✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
📚#رمان
#نسل_سوخته🔥
#قسمت_هفتاد_وچهارم: دوکوهه
وارد شدیم هر چی از در نگهبانی فاصله می گرفتیم این حس قوی تر می شد ...
تا جایی که انگار وسط بهشت ایستاده بودم
و عجب غروبی داشت.
این همه زیبایی و عظمت بی اختیار صلوات می فرستادم...
آقا مهدی بهم نزدیک شد و زد روی شونه ام
ـ بدجور غرق شدی آقا مهران
ـ اینجا یه حس عجیبی دار، یه حس خیلی خاص ، انگار زمینش زنده است ...
خندید ، خنده تلخ ...
ـ این زمین خیلی خاصه شب بچه ها می اومدن و توی این فضا گم می شدن
وجب به وجبش عبادگاه بچه ها بود ...
بغض گلوش رو گرفت
- می خوای اتاق حاج همت رو بهت نشون بدم ؟
چشم هام از خوشحالی برق زد یواشکی راه افتادیم. آقا مهدی جلو و من پشت
سرش.
وارد ساختمون که شدیم رفتم توی همون حال و هوا من بین شون نبودم، بین اونها زندگی نکرده بودم از هیچ شهیدی خاطره ای نداشتم اما اون ساختمون
ها زنده بود ...
اون خاک، اون اتاق ها...
رسیدیم به یکی از اتاق ها
ـ 3 تا از دوست هام توی این اتاق بودن، هر 3 تاشون شهید شدن.
چند قدم جلوتر ...
ـ یکی از بچه ها توی این اتاق بود اینقدر با صفا بود که وقتی می دیدش همه چیز
یادت می رفت، درد داشتی، غصه داشتی ، فکرت مشغول بود... فقط کافی بود
چشمت به چشمش بیوفته، نفس خیلی حقی داشت ...
به اتاق حاج همت که رسیدیم ایستاد توی درگاهی، نتونست بیاد تو. اشکش رو
پاک کرد چند لحظه صبر کرد چراغ قوه رو داد دستم و رفت ...
حال و هوای هر دومون تنهایی بود یه گوشه دنج ...
روی همون خاک ایستادم به نماز ...
#ادامه_دارد...
#به_وقت_حدیث
✍امام سجاد علیه السلام فرمودند: حق پاهایت بر تو آن است که؛ از آن به عنوان وسیله ای برای رفتن به طرف حرام استفاده نکنی.
📚 رساله امام سجادعلیه السلام
سلام خدمت رفقای بوی پلاکی
چله ی #به_وقت_حدیث هم تمام شد و انشاءالله چله بعدی #فقط_برای_خدا است که از فردا در کانال قرار داده خواهد شد...
با ما همراه باشید✨
از لحاظِ روحی نیاز دارم
ابراهیم هادیِ درونم فعال بشه و
با نفسم بجنگه پدرشُ در بیاره..
اوضاع خیلی داره سخت میشه!!
+بشورهببره . . .
#نیآز_مندی
#شهید_ابراهیم_هادی
♡﴿بوی پلاک﴾♡
نگذشتهایم
محض
رضای
تو از گناه
بگـذر "عزیـز فـاطمـه" از اشتبـاه ما
#یا_مهدی_ادرکنی
•○□بوی پلاک□○•
بسـم الله الرحمن الرحیـم🍂🧡
بسـم رب الشهــ🥀ـــدا والصــدیـقین
وصیت نامـہ شهید بزرگواࢪمحمـــ💖ــد حسین کردگاࢪے بخش ششم:
آنهم به قیمت بهشت، پس من به شما برادران بسیجی سفارش میکنم که [قدر] خودتان را بدانید که نزد حسین زهرا (ع) خیلی مقرب هستید. خدایا! شکرت که ما را به این راه داشتی تا خدمتی ناچیز در برابر نعمتهای بیپایانت انجام دهیم. بسیار دقت کنید برادران که غرور در قلبتان راه نیابد. شیطان شش هزار سال خدا را عبادت کرد، لکن چون تکبر ورزید و مغرور شد، رانده گشت و مردود شد. پس بکوشید که عمل خود را برای خدا خالص کنید و تنها برای او مجاهده کنید و از غرور و نخوت بپرهیزید. بدانیم که این ما نیستم که بر مردم منت گذاشته و به جبهه آمدهایم، بلکه این خداوند است که بر ما منت گذاشته و توفیق جهاد را به ما عطا فرموده است. خدایا! من به عشق زیارت آقا امام حسین (ع) عزم کربلا کردهام و بهسوی جبهه آمدهام بیش از این نمیتوانم به عشق زیارت کربلا صبر کنم. به زیارت میروم، زیرا خوب میدانم در این موقعیت [راه] برای زیارت کربلا چیست؟ آن به شهادت رسیدن در راه رضای تو است.
