eitaa logo
بوی نرگس ، عطر یاس
839 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
16.1هزار ویدیو
74 فایل
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند:🌹 📣📣 هرکس که بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است.😔 این کانال در راستای شناخت امام زمان و خدمتگزاری برای اهل بیت علیهم السلام تشکیل شده. ارتباط با ما @Adminenarges
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺 در کتاب کمال الدین از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: 🔸ستصیبکم شبهه فتبقون بلا عَلم یُري ولا إمام هُدي، ولاینجو منها إلاّ من دعا بدعاء الغریق . 🔸به زودي دچار شبهه اي می شوید، و در آن پرچمی نمی بینید که راه را نشان دهد و امام و پیشوائی نیست‌ که شما را راهنمائی کند، و از آن گرفتاري نجات پیدا نمی کند مگر کسی که دعاء غریق را بخواند. عرض کردم: دعاي غریق چگونه است؟ فرمود: می گوئی: 🔸یا اللَّه یا رحمان یا رحیم، یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک . 🔸اي خداوند، اي بخشنده، اي مهربان، اي دگرگون کننده دلها، دل مرا بر دین خود ثابت و استوار نگهدار . 📚کتاب نفیس ، جلد اول ، صفحه ۷۸۷ @boyenarges_atreyass. 🌺 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَــرَج🌺
🌺🌺🌺 شیخ صدوق رحمه الله در کتاب « ثواب الأعمال » از ابوبصیر نقل کرده است که گفت : بعد از وفات امام صادق علیه السلام خدمت امّ حمیده مشرّف شدم تا او را تسلیت بگویم ، پس از آنکه مدّتی گریه کرد و من بخاطر گریه او گریستم. فرمود: اي ابومحمّد ! اگر امام صادق علیه السلام را در هنگام وفات می دیدي امر عجیبی از آن حضرت مشاهده می کردي ، اوچشمان مبارك خود را گشود و فرمود : همه خویشاوندان مرا نزد من جمع کنید. بعد از آنکه تمام آنها نزد آن حضرت گرد آمدند ، به ایشان نگاهی کرد وفرمودند : 🔸إنّ شفاعتنا لاتنال مستخفّاً بالصلاه . 🔸 کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت ما نمی رسد و از آن بهره مند نمی گردد . 📚کتاب نفیس ، جلد اول، صفحه ۵۴۶کانال بوی نرگس ، عطر یاس در ایتا https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
✅بسیار خواندنی👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ⭐️امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) بالای بام خانه خرما تناول می کرد و در آن زمان حضرت در سنین جوانی بود ، سلمان ( رضوان الله علیه ) در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت ، حضرت دانه خرمائی به طرف او رها کرد . سلمان گفت : ای علی (علیه السلام ) با من شوخی میکنی در حالی که من پیرمرد و شما جوان و کم سن و سال هستید ؟ 💫علی ( علیه السلام ) فرمودند : ای سلمان ، مرا از نظر سن و سال کوچک و خودت را خیلی بزرگ خیال کرده ای ؟ قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای ؟ چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجاتت داد ؟ سلمان با شنیدن این کلمات از امیرالمومنین ( علیه السلام ) به وحشت افتاد و عرض کرد : از کیفیت آن جریان برایم بگوئید . ⭐️علی ( علیه السلام ) فرمودند : تو وسط آب ایستاده بودی و از شیری که در آنجا بود می ترسیدی ، دست ها را به دعا بلند کردی و از خداوند متعال نجات خود را طلبیدی ، خداوند هم دعایت را اجابت و مرا به فریاد تو رساند .