..
✍#منبرمجازی
استادے میگفت :🦋
با امامزمان[عج] صحبت کنید،🍭
با ایشان اُنس بگیرید،🌿
بگو: در این اخلاقم ،گیر کردم
شما کمکم ڪنید...!💕
«زمان غیبتِ حضرٺ، زمانِ تربیت شدن است..»✨
#شھـید_دهقاݧ_امیࢪے
•○●بوے پلاڪ●○•
٬•°😔💔°•٬
ڪاشوَصیَتشُهَداڪهقابِاُتاقهایِمارا اِشغالڪَردِه،دِلِمونواِشغالمیـڪَرد؛
ڪاشصُحبَتهایِوَلیِّاَمرِمُسلِمینڪِه سَرلوحِهیروزمَرَّمونشُدِه،سَرلوحِهی اَعمالِمونمیشُد؛
ڪاشدِلِحَضرَتِزَهرا(س)بااَعمالِماخون نمیـشُد؛
ڪاشمَهدیِفاطِمِه(س)بااَعمالِما ظٌهورِشبِهتأخیرنمیـاُفتاد.
«شهیدقدیرسرلک»🍀
#رایحه
☆★بوی پلاک☆★
آقا حس میکنم وقتی دعای شهادت میکنم بهم میخندی و میگی اندازت نیست هنوز...
آقا به سادگی های دلم نخند😔تنها دلخوشیم همین است...
کمی به خودمان فکر کنیم،دعای #شهادت کردن مهم نیست؛شهدایی زندگی کردن مهم است👌🏻
°•°|#اللهم_ارزقنا_توفیق_شهادت_فی_ سبیلک🌱|°•°
#رایحه
☆★بوی پلاک★☆
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_دوم
.
-بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین
-لا اله الا الله
یهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسه کتابها مشغول شد..
رومو سمتش کردم و با یه پوزخندی گفتم:
-خلاصه آقای فرمانده من شمارمو نوشتم و گذاشتم روی میز هر وقت قرعه کشیتونو کردید خبرم کنید.
-چشم خواهرم...ان شا الله اقا شمارو بطلبه
-خوبه بهانه ای برای کاراتون دارین...رفیق رفقای خودتونو قبول میکنین و به ما میگین نطلبید...باشه...ما منتظریم
-خواهرم به خدا اینجور نیست که شما میگید....
یک هفته بعد که اصلا موضوع مشهد تقریبا یادم رفته بود دیدم گوشیم زنگ میخوره و شماره نا آشناست..
-الو...بفرمایین
دیدم یه دختر جوان با لحن شمرده شمرده پشت خطه:
سلام خانم تهرانی شما هستین ؟!
بله خودم هستم.
میخواستم بهتون خبر بدم اقا شما رو طلبیده و اسمتون تو قرعه کشی مشهد در اومده..
فردا جلسه هست اگه میشه تشریف بیارین..
ساعت و محل جلسه رو گفت و قطع کرد...
اصلا باورم نمیشد...هیچ ذوقی و حسی نسبت به طلبیدن نداشتم ولی از بچگی دوست داشتم تو همه ی مسابقات برنده بشم و الانم حس یه برنده رو داشتم...
.
تا فردا دل تو دلم نبود...
.
.
فردا شد و رفتم سمت محل جلسه و دیدم دخترا همه چادری و نشستن یه سمت و پسرا هم یه سمت و دارن کلیپی از مشهد پخش میکنن..
مجری برنامه رفت بالا و یکم صحبت کرد و در آخر گفت آقا سید بفرمایین...
دیدم همون پسر ریشوی اونروزی با قد متوسط رفت پشت میکروفون
اینجا فهمیدم که جناب فرمانده #سید هم هستند.
.
خلاصه روز اعزام شد...
بدو بدو رفتم سمت اتوبوس و وارد شدم که دیدم
عهههه...یه عده ریشو توی ماشین نشستن
تازه فهمیدم اشتباهی اومدم...
داشتم پایین میرفتم که دیدم آقا سید داره لوازم سفرو تو صندوق ماشین جا میزنه و یهو منو دید...و اومد جلو:
-لا اله الا الله...
-خواهر شما اینجا چی میکنید؟؟ .
-هیچی اشتباهی اومدم...
-اخه بنر به اون بزرگی زدیم جلوی اتوبوس...
-خیلی خوب... حالا چیزی نشده که...
-بفرمایین...بفرمایین تا دیر نشده...
ساکم رو گذاشتم رو صندلیم که گوشیم زنگ خورد:
دوستم مینا بود میگفت بیا آخره کلاسه و استاد لج کرده و میخواد غائبا رو حذف کنه
اخه من تو اتوبوسم مینا
بدو بیا ریحانه...حذف شدی با خودته ها...از ما گفتن
الان میام الان میام..
.سریع رفتم و از شانس گندم اسمم اواخر لیست بود...
تا اسممو خوند بدو بدو دویدم به طرف درب دانشگاه
ولی...
#ادامه دارد.
#سید_مهدی_بنی_هاشمی.
#کپی_با ذکر_ اسم _نویسنده
#شهید_صادق_عدالت_اڪبری
✍ : #وصیت_تڪ_خطی_شهید
🍃ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ (تبریز)
🍂شهادت : ۱۳۹۵/۲/۴ ، دلامه سوریه
🍁آرامگاه : تبریر ، وادی رحمت
🌺؛سلام مرا بہ رهبـرم امام خامنہ ای برسانید
و بہ ایشان بگوییـد ...
از ایشـان شرمنـده ام ،
چون یڪـ جان بیشتر نداشتم تا در راه دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم ڪنم.
🌸 فاش میگویم و از گفتہ خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
🌸 طایر گلشن قدسم ، چہ دهم شرح فراق
ڪہ در این دام گہ حادثہ چون افتادم ..l
#رایحه
☆★بوی پلاک★☆
کانال امام حسین (ع) 1.mp3
6.79M
مناجات شب چهارم ماه #رمضان 🌙
{ بنده رو سیاه اومد }
در رو باز نمیکنے؟
#مناجاتفوقالعادهزیبا【✨】
رزق شبانه ✨
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#رایحه
حسین جانم💚
سلام می دهم
از بام خانه سمت حرم 🕌
ببخش نوکرتان را
بضاعتش این است 😔
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع🙏
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله
#صبحتون_کربلایی
#رایحه
☆★بوی پلاک★☆
•••
بایدبهخودمانبقبولانیمڪهدراینزمـان بدنیاآمدهایموشیعههمبدنیاآمدهایمڪه مؤثردرتحقق #ظھورمــولا باشیموایــن همراهباتحملمشکلات،مصائب،سختےها غربتهاودورےهاستوجزبا #فداشـدن
محققنمےشود ...💔✨
#شھید_محمودرضابیضائی
#بخشی_از_وصیتنامه
#رایحه
☆★بوی پلاک★☆