرون
گفتم : این چیه؟
گفت : عکس دخترمه
گفتم : بده ببینمش
گفت: خودم هنوز ندیده مش
گفتم : چرا؟
گفت: الان موقع عملیاته ، می ترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده ، باشه بعد...
#شهیدمهدیزینالدین.
@boostan_emam_shohada
•کانال بوستان امام و شهدا محموآباد🏳️•
نزدیک عملیات بود می دانستم دختردار شده یک روز دیدم سرِ پاکت نامه از جیبش زده بیرون گفتم : ا
•.
فوتبالشخیلۍخوببود..⚽️
یهروزتیمفوتبالمحلشونباتیمِ
فوتبالیهمحلهدیگهمسابقهداشت..
یكبرصفرمیوفتنعقب..🙆🏻♂
•.
دقیقهآخرتوپمیفتهروپاش..
راحتمیتونستتوپوگلکنهوبازۍمساوۍ
بشهامایهومادرشصداشمیزنهومیگه:
«مهدۍبیابرونونبگیر..💵»
•.
مهدۍهمتوپُولمیکنهو
میرهنونمیگیره.. :)🍞
•.
#شهیدمهدیزینالدین🌸
#شهیدانه ✨
@boostan_emam_shohada
3.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا مهدی زین الدین
به آشپز ، نگفته بود فرمانده لشکره...🚶🏻♂
خاطره ای جالب و شنیدنی از #شهیدمهدیزینالدین🕊
#شهادت
@boostan_emam_shohada
فوتبالش خیلی خیلی خوب بود..
یه روز تیم فوتبال محلشون
با تیم فوتبال یه محله دیگه مسابقه داشت
یک بر صفر میوفتن عقب
دقیقه آخر توپ میوفته رو پاش
راحت میتونس توپو گل کنه
و بازی مساوی بشه
اما یهو مادرش صداش میزنه میگه:
"مهدی بیا برو نون بگیر.."
مهدی هم توپو ول میکنه
و میره نون میگیره.. :)🥲🌱
#شهیدمهدیزینالدین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────
@boostan_emam_shohada