در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین !♬
جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین !♬
در سؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم !♬
بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یا حسین !♬
بی نوا را جان زهرا مادرت از در مران !♬
مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یا حسین !♬

خادمم، عبدم، غلامم، نوکرم در مانده ام !♬
سروری کن لحظه ی در احتضارم یا حسین !♬
رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت !♬
من پناهی جز تو در محشر ندارم یا حسین !♬
سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور !♬
من یقین دارم که اندر قعر نارم یا حسین !♬
این لباس نوکری را ای شه از نوکر مگیر !♬
چون که یک عمری بود این افتخارم یا حسین !♬
مداحی محمود کریمی پرستوی سفیدم پر مزن مرو مادر
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
خبرِ عمو اومده ؛ نَرسیده آب عزیزم!!!||♫♬
پسرکِ تِشنه لبم ؛ لالایی
بخواب عَزیزم…||♫♬
پرستویِ سفیدم… پر مَزن ، مرو مادر…
دل از تو نَبریدم…||♫♬
دل مکن ، مَرو مادر…
خماری چشمِ تو ؛ تیر به قلبِ رنجور میزنه… پسرکَم گریه نَکن||♫♬
دلم ، داره شور میزَنه…!!!
عمو نیومد زِ سفر ؛ تا که بَرات آب بیاره||♫♬
خدا کریمه پِسرم… شاید که بارون بِباره…

بِخند تا که نبینم حالِ بیقَراری رو ؛ ببین بارونِ چشم از ابرِ نوبهاری رو||♫♬
پرستویِ سفیدم… پر مَزن ، مرو مادر…!!!
دل از تو نَبریدم…||♫♬
دل مَکن ، مَرو مادر…
سَرمو کنار میبرم برا خنکای لبه ؛ که نَریزه اشکِ چشام رویِ ترکای لبه||♫♬
به بابا میگم بِدونه ؛ اگه علی شیر نَداره…!!!
این آخرین سَربازته ، درسته شَمشیر نداره!||♫♬
کی گفته غَمش آبه؟ از غمِ تو بی تابه…
میدونم رویِ دستت ؛ تیر میاد و میخوابه||♫♬
اگه داری میری سَفر ؛ قُرآن بگیرم رو سرت!!!
تو میری و پُشت سرت ؛ بارونِ اشکِ مادرت||♫♬
تو میری و خِیمه میشه ؛ برا هَمه مثِ قفس
نِمیمونی… از غمِ تو میمونه تو سینه ، نَفس||♫♬
میونِ یه ِیمه داره ؛ مادری زَبون میگیره!!
دلِ مادری که شِکست…
دلِ آسِمون ، میگیره!||♫♬
یه مادری ، شیش ماهشوُ به رویِ سینَش میذاره!!!
بارونه تو ابرِ چِشاش ؛ یا تو آسِمون ستاره…||♫♬
رُقیه شُده بیهوش ؛ تا بری به آغوشِش
بابات گُفت که درآره ؛ گوشوارش رو از گوشِش…!!!||♫♬
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
پرستوی سفیدم پر مزن مرو مادر محمود کریمی
Hossein Sharifi - Ghafele Salare Man (320).mp3
14.92M
متن نوحه قافله سالار من حسین شریفی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ ●♪♫
پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ●♪♫
ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… ●♪♫
چرا مقطع الاعضایی؟ ●♪♫
بگو کجا برم، تنهایی؟ ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن! بزم حرامم بردن… ●♪♫
چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن ●♪♫
وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ●♪♫
یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه ●♪♫
وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا ●♪♫
تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن ●♪♫
◼️◼️◼️
چشت روشن، به گریه هام خندیدن ●♪♫
داغِ تو روی سینم؛ که قلب مضطرم میسوزه ●♪♫
پاشو ببین حرم میسوزه؛ ببین که معجرم میسوزه ●♪♫
رفتی و دور از چشمت، به خیمه ها هجوم آوردن ●♪♫
همه چیو غنیمت بردن؛ رقیه ی تورو آزردن ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو اسیری بردن ●♪♫
چشت روشن؛ ما رو خرابه بردن ●♪♫
