#رمانیعاشقانهومذهبی🖇💌
#قسمتیازپارترمان👇
با احساس حضور ڪسے سرمو بالا آوردم،امین سر بہ زیر رو بہ روم ایستادہ بود،با استرس آب دهنمو
قورت دادم امین دستے بہ ریشش ڪشید و گفت:میشہ منم دیگ نذری رو هم بزنم؟
ملاقہ رو گذاشتم تو دیگ و رفتم ڪنار،امین شروع ڪرد بہ هم زدن منم زیر چشمے نگاهش میڪردم
داشتم نگاهش میڪردم ڪہ سرشو آورد بالا نگاهمون تو هم گرہ خورد،امین هول شد و ملاقہ رو پرت
ڪرد زمین!
زیر لب استغفراللهے گفت و خواست برہ سمت در ڪہ پاش بہ ملاقہ گیر ڪرد و خورد زمین،خندہ م
گرفت با صداے خندہ و اوووو گفتن زن ها سرخ شدم و...
بقیه اش رو میخوای😉 اگه میخوای عضو کانال زیر شو تا بقیه ی رمان رو بخونی😍
@sarbazan_hajghasem
رمانی زیبا به قلم #لیلی_سلطانی
محتوای رمان👇
(رمان در مورد دختریه که عاشق پسر همسایشونه ولی یه اتفاقاتی میوفته که باعث میشه که از عشق پسر همسایه دل بکنه و به یه عشق خدایی برسه و...)
عضو بشید.. ضرر نمیکنید هااا😉 علاوه بر رمان جذاب و مذهبی که میزاره مطالب مذهبی زیبا و قشنگی هم میزاره🤩
@sarbazan_hajghasem
https://eitaa.com/sarbazan_hajghasem
|•منتظر حضور گرمتون هستیم•|
#حمایتی👆🏻👆🏻