#پیامکی_از_بهشت💌
از #شهید_همت به مـلتایـران
مبادا ضعف برخے مسئولان شما را ضعیف ڪند...🌱
مبادا دنیا زدگے برخے مدیران شما را از هواداری انقلاب دور ڪند...☝️
😇ما رزمندگان تا آخرین نفس پای انقلاب هستیم شما چطور❓
#انتخابات
#شهید_محمدابراهیم_همت
@montazer_shahadat313
☆∞🦋∞☆
همیشہ مےگفتـــــ :
ڪار خاصے نیاز نیستـــــ بڪنیم
ڪافیہ ڪارهاےِ روزمـرهمـونُ
بہ خاطر خدا انجام بدیم
اگہ تو این ڪار زرنگـــــ باشے
شڪ نڪن شهید بعدے تویے!
#روایتـــــ_عشق
#شهید_محمدابراهیم_همتـــــ
#خادم_الشهدا_59
@BOYE_PELAK
📌 تفاوت ترس ما و ترس امام
🔹اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با امام به جماران رفتیم.
◇ دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحتهایش گوش میدادیم که یکدفعه ضربه محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشههای اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام.
◇ امام در همان حال که صحبت میکرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبتهایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد.
◇ همانجا بود که فهمیدم آدمها همهشان میترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه ما ترسیده بودیم؛
◇ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز میترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه.
◇ او از خدا میترسید و ما از غیرخدا. آنجا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمیترسد.
✍ راوی: شهید ابراهیم همت
#امام_خمینی_رضوان_الله_تعالی
#شهید_محمدابراهیم_همت
#نماز
@BOYE_PELAK
روز ســـوم عمليات بود .حاجی هم می رفت خط و برمی گشت .
آن روز ، نمازظهر را به او اقتدا كرديم .
سر نمازعصر ، يک حاج آقای روحانی آمد . به اصرار حاج همت ، نماز عصــر را ايشان خواند .مسئله ی دوم حاج آقا تمام نشده ، حاج همت غـــش كرد و افتاد زمين .ضعف كرده بود و نمی توانست روی پــا بايستد .سرم به دستش بود و مجبوری ، گوشه ی ســــنگر نشسته بود .با دست ديگر بی سيم را گرفته بود و با بچـــه ها صحبت ميكرد ؛خبر می گرفت و راهنـــمائی می كرداينجا هم دست از کـــار برنداشت...
#شهید_محمدابراهیم_همت🌹