لشگر دشمن ای وای… به روی پیکرت میتازه ●♪♫
میان همه با نعلِ تازه؛ دیگه روشون به رومون بازه! ●♪♫
رفتی و موندم تنها؛ بگو چی کار کنم با این درد؟ ●♪♫
به حرمله می گفتم برگرد؛ نزن تو گوش من ای نامرد ●♪♫
امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
حسین شریفی قافله سالار من
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
سلام و درود و کسب اجازه از مالک و مدیران محترم این شعر رو او ل کار چاشنی کن ببخشید
غیر از بیابانها دگر جایی ندارم
آنقدر سیلی خوردهام نایی ندارم
باید بیایند و تو را اینجا ببینند
آنها که میگفتند بابایی ندارم
در بین صحرا میکشیدم زجر و حالا
میخواهم از جا پا شوم پایی ندارم
با چشم دل روی تو را باید ببینم
من تازگی چشمان بینایی ندارم
این روزها گیسوی زیبایی نداری
این روزها گیسوی زیبایی ندارم
تنها یک امشب را شدی مهمانم اما
شرمنده اسباب پذیرایی ندارم
در جلوه، نور حضرت زهرا رقیه است
ریحانه ای از جنّت زهرا رقیه است
لولاک گفته عالمی مخلوق زهراست
در امتداد خلقت زهرا رقیه است
چون ممتحنه قبل خلقت بوده او هم
مُحرم، میان خلوت زهرا رقیه است
حتماً شنیدی زینت مولاست زینب
انگشتر بی قیمت زهرا رقیه است
کوثر سه آیه، عمر این گل هم سه سال است
تفسیر از چه؟! برکت زهرا رقیه است
تسبیح و مهر کربلا داریم اما
تسبیح و مُهر و تربت زهرا رقیه است
ما را نترسان از حساب و از قیامت
وقتی وزیر دولت زهرا رقیه است
با سر به روضه آمدم دستم بگیرد
چون علّت این دعوت زهرا رقیه است
این سیب، نوبر بود و حالا لکّه دار است
این میوهء پر زحمت زهرا رقیه است
آنکس که بین راه، سیلی و لگد خورد
شد صورتش چون صورت زهرا رقیه است
افتاد تا از ناقه مادر را صدا کرد
معلوم شد هم صحبت زهرا رقیه است
از درد پهلو با پدر چیزی نگفته
چون مطمئنم غیرت زهرا رقیه است
روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه سید مهدی میرداماد -(این آخرِ عمری دلم باور ندارد،)
"السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ اَمیرالمؤمنین..."
این آخرِ عمری دلم باور ندارد
هفت آسمان من یکی اَختر ندارد
*اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟*
دیروز من را باغ هجده لالهای بود
امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد
*دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...*
ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد
یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد
من که نمردم چشمهایم تا قیامت
گریان آن لب تشنه که مادر ندارد
* دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....*
گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی
یعنی ربابی که علی اصغر ندارد
آخر که گفته خنده میباشد جوابِ
اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد
ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته
بردن کنار محمل خواهر ندارد
*آی حسین.....*
گفتند از صد سرو در خاک آرمیده
از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد
گفتند عمودی ابروانش را دریده
این روضه را اصلاً دلم باور ندارد
*مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"...
مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما...
موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین...
موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید...
اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی
آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین.....
یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین....
