eitaa logo
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
261 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
88 فایل
"بــسم‌اللهـ‌النور✨" خدا گفت تو ریحانه خلقتی . . .✨🙂 کنارهم‌جمع‌شدیم تاحماسه‌ای‌بزرگ‌خلق‌کنیم حماسه‌ای‌ازجنس‌دختـــران😍✨ #فرشتگان_سرزمین_من جهت ارتباط با ما👇 @Zah7482
مشاهده در ایتا
دانلود
هر مسئولیتی در دست تک تک شما، تنگه‌ی اُحدی است که می‌بایست از آن پاسداری کنید؛ از کمبودها ناله نکنید، سرخورده نشوید. اول ماموریت، آخر هم ماموریت؛ نه اول امکانات و بعد ماموریت! •○●بوی پلاک●○•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان سپهبد شهید درباره نقش مهم امام خمینی(ره) در پیروزی انقلاب به مناسبت آغاز ─┅═༅𖣔🌷🌷𖣔༅═┅─
خرماگرفته بود دستش به تک تک بچه ها تعارف میڪرد. +گفتم:مرسی +گفت:چی گفتی؟ +گفتم:مرسی ایستاد و گفت: دیگه نگو مرسی؛ بگو خدا پدر مادرتو بیامرزه. °•🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8a2dd234995ef7ad31ddbee088c752109549642-360p.mp3
4.46M
🎶 ما‌ڪه‌دلداده‌بوٺرابیم!!! 🎙 📻سرود 🇮🇷 گوش بدید حتمـا😊
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✅خونه ها پر شده از بیماریها و مشکلات...طلاق ..و دلیل اون خود ماییم، 👈تعجب نکنید... ✅خواهران و برادرانم.... ✍نیازی نیست دیگران بدونند که آیا من در زندگی مشترکم با همسر خود خوشبختم یا نه! ✍نیازی نیست از غذا یا نوشیدنی خود عکس بگیریم آن را برای گروهها بفرستیم (حتی اگر همسرمون یه دونه شکلات واسمون میاره. از اون عکس میگیریم و می‌فرستیم گروه و زیرش مینویسیم ای تاج سرم...ازت ممنونم).. ⚠️ برادرم...خواهرم.. ✍شاید دختر مجردی دم بخت باشد و به خاطر شرایط زندگی خواستگار نداره...شاید پسری وضعیت مالی مناسب برای ازدواج نداره...حواسمونو جمع کنیم کسی آه نکشه... که آه یه انسان دلشکسته عرش خدا را به لرزه درمیاره.. ✍نیازی نیست مردم بدونن کجا رفتی و از کجا داری میایی؟؟ جزییات زندگی ما واسه دیگران مشخص شده! 👈دنیای مجازی واسه این ساخته نشده که ما بیاییم شرایط زندگیمون رو به رخ دیگران بکشیم... ✍چون هر مردی وسعش نمیرسه به زنش هدیه بده....خواهرم مراقب باش. ✅👈هرکسی توانایی اینو نداره که مسافرت بره... ✅👈هرکسی نمیتونه به رستوران بره و هر ماه یه ست لباس بخره.... ✍یه خانوم میاد جهیزیه 70،80 میلیونی دخترش رو فیلم میگیره میزاره توی دنیای مجازی که چشم همه درآد.... ✍هیچ فکر کردید شاید دختری پدر نداره...یا پدر داره و مادر نداره که واسه جهیزیه اش سنگ تموم بزاره... یا شاید پدری دستش به دهنش نمیرسه.... ✍میخاییم به کی فخر بفروشیم با این کارامون...!!!! خدا عالمه.... ✅👈خواهران و برادرانم... ✍ما اهمیت توکل بر خدا رو انکار نمیکنیم... اما رازهای زندگی و خونتون رو پیش خودتون نگه دارید... ✍کسی داشت راه میرفت،پایش به سکه ای خورد...فکر کرد طلا است،نور کافی هم نبود، کاغذی را آتش زد که ببیند چه بوده...دید یک سکه 50تومانی است... ✍بعد متوجه شد کاغذی که آتش زده دو هزار تومانی بوده است ؛گفت:چی را برای چی آتش زدم! ✍واقعا این زندگی غالب ما انسانهاست... ✍ما چیزهای بزرگ را برای چیزهای بسیار کوچک آتش میزنیم... و خودمان هم خبر نداریم ✍...