eitaa logo
بانوی پیشرو
8.1هزار دنبال‌کننده
927 عکس
827 ویدیو
40 فایل
ارتباط با ادمین: @banooyemojahed تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
💢ما تربیت منفی داریم و تربیت مثبت. تربیت منفی، افزایش روز به روز مداخله است و تربیت مثبت، کاهش روز به روز مداخله. کسانی که تربیتشان منفی است، اول با کنایه می‌گویند؛ بعد با صراحت می‌گویند؛ بعد حرف نیش‌دار می‌زنند؛ بعد فحش می‌دهند؛ بعد کتک می‌زنند؛ بعد زخم می‌زنند. این سِیرش است و مرتباً غلیظ‌تر و شدیدتر می‌شود. این تربیت غلط است... 🏷 تربیت صحیح، کاهش روز به روز مداخله است، حتی نصیحت، حتی تذکر... تربیت باید...به سمت حذف دخالت ما برود. یعنی من رهایش می‌کنم؛ چون خدا در وجود او پیغمبری گذاشته و آن پیغمبر باید مدیریتش کند و سرنوشتش به دست آن پیغمبر است: «إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً؛ فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول».[خداوند دو حجت بر مردم دارد: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى، فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى عقل است.] 🏷 انبیاء می‌آیند تا به مدیریت عقل کمک کنند و انسان را به عقلش بسپارند. وقتی این عقل زمام‌داری انسان را به عهده گرفت، خودش در آنچه نمی‌داند، به انبیاء مراجعه می‌کند... 🏷 دخالت‌هایی را که موجب وابستگی او می‌شود، به تدریج حذف کنید، به طوری که مدیریت این فرد به عقل درونی، حجت درونی، پیامبر درونی واگذار شود و او بی‌نیاز از دخالت دیگران، خودش را اداره کند. 📚راه رشد، ج۱، صفحات۱۷۸_۱۸۰ ○●║✿بانـــــوی پیشـــــــرو✿║●○
در حدیث کساء [حضرت زهرا (س)] می‌فرمایند: پسرم حسن وارد شد و گفت مادر سلام علیکم. «فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنی وَثَمَرَةَ فُؤادی»؛ به ما یاد ما می‌دهد که این‌طور با بچه حرف بزنید:«ای میوه دل من! ای نور چشم من! علیک سلام» نگویید نُنُر می‌شود. 🔺اگر پدر و مادر با بچه دوست بشوند و با او گفت‌وگو کنند و به او شخصیت بدهند، «احترام» برایش غذای غیرعادت نمی‌شود... 🔻این «غذای غیرعادت» را خانم‌ها زودتر می‌فهمند. اگر به بچه‌ای که شیر می‌خورد، یک لقمه غذا دادی، اسهال می‌گیرد؛ اگر به او یک دانه انار دادی، اسهال می‌گیرد. بچه را به تدریج به سمت غذا می‌کشانند؛ یعنی یک ذره آبگوشت به او می‌چشانند یا یک ذره نان سنگک در چای خیس می‌کنند و در دهانش می‌گذارند. از این چشاندن کم شروع می‌کنند تا وقتی که بچه می‌نشیند سر سفره و یک نان سنگک می‌خورد... 🔺محبت هم همین‌طور است. اگر از اول محبت را به بچه بچشانند تا ظرفیت جذب محبت داشته باشد، وقتی که محبت دید، لوس و ننر نمی‌شود. لوس شدن به دلیل آن است که محبت برایش غذای غیرعادت است. اگر بچه را تحقیر کنی و به او تشر بزنی و بعد به او محبت کنی، این محبت برایش غذای غیرعادت است و آن را برمی‌گرداند... 🔻باید به بچه، آرام آرام محبت بدهی تا کم‌کم بتواند محبت‌پذیر شود. فاطمه زهرا(س) و علی(ع) به بچه‌هایشان یواش یواش محبت داده‌اند که وقتی به آنها می‌گویند:«عَلَیْک السَّلامُ یا قُرَةَ عَیْنی وَ ثَمَرَةَ فُؤادی» اتفاقی نمی‌افتد. ✍️ | راه رشد، جلد۴، صفحه۱۷۹ ○●║✿بانـــــوی پیشـــــــرو✿║●○
.✍ آیت الله حائری شیرازی(ره) 💠 قرآن می‌فرماید: إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ. لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ؛ تو به آنها اطلاع می‌دهی، هشدار می‌دهی اما سیطره‌ای بر آنها نداری؛ یعنی انسان‌ها موجودات قالبی نیستند که تو آنها را به هر قالبی که خواستی، دربیاوری. 🌾 شما هم وقتی که سر کلاس می‌روی، این یادت باشد که لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ، سیطره‌ای بر آنها نداری. یقه را هم نباید چاک زد. حالا اگر یک حرفی می‌زنی و او نمی‌پذیرد، خب نپذیرد؛ چه کارش کنم؟! 💠 انسان آفریده نشده برای اینکه کسی او را ببرد؛ بلکه آفریده شده برای اینکه انتخاب کند. شما می‌توانی رفع مانع کنی؛ اما ایجاد مقتضی به شما مربوط نیست؛ مربوط به خود اوست. 🌾 از این جهت می‌بینید کسانی که بچه‌هایشان را درست تربیت می‌کنند، خیلی سر به سر بچه‌هایشان نمی‌گذارند و بچه‌هایشان خیلی زود نمازخوان نمی‌شوند؛ برای اینکه دم به دم به او نمی‌گویند: پاشو این کار را بکن، پاشو آن کار را بکن. ✍ | راه رشد، جلد ۱، صفحه ۳۹. ○●║✿بانـــــوی پیشـــــــرو✿║●○