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
vafat_hazrate_ommolbanin_1580983841 (1).mp3
3.61M
روضه حضرتامالبنین
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بی سر و پایی رسیده بر در میخانه ات
سوخته بین گناهانش پر پروانه ات
من کی ام بیچاره ات، آواره ات، دیوانه ات
پس قبولم کن بیایم گوشهء ویرانه ات
دختر زهرای مرضیه که زهرای منی
هرچه هم بالا بیایم، باز بالای منی
صد گره برکار خود انداختم، حل کن مرا
عرض حاجت می کنم، شرح مطوّل کن مرا
پشت هم در می زنم، خیلی معطّل کن مرا
بر حسین فاطمه اصلا" محوّل کن مرا
گفتمت باری تعالی، این جهالت نیست که
پادشاه عالمی اصلا" سه سالت نیست که
دائم از اشک دو چشمت حوض کوثر می کشم
مست مستم که سبو پشت سبو سر می کشم
تو سلیمانی و من مورم که لشکر می کشم
با هو الهو باتو یا زینب، مکرر می کشم
قبله جان منی، ای شرح مشروح سحر
جان زهرا، جان زینب، آبرویم را بخر
ضربه هایی فرصت یک بار آهت را گرفت
پنجه ها مثل خسوفی روی ماهت را گرفت
بشکند دستی که هر شب، سرپناهت را گرفت
ای بسوزد زجر که سوی نگاهت را گرفت
دست های کوچکت زخمی شده در سلسله
کُشت ما را روضهء جاماندنت از قافله
گفتی ای نیزه نشین؛ آیا تویی بابای من؟
خوب شد که آمدی در لیله الاسرای من
خرد شد زیر هجوم نیزه داران پای من
بر زمین خوردم، ولی تو سنگ خوردی جای من
شمر با لحن بد خود بر همه می تاخت وای
دختر شامی ترا هم دست می انداخت وای
روضه ام را سخت و آسانش کنی، سوزانده اند
آنکه می خواهی تو سامانش کنی، سوزانده اند
رو نمانده تا که درمانش کنی، سوزانده اند
مو نمانده تا پریشانش کنی، سوزانده اند
آمدی پیشم ولی دیر آمدی، دیر آمدی
آمدی حالا که زهرایت شده پیر آمدی
ضمن پوزش از مالک ومدیران معزز اگه دوست داشتید من خودم این مجلس رو کامل اجرا میکنم شماهم بهره برداری کن هرجاشو دوست داشتی التماس دعا
السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکِ یابنت الحسین یا رقیه یا باب الحوائج
خنده دشوار م را بیمار می فهمد فقط
حال مرا مرد دختردار می فهمد فقط
حنجرم در آتش خیمه پس از تو سوخته
حرف من را عمه از رفتار می فهمد فقط
چشم کم سو و زمین افتادنم را زیر پا
هرکسی رفته در انظار می فهمد فقط
سختی کار مرا باآستین پاره ام
آنکسی که رد شد از بازار می فهمد فقط
طعنه ها و خنده های شمر و خولی یکطرف
زجر از حرف حساب، آزار می فهمد فقط
سینهء تنگ مرا با مُشت محکم خُرد کرد
درد پهلوی مرا دیوار میفهمد فقط..... سادات مجلس
زخم بازوی مرا شلاق و کعب نیزه ها
تاول پای مرا هم خار میفهمد فقط
لکنتم زیر سر آن سرخ موی مست بود
علتش را آن جنایتکار میفهمد فقط
آمدی باسر دوباره بوسه بارانم کنی
چشم تار من همین مقدار می فهمد فقط
بریم در خونه ناز دانه آب عبدالله دستاش کوچیکه اما گره های بزرگ رو باز میکنه باب الحوائجه
تمومِ عالم میدونن که دخترا بابایی ان
بابا نیاد نمی خوابن منتظر لالایی ان
تودخترِ نازِ منی سه ساله جانباز منی
بخواب بابا لالا لالا بخواب بابالا لالا
◾دلها بره خرابه ی شام کنارِ اون دختره سه ساله که هیچی آرومش نکرد فقط سرِ بریده ی باباش آرومش کرد، یا زهرا...دلت اینجاست یا نه؟ آی حاجتمندِ مجلس
بله دستای کوچیکی داره اما گره های بزرگی باز کرده