لطفا سعی کنیم با کمک یکدیگر جامعه ای پاک و فرهنگ درست را ترویج کنیم نه..... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*بسم الله الرحمن الرحیم * 📚 🔥 : هادی های خدا - خداوند می فرمایند: بنده من تو یه قدم به سمت من بیا من ده قدم به سمت تو میام اما طرف تا 2 تا کار خیر می کنه و 2 قدم حرکت می کنه میگه کو خدا؟ چرا من نمی بینمش؟ فاصله تو تا خدا فاصله یه ذره کوچیک و ناچیز از اینجا تا آخر کهکشان راه شیریه پیامبر خدا که شب معراج اون همه بالا رفت تا جایی که جبرئیل هم دیگه نتونست بالا بیاد هم فقط تا حدود و جایی رفت ... حالا بعضی ها تا 2 قدم میرن طلبکار هم میشن یکی نیست بگه برادر من خواهر من چند تا قدم مورچه ای برداشتی تازه اگر درست باشه و یه جاهایی نلرزیده باشی فکر کردی چقدر جلو رفتی که معرفتت به حدی برسه که ... تازه چقدر به خاطر خدا زندگی کردی؟ چند لحظه و ثانیه زندگیت در روز به خاطر خدا بوده؟ از مالت گذشتی؟ از آبروت گذشتی؟ از جانت گذشتی؟ آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه و فال به نام من دیوانه زدند ... اما با همه اون اوصاف عشق این راه چند میلیون سال نوری رو یک شبه هم می تونه بره اما این عشق درد داره ...سوختن داره ... ماجرای شمع و پروانه است ... لیلی و مجنونه ... اگر مرد راهی و به جایی رسیدی که جرات این وادی رو داری، بایست بگو خدایا خودم و خودت و الا باید توی همین حرکت مورچه ای بری جلو این فرق آدم هاست که یکی یک شبه ره صد ساله رو میره یکی توی دایره محدود خودش دور خودش می چرخه واکمن به دست محو صحبت های سخنران شده بودم و اونها رو ضبط می کردم ... نماز رو که خوندن تا فاصله بین دعای کمیل رو رفت بالای منبر خیلی از خودم خجالت کشیدم هنوز هیچ کار نکرده از خدا چه طلبکار بودم ... سرم رو انداختم پایین و توی راه برگشت تمام مدت این حرف ها توی سرم تکرار می شد... اون شب ... توی رختخواب داشتم به این حرف ها فکر می کردم که یهو چیزی درون من جرقه زد و مثل فنر از جا پریدم - مهران حواست بود سخنرانی امشب ماجرای تو و خدا بود، حواست بود برعکس بقیه پنجشنبه شب ها بابا گفت دیر میاد و مامان هم خیلی راحت اجازه داد تنها بری دعای کمیل همه چیز و همه اتفاقات درسته خدا تو رو برد تا جواب سوالات رو بده ... و اونجا و اولین باری بود که با مفهوم هادی ها آشنا شدم ... اسم شون رو گذاشتم هادی های خدا نزدیک ترین فردی که در اون لحظه می تونه واسطه تو با خدا باشه واسطه فیض و من چقدر کور بودم اونقدر کور که هرگز متوجه نشده بودم ... دوباره دراز کشیدم در حالی که اشک چشمم بند نمی اومد همیشه نگران بودم ... نگران غلط رفتن نگران خارج شدن از خط شاگرد بی استاد بودم ... اما اون شب خدا دستم رو گرفت و برد و بهم نشون داد خودش رو، راهش رو، طریقش رو و تشویق اینکه تا اینجا رو درست اومدی ... اونقدر رفته بودم که هادی ها رو ببینم و درک کنم با اون قدم های مورچه ای تلاش بی وقفه 4 ساله من ... ...