💫 من هم آن اسب سواری هستم که زره او بر روی شانه اش و شمشیرش به دستش بود و ضربه ای بر آن شیر وارد کردم که او را دو نیم کرد و تو خلاص شدی . سلمان عرض کرد : نشانه دیگری در آنجا بود برایم بیان فرمائید . 🌷حضرت دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود : این همان هدیه تو است به آن اسب سوار ! سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد با عجله خدمت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) شرفیاب شد و عرض کرد ای رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) من اوصاف شما را در انجیل خواندم و محبت شما در دلم جای گرفت ، همه ادیان غیر از دین شما را رها کردم و آن را از پدرم مخفی نمودم تا سرانجام متوجه شد و نقشه کشتن مرا کشید ولی دلسوزی او نسبت به مادرم مانع می شد و دائما چاره ای در قتل من می اندیشید و مرا به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد ، تا اینکه فرار کردم ، به محلی به نام دشت ارژن رسیدم در آنجا ساعاتی استراحت کردم احتیاج به آب پیدا کردم لباس های خود را بیرون آوردم و داخل رود خانه ای که در همان نزدیکی بود رفتم . ناگهان شیری آمد و روی لباس های من ایستاد . وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند متعال نجات خود را درخواست نمودم که ناگاه اسب سواری پدیدار شد و با یک ضربه شیر را به دو نیم کرد . من از آب بیرون آمدم لباس به تن کردم و خودم را بر رکاب اسبش انداختم و آن را بوسیدم و چون فصل بهار بود صحرا و اطراف رودخانه پر از گل و سنبل بود شاخه گلی گرفتم و به او هدیه کردم و تشکر نمودم .چون گلها را گرفت از چشمان من ناپدید گشت و اثری از او ندیدم ، از این جریان بیش از صد سال می گذرد و من این قصه را برای احدی نگفته ام امروز⭐️ علی ( علیه السلام ) تمام آن قضیه را بیان فرمود و همان شاخه گل را به من نشان داد ؟ رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند : ای سلمان ، هنگامی که مرا به آسمان بردند تا جائیکه جبرائیل توقف نمود و من تا کنار عرش الهی بالا رفتم در حالی که پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت ... وقتی سفر معراج تمام شد و من به زمین برگشتم علی ( علیه السلام ) بر من وارد شد و پس از عرض سلام و تبریک به خاطر الطاف و عنایاتی که خداوند متعال در این سیر ملکوتی به من نموده از تمام گفتگوهای من با پروردگارم خبر داد . بدان ای سلمان ، هر کدام از انبیاء و اولیاء از زمان حضرت آدم ( علیه السلام ) تا کنون که گرفتار شده است علی ( علیه السلام ) او را از گرفتاری نجات داده است . 