اگر دست پدر بودی به دستم
کجا من در خرابه می نشستم
اگر می بود بابای نِکویَم
آخ نمیزد شمرِ دون سیلی به رویم
اگه بابا داشتم سیلی نمیخوردم، اگه بابا داشتم منو تو خرابه جا نمیدادن یا زهرا😭😭😭الله اکبر تو گریه هاش، تو ناله هاش یه مرتبه درِ خرابه باز شد ، خرابه کربلا شد، یه مرتبه دید یه طبق رو وارد خرابه کردن عمه اش زینب بلند شد، زنها همه بلند شدن، رباب بلند شد، چی تو این طَبَقه.... هی به سر و صورت میزنن یا زهرا... صدای زینب بلند شد(آی سرو نیارید)۲😭😭😭چرا دست از سَرِ این سه ساله بر نمیدارید، اگه سر بریده رو ببینه دق میکنه میمیره، اومدین یه داغِ تازه رو دلم بزارید الله اکبر.... اما چه کردن این نامسلمونا، کجای عالم دیدین یتیم گریه کنه سر بریده براش بیارن،.. یه دختره سه ساله و سر بریده ی بابا، یه نگاهی کرد به سرِ بریده آاااخ میگن مانند مادری که بچه شو به آغوش میگیره سر بریده رو به دامن گرفت😭😭😭فرمود: بابا کاش کور میشدم اما سر بریده تو نمیدیدم، بابا دخترِ بی بابا به کی پناه ببره ، بابا کی رگهای گلوتو برید، کی منو در کودکی یتیم کرد، آاااخ آنقدر با این سرِ بریده درد و دل کرد آاااخ آنقدر ناله کرد.. روضه خوانِ خرابه.... که همه ی زنها و بچه ها باهاش ناله میکردن یاحسین یا حسین😭😭😭یه مرتبه دیدن دیگه صدای روضه خوانِ خرابه خاموش شد،.. عمه ی سادات اومد آاااخ رقیه خوابش برده یه عده گفتن رقیه خوابش برده بسکه خسته بوده، وقتی بی بی زینب اومد دست گذاشت رو شونش عزیزه دلم بسه عمه جان اومدن سر بریده رو ببرن، اما دیدن سرِ بریده یه طرف رها شد رقیه یه طرف، میگن اینجا صدای ناله ی امام سجاد بلند شد، آی عمه جان..... خواهرم کُشته شد، ای واااااای رقیه😭😭😭
عزیزُم وُ مزنید رقیه تقصیری نداره
نه بِرادری و نه بابایی، سایه سری نداره
May 11
❣﷽❣
⚫️ #سبک ؛ شعله بر دل مزن
⚫️#سبک ؛ همه جا کربلا همه جا نینوا
⚫️#سبک ؛ زیر بار ستم نمیکنیم زندگی
🔲مسلم ابن عقیل
بر مشامم رسد ، بوی خوش یار من
شده آماده از ، عشق رخش دار من
این من و این سرم
هدیه بر دلبرم
🔲وا اماما ، وا اماما
سوی کوفه میا ، ای گل باغ وفا
می کشند انتظار ، به قتل تو اشقیا
از سفر در گذر
سوی من کن نظر
🔲وا اماما ، وا اماما
کوفی بی حیا ، شکسته پیمان تو
جان فدای تو و ، جمله عزیزان تو
ای عزیز خدا
سوی کوفه میا
🔲وا اماما ، وا اماما
****
🔷(ورود کاروان به کربلا)
گو به کرببلا ، که میهمانش رسید
یوسف فاطمه ، به قتلگاهش رسید
خسرو عالمین
جان و جانان حسین
🔷واغریبا ، واشهیدا
خاک تو می شود ، ز خون شش ماهه رنگ
بر جبین حسین ، می خورد از کینه سنگ
می شود کربلا
در تو اکبر فدا
🔷واغریبا ، واشهیدا
گو به زینب شوی ، در این زمین بی حسین
تو ببوسی رگِ ، گلوی آن نور عین
داغ هجده گلت
می شود قاتلت
🔷واغریبا ، واشهیدا
*********
🔰(حضرت رقیه (س))
من سه ساله گل ، گلشن ثاراللهم
طفل ویران نشین ، دخت رسولُ اللهم
پیش راس پدر
می زنم بال و پر
🔰واغریبا ، واشهیدا
هجر روی پدر ، کشیده ام انتظار
میل وصلش دگر ، برده ز دستم قرار
غرق شور و نوا
می کنم جان فدا
🔰واغریبا ، واشهیدا
بسکه خصم شقی ، مرا دوانیده است
همرهش از جفا ، مرا کشانیده است
طالبم مرگ خویش
قلب زار و پریش
🔰واغریبا ، واشهیدا
