🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 746) قسمت ۳
💐 حتماً تو را به مسجد آقا میبرم!💐
🌿 ... گوش هایم دیگر نمی شنید در اثر خونریزی کاملاً کَر شده بودم چیزی هم نمی دیدم و پشت چشمانم خون جمع شده بود. موهای سرم داشت میریخت و تمام بدنم به خاطر مصرف «پردینزلون» حالت بدی پیدا کرده بود؛ به شکلی که گویا تمام بدنم را با چاقو بریده باشند.
یک روز دکتر بهروز نجفی، متخصّص پیوند مغز و استخوان گفت که باید مغز استخوان برادر یا خواهرم به من تزریق شود و به پدر و مادرم گفت: ۴۵ روز بیش تر طول نمی کشد. نتیجه اش یا مرگ است یا زندگی.
پدرم گفت: چقدر خرج دارد؟
دکتر گفت: ۱۵ میلیون تومان.
حدود ۱۴ میلیون تومان را افراد نیکوکار تقبّل کردند و پدرم میبایست حدود دو میلیون تومان دیگر دارو میخرید. پدرم حتی این مبلغ را هم نداشت و همان جا شروع به گریه کرد.
چند روزی از دکتر مهلت خواستیم. فامیل، دوست و آشنا، هرکدام مبلغی را تقبّل کردند. پولها را به بیمارستان آوردند، امّا پدرم قبول نکرد و گفت که پولها پیش خودتان باشد. چند روز دیگر اگر احتیاج شد از شما میگیرم.
وقتی فامیلها رفتند، مادرم گفت: چرا نگرفتی؟!
پدرم گفت: من نمی خواهم دخترم به بخش مغز و استخوان منتقل شود. اگر آن جا برود، حتی یک درصد هم امید به نجات او نیست. چون دکتر نجفی حتی ده درصد هم به ما امید نداد.
برادر و خواهرم برای آزمایش خونِ پیوند « A L. H. تایپتیگ» به بیمارستان آمدند و نتیجه آزمایش را پیش دکتر نجفی بردند. دکتر بعد از بررسی گفت: خون آنها با خون دخترتان مطابقت ندارد و نمی شود از این خواهر و برادر برای پیوند استفاده کرد.
دکتر با ناامیدی تمام به پدر و مادرم گفت: دیگر هیچ کاری از دست ما ساخته نیست! ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهلم - حتماً تو را به مسجد آقا میبرم! - ص ۱۲۰ و ۱۲۱.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#حتما_تو_را_به_مسجد_آقا_میبرم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 746) قسمت ۴
💐 حتماً تو را به مسجد آقا میبرم!💐
🌿 ... دکتر با ناامیدی تمام به پدر و مادرم گفت: دیگر هیچ کاری از دست ما ساخته نیست!
مادرم گفت: دخترم میمیرد آقای دکتر؟
دکتر گفت: به خدا توکّل کنید.
وقتی از اتاق بیمارستان بیرون میرفتند، مادرم خیلی گریه میکرد و دائما خدا و ائمه علیهمالسلام را صدا میزد، اما نمیدانم چرا پدرم اصلاً گریه نمیکرد و به مادرم میگفت: خانم، به جای گریه کردن، دعا کن!
مادرم میگفت: چقدر دعا کنم؟ هرچه دعا میکنم، حال دخترم بدتر میشود؟!
یک روز صبح، پدرم آمد و گفت: عزیزم من حتماً شفایت را میگیرم!
آن روز اصلاً حال خوبی نداشتم؛ پلاکت خونم پایین بود. دور تختم را نرده گذاشته بودند و میگفتند که مواظب باشید تکان نخورد! هر لحظه امکان مرگش میرود.
مادرم گفت: چطور شفایش را گرفتی؟ مگر نمیبینی که حالش خراب تر از همیشه است؟!
بعد از چند دقیقه، دکتر غریب دوست آمد و حالم را پرسید. گفتم: آقای دکتر دیگر نه میبینم و نه میشنوم. دکتر گفت: تو خوب میشوی، ناراحت نباش!
مادرم گفت: دکتر، آیا امیدی به دخترم دارید یا برای تسکین ما این حرفها را میزنید؟!
دکتر گفت: به خدا توکل کنید! انشاءاللّه خوب میشود. و بعد، چهار واحد پلاکت به من تزریق کرد و اجازه داد تا مرا به منزل ببرند و سفارش کرد که هفتهای یک بار از من آزمایش خون بگیرند. مرا به خانه آوردند. پدرم را صدا کردم و گفتم: بابا! باز هم امید به زنده بودنم داری؟ ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهلم - حتماً تو را به مسجد آقا میبرم! - ص ۱۲۱ و ۱۲۲.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#حتما_تو_را_به_مسجد_آقا_میبرم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 746) قسمت ۵
💐 حتماً تو را به مسجد آقا میبرم!💐
🌿 ... مرا به خانه آوردند. پدرم را صدا کردم و گفتم: بابا! باز هم امید به زنده بودنم داری؟ ...
