امروز با همه ی وجودمان به استقبالت آمدیم...
دلمان گرم بود به بودنت...
سید قرارمان این نبود که ما دنبال تو بدویم و تو اعتنایی نکنی...
به راننده نگفتی آرام باش ببینم چکار دارند...
سید دیدی امروز آسمان هم بغض آلود بود... مثل دلهای ما...
امروز هم حواست به مردم بود، طوری آمدی که پیاده روی حرم تا حرم را انجام بدهیم و شب چهارشنبه نزد مولایمان در جمکران برویم... انقدر همه چیز حساب و کتاب شده...
سید، دل ما محرومان برایت از حالا تنگ شده...
سلام ما را به امام رئوفمان برسان، بگو این مردم فقط دلشان به نیمنگاهی از شما خوش است...
سفر بخیر سید دلها...
#شهید_جمهور
ف.آ
دانشجوی دانشگاه باقرالعلوم
۱ خرداد ۱۴۰۳
صبرقلبم سر آمده بود....
سکوتی سنگین بر دلم سایه افکنده بود،
مات و مبهوت از خبر آسمانی شدنت...
بر سجاده ی نیاز نشسته بودم و دراندیشه این بودم که در فراق تو گوئی پاره ای از وجودمان را از دست داده ایم،که جبران نمیشود.
ازغم فقدانت اشک ماتم از گونه هایم فرو می ریخت. بعد از تو چه کسی فریادرس فقرا و محرومین خواهد بود؟
چه کسی مرهمی بر زخم های دل دردمندان خواهد گذاشت؟
ناگاه نوری بر دلم تابید و یاد آوری ازتو در ذهنم نقش بست. گویی صدایت را از عرش می شنیدم که در گوشم نجوا می کرد: "غم مخور ، من از آسمان میتوانم نجواهای تورا بشنوم و بیش از پیش می توانم در کنار سفره ی درد دل های مردم بنشینم و در حد توان، مرهمی بر زخم هایشان باشم.
در آن لحظه اشک شوق از چشمانم جاری شد و دریافتم که با وجود فقدان جسمت، روح والایت همچنان در کنار ماست و ما را در این مسیر پرفراز و نشیب تنها نگذاشته ای.
آری، تو با این یادآوری، معنای عمیق خادم الرضایی بودن را به من آموختی ......
یاد و خاطرت گرامی و روح پرفتوحت قرین رحمت الهی باد.
بنت الزهرا
دانشجوی دانشگاه باقرالعلوم
۲خرداد۱۴۰۳
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#رئیسی