📚 جلد ۱ ، آیت الله علامه سیداحمد مستنبط ، صفحه ۲۸۲ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 کانال بوی نرگس ، عطر یاس در ایتا https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🌸🌺 عالم بزرگوار ، شیخ صدوق قدس سره در دو کتاب « عیون اخبار الرضا علیه السلام » و « علل الشرایع » حدیث مفصّلی را نقل می کند که خلاصه آن چنین است : شبی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در یک چشم بهم زدن از منزلش به مسجدالأقصی سیر نمود ، پس از آن جبرئیل بپا خواست و انگشت سبّابه دست راستش را در گوش راستش گذاشته و دو تا دو تا اذان گفت ، سپس دو تا دو تا اقامه گفت ، و در آخر اقامه گفت : « قد قامت الصلاه ، قد قامت الصلاه » . در این هنگام نوري از آسمان جهید ، و به سبب آن قبور پیامبران گشوده شد ، و آنان از هر ناحیه و جهتی آمده و به دعوت جبرئیل لبیّک گفتند ، پس چهار هزار و چهار صد و چهارده پیامبر آمدند و صف کشیدند ، و شک نداشتم که جبرئیل بر ما مقدّم خواهد شد ، وقتی صفها آراسته و منظّم شدند جبرئیل از بازوي من گرفت ، و به من گفت : اي محمّد ! جلو بایست و با برادرانت نماز بخوان ، چرا که خاتم از مختوم سزاوارتر است . رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نماز خواند و در سمت راستش ، حضرت ابراهیم علیه السلام در حالی که دو جامه سبز بر تن داشت و دو فرشته در سمت راستش و دو فرشته در سمت چپش بودند ، ایستاده بود و در سمت چپ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، علی علیه السلام در حالی که دو جامه سفید بر تن داشت با چهار فرشته ایستاده بود . وقتی نماز به پایان رسید پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بپا خواست و بسوي ابراهیم علیه السلام آمد و ابراهیم علیه السلام نیز به سوي آن حضرت و باهم مصافحه نمودند و ابراهیم علیه السلام دست راست آن حضرت را با دو دست خود گرفت و گفت : آفرین بر پیامبر شایسته ، فرزند فرد شایسته و برانگیخته شده شایسته در زمان شایسته . آنگاه به سوي علی علیه السلام آمده و با آن حضرت نیز مصافحه کرده و دست راست آن حضرت را با دو دست خود گرفت و گفت : آفرین بر فرزند شایسته ، و جانشین پیامبر شایسته یا اباالحسن ! رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رو به ابراهیم علیه السلام کرد و فرمود : او را ابا الحسن کنیه دادي در حالی که هنوز فرزندي ندارد ؟ فرمود : در صحف خودم چنین یافتم و در علم غیب پروردگارم اسمش علی و کنیه اش ابی الحسن والحسین است و جانشین خاتم پیامبران پروردگارم می باشد . 📚کتاب نفیس ، جلد دوم، صفحه ۱۱۴کانال بوی نرگس ، عطر یاس در ایتا https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🌸🌸 شیخ مفید قدس سره از علی بن عقبه و او از پدرش نقل کرده است که گفت: 🔸هنگامی که قائم (صلوات اللَّه علیه) قیام کند به عدالت داوري کند، و در دوران او ظلم و ستم بر طرف شود، و راهها امنیّت پیدا کند، و زمین برکات خود را خارج گرداند، و هر حقّی را به صاحب آن برگرداند، هر کس اهل هر دینی باشد به اسلام گرایش پیدا کند و به آن ایمان آورد. آیا نشنیده اي که خداوند تبارك و تعالی فرموده است: 🔹« وَلَهُ أسْلَمَ مَنْ فِی السمواتِ وَالأرْض طَوْعاً وَکَرْهاً وَإلَیْهِ یُرْجَعُون » « همه اهل آسمان و زمین خواه ناخواه تسلیم فرمان او گردند » 🔹در میان مردم به حکم داود و محمّد صلی الله علیه وآله وسلم داوري کند، و در این هنگام زمین گنج هاي پنهان خود را ظاهر کند و برکاتش را آشکار سازد، و بی نیازي همه مؤمنین را فرا گیرد به طوري که کسی محلّی براي پرداخت صدقه و احسان خود پیدا نکند. سپس فرمود: 🔹إنّ دولتنا آخر الدول ولم یبق أهل بیت لهم دوله إلّا ملکوا قبلنا لئلّا یقولوا إذا رأوا سیرتنا: إذا ملکنا سرنا بمثل سیره هؤلاء. 