پدرم پیش من هیچ وقت گریه نمیکرد، ولی آن روز میدانست چشمانم نمی بیند، راحت گریه کرد، من هم حس میکردم که دارد گریه میکند و با همان حال گفت: دختر عزیزم! من شفای تو را از امام زمان علیهالسلام گرفتهام. چهل شب چهارشنبه نذر کردهام که به جمکران، مسجد صاحب الزمان علیهالسلام بروم، و قبل از این که تو را مرخص کنند به آن جا رفتم و از آقا خواستم یا تو را به من برگرداند یا بگیرد. بعد از دو - سه هفته که رفتم، خواب دیدم که شفا گرفتهای. تو خوب میشوی. فقط همین طور که خوابیده هستی، نماز بخوان و به امام زمان علیهالسلام متوسل شو و برای سلامتی آقا صلوات بفرست!
شبهای چهارشنبه و جمعه نماز آقا را میخواندم. هفته هفتم بود که پدرم به جمکران میرفت. صبح چهارشنبه که پدرم آمد، من بیدار بودم که مرا بوسید. گفتم: بابا مرا بلند کن، میخواهم بروم بیرون.
تا آن روز اصلاً نمیتوانستم تکان بخورم. پدرم گفت: یا امام زمان! و بعد زیر بغل مرا گرفت و بلندم کرد. آرام آرام راه میرفتم و پدرم زیر بغلم را گرفته بود. میدانستم که دارد گریه میکند؛ گریهای از سر خوشحالی.
به امید خدا و یاری امام زمان علیهالسلام کم کم راه میرفتم. هفته دوازدهم بود که میتوانستم داخل اتاق راه بروم. حس کردم میتوانم کمی هم ببینم. همین طور که در اتاق راه میرفتم و پدرم مواظبم بود، سرم را بلند کردم تا ساعت دیواری را ببینم. پدرم گفت: بابا جان! میخواهی ساعت را بدانی چند است؟
گفتم: بابا میبینم.
پدرم خیلی خوشحال شد و صلوات فرستاد و گفت: دخترم دیدی گفتم شفایت را از آقا گرفتم! ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهلم - حتماً تو را به مسجد آقا میبرم! - ص ۱۲۲ و ۱۲۳.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#حتما_تو_را_به_مسجد_آقا_میبرم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 746) قسمت ۶
💐 حتماً تو را به مسجد آقا میبرم!💐
🌿 ... پدرم گفت: بابا جان! میخواهی ساعت را بدانی چند است؟
گفتم: بابا میبینم.
پدرم خیلی خوشحال شد و صلوات فرستاد و گفت: دخترم دیدی گفتم شفایت را از آقا گرفتم!
یک روز خانم دکتر شعبانی که از پزشکان معالجم بود، زنگ زد و حالم را پرسید. خیلی نگران حال من بود و به پدرم گفت: همیشه از خدا خواستهام که لااقل به خاطر همه بیمارانی که درمان میکنم، این دختر را به پدر و مادرش برگردان!
پدرم گفت: خانم دکتر! دخترم خوب میشود.
گفت: واقعا روحیه خوبی دارید!
پدرم گفت: خانم دکتر! به امام زمان علیهالسلام متوسّل شدهام و شفای دخترم را از او گرفتهام.
دکتر گفت: انشاءالله که شفا گرفته باشد.
معلوم بود که حرف پدرم را باور نمیکرد. بعد از چند روز، پدرم با دکتر غریب دوست تماس گرفت و برای ویزیت من نوبت زد. چهارشنبه آخر سال ۱۳۷۸ که پدرم سه شنبه اش به جمکران رفته بود، صبح آمد و مرا پیش دکتر برد.
بغل پدرم بودم و از پلّهها بالا میرفتیم. وقتی به اتاق دکتر رسیدیم با دیدن من خوشحال شد و بعد از معاینه گفت: خیلی بهتر شده است. چکار کردهاید؟!
آزمایش نوشت و قرار شد که سه هفته دیگر پیش او برویم. دیگر پلاکت خون نزدم و فقط داخل اتاق استراحت میکردم و نماز میخواندم.
مادر بزرگ و پدر بزرگم چون ایّام محرّم هیئت دارند، گوسفندی برایم نذر کردند. عمو و پدرم هرکدام جداگانه یک گوسفند نذر کرده بودند.
حالا دیگر بدون کمک پدرم از جا بلند میشدم و راه میرفتم. حدود سه - چهار متر را به راحتی میدیدم. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهلم - حتماً تو را به مسجد آقا میبرم! - ص ۱۲۳ و ۱۲۴.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#حتما_تو_را_به_مسجد_آقا_میبرم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 746) قسمت ۷
💐 حتماً تو را به مسجد آقا میبرم!💐
🌿 ... حالا دیگر بدون کمک پدرم از جا بلند میشدم و راه میرفتم. حدود سه - چهار متر را به راحتی میدیدم. آخرین آزمایش را که انجام دادم به پدرم گفتم: فکر میکنم پلاکت خونم حدود ۵۰۰۰۰ شده باشد.
