#اربعین_حسینی 🏴🏴🏴
ما را پناه نیست به جز کشتی نجات
راه نجات ماست از این دار مشکلات
بر پرچم سیاه غمش تکیه می کنم
جانم فدای ماتم لب تشنه ی فرات
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیهالسلام
#اللهم_الرزقنا_زیارت_الکربلا
●➼┅═❧═┅┅───┄
YEKNET.IR - zamine 3 - safar 1401 - motiee.mp3
8.32M
🔳 #زمینه #امام_زمان #اربعین
قدم قدم موکبارو میگردم
ستون ستون دنبال یک نشونم
🎤 #میثم_مطیعی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیهالسلام
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیهالسلام
#اللهم_الرزقنا_زیارت_الکربلا
●➼┅═❧═┅┅───┄
#سلام_امام_زمانم❣
ای منتقم خون #حسین ادرکنی😔
حضرت مهدی(عج) فرمودند:
«همانا من دعا می کنم برای هر مؤمنی که به یاد آورد مصیبت جد شهیدم را و سپس دعا کند برای تعجیل فرج و تاییدم.»
📚مکیال المکارم ، جلد ۲ ، صفحه ۷۵
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
مداحی_آنلاین_میان_این_کاروان_اما.mp3
3.02M
🔳 #واحد احساسی #اربعین
میان این کاروان اما
جای رقیه خالی
🎤 #میثم_مطیعی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیهالسلام
●➼┅═❧═┅┅───┄
دلتنگ_کربلا
جایجایِ جاده، پیدا گشته بود
دستِ حق از آستین، یادش بخیر
طعمِ شیرینِ زیارت، عطرِ وصل
ظهرِ روزِ اربعین، یادش بخیر😔
✍ عادل حسین قربان
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیهالسلام
●➼┅═❧═┅┅───┄
202030_1913599303.mp3
10.82M
⏰ #قرار_عاشقی
⏯ #زیارت_اربعین
🌷قرائت زیارت #اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام)
🎤با نوای حاج #میثم_مطیعی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیهالسلام
#اللهم_الرزقنا_زیارت_الکربلا
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌈موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌳(داستان 632) قسمت 10
🌷 *یـار پـنـهـان* 🌷
🍀 ... با کنجکاوی خاصی پرسید:
- نگفتی برای چه میخواهی، قیافه ات هم که به ساواک نمی خورد.
خندیدم و گفتم:
- دست شما درد نکند، امر خیره ان شاء اللَّه.
- مبارکه...
خوشحال بودم که خانه اش را پیدا کردم. رفتم و فردا که شنبه بود آمدم، دیدم روی صندلی نشسته و قرآن میخواند.
در دلم بسم اللَّه گفتم و جلو رفتم.
- سلام علیکم!
سرش را بالا آورد یک نگاهی انداخت و گفت: سلام علیکم و باز چشم هایش را روی صفحات قرآن انداخت.
به بهانه خرید، داخل مغازه اش شدم، ایشان هم بلند شد و آمد.
گفتم: یک بسته شکلات بدهید.
شکلات را گرفتم، دیدم انگار حالش برای حرف زدن، مناسب نیست، با خودم گفتم: خوب است بروم، دو سه روز دیگر بیایم، بلکه یک ارتباطی بشود با او برقرار کنم. و باز مشکلاتم را بپرسم و مهم تر از همه خبری از حضرت بگیرم.
بعد از سه روز به سراغش رفتم. مغازه اش بسته بود، تعجب کردم. پیش بقال سرِ کوچه رفتم. جلوی درِ مغازه ایستادم و سلام کردم.
- سلام آقا بفرمایید.
- ببخشید، برای همکارتان اتفاقی افتاده که درِ مغازه اش بسته است؟
با خوشحالی گفت:
- اینها دیروز نه پریروز، اسباب و اثاثیه شان را، بار خاور کردند و از این محل رفتند.
چشم هایم سیاهی رفت، و سرم سنگین شد. خدایا! یعنی به خاطر این که من از جایش خبردار شدم این کار را کرد، عجب زحمتی برایش درست کردم. غمگین و پشیمان از مغازه دار تشکر کردم و راه خانه را در پیش گرفتم به سختی نفس میکشیدم، بغض راه گلویم را گرفته بود، در خانه هم خیلی کسل و ناراحت بودم، همسرم پرسید:
- علی آقا چرا گرفته ای؟
- جریان را برایش گفتم گریه اش گرفت و سیل اشک او، بغض گلویم را شکست. آن روز در و دیوار خانه هم با ما گریه کرد.
📗برگرفته از کتاب؛ تشرّف یافتگان
🎙️نقل از: حجّت الاسلام و المسلمین عالی
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: فریاد رس - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: حسن محمودی
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 داستان سوم: یار پنهان - صفحه ۴۳ الی ۴۵.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#فریاد_رس
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#حسن_محمودی
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#یار_پنهان