🔹همانا دولت ما آخرین دولت ها است، و اهل هر صنف و طایفه اي پیش از ما به حکومت رسد و پادشاهی کند تا هنگامی که حکومت ما را دید و روش ما را در زمامداري مشاهده کرد نگوید: ما هم اگر به حکومت رسیده بودیم اینگونه عمل می کردیم و همین روش را اجرا می نمودیم. و این فرمایش خداوند تبارك و تعالی است که فرمود: 🔹« وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقین » 🔹 «عاقبت از آن پروا پیشگان و پرهیزکاران » 📚کتاب نفیس ، جلد اول، صفحه ۷۳۵🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🌺🌺🌺 در تفسیر فرات آمده است : ابی مغنم مسلم بن اوس و جاریه بن قدامه سعدي در مجلس امیر مؤمنان علی علیه السلام حضور داشتند ، حضرت بر فراز منبر در مسجد کوفه سخن می گفت و می فرمود : 🔸سلونی من قبل أن تفقدونی ، فإنّی لا اُسئلُ إلّا اُجیب عمّا دون العرش ، لایقولها بعدي إلّا کذّاب أو مفتري . 🔸از من بپرسید ، پیش از آن که مرا نیابید ، چرا که هر چیزي که پایین تر از عرش است از من پرسیده شود پاسخ آن را می دهم ، پس از من ، کسی چنین ادّعایی نمی کند ، مگر دروغگو و افترا زننده . از گوشه مسجد مردي برخاست که در گردنش کتابی - مانند قرآن - داشت، چهره اي گندمگون ، قامتی بلند و موهاي مجعّد داشت ، گویی از یهودیان عرب بود ، او رو به علی علیه السلام کرد و با صداي بلند گفت : اي کسی که ادّعا می کنی آنچه را که نمی دانی و پیشقدم می شوي آنچه را که نمی فهمی (!!!) اکنون من از تو می پرسم و تو پاسخ بده . یاران امیر مؤمنان علی علیه السلام از گوشه و کنار مجلس به سوي او پریده و خواستند به او حمله نمایند ؛ ولی امیر مؤمنان علی علیه السلام از آنان جلوگیري نموده و فرمود : 🔸او را رها نمایید ، و شتاب نکنید ، چرا که با شتاب و سبک عقلی حجّتهاي خدا اقامه نمی شود، و با شتاب پرسشگر هم براهین خدا آشکار نمی گردد . آنگاه رو به آن مرد کرد و فرمود : با هر زبانی که می خواهی و با همه فهم و دانشت بپرس که - ان شاء اللَّه - پاسخ می دهم . آن مرد پرسید : فاصله میان مغرب و مشرق چقدر است ؟ حضرت فرمود : به اندازه مسافت هوا . پرسید : مسافت هوا چیست ؟ فرمود : دوران و چرخش فلک . پرسید : اندازه دوران و چرخش فلک چقدر است ؟ فرمود : سیر یک روز خورشید . آن مرد گفت : راست گفتی . (پس بگو : ) قیامت کی برپا می شود ؟ فرمود : هنگام حضور مرگ و فرا رسیدن اجل . گفت : راست گفتی ، عمر دنیا چقدر است ؟ فرمود : گفته شده : هفت هزار ، سپس بی پایان است . آن مرد گفت : راست گفتی ، بکّه و مکّه کجاست ؟ فرمود : مکّه اطراف حرم و بکّه محلّ و موضع کعبه است . آن مرد گفت : راست گفتی ، پس چرا مکّه به این اسم نامیده شده ؟ فرمود : چون خداي متعال زمین را از زیر آن کشید . پرسید : چرا بکّه گویند ؟ فرمود : چون در آنجا گردنهاي گردنکشان و ستمکاران خم و چشمهاي گنهکاران گریان گردید . آن مرد گفت : راست گفتی ، خداوند متعال پیش از آنکه عرش را بیافریند در کجا بود ؟ امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود : پاك و منزّه است خدایی که حاملان عرش او کُنه صفت او را درك نمی کنند ، با اینکه به کرسی کرامت او نزدیک هستند ، و فرشتگان مقرّب یاراي درك انوار جلال او را ندارند . واي بر تو ! براي خداوند نمی توان گفت که خداي کجاست ؟ و به چه چیز است ؟ و چطور است ؟ و در کجاست ؟ و چگونه است ؟ او خالق زمان و مکان است و در زمان و مکان نمی گنجد و هرگز به آن مقیّد نمی گردد. آن مرد گفت : راست گفتی ، پیش از اینکه خداي متعال آسمان و زمین را بیافریند عرش او چقدر بر روي آب بود ؟ امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود : آیا می توانی خوب حساب کنی ؟ گفت : آري . حضرت فرمود : اگر زمین را پر از دانه هاي خردل کنند، تا آنکه میان زمین و آسمان پر شود ، آنگاه به تو اجازه دهند با این ضعفت ، آنها را دانه دانه از مشرق تا مغرب حمل کنی ، و به تو عمر طولانی و توانایی انجام این کار را بدهند تا اینکه آنها را حمل نموده و بشماري ؛ آسان تر از شمارش عدد سالهایی است که عرش، پیش از آفرینش آسمان و زمین بر روي آب بوده ، همانا من جزئی از یک دهم از هزاران هزار جزء آن را به تو گفتم ، و از کاستی و محدود نمودن این امر به سوي خدا استغفار می نمایم . راوي گوید : آن مرد سرش را تکان داد و گفت : گواهی می دهم که معبودي جز خدا نیست و حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و فرستاده اوست ، تو ریشه و سرچشمه علم و دانشی اي راهنماي هدایت ! که تیرگی هاي شکّ و تردید را برطرف می سازي .تو از هیچ معضل و مشکل علمی به زانو درنمی آیی ؛ و زمانی که مشکلات را حلّ نمایی شگفتیهایی آشکار می گردد . 📚کتاب نفیس ، جلد دوم، صفحه ۲۱۰-۲۰ 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🌺🌺🌺 اعمش گوید : سالی به حجّ بیت اللَّه الحرام مشرّف بودم ، در یکی از منازل فرود آمدم ، زن نابینایی را دیدم که می گفت : اي برگرداننده آفتاب درخشان بر علیّ بن ابی طالب علیه السلام ، بعد از آنکه غروب کرده بود ، چشم مرا باز گردان . اعمش گوید : من از سخن او در شگفت شده و دو دینار از جیبم بیرون آورده و به او دادم . او با دستانش آن دو دینار را لمس کرده و به طرف من انداخت و گفت : اي مرد ! مرا به خاطر فقر و بینوایی خوار نمودي ، افّ بر تو ، همانا کسی که آل محمّد علیهم السلام را دوست بدارد هرگز خوار و ذلیل نمی شود . اعمش گوید : من براي انجام حجّ به راه خود ادامه دادم ، و مناسک حجّم را انجام دادم و به سوي منزلم رهسپار شدم ، و در این مدّت همه فکر و ذکرم در مورد آن زن بود ، تا اینکه به همان مکان رسیدم ، ناگاه آن خانم را دیدم که دارد نگاه می کند ، رو به او کرده گفتم : اي زن ! مهر و محبّت علیّ بن ابی طالب علیه السلام با تو چه کرد ؟ گفت : اي مرد ! من شش شب خداوند را به آن حضرت قسم دادم ، شب هفتم که شب جمعه بود در خواب دیدم که آقایی به خوابم آمد و به من فرمود : اي زن ! آیا علیّ بن ابی طالب را دوست می داري ؟ عرض کردم : آري . فرمود : دستت را روي چشمت بگذار ، آنگاه دعایی خواند و فرمود : 🔸خداوندا ! اگر این زن با نیّت درست علیّ بن ابی طالب را دوست می دارد ، پس بینایی چشمانش را باز گردان . سپس به من فرمود : دستت را از روي چشمت بردار . من دستم را از روي چشمم برداشتم ، ناگاه در خواب مردي را در برابر خودم دیدم ، عرض کردم : تو چه کسی هستی که خداوند به سبب تو به من احسان نمود ؟ فرمود : 🔸أنا الخضر ، أحبّی علیّ بن أبی طالب علیه السلام ، فإنّ حبّه فی الدنیا یصرف عنک الآفات ، وفی الآخره یعیذك من النار . 🔸من خضر هستم ، علیّ بن ابی طالب علیه السلام را دوست بدار که دوستی او در دنیا بلاها و آفات را از تو دور می کند و در آخرت از آتش جهنّم پناهت می دهد . 📚کتاب نفیس ، جلد دوم ، صفحه 212 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🍀  ابن قولویه درکتاب «کامل الزیارات» مینویسد: ابن ابی یعفور گوید: امام صادق علیه السلام می فرماید: روزي پیامبرخداصلی الله علیه وآله وسلم در خانه دخترش فاطمه زهرا علیها السلام حضور داشت، امام حسین علیه السلام درکنار آنحضرت بود، ناگاه پیامبرخداصلی الله علیه وآله وسلم گریست و سر بر سجده گذاشت. سپس فرمود: 💠اي فاطمه! علی اعلا، هم اکنون درخانه تو با بهترین شکل و زیباترین قیافه براي من مجسّم شد و گفت : 💫محمد  ! آیاحسین علیه السلام را دوست داري؟ ّ 💠گفتم: آري، او نورچشم من و نوگل من است، او میوه دل من و پرده مابین دیدگان من است. آنگاه درحالیکه دست خود را برسرحسین علیه السلام نهاده بود گفت: 💫محمد! مبارك باد مولودي که بر اوست برکات خدا،صـلوات، رحمت ورضوان او. و لعنت،خشم، عذاب، ذلّت و رسوایی و عقوبت خدا برکسی که او را میکشد، و با او به ستیز برمیخیزد وجنگ مینماید. 💫آگاه باش! او در دنیا و آخرت آقا و سـرور شهیدان از پیشینیان و آیندگان است، او آقاي جوانان اهل بهشت از میان آفریدگان اسـت.  پـدرش از او بهـتر و برتر است. پس بر اوسـلام برسـان، وبه وي مژده بـده که او عَلَم و پرچم هـدایت است، او راهنمـاي دوسـتان من و حافظ وگواه من بر آفریـدگانم و خازن علم و  دانش من وحّجت من بر اهل آسـمانیان و  زمینیان و پریان و انسان است. 📚کتاب نفیس  ، جلد اول ، صفحه ۴۸۶ 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج کانال بوی نرگس ، عطر یاس در ایتا https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🌸 در کتاب « الدرّ »  درباره  پند و اندرزي سودمند از امام رضا علیه السلام  آمده است : امام رضا علیه السلام فرمود: 🔹اي مردم! در مورد نعمت هاي خدا تقوا پیشه کنید، آنها را با گناهانتان از خود دور نکنید ، بلکه آنها را با اطاعت و شکرگزاري از نعمت ها و الطاف او ، همیشگی نمایید . 🔹هر که (اعمال و کردار) خود را محاسبه کرده و بسنجد، سود می برد و هر که از محاسبه خویش غفلت ورزد، زیانکار است، و هر که بترسد در امان خواهد بود، و هر که عبرت بگیرد داراي بینش و بصیرت می گردد. و کسی که داراي بینش باشد می فهمد و هر که بفهمد می اندیشد. 🔹دوست نادان در رنج و زحمت است . بهترین مال آن است که به وسیله آن آبرو حفظ شود. بهترین عقل، خود شناسی است . 🔹دوست هر انسانی خرد او و دشمنش نادانی اوست. عقل هدیه اي از سوي خداوند است. ادب زحمت است، هر که زحمت ادب را تحمّل کند بر آن توانائی پیدا می کند . و هر که عقل خود را به زحمت اندازد جز نادانی چیزي اضافه عایدش نمی شود .  