eitaa logo
داستانهای مهدوی
164 دنبال‌کننده
738 عکس
35 ویدیو
6 فایل
داستانها، ملاقات و معجزات حضرت مهدی (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) ارتباط با ادمین @sh_gerami گروه بوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 کانال «بوی ظهور رسانه ظهور» @booye_zohoor_resane_zohoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌿(داستان 684) قسمت ۱ 🌼 پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله🌼 🌾 مرحوم حضرت آیة اللَّه شیخ حسن علی تهرانی نقل کرده که یکی از مؤمنین به نام حاج علی آقا که در دیانت او شکّی نیست، برای من چنین نقل کرد: در سنّ جوانی با گروهی از دوستان، هر شب چهارشنبه به مسجد سهله مشرّف می‌شدیم و گرما و سرما و مشکلات دیگر مانع از تشرّف ما نمی شد. رسم ما نیز بر این بود که هر دفعه یکی متصدّی آوردن غذا و چای می‌شد. یکی از شب‌های چهارشنبه که هوا به شدّت سرد بود، نماز مغرب و عشا را داخل مسجد سهله خواندیم و راهی مسجد کوفه شدیم و در مورد شام سؤال کردیم. معلوم شد شخصی که مسؤول شام بوده، شام را داخل مغازه خود گذاشته و فراموش کرده آن را بیاورد. به هر حال وارد یکی از حجرها شده و در را بستیم و به سخن گفتن پرداختیم تا شب راحت تر بر ما بگذرد. مدّتی گذشت که صدای کوبیده شدن در آمد. خیال کردیم صدای باد است. دوباره محکم تر در را کوبیدند. گمان کردیم غریبه ای نیازمند است. یکی از دوستان با کمال عصبانیت در را گشود و با تندی گفت: چه می‌خواهی؟ پشت در، سیدی بزرگوار و جلیل ایستاده بود، سلام کرد و با همان سلام، همه ما را ارادتمند خود نمود. فرمود: آیا مرا در این مکان جای می‌دهید؟ عرض کردیم: بفرمایید. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هفتم - پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله - ص ۲۴ و ۲۵. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌿(داستان 684) قسمت ۲ 🌼 پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله🌼 🌾 ... پشت در، سیدی بزرگوار و جلیل ایستاده بود، سلام کرد و با همان سلام، همه ما را ارادتمند خود نمود. فرمود: آیا مرا در این مکان جای می‌دهید؟ عرض کردیم: بفرمایید. به داخل تشریف آوردند. همه ما برای تعظیم ایشان برخاستیم. شروع به سخن گفتن نمود و همه ما شیفته بیانات زیبای ایشان شدیم. پس از اندکی فرمودند: اگر چای میل داشته باشید، در این خورجین بساط چای موجود است. یکی از دوستان برخاست و از یک سمت خورجینی که همراه سید بود، سماور بسیار عالی و لوازم آن را بیرون آورد. چای را آماده کرد و همگی مشغول نوشیدن چای شدیم و با اشاره به همدیگر می‌گفتیم: حال که از شام خبری نیست، هرچه می‌توانید چای بخورید. هنگامی که چای صرف می‌شد، سید شروع به نقل حدیث از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله نموده و فرمود: جدّم رسول خدا صلی الله علیه وآله چنین و چنان فرمود. چون چای صرف شد، پس از اندکی فرمود: در صورتی که میل داشته باشید، مقداری غذا در خورجین حاضر است. ما نگاهی به یکدیگر کردیم، یکی از ما بلند شد و از سمت دیگر خورجین ظرف غذایی بیرون آورد و در میان جمع گذاشت. چون درِ آن را برداشتیم، لبریز از برنج و خورشت بود و بخار از روی آن بلند می‌شد، گویا آن را تازه از روی آتش برداشته اند. همه مشغول خوردن شدیم و مقداری از آن باقی ماند. ایشان فرمود: باقیمانده را به خادم مسجد بدهید. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هفتم - پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله - ص ۲۵ و ۲۶. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 🔮موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور 🌿(داستان 684) قسمت ۳ 🌼 پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله🌼 🌾 ... چون درِ آن را برداشتیم، لبریز از برنج و خورشت بود و بخار از روی آن بلند می‌شد، گویا آن را تازه از روی آتش برداشته اند. همه مشغول خوردن شدیم و مقداری از آن باقی ماند. ایشان فرمود: باقیمانده را به خادم مسجد بدهید. آن را به خادم دادیم و بازگشتیم. سپس سید فرمود: از شب گذشته است، شما بخوابید. همه استراحت کردیم. چون سحر شد، یکی یکی برخاسته وضو گرفتیم و در مقام حضرت آدم علیه السلام جمع شدیم. دعاهای وارده را خواندیم و فریضه صبحگاهی را به جا آوردیم. هنگامی که قصد بازگشت به نجف اشرف نمودیم، گفتیم: بهتر است همراه آن سید روانه شویم. هنگامی که به جستجوی ایشان پرداختیم، او را نیافتیم. پس از یکدیگر پرسیدیم که سید کجا رفت. از خادم درباره ایشان سؤال کردیم، گفت: کسی با چنین مشخّصاتی وارد مسجد نشده و از شب گذشته، هنوز درِ مسجد بسته است. پس حوادث شب گذشته را به یاد آوردیم که این سید چگونه از در بسته وارد مسجد شده در آن هوای سرد، غذایی که بخار از آن برمی خاست، از کجا آورده بود و در حدیث می‌فرمود: قال جدّی رسول اللَّه و... همگی بر این فیض که خدمت حضرت حجّت صلوات اللَّه علیه رسیده و متوجّه فیض حضور ایشان نشدیم افسوس خوردیم. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هفتم - پذیرایی امام زمان علیه‌السلام از زوّار مسجد سهله - ص ۲۵ و ۲۶. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 💎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور ☘(داستان 685) قسمت ۱ 🌸معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام🌸 🌱 مرحوم آیةاللَّه، شیخ آقا بزرگ تهرانی از خادم مسجد سهله که از نزدیکان مرحوم، عارف بزرگ شیخ حسن علی تهرانی بود، حکایت کرد که ایشان فرمود: در سفر خراسان، هنگامی که به منزل میامی که طولانی ترین راه است رسیدیم، حیوان سواری من، از راه رفتن ایستاد و کم کم از قافله عقب ماندم، به نحوی که هیچ اثری از قافله نبود. حیوان به دلیل ورمی که در دستش ایجاد شده بود، نمی توانست راه برود. من پیاده شدم و کمی با حیوان راه رفتم تا جایی که کاملاً از راه رفتن باز ایستادیم. در نهایت ایستادم و بار را از روی حیوان برداشتم و فرشی روی زمین پهن کردم، نشستم و به فکر فرو رفتم و در نهایت به امام رضا علیه‌السلام شکایت بردم که من زائر شما هستم و این مشکلات پیش آمده است. ناگهان شخصی سوار بر حیوانی سفید و قوی از راه رسید و به زبان فارسی به من گفت: شیخ حسین! این چه جای نشستن است، گویا در خانه خود نشسته ای! نمی دانی این جا وسط بیابان است؟ عرض کردم: آری! ولی جریان این گونه است و آن چه گذشته بود را برای او تعریف کردم. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هشتم - معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام - ص ۲۷ و ۲۸. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 💎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور ☘(داستان 685) قسمت ۲ 🌸معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام🌸 🌱 ... ناگهان شخصی سوار بر حیوانی سفید و قوی از راه رسید و به زبان فارسی به من گفت: شیخ حسین! این چه جای نشستن است، گویا در خانه خود نشسته ای! نمی دانی این جا وسط بیابان است؟ عرض کردم: آری! ولی جریان این گونه است و آن چه گذشته بود را برای او تعریف کردم. ... گفت: برخیز! بار تو را روی حیوانت می‌گذاریم و کم کم می‌رویم، شاید خداوند ما را به قافله برساند. گفتم: نمی بینی دستش معیوب شده است. امّا او اصرار کرد و من گفتم: لاحول و لاقوّة الاّ باللَّه، برخاستم، بار را روی حیوان گذاشتم و او را به زور می‌راندم. در بین راه دوباره فرمود: شیخ حسین! بار من از بار تو سبک تر است، بار تو را روی حیوان خودم و بار خود را روی حیوان تو می‌گذارم. عرض کردم: هر طور میل شماست! سپس بار من را گرفت و روی حیوان خودش گذاشت و بار خودش را روی حیوان من نهاد. در حالی که می‌رفتیم، بار دیگر فرمود: شیخ حسین! آیا می‌خواهی حیوان خود را با حیوان من مبادله کنی؟ گفتم: ای برادر، درست است که شما فارس هستی و من عرب. امّا تصوّر می‌کنی نمی فهمم که مرا به تمسخر گرفته ای؟ تصوّر می‌کنی من نمی دانم که حیوان شما ده برابر حیوان من ارزش دارد؟ فرمود: از تمسخر به خدا پناه می‌برم، می‌خواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه نمایم. ... (ادامه دارد) ... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هشتم - معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام - ص ۲۷ و ۲۸. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦 💎موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج) 🌹کاری از گروه بوی ظهور ☘(داستان 685) قسمت ۳ 🌸معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام🌸 🌱 ... گفتم: ای برادر، درست است که شما فارس هستی و من عرب. امّا تصوّر می‌کنی نمی فهمم که مرا به تمسخر گرفته ای؟ تصوّر می‌کنی من نمی دانم که حیوان شما ده برابر حیوان من ارزش دارد؟ فرمود: از تمسخر به خدا پناه می‌برم، می‌خواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه نمایم. بر اثر اصرار آن شخص، راضی شدم و سوار حیوان او شدم. به من فرمود: تو برو، من نیز ان شاء اللَّه به قافله ملحق می‌شوم. لحظه ای نگذشت که به قافله رسیدم، پیاده شدم و به رسیدگی به حیوان مشغول گشتم. چون کارم تمام شد، نزد شیخ محمّد طاها رفته و سلام کردم. فرمود: شیخ حسین! امروز در منزل با ما نبودی؟ عرض کردم: قصّه من چنین بود و داستان را بیان کردم. فرمود: آن مرد کجاست؟ عرض کردم: هنوز نرسیده است. او گفت: آن شخص قبل از تو رسید. آیا گمان می‌کنی که چنین معامله ای را در چنین مکانی، چه کسی غیر از ائمّه معصومین علیهم السلام انجام می‌دهند؟ با آن حیوان تا مشهد رفتم و سپس به تهران بازگشتم. در آن جا مریض شدم و آن حیوان را جهت خرج مداوا به قیمت بالایی فروختم و به عراق بازگشتم. 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِّوَلِیِّک الْفَرَج💠 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚: صفای دل - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف مؤلف: زهرا برقی ناشر: مسجد مقدس جمکران برگرفته از کتاب "عبقری الحسان" اثر علی اکبر نهاوندی 📝 داستان هشتم - معامله با زائر امام رضا علیه‌السلام - ص ۲۸ و ۲۹. گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983 https://eitaa.com/booye_zohooremahdi داستانهای مهدوی: @booye_zohooremahdi https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor ➖➖➖➖➖➖➖➖➖