eitaa logo
بوی ظهور، رسانه ظهور
158 دنبال‌کننده
27هزار عکس
1.5هزار ویدیو
96 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارسال نظرات شما https://harfeto.timefriend.net/16895204024549 داستانهای مهدوی @booye_zohooremahdi گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 سن تکلیف و بیداری اسلامی (احکام) @senne_taklif_va_bidari_islami
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌍موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 697) قسمت ۱ 🌼 اجابت دعای زائران 🌼 🌾 مرحوم سید عبداللَّه قزوینی نقل می‌کند که در سال هزار و سی صد و بیست و هفت به همراه خانواده به عتبات عالیات مشرّف شدیم. بعد از ظهر سه شنبه چند الاغ کرایه کرده و به مسجد سهله رفتیم تا اعمال و فرایض را به جا بیاوریم. نماز مغرب و عشا را در آن جا به جماعت ادا کرده و به انجام فرایض مشغول شدیم. ناگهان متوجّه شدم که چند ساعت از شب گذشته و بازگشت ما با سه زن در این وقت از شب، مخصوصاً در آن سال‌ها که راهزن زیاد بود، بسیار خطرناک است. اضطراب من زیاد شد و در نهایت به حضرت ولی عصر علیه السلام متوسّل شدم. ناگهان نگاه من به مقام حضرت ولی عصر علیه السلام که در میان مسجد است، افتاد. آن مقام کریم را روشن تر از طور کلیم یافتم. به آن جا رفتیم. سید بزرگواری با کمال وقار و عظمت وسط محراب نشسته بود. جلو رفتم و دست مبارک ایشان را بوسیدم و خواستم دست وی را به پیشانی بگذارم که اجازه نفرمودند. سپس مشغول خواندن دعا و زیارت شدم. هنگامی که در میان دعا به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام می‌کردم، ایشان پاسخ می‌داد. من از این موضوع بسیار ناراحت شدم که من به حضرت سلام می‌کنم و ایشان پاسخ می‌گوید. ایشان رو به ما نمود و فرمود: با اطمینان دعا بخوانید. به اکبر کبابیان سفارش کرده‌ام که شما را به مسجد کوفه برساند و باز گردد، شما نیز به ایشان شام بدهید. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان بیستم - اجابت دعای زائران - ص ۷۰ و ۷۱ گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌍موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 697) قسمت ۲ 🌼 اجابت دعای زائران 🌼 🌾 ... من از این موضوع بسیار ناراحت شدم که من به حضرت سلام می‌کنم و ایشان پاسخ می‌گوید. ایشان رو به ما نمود و فرمود: با اطمینان دعا بخوانید. به اکبر کبابیان سفارش کرده‌ام که شما را به مسجد کوفه برساند و باز گردد، شما نیز به ایشان شام بدهید. پس از شنیدن این سخن آرام شدم و التماس دعا گفتم. سپس سه حاجت از ایشان خواستم: اوّل این که روزی من را زیاد کند. دوّم این که قبر من در کربلا باشد و سوّم این که صاحب فرزندی صالح شوم. ایشان دو حاجت من را قبول فرمود و برای حاجت سوّم قسم یاد نمود که دست ما نیست. سکوت کردم و نگفتم که از خدا بخواهید؛ زیرا در اوایل جوانی پدرم همسری داشت و آن زن نیز صاحب دختری بود که من تمایل ازدواج با او را داشتم و او را به من نمی دادند. من از بالای سر امام رضا علیه السلام او را از خداوند خواستم و گفتم که اگر این دختر را به من بدهند، من دیگر فرزند نمی خواهم و چون این داستان را به یاد داشتم، اصرار نکردم. سپس همسرم مشرّف شده و سه حاجت عرض کرد: اوّل این که خداوند وسعت روزی مرحمت کند. دوّم این که در نزد من (به دست من) به خاک سپرده شود و حاجت سوّم این که مدفن او کربلا یا مشهد باشد. ایشان همه را اجابت فرمود. همسرم در مشهد مقدّس فوت شد و او را در آن جا به خاک سپردم. خانم دیگری همراه ما بود، جلو آمد و سه حاجت خود را عرض کرد: اوّل، شفای عروسش بود. ایشان فرمود: شفای او را از جدّم موسی بن جعفر علیهما السلام بگیرید. دوّم، بزرگی و ثروت فرزندش و سوّم، طول عمر برای خودش. ایشان همه را قبول فرمود و عروس او نیز در کاظمین شفا یافت. خودش نود و پنج سال عمر کرد و فرزندش از تاجران شد. بعد از دعا و زیارت از مقام مهدی علیه السلام بیرون رفتیم. همسرم گفت: آیا این سید بزرگوار را شناختی؟ ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان بیستم - اجابت دعای زائران - ص ۷۲ و ۷۳. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌍موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌳(داستان 697) قسمت ۳ 🌼 اجابت دعای زائران 🌼 🌾 ... بعد از دعا و زیارت از مقام مهدی علیه السلام بیرون رفتیم. همسرم گفت: آیا این سید بزرگوار را شناختی؟ گفتم: نه! گفت: ایشان حضرت ولی عصر علیه السلام بودند. برگشتم و از آن همه نور، جز یک فانوس در آن مقام نبود. تاریکی همه جا را فراگرفته بود و اثری از حضرت حجّت نبود. آن گاه درک کردم که آن نور، نور حضرت بوده است. هنگامی که به گوشه ای از مسجد رفتیم، جوانی نزدیک من آمد و گفت: زمانی که کارتان تمام شد، شما را به مسجد کوفه می‌رسانیم. گفتم: شما که هستید؟ گفت: من اصغر بهاری هستم. تصوّر کردم که گفت: بهایی و ترس همه وجودم را گرفت. گفتم: بهایی یعنی چه؟ گفت: بهاری، ما از روستای بهار همدان هستیم و ساکن محلّه کبابیان آن جا. و چون عالم عابد، میرزا محمّد بهاری از آن دیار بود، آرام شدم. به او گفتم: آیا آن سید بزرگوار را شناختی؟ گفت: نشناختم، ولی سید جلیلی بود، به من دستور داد شما را به مسجد کوفه برسانم و از هیبت ایشان نتوانستم حرفی بزنم. گفتم: ایشان حضرت صاحب الزمان علیه السلام بود. آن جوان بسیار شاد شد و هنگام بازگشت، آن جوان با سه نفر از دوستانش پیاده با ما به سمت مسجد کوفه حرکت کردند. هر چه اصرار کردیم که حیوانات سواری بی مرکب است، سوار شوید، قبول نکردند و به شکرانه ملاقات حضرت، پیاده راه مسجد سهله تا کوفه را طی کردند و در آن جا نیز به امر حضرت امام علیه السلام از ایشان با شام پذیرایی کردیم. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان بیستم - اجابت دعای زائران - ص ۷۲ و ۷۳. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