* بسم الله الرحمن الرحیم* 📚 🔥 : دعوتنامه اون شب بالشتم از اشک شوق خیس بود، از شادی گریه می کردم. تا اذان صبح خوابم نبرد همون طور دراز کشیده بودم و به خدا و تک تک اون حرف ها فکر می کردم اول جملاتی که کنار تصویر اون شهید بود: هر کس که مرا طلب کند می یابد ... من 4 سال با وجود بچگی توی بدترین شرایط خدا رو طلب کرده بودم و حالا ... و حالا خدا خودش رو بهم نشون داد، خودش و مسیرش و از زبان اون شخص بهم گفت، این مسیر، مسیر عشق و درده اگر مرد راهی قدم بردار و الا باید مورچه ای جلو بری تازه اگه گم نشی و دور خودت نچرخی... به ساعت نگاه کردم هنوز نیم ساعت تا اذان باقی مونده بود از جا بلند شدم و رفتم وضو گرفتم جا نمازم رو پهن کردم و ایستادم ساکت،‌ بی حرکت، غرق در یک سکوت بی پایان ... - خدایا من مرد راهم، نه از درد می ترسم نه از هیچ چیز دیگه ای تا تو کنار منی، تا شیرینی زیبای دیدنت، پیدا کردنت و شیرینی امشب با منه من از سوختن نمیترسم، تنها ترس من از دست دادن توئه رهام کنی و از چشمت بیوفتم پس دستم رو بگیر و من رو تعلیم بده استادم باش برای عاشق شدن که من هیچ چیز از این راه نمی دونم می خوام تا ته خط اون حدیث قدسی برم می خوام عاشقت باشم می خوام عاشقم بشی دست هام رو بالا آوردم نیت کردم و الله اکبر ... هر چند فقط برای نماز وتر فرصت بود، اما اون شب اون اولین نماز شب من بود... نمازی که تا قبل فقط شیوه اقامه اش رو توی کتاب ها خونده بودم. اون شب پاسخ من شده بود، پاسخ من به دعوتنامه خدا چهل روز توی دعای دست هر نمازم بی تردید اون حدیث قدسی رو خوندم ... و از خدا خودش رو خواستم، فقط خودش رو تا جایی که بی واسطه بشیم من و خودش و فقط عشق و این شروع داستان جدید من و خدا شد هادی های خدا یکی پس از دیگری به سمت من می اومدن هیچ سوالی بی جواب باقی نمی موند تا جایی که قلبم آرام گرفت حتی رهگذرهای خیابان هادی های لحظه ای می شدند واسطه هایی که خودشون هم نمیدونستن و هر بار در اوج فشار و درد زندگی، لبخند و شادی عمیقی وجودم رو پر می کرد خدا بین پاسخ تک تک اون هادی هاخودش رو، محبتش رو، توجهش رو بهم نشون می داد ... معلم و استاد من شد ... من سوختم اما پای تصویر اون شهید تصویری که با دیدنش من رو در مسیری قرار داد که به هزاران سوختن می ارزید و این آغاز داستان عاشقانه من و خدا بود ... ...
*بسم الله الرحمن الرحیم * 📚 🔥 : هدیه خدا عید نوروز قرار بود بریم مشهد حس خوش زیارت و خونه مادربزرگم که چند سالی می شد رفته بودیم مشهد... دل توی دلم نبود جونم بود و جونش تنها کسی بود که واقعا در کنارش احساس آرامش می کردم ... سرم رو می گذاشتم روی پاش چنان آرامشی وجودم رو می گرفت که حد نداشت عاشق صدای دونه های تسبیحش بودم بقیه مسخره ام می کردن ... - از اون هیکلت خجالت بکش 14 ،13 سالت شده هنوز عین بچه ها می مونی ولی حقیقتی بود که اونها نمی دیدن هر چقدر زندگی به من بیشتر سخت می گرفت من کمر همتم رو محکم تر می بستم اما روحم به جای سخت و زمخت شدن نرم تر می شد ... دلم با کوچک تکان و تلنگری می شکست و با دیدن ناراحتی دیگران شدید می گرفت اما هیچ چیز آرامشم رو بر هم نمیزد درد و آرامش و شادی در وجودم غوطه می خورد به حدی که گاهی بی اختیار شعر می گفتم ... رشته مادرم ادبیات بود و همه این حس و حالم رو به پای اون می گذاشتن هر چند عشق شعر بودن مادرم و اینکه گاهی با شعر و ضرب المثل جواب ما رو می داد بی تاثیر نبود اما حس من و کلماتم رنگ دیگه ای داشت ... درد، هدیه دنیا و مردمش به من بود و آرامش و شادی هدیه خدا ... خدایی که روز به روز حضورش رو توی زندگیم بیشتر احساس می کردم چیزهایی در چشم من زیبا شده بود که دیگران نمی دیدند و لذت هایی رو درک می کردم که وقتی به زبان می آوردم فقط نگاه های گنگ یا خنده های تمسخرآمیز نصیبم می شد اما به حدی در این آرامش و لذت غرق شده بودم که توصیفی برای بهشت من نبود ... از 26 اسفند مدرسه ها تق و لق شد و قرار شد همون فرداش بزنیم به جاده پدرم، شبرو بود ایام سفر سر شب می خوابید و خیلی دیر ساعت 3 صبح می زدیم به دل جاده ... این جزء معدود صفات مشترک من و پدرم بود عاشق شب های جاده بودم و سکوتش و دیدن طلوع خورشید توی اون جاده بیابانی وضو گرفتم کلید ماشین رو برداشتم و تا قبل از بیدار شدن پدرم تمام وسایل رو گذاشتم توی ماشین و قبل از اذان صبح راه افتادیم... ...