گفت: دخترم! بیش تر از این حرف هاست.
پدرم جواب آزمایش را گرفت. چشمانش قرمز شده بود. معلوم بود خیلی گریه کرده است. گفتم: بابا! پلاکت خون چقدر شده است؟ مغز استخوان من به چه حدّی رسیده است؟
پدرم گفت: وقتی از پلّه آزمایشگاه بالا میرفتم، سرم را به طرف آسمان گرفتم و دست هایم را بلند کردم و گفتم که یا امام زمان! ای پسر فاطمه! یا ابا صالح المهدی! چهل شب چهارشنبه نذر کردم که به مسجدت بیایم، حالا چهارده هفته است که آمدهام، تو را به جان مادرت زهرا، تو را به جان جدّت حسین، تو را به جان عمویت ابوالفضل العباس علیهمالسلام، شفای کامل دخترم را با این آزمایش نشان بده! وقتی آزمایش را گرفتم، گریهام گرفت. دکتر آزمایشگاه صدایم کرد و گفت که خبر خوشی برایت دارم. ما را دعا کن. پلاکت خون دخترت ۱۴۰۰۰۰ و هموگلوبینش هم ۳/۱۲ شده است.
همه از خوشحالی گریه کردیم و صلوات میفرستادیم. وقتی پدرم جواب آزمایش را پیش دکتر غریب دوست برد، او با دیدن جواب آزمایش گفته بود: من چیزی جز این که یک معجزه رخ داده است نمیتوانم بگویم. خیلی عالی شده است. دختری که پلاکت خون او با زدن چهار پاکت به بیش تر از ۲۷۰۰۰ الی ۴۲۰۰۰ نمیرسید، حالا با نزول پلاکت به ۱۴۰۰۰۰ رسیده و هموگلوبین هم از صفر به ۳/۱۲ رسیده است.
دکتر، یک آزمایش دیگر در تاریخ ۱/۴/۷۹ برایم نوشت. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهلم - حتماً تو را به مسجد آقا میبرم! - ص ۱۲۴ و ۱۲۵.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#حتما_تو_را_به_مسجد_آقا_میبرم
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
☘(داستان 746) قسمت ۸
💐 حتماً تو را به مسجد آقا میبرم!💐
🌿 ... دکتر، یک آزمایش دیگر در تاریخ ۱/۴/۷۹ برایم نوشت. پدرم جواب آزمایش را به بیمارستان شریعتی، پیش خانم دکتر موثقی و خانم دکتر ابوالقاسمی برد. دکتر، جواب آزمایش را نگاه کرد و گفت: جمکران میروی؟ پدرم گفت: بله.
دکتر گفت: تو را به جان دخترت، ما را هم دعا کن! این یک معجزه است.
[ الحمد للّه الآن حالم روز به روز رو به بهبودی است و پدرم هر هفته، شبهای چهارشنبه به جمکران میرود. خیلی دلم میخواهد که من هم به جمکران بروم، ولی پدرم میگوید که صبر کنم تا وضع مالی اش خوب شود. آن وقت حتماً مرا به مسجد آقا میبرد!
به پدرم میگویم که با این بدهکاری و این حقوق کارمندی چطور میتوانی بدهکاری دو میلیون تومان را بدهی؟!
او هم میخندد و میگوید: دخترم، همان آقایی که تو را به من برگرداند، همان آقا کمک میکند و با همین جمله کوتاه، دلم گرم میشود و میگویم: بابا! انشاءالله؛ من هم دعا میکنم. [۱]
[ دکتر توانانیا درباره شفای خانم «م. ف» مینویسد:
ضمن آن که وقتی گزارش ایشان را مطالعه میکردم، باطناً تحت تأثیر قرار گرفتم و اصلاً گذشته از مسائل طبّی، گویا خودم وقایع را از نزدیک مشاهده میکردم و همه مطالب عیناً رخ داده و گریهام گرفت، به هر جهت این نمونه، تقریباً جزء گویاترین و مهم ترین موارد شفا است و تقریباً همه چیز مستند میباشد. ما میتوانیم با رفع اشکالات جزئی از پرونده وی نمونه خوب، بارز و مستندی برای علاقه مندان ارائه دهیم.
#پایان
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 کرامات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: واحد تحقیقات مقدس جمکران
ناشر: مسجد مقدس جمکران
📝 داستان چهلم - حتماً تو را به مسجد آقا میبرم! - ص ۱۲۵ و ۱۲۶.
📚[۱] دفتر ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران، شماره ۲۹۴ مورخه ۱۶/۲/۷۹.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#کرامات_حضرت_مهدی_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#واحد_تحقیقات_مسجد_مقدس_جمکران
#مهدویت_انتظار
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران
#حتما_تو_را_به_مسجد_آقا_میبرم