خدایا مرا آگاه از این راه کردی دلی گمراه را آگاه کردی به وصل کربلا آسان رسیدن شهادت، راه را کوتاه کردی
زیارت حقیقی و معنوی همان شهادت است که به مقام تو میشود رسید و هم آقا حسین (ع) را زیارت کرد. در این راه تنها خواسته من از تو، بخشش گناهان من است. ای خدا! تو خود میدانی که جز تو کسی را ندارم، پس ای خدای کریم! گناهانم را بهحق حسین شهید ببخش که فقط برای رضای تو به اینجا آمدهام و دوم اینکه این امام عزیز و جمهوری اسلامی را تا ظهور حضرت مهدی (عج) برای این ملت ستمکشیده و اسلام عزیز حفظ بفرما. شما ای امت حزبالله! برادرم و خواهرم، بدانید که شما انقلاب کردید؛ شما جهان را به جنبوجوش انداختهاید؛ شما به خدا متصل شدهاید؛ شما به ائمه معصومین (ع) پیوستهاید؛ خود را نبازید و مغرور هم نشوید، عقبنشینی نکنید محکم باشید. شما علیه جهانی قیام کردهاید و بالطبع جهانی نیز علیه شما به پا خواسته است.
ادامه دارد...
ادمین نوشت🖊️📕
کپی باذکر صلوات🍃💚
التماس دعا💫💛
شهیدان را
نیازے به گفتن و نوشتن نیست ...
آنان
نانوشته ،
دیدنے
و خواندنے هستند🌱💚
³ࢪوزتاشهادتتبرادرم🥺♥️
#برادر_شهیدم
#شهیددفا؏مقدس✨
•
[ #تلنگر ]⚠️🍃
•
یادمان باشــد . .
گناهڪھ ڪردیم
آنرا بھ حسابِ
جوانے نگذاریمـ..
مےشود
جوانےڪرد بھ
عشق مھدے "عج"
بھ شھادت رسید
فداےِ مھدے "عج"
#اللهمعجللولیکالفرج
•□○بوے پلاڪ○□•
اللّٰهم اَرزُقْنٰا
هَر آنچِھ کِھ
خِیر اَستُخُودَت
میـداٰنے💕🌱
•○بوے پلاڪ○•
از یادداشت های شهید :
باید حتما " سری به تو بزنم . گفته بودی برای انجام هر کاری اول هدفت را مشخص کن . خودت این کار را انجام دادی . نشستی و فکر کردی و گفتی : « من یک عیب اساسی دارم و آن این که هدفم همیشه مقطعی است . این طور نمی شود ! باید جدی فکر کنم . هدفم را باید تعریف کنم . حداقل برای خودم ! »
نشستی و ساعت ها فکر کردی و عاقبت گفتی : « هدفم را انتخاب کردم . شهادت بزرگترین آرزو و مهمترین هدف من است . »
مراقبه را از نوجوانی آموختی و تمرین کردی . در پایان هر روز می نشستی و اعمالت را بررسی می کردی . روی یک کاغذ می نوشتی تا یادت نرود .
« امروز دروغ نگفتم ، غیبت نکردم ، اما عصبانی شدم . مخصوصا" در انجمن موقع در آوردن کتم عصبانیت را نشان دادم . چقدر بد شد! باید از بچه ها حلالیت بخواهم . »
یاد این جمله ات می افتم : « به هنگام طلوع و غروب خورشید که آسمان رنگ خون می گیرد به یاد شهدا باشید . »
خیلی به صلوات اعتقاد داشتی . می گفتی کلید تمام مصائب و مشکلات در ذکر خدا و هدیۀ صلوات به محمد و آل محمد است .
شاخه گل صلوات🌹 هدیه به شهدا🌱
#شهید_حسن_ترک
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگینامه
تاریخ شهادت
#12_02
•○●بوی پلاک●○•
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
📚#رمان
#نسل_سوخته🔥
#قسمت_هفتاد_وپنجم: مرد
بعد از نماز مغرب و عشا ، همون گوشه دم گرفتم. توی جایی که هنوز می شد
صدای نفس کشیدن شهدا رو توش شنید.
بی خیال همه عالم اولین باری بود که بی توجه به همه... لازم نبود نگران بلند شدن
صدا و اشک هامباشم.
توی حس حال و خودم عاشورا می خوندم و اشک می
ریختم عزیزترین و زنده ترین حس تمام عمرم توی اون تاریکی عمیق ...
به سفارش آقا مهدی زیاد اونجا نموندم توی راه برگشت چشمم بهش افتاد دویدم
دنبالش ...
ـ آقا مهدی
برگشت سمتم
ـ آقا مهدی اتاق آقای متوسلیان کجا بوده؟
با تعجب زل زد بهم
ـ تو حاج احمد رو از کجا می شناسی؟
ـ کتاب "مرد" رو خوندم درباره آقای متوسلیان بود اونجا بود که فهمیدم ایشون
از فرمانده های بزرگ و علم داری بوده برای خودش برای شهید همت هم خیلی
عزیز بوده...