▪️ پست اینستاگرام سایت رهبر انقلاب از حضور صبح امروز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در حرم امام خمینی(ره)
وسط احساساتمون گم شده!! یه روز انقدر ریلکس هستیم که هیچی برامون مهم نیست... یه روزم یه چیز کوچیک همچین اعصابمونو خورد میکنه که ... حد وسطمون گم شده انگاری😐
شهید محمود راد مهر ✍اگر می خواهید دنیا و آخرتتان تضمین شودو از مصائب آخر الزمان در امان باشید...اطاعت از ولایت فقیه را بر خود واجب بدانید. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
انقلاب اسلامی رو به حساب آقایون و آقازاده‌های فاسد و دزد نزارید! میخواسد شناسنامه انقلاب اسلامی رو پیدا کنید؛ برید گلزار شهدا... @BOYE_PELAK
ای خلایق بنویسید به سنگ لحدم من فقط عشق حسین ابن علی را بلدم ننویسید که او نوکر بد عهدی بود بنویسید که او منتظر( مهدی) بود ‏ 🌹 @BOYE_PElAK
🌙 درسته که تکراریه ولے بازم میگم امام زمان در قلب‌هایِ شماست مواظب باشید؛بیرونش نکنید:)💔 🌱 @BOYE_PELAK
حاج حسین یکتا: 👤 ممکن است رسیدن به بیت‌المقدس همان‌قدر برای شما جوانان امروز سخت به نظر بیاید که رسیدن به کربلا برای ما رزمندگان زمان جنگ تحمیلی، ناممکن به نظر می‌رسید؛ ولی این اتفاق افتاد. همان‌طور که امام خمینی (ره) گفته بود پرچم این انقلاب را به دست پرچم‌دار اصلی آن یعنی امام عصر می‌دهیم؛ امروز هم خود دشمن یقین دارند که کار دشمن رو به اتمام است. @BOYE_PELAK
🔹شهید محسن حججی: آقا علاقه زیادی به کار داشت و انجام میداد... ما که دم از رفاقت با میزنیم چقدر این کارو انجام میدهیم؟؟؟ •○●بوی پلاک●○•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا ... چگونه بُگذرم از سیم خـاردارهای نفسـی ڪه شماها را از من گرفته اسـت؟!💔 @BOYE_PELAK
دشــمن بداند👊 که هفت آـــمانـ و اوج فــلــڪـ را کـهـ رد کـــنــد قـدش نـمیـ رـــد کـــه ســــید عــلــــے ---> را رصـد 👀 کـــنـد @BOYE_PELAK
✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀ شهادٺ را اهـل عشـق رقمـ میزننـد فرقیـ بیـن مــرد و زن نیسٺ عاشقیـ را ڪہ بلـد باشیـ شھیـد میشـویـ♥️🔗 ✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀ [یـازهــرا) @BOYE_PELAK
با تو ما را خوشترين ديدار باد هر کجا هستي خدايت يار باد @BOYE_PELAK
امام حسنـ[ع]: ✨\\مَن عَبَدَ الله عَبَّداللهْ عَلے ڪُلِّ شے... ✨\\هر ڪس خدا را بندگے ڪند خدا، همه چيز را بنده ے او مےگرداند... •○●بوی پلاک●○•
حاج حسین یکتا🌱 اکنون جهان منتظر ظهور مهدی(عج) است و ندای انقلاب به گوش آزادی خواهان در سراسر دنیا رسیده است و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ظهور نزدیک است و باید خود را برای آن‌ روز آماده کنند و همین جوانان آن روز را خواهند ساخت. •○●بوی پلاک●○•