روی ماهت پدر ، مهر نمازم شده
شاهد وصل تو ، سوز و گدازم شده
قلب زارم ببین
شام تارم ببین
🔰واغریبا ، واشهیدا
*********
◾️(طفلان حضرت زینب (س))
ای برادر مزن ، آتش غم بر دلم
هدیه آورده ام ، دو طفل ناقابلم
ای عزیز بتول
تحفه ام کن قبول
◾️یا حسینا ، یا حسینا
ای عزیز خدا ، زینب غم پرورم
من ندارم جز این ، به درگه داورم
ای مرا نور عین
بپذیر یا حسین
◾️یا حسینا ، یا حسینا
************
🍁(عبدالله ابن الحسن ع )
یادگار حسن ، تشنه لب عبداللهم
جان نثار ره مکتب ثاراللهم
در هوای عمو
جان فدای عمو
🍁واغریبا ، واشهیدا
می کنم سر فدا ، به راه دین خدا
نشوم لحظه ای ، من ز عمویم جدا
بین ملولم عمو
کن قبولم عمو
🍁واغریبا ، واشهیدا
بهر حفظ شرف ، به مرگ خود مایلم
هدیه ی من به تو ، دو دست ناقابلم
می کنم زمزمه
ای گل فاطمه
🍁واغریبا ، واشهیدا
جای بابا بکش ، دست نوازش سرم
که دلم خون شده ، ز دوری دلبرم
این من و جان من
عهد و پیمان من
🍁واغریبا ، واشهیدا
************
🥀( قاسم ابن الحسن (ع))
ده اجازه عمو ، مکن تو آزرده ام
دست خط پدر ، برایت آورده ام
اذن میدان بده
شهد جانان بده
🥀واغریبا ، واشهیدا
کرده ای تو طلب ، آب گوارا ز من
من خجالت کشم ، ز رویت ای یاسمن
ای همه هست من
مرو از دست من
🥀واغریبا ، واشهیدا
می روم ای عمو ، دیدن محبوب خویش
هدیه بر او کنم ، جسم لگد کوب خویش
باب من بی قرار
می کشد انتظار
🥀واغریبا ، واشهیدا
من چگونه برم ، جسم تو در خیمه گاه
می زند قاسمم ، خنده به من این سپاه
نجمه در انتظار
کار او گشته زار
🥀واغریبا ، واشهیدا
*********
🕊(حضرت علی اصغر (ع))
من علی اصغرم ، غنچه ی گلزار عشق
طفل شش ماهه ام ، ولی مدد کار عشق
این من و حنجرم
هدیه بر داورم
🕊واغریبا ، واشهیدا
گر چه سوز عطش ، ربوده تاب و تبم
اشک چشم پدر ، چکیده روی لبم
می کنم جان فدا
بهر دین خدا
🕊واغریبا ، واشهیدا
شیر خوارم ولی ، عاشق سربازی ام
تشنه لب گر فدا ، شوم سر افرازی ام
بهر پیکان کین
التهابم ببین
🕊واغریبا ، واشهیدا
ای پدر جان بکش ، بر سر من از وفا
در بر مادرم ، تو از محبت عبا
تا نبیند چنین
غرق در خون حزین
🕊واغریبا ، واشهیدا
************
🔘(حضرت عباس (ع))
من ابوفاضل و ، من پسر حیدرم
من غلام حسین ، بگفته ی مادرم
ای مرا نور عین
کن حلالم حسین
🔘واغریبا ، واشهیدا
یا اخا یا حسین ، بیا به بالین من
کن نظاره کنون ، صورت خونین من
بین تو زخم سرم
خجل از اصغرم
🔘واغریبا ، واشهیدا
کشته این غم مرا ، که دختر فاطمه
می رود اسیری ، بی کس و در واهمه
من وِرا پاسبان
در فراز سنان
🔘واغریبا ، واشهیدا
من ز طفلی شدم ، غمین یاس کبود
ضرب سیلی خدا ، اجر رسالت نبود
من در این علقمه
دیده ام فاطمه
🔘واغریبا ، واشهیدا
************
▪️( روز عاشورا)
یوم عاشور و دشت نینوا محشر است
قتل نور العیون ، زاده ی پیغمبر است
پور خیر الوری
از قفا سر جدا
▪️واغریبا ، واشهیدا
مادرت فاطمه ، کرده وصیت اخا
تا زنم بوسه رگهای گلوی تو را
ای عزیز خدا
در صف کربلا
▪️واغریبا ، واشهیدا
آمدم نینوا ، ز دین حمایت کنم
یاری از مکتب ، شاه ولایت کنم
این من و جان من
این عزیزان من
▪️واغریبا ، واشهیدا
دسته گلهای زهرا ، همه تاراجُ شد
بهر تیر و سنان ، سینه ام آماجُ شد
پور پیغمبرم
این من و پیکرم
▪️واغریبا وا شهیدا
ادامه اشعار 👇👇