تأسف خاصی توی چشم ها و صورتش موج می زد
ـ نمی دونم اولین بار که اومدم دو کوهه بعد از اسارتش بود بعدشم که دیگه ...
راهش رو گرفت و رفت از حالتش مشخص بود ، حاج احمد برای آقا مهدی فراتر
از این چند کلمه بود اما نمی دونستم چی بگم چطور بپرسم و چطور ادامه بدم ...
هم دوست داشتم بیشتر از قبل متوسلیان رو بشناسم و اینکه واقعا چه بلایی سرش
اومد؟
و اینکه بعد از این همه سال قطعا تمام اطلاعاتش سوخته است پس چرا
هنوز نگهش داشتن؟ و...
تمام سوال های بی جوابی که ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود و هر بار که
بهشون فکر می کردم غیر از درد و اندوه، غرورم هم خدشه دار می شد و از این
اهانت، عصبانی می شدم ...
#ادامه_دارد...
•○●بوی پلاک●○•
دوستاݩ
نظࢪے😊
پیـــــشنھادے☺️
دࢪخواستے😉
شکایتے🙈
سخنے🙃
دݪ نوشتھ اے💔
دࢪ خدمت هستیمـــــ ⇩
https://harfeto.timefriend.net/16065754487037 🌱
↯↯
@BOYE_PELAK 💎
#مدیر_نوشت🖊
#سلام_دوست_عزیز🌺
الحمدالله که راضی هستید😍
#انرژی مثبت❤️
تشکر بابت دعای خیرتون
#منتظر_نظرات_شما_هستیم
#مدیر_نوشت🖊
#سلام_دوست_عزیز🌺
بلههه حتما.سپاسگزارم که و درخواست تون رو گفتید.انشاءالله حتما قرار داده میشه😊
انشاءالله ممنون از دعای خیرتون.🥀
#منتظر_نظرات_شما_هستیم
#مدیر_نوشت🖊
#سلام_دوست_عزیز🌺
الحمدالله که راضی هستید😍🙏
#انرژی_مثبت
علی یارتون🌸
#منتظر_نظرات_شما_هستیم
#مدیر_نوشت🖊
#سلام_دوست_عزیز🌺
الحمدالله🌹
دوستان توی بیو کانال هم شرایط کپی قرار داده شده.
بله ولی دعا برای تعجیل ظهور آقا امام زمان و دعا برای خادمین کانالمون فراموش نشه🙏🌱
#منتظر_نظرات_شما_هستیم
#مدیر_نوشت🖊
#سلام_دوست_عزیز🌺
پیام هاتون خیلی بهمون انرژی میده🌿
واقعا تشکر ویژه میکنم ازتون🙏
#انرژی_مثبت
ممنون از دعای خیرتون،همچنین
#منتظر_نظرات_شما_هستیم
| #طنز_جبهه |
😂🍃😂
----------------------------------
وارد مسجد شدیم 🕌
سر و صدای زیادی بود.🗣 همه نشسته بودند.
🧔یک بسیجی گوشه ای نشسته، دستش را ستون کرده و به آن تکیه داده بود....🙂
مجید بدون آنکه متوجه باشه ، پای مصنوعیش رو روی دست بسیجی گذاشته بود و سعی می کرد انتهای صف رو ببینه.🤦♂🙄
بسیجی ابتدا طاقت آورد، اما بعد سروصدایش بلند شد و گفت: برااادر، مگه این پا مال شما نیست که نمی دونی کجا گذاشتی؟ 😐🤔دستم رو له کردی. 😶😑
مجید نگاهی به بسیجی کرد وگفت:
نه برادر این پا مالِ #بنیاده! 😂😂
°●□بوے پلاڪ□●°
#تلنگر
رفیق یه چیزی🙃...
◀️یادمباشہ
◀️یادتباشہ
◀️یادمونباشہ
هموڹقدر که در"غیبــت" مقصریم...
در ظهور هم مؤثریـــم🍃...!
❤️❤️بوی پلاک❤️❤️
#حال_خوب🍓
کمی حال خوب
بیخیال دنیا بنشین گوشه ای قهوه ات را بنوش..
•○□بوے پلاڪ □○•
#تلنگر
+بهشگفتم:
«چرایه طورلباس نمیپوشی
که درشأن وموقعیت
اجتماعیٺت باشه؟
یھه کم بیشترخرج خودٺت کن.
چراهمشلباسای ساده وارزون میپوشی؟
توکه وضعت خوبه».
-گفت:
«تو بگو چرا باید
یه چیزایی داشته باشم که
بعضیا حسرت داشتن اونارو بخـورن؟ چراباید زرقوبرق دنیاچشمام
رو کور کنه؟
دوستدارم
مثل بقیه مردم زندگی کنم».
#شهیده_اعظم_شفاهي♥️
❤️❤️بوی پلاک❤️❤️