من اصلا با لحظه‌ای که از خیابون رد میشه و بدون مکث به سمت پسرها هجوم میاره کاری ندارم، به اینکه صبر نمیکنه و فقط غیرتش میجوشه و تاب نداره کسی مزاحم یکی دوتا دختر جوون تو خیابون بشه، حتی بااون اولین ضربه چاقو که صاف سمت قلبش میخوره هم کاری ندارم، به اون قد و بالای قشنگش که حتما حاصل سالها زحمت مادرشه هم سعی میکنم کاری نداشته باشم و گریه‌هام رو کنترل کنم ولی دوست دارم، یعنی عمیقا دوست دارم بفهمم اون دوتا دختر تااخر عمر چه دیدگاه به «پسر ارزشی» پیدا میکنن؟ ایا ازین ببعد جایی ازش دفاع میکنن؟ ایا ممکنه تااخر عمر خودشون رو مدیون این دفاع بدونن یا فراموش میکنن؟ نمیدونم ولی من تو این داستان و ماجرا عمیقا دارم به اون دخترها فقط فکر میکنم. مثلا ممکنه فکر کنن حمیدرضای قصه‌ی ما بخاطر امر به معروف اینکارو کرده؟ یا باور کنن از ته دل که فقط غیرتش به درد اومده… #حمیدرضا_الداغی #غیرت @booyebehesht_135

‏حالا که بحث #غیرت داغه یادی کنیم از این تصویر... #لبیک_یا_خامنه_ای #حمیدرضا_الداغی @booyebehesht_135