سهل و ممتنع بودن تربیت به همین دلیل است که در مسئلۀ تربیت، هر چیزی که بهترین است، اگر از حدش تجاوز کند، بدترین می‌شود و هر چیزی که بدترین است، اگر به اندازۀ ضرورت و لزوم باشد، بهترین می‌شود. 🔹استقلال دادن به بچه بهترین است؛ اما اگر از حد گذر کند، بدترین می‌شود. کنترل بچه و جلوگیری او از آنچه او را فاسد می‌کند، بهترین است؛ اما اگر از حد تجاوز کند، بدترین می‌شود. 🔸حدش چیست؟ حدش این است به میزانی که فطرت طفل فعال شده، به او اختیار بدهید و هرچه فطرتش فعال‌تر شد، حدود اختیارش را وسعت بدهید؛ یعنی بار را به اندازۀ وسع او قرار بدهید؛ چون اختیار دادن و مسئولیت سپردن به او، به معنای گذاشتن بار روی دوشش است. 🔹به قدری بار روی دوشش بگذارید که کمرش زیر بار سنگین نشکند. «وَ لَاتَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لَايُطِيقُ فَتَكْسِرَهُ؛ فَإِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ»؛ اگر بیش از طاقت او بر او بار کنی، کمرش را می‌شکنی و اگر کمرش را شکستی، بر تو واجب است که این شکستگی را اصلاح و جبران کنی. 🔸گاهی اگر تنبیه زیادتر از طاقت بچه باشد، او را می‌شکند؛ چنان‌که عکسش هم درست است؛ یعنی اگر بچه را زیاد رها کنید و بیش از میزانی که فطرتش بیدار شده، به او آزادی بدهید، می‌شکند... 🔹هرچه او در حالت خودکفایی جلو می‌آید، شما باید عقب بروید؛ اما خود او باید جلو بیاید، نه اینکه شما دستش را بگیرید و او را جلو بیاورید. ✍️ | راه رشد، جلد۱، صفحه ۲۲۳ و ۲۲۴ ○●║✿بانـــــوی پیشـــــــرو✿║●○
شما باید با بچه‌ها و دانش‌آموزان رفیق بشوید. غیر از رفاقت هیچ چاره‌ای نیست. اگر توانستید رفیق شوید، می‌توانید کار کنید و اگر نتوانستید رفیق شوید، نمی‌توانید کار کنید. 🔹وقتی رفیق شدید و محبت آمد، آموزش‌های ساندویچی بدهید. البته کم، نه زیاد! آنها را مقدس بار نیاورید؛ بلکه با آنها تفریح کنید و لابه‌لای آن یک تذکر کوچک هم بدهید... ⭕️ شما به آنها کار نداشته باشید؛ چون اگر بفهمند که می‌خواهید بسازیدشان، زیر بار نمی‌روند. بنای ساختن آنها را نداشته باشید. باید خودش احساس کند که دارد می‌رود، نه اینکه احساس کند شما داری او را می‌بری. 🔻انسان ضد این معناست که بخواهند او را بسازند. هر کس بو ببرد که می‌خواهید او را بسازید، فاصله می‌گیرد، مگر اینکه نانش در این کار باشد. ✅ از کجا می‌گویم که اگر بو ببرد، نتیجۀ معکوس می‌دهد؟ از شناخت ماهیت انسان می‌گویم. «لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً». یعنی انسان نسبت به اینکه او را بسازند، حساس است و موضع می‌گیرد. اگر بو ببرد که می‌خواهید در او تصرف کنید، از شما فاصله می‌گیرد. بچه‌های شما این‌طورند. ✍️ | راه رشد، جلد۱، صفحه ۲۲۱ و ۲۲۲ ○●║✿بانـــــوی پیشـــــــرو✿║●○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد اخلاق ساواکی 🔸پسرم ۲ فروردین به دنیا آمده بود و [ساواکی ها] من را ۱۳ فروردین بردند. روز دستگیری مادرش دهان بچه را نشانم داد که برفک زده بود. من آنجا ۱۵ روز ارتباط با هیچ جا نداشتم؛ چشمم بسته بود. 🔻یک بازجویی آمد به من گفت که من برای بازجویی‌ات نیامدم، می‌خوام بگم دوباره اومدی؟! بعد گفت کاری نداری؟ گفتم روزی که من را آوردند، پسرم دهنش برفک زده‌ بود. می‌خواستم ببینم پسرم زنده است یا نه؟ این بازجو (از بازجوهای سختگیر هم بود) می‌دونی به من چی گفت؟ گفت حالا اگه خودت بودی بالا سرش، خودت حفظش می کردی؟ ✅ این نتیجه رو گرفتم که خدا وقتی می‌خواهد به آدم جواب بده [ از این طریق می‌دهد.] بعد به خودم گفتم حالا خوبه؟ استاد اخلاقت هم شد این ساواکی... ○●║✿بانـــــوی پیشـــــــرو✿║●○