🕗 #آشنای_راه ۵ | به قدر کافی
راوی ◀️ دکتر محمد فنایی اشکوری
🔸این همه کتاب و درس فقط نتیجه مطالعه نبود. زیاد مطالعه می کرد، اما بیش از مطالعه فکر می کرد، اما بیش از مطالعه فکر می کرد. مصرف کننده افکار دیگران نبود. حرف ها را می خواند، می سنجید، نقد می کرد و در نهایت نظر خودش را ارائه میکرد. گاهی میشد برای پاسخ به سؤالی، مدتی طولانی مکث می کرد. آن قدر که فکر می کردیم از پاسخ منصرف شده. بعد که جواب می داد، می فهمیدیم مشغول بررسی جوانب سؤال بوده. نظری نمی داد مگر اینکه به قدر کافی فکر کرده باشد.
🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس سره)
@atashbekhtyar
🕗 #آشنای_راه ۸ | بودجه مصوب
راوی ◀️ حجت الاسلام و المسلمین محسن منطقی
🔸دولت بودجه مؤسسه را واریز نمی کرد. حقوق کارمندان و هزینه های جاری را نداشتیم. جلسه اضطراری گرفتیم و اوضاع را گزارش دادیم. اول توصیه های اداری کرد و دستور پیگیری داد. بعد رو به مدیران گفت:« همین الان بروید جمکران و از حضرت حجت علیه السلام کمک بخواهید.»
🔹عده ای راهی جمکران شدند. یکی دو ساعت بعد مسؤل مالی مؤسسه تماس گرفت و گفت :«مبلغی که مدت ها پیش قولش را داده بودند، به حسابمان نشست.»
@atashbekhtyar
🕗 #آشنای_راه ۱۹ | گل های باغچه
🔸وقت هایی را هم می گذاشت برای گل های توی باغچه و گلدان ها و آن ها را آب می داد. این لحظه ها و تمام لحظه ها و تمام لحظه های دیگری را که با بچه ها حرف می زد و بازی می کرد، همه یادشان میرفت که او یکی از بزرگترین فیلسوف های قرن است؛ دیگر نه استاد بود، نه مفسر و نه
یک اندیشمند اجتماعی؛ فقط پدر یا پدربزرگ یا مرد دل نازکی بود که با تمام وجود غرق بچه ها و نوه هایش شده بود.
🔺 تکه روایت هایی از زندگی علامه مصباح یزدی (قدس