eitaa logo
داستانهای مهدوی
164 دنبال‌کننده
738 عکس
35 ویدیو
6 فایل
داستانها، ملاقات و معجزات حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) ارتباط با ادمین @sh_gerami گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 کانال «بوی ظهور رسانه ظهور» @booye_zohoor_resane_zohoor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 683) قسمت ۱ 💐 تبرّک ساعت به دست مبارک امام زمان علیه‌السلام💐 🍃 عالم بزرگوار، مرحوم شیخ اسداللَّه زنجانی از جناب شیخ عبدالصمد زنجانی نقل کرده که فرمود: در یکی از سال‌ها حدود هشتاد تومان قرض داشتم که، پرداخت آن برایم غیر ممکن بود و زندگی بر من بسیار سخت می‌گذشت. مشغول توسّل به حضرت بقیة اللَّه شدم. شبی حضرت صاحب الزمان علیه السلام را در خواب زیارت کردم. ایشان دست مبارکش را دراز کرد و فرمود: ساعتت را به من بده! من هم ساعتم را به ایشان دادم، ساعت را در دست گرفته و دوباره به من مرحمت فرمودند. هنگامی که از خواب برخاستم، بسیار تأسّف خوردم که آن حضرت فقط به ساعت من نظر فرمود و از من سؤالی نکرد و دلجویی نفرمود. صبح آن شب به دیدن بعضی از دوستان رفتم. مدّتی نشستم. سپس ساعت را از جیبم بیرون آورده، وقت را نگاه کردم. شخصی که کنار من نشسته بود، گفت: این ساعت طلا را از کجا آورده ای؟ گفتم: من را چه به ساعت طلا؟ این ساعت از برنج است و آن را از فلانی خریده ام. گفت: نه! این طلای سرخ است. چون به دقّت نگاه کردیم، دیدیم ساعت از طلای سرخ است. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان ششم - تبرّک ساعت به دست مبارک امام زمان علیه‌السلام - ص ۲۲ و ۲۳. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🌏موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌴(داستان 683) قسمت ۲ 💐 تبرّک ساعت به دست مبارک امام زمان علیه‌السلام💐 🍃 ... گفتم: من را چه به ساعت طلا؟ این ساعت از برنج است و آن را از فلانی خریده ام. گفت: نه! این طلای سرخ است. چون به دقّت نگاه کردیم، دیدیم ساعت از طلای سرخ است. تعجّب کردیم و شخصی را نزد فروشنده فرستادیم تا از او سؤال نماید. در جواب گفت: من ساعت برنج فروخته‌ام و از فلان شخص خریده ام. از فروشنده قبلی نیز سؤال کردیم، او نیز گفت: ساعت برنجی بوده است. پیوسته تحیر و تعجّب من زیادتر می‌شد. ناگاه به یاد خواب شب گذشته افتادم و شرح خوابم را برای حاضرین بیان کردم. آشکار شد که حضرت حجّت برنج را به طلای سرخ مبدّل کرده است. یکی از حاضرین گفت: شما چقدر قرض دارید؟ گفتم: هفتاد یا هشتاد تومان. گفت: این ساعت را به من هدیه فرمایید، من قرض شما را ادا می‌کنم. من ساعت را به او دادم و قرض هایم را ادا کردم. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان ششم - تبرّک ساعت به دست مبارک امام زمان علیه‌السلام - ص ۲۲ و ۲۳. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌿(داستان 684) قسمت ۱ 🌼 پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله🌼 🌾 مرحوم حضرت آیة اللَّه شیخ حسن علی تهرانی نقل کرده که یکی از مؤمنین به نام حاج علی آقا که در دیانت او شکّی نیست، برای من چنین نقل کرد: در سنّ جوانی با گروهی از دوستان، هر شب چهارشنبه به مسجد سهله مشرّف می‌شدیم و گرما و سرما و مشکلات دیگر مانع از تشرّف ما نمی شد. رسم ما نیز بر این بود که هر دفعه یکی متصدّی آوردن غذا و چای می‌شد. یکی از شب‌های چهارشنبه که هوا به شدّت سرد بود، نماز مغرب و عشا را داخل مسجد سهله خواندیم و راهی مسجد کوفه شدیم و در مورد شام سؤال کردیم. معلوم شد شخصی که مسؤول شام بوده، شام را داخل مغازه خود گذاشته و فراموش کرده آن را بیاورد. به هر حال وارد یکی از حجرها شده و در را بستیم و به سخن گفتن پرداختیم تا شب راحت تر بر ما بگذرد. مدّتی گذشت که صدای کوبیده شدن در آمد. خیال کردیم صدای باد است. دوباره محکم تر در را کوبیدند. گمان کردیم غریبه ای نیازمند است. یکی از دوستان با کمال عصبانیت در را گشود و با تندی گفت: چه می‌خواهی؟ پشت در، سیدی بزرگوار و جلیل ایستاده بود، سلام کرد و با همان سلام، همه ما را ارادتمند خود نمود. فرمود: آیا مرا در این مکان جای می‌دهید؟ عرض کردیم: بفرمایید. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هفتم - پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله - ص ۲۴ و ۲۵. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌿(داستان 684) قسمت ۲ 🌼 پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله🌼 🌾 ... پشت در، سیدی بزرگوار و جلیل ایستاده بود، سلام کرد و با همان سلام، همه ما را ارادتمند خود نمود. فرمود: آیا مرا در این مکان جای می‌دهید؟ عرض کردیم: بفرمایید. به داخل تشریف آوردند. همه ما برای تعظیم ایشان برخاستیم. شروع به سخن گفتن نمود و همه ما شیفته بیانات زیبای ایشان شدیم. پس از اندکی فرمودند: اگر چای میل داشته باشید، در این خورجین بساط چای موجود است. یکی از دوستان برخاست و از یک سمت خورجینی که همراه سید بود، سماور بسیار عالی و لوازم آن را بیرون آورد. چای را آماده کرد و همگی مشغول نوشیدن چای شدیم و با اشاره به همدیگر می‌گفتیم: حال که از شام خبری نیست، هرچه می‌توانید چای بخورید. هنگامی که چای صرف می‌شد، سید شروع به نقل حدیث از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله نموده و فرمود: جدّم رسول خدا صلی الله علیه وآله چنین و چنان فرمود. چون چای صرف شد، پس از اندکی فرمود: در صورتی که میل داشته باشید، مقداری غذا در خورجین حاضر است. ما نگاهی به یکدیگر کردیم، یکی از ما بلند شد و از سمت دیگر خورجین ظرف غذایی بیرون آورد و در میان جمع گذاشت. چون درِ آن را برداشتیم، لبریز از برنج و خورشت بود و بخار از روی آن بلند می‌شد، گویا آن را تازه از روی آتش برداشته اند. همه مشغول خوردن شدیم و مقداری از آن باقی ماند. ایشان فرمود: باقیمانده را به خادم مسجد بدهید. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هفتم - پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله - ص ۲۵ و ۲۶. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