📚 کتاب نفیس ، جلد دوم ، صفحه ۷۰۰ 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج کانال بوی نرگس ، عطر یاس در ایتا https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 در کتاب « مصباح الأنوار » روایت شده است: جابر بن عبداللَّه گوید: امام باقرعلیه السلام فرمود: 🔸إنّما سمّاها فاطمه الزهراء لأنّ اللَّه عزّوجلّ خلقها من نور عظمته. 🔸حضرت فاطمه علیها السلام، زهرا نامیده شده، چون خداي متعال آن بانو را از نورعظمت خود آفرید. 🔸هنگامی که درخشید آسمان ها و زمین به نور او روشن گشت، چشمان فرشتگان خیره شد، فرشتگان خداي متعال را سجده نموده و گفتند:خداي ما! و سرور ما! این چه نوري است؟! خداوند به آنان وحی فرمود: 💫هذا نور من نوري، أسکنته فی سمائی، وخلقته من عظمتی،اُخرجه من صلب نبیّ من أنبیائی، اُف ّ ض له علی جمیع الأنبیاء، واُخرج من ذلک النور أمّه یقومون بأمري ویهدون إلیّ خلقی، وأجعلهم خلفاء فی أرضی. 💫این نوري از نور من است، که آن را در آسمانم جاي دادم، و از عظمت خویش آفریدم. من این نور را از صلب یکی از پیامبرانم بیرون می آورم که او را بر همه پیامبران برتري می دهم، از این نور گروهی را به وجود می آورم که براي امر من قیام می کنند و آفریدگانم را به سوي من راهنمایی می نمایند و من آنها را جانشینان (خود) در روي زمین قرار می دهم. 📚کتاب نفیس ، جلد دوم، صفحه ۴۰۹ 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج کانال بوی نرگس ، عطر یاس در ایتا https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 شیخ صدوق قدس سره در « علل الشرائع » می نویسد: علیّ بن جعفر علیهما السلام، برادر امام کاظم علیه السلام می گوید: برادرم امام کاظم علیه السلام به من فرمودند: 💠 هنگامی که پنجمین امام از فرزندان هفتمین امام، پنهان گردد به خدا پناه برید! به خدا پناه برید! در حفظ دینتان، مبادا کسی دینتان را بگیرد. 💠اي فرزندم! براي صاحب این امر ناگزیر غیبتی است، غیبتی که برخی از معتقدین او، از اعتقاد خود باز گردند، قطعاً غیبت او آزمایشی است که خداوند به وسیله آن، بندگان خود را می آزماید، اگر پدران و نیاکان شما از این صحیحتر دین داشتند از آن پیروي می نمودند. عرض کردم: آقاي من! پنجمین امام از فرزندان هفتمین امام کیست؟فرمودند : 💠 اي فرزندم! عقلهاي شما از درك چنین امري کوچک و سینه هایتان از حمل آن تنگ است، ولی اگر زنده بمانید او را درك خواهید کرد. 📚کتاب نفیس ، جلد دوم، صفحه ۸۱۲ 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج کانال بوی نرگس ، عطر یاس در ایتا https://eitaa.com/boyenarges_atreyass
🌹🌹🌹 شیخ مفید قدس سره در کتاب ارشاد می نویسد: روایاتی به ما رسیده است که در آن علامت هایی براي وقت ظهور قائم (ارواحنا فداه) بیان شده و از حوادثی که قبل از قیام آن حضرت پیش می آید خبر داده، و نشانه هایی را که بر آن دلالت دارد و علامت ظهور می باشد ذکر گردیده است که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می کنیم : ⚜سفیانی خروج می کند ، حسنی کشته می شود، میان بنی عباس به خاطر سلطنت و ریاست دنیوي اختلاف می افتد ، خورشید در نیمه ماه رمضان ، و ماه در آخر آن برخلاف روش عادي گرفتگی پیدا می کند، زمین در بیداء فرو می رود ، و در سرزمین مغرب و مشرق فرورفتگی هاي دیگري ایجاد می شود ، خورشید از هنگام ظهر تا عصر بی حرکت می ماند ، و از سمت مغرب طلوع می کند ، نفس زکیّه در پشت کوفه به همراه هفتاد نفر از بندگان صالح کشته شود ، مردي هاشمی بین رکن و مقام کشته شود. ⚜دیوار مسجد کوفه خراب شود ، پرچمهاي سیاه از خراسان بلند شود ، سیّد یمانی خروج کند ،مغربی بر مصر چیره شود و بر شامات سیطره پیدا کند ، لشکر ترك در جزیره و لشکر روم (یهودیان) در رمله یعنی فلسطین فرود آید . ⚜ستاره اي در مشرق که مانند ماه نورانی باشد پدید آید و انعطاف پیدا کند بطوریکه دو سر آن نزدیک هم رسند ، سرخی در آسمان پیدا شود بطوریکه در کرانه هاي آن پخش و پراکنده شود ، آتش طولانی در مشرق ظاهر شود که سه روز یا هفت روز در هوا باقی بماند ، عرب عنان گسیخته شود و شهرها را تصرف کند و از سیطره عجم خارج گردد ، اهل مصر فرمانروا و حاکم خود را بکشند . ⚜شهر شام ویران گردد، و سه پرچم در آنجا بلند شود که باهم اختلاف داشته باشند ، پرچم هاي قیس و عرب وارد مصر شوند ، و پرچم هاي کنده وارد خراسان شود ، لشکري از سمت مغرب براه افتد و در حوالی حیره فرود آیند، و پرچم هاي سیاهی از سوي خراسان بطرف آنها روي آورند ، رود فرات پر از آب شود و آب آن در کوچه هاي کوفه روان گردد . ⚜شصت نفر با ادعاي دروغین نبوّت و دوازده نفر از خاندان ابوطالب با ادعاي امامت خروج کنند ، مردي از شخصیت هاي مهم و بزرگان بنی عباس را بین جولاء و خانقین بسوزانند ، پلی در بغداد بر روي کرخ بسازند و باد سیاهی در اوّل روز در آن بپا گردد و زلزله اي درآن واقع شود که بسیاري از مردم در زمین فرو روند ، ترسی همه اهل عراق و بغداد را فرا گیرد، مرگ هاي سریع ، کمبود در مال و جان و محصول آنها پیدا شود ، ملخ هایی در فصل خودش و در غیر فصل آن پیدا شوند و کشت و زراعت را از بین ببرند . ⚜آنچه مردم زراعت کنند محصول زیاد ندهد و فزونی پیدا نکند ، دوصنف از عجم با هم اختلاف کنند و در بین آنها خونریزي فراوانی شود ،غلامان و بندگان از اطاعت بزرگان و سروران خود خارج شوند و آنها رابه قتل رسانند ، گروهی بدعت گزار مسخ شوند و به شکل میمون و خوك درآیند ، بندگان برشهرهاي سروران غلبه پیدا کنند و آنها را از تصرف ایشان خارج کنند . ⚜ندایی از آسمان برخیزد که همه مردم روي زمین بشنوند و اهل هر زبانی به زبان خود آن را احساس کنند ، صورت و سینه اي براي مردم در مقابل خورشید ظاهر گردد، مردگانی از میان قبرها بیرون آیند و به دنیا و زندگی دنیا برگردند، یکدیگر را بشناسند و به ملاقات هم روند . ⚜و در خاتمه بیست و چهار شبانه روز بطورپیوسته باران آید، و زمین مرده بوسیله آن زنده و سرسبز شود و برکات خود را آشکار کند، و بعد از آن تمام ناراحتی هاو آفت ها از پیروان حقّ یعنی شیعیان حضرت مهدي ارواحنا فداه برطرف شود، در آن هنگام خبر ظهور امام خود را در مکّه دریافت کنند و به طرف او براي یاریش بروند و خود را به او برسانند همان طور که در اخبار وارد شده است. شیخ مفید رحمه الله بعد از ذکر این علائم می فرماید: بعضی از این علامتها و حادثه ها وقوع آن حتمی است، و برخی مشروطند که اگر آن شرایط پیدا شد این حادثه ها نیز پیش می آید، وخداوند می داند چه پیش خواهد آمد. 📚کتاب نفیس ، جلد اول ، صفحه ۷۹۰ و ۷۹۱