.
#متن_نوحه_وداع_با_ماه_صفر
وقتِ خداحافظیِ، خدا نگهدار
گریه کُنا سینه زنا، خدانگهدار
سیاهی و شالِ عزا، خدانگهدار
چاییِ داغِ روضهها، خدا نگهدار
الهی که امسال حسین، سالِ آخرم نباشه
نکنه بمیرم آقا، نوکرت ازت جداشه
سال آخرم نباشه ...
ببخش اگر جز گریه چیزی نداشتم
ببخش اگر واسه ی تو کم گذاشتم
ببخش ببخش ببخش ..
مصیبتت اعظمه و تموم نمیشه
غم تو هیچ موقع برام تموم نمیشه
برایِ تو اشک چشام تموم نمیشه
دل تنگیایِ کربلا تموم نمیشه ...
سحرایِ باب قبله، مگه میره از خاطرم
سالی دو سه بارم شده، حرم تو باید برم
نه نمیره از خاطرم ...
ببخش اگر هی بدی دیدی همیشه
ببخش اگر نوکرت آدم نمیشه
ببخش ببخش ببخش ..
ببخش اگر جز گریه چیزی نداشتم
ببخش اگر واسه ی تو کم گذاشتم
ببخش ببخش ببخش ..
دلم شکسته از خودم خیری ندیدم
هرچی کشیدم از همین دنیا کشیدم
من عاشقت هستم و از همه بریدم
خدا می خواست خیرِ منو به تو رسیدم
کی منو حسینی کرده، اگه تو دعام نکردی
تو شلوغیایِ دنیا، تو منو رهام نکردی
تو منو رهام نکردی ..
ببخش اگر همیشه سرگرم دنیام
ببخش اگر خیلی زیادِ گناهام
ببخش ببخش ببخش ..
ببخش اگر جز گریه چیزی نداشتم
ببخش اگر واسه ی تو کم گذاشتم
ببخش ببخش ببخش ..
اربابم، حلالم کن ..
مادرجان، حلالم کن
#شعر_وداع_با_ماه_صفر
#متن_سینه_زنی_وداع_با ماه صفر
پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام
هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام
بعد از دو ماه گرفت صداهای ذاکران
تازه دلم شکسته شده دم گرفته ام
بعد از دو ماه که در مطبت هستم ای طبیب
از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام
مرهم برای درد دلم اشک روضه بود
اینگونه بوده اشک دمادم گرفته ام
شبها چقدر گم شده ام بین کوچه ها
وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام
از مادرت بپرس، نوکریم را قبول کرد ؟
آیا برات کرببلا هم گرفته ام ؟
افسوس می خورم که زخیرات سفره ات
از دست مهر مادرتان کم گرفته ام
دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت
خرده مگیریم زچه ماتم گرفته ام
ای روضه خوان ادامه بده اشک و آه را
شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام
🌴🍁🌴🍁🌴🍁
https://eitaa.com/brgzida
#شعر_وداع_با_ماه_صفر
با دست خالی آمدم با دست خالی می روم
من به امید تو یا مولی الموالی می روم
روز اول کامدم تربت به کامم ریختند
با چه حالی آمدم من با چه حالی می روم
من که در دنیا ندیدم چهره ارباب را
سوی قبر خویش با شوق وصالی می روم
تا که من خدمتگذار روضه های زینبینم
در صراط حق من از سیر کمالی می روم
من که جا ماندم ز پرواز رفیقان شهید
سوی روضه تا بگیرم پرّ و بالی می روم
محضر ارباب را بهر تعالی طالبم
تا بگویم «اَفرَطَ بی سوءُ حالی» می روم
🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
https://eitaa.com/brgzida
#وداع_ماه_صفر_
خداحافظ.دوماهه گریه و ماتم
خداحافظ.لباس مشکی و پرچم
حسین جانم
خداحافظ.حسینی ها عزادارا
میون ما. میومد ناله زهرا
حسین جانم
حلالم کن . میدونم خیلی آقایی
دم مرگم.به دیدارم تو می آیی
حسین جانم
حلالم کن. ببین کوهی زدردم من
حلالم کن. برات کاری نکردم من
حسین جانم
حلالم کن . میدونم که گنه کارم
ولی آقا . می دونی که دوست دارم
حسین جانم
ببین زهرا. همیشه دستم و پر کرد
به قدی خم. زنوکرها تشکر کرد
حسین جانم
سلام آقا. امام مهربان من
سلام آقا. ببین اشک روان من
رضا جانم
سلام آقا. پناه بی پناهانی
ازاون اول. منم نوکر تو سلطانی
رضا جانم
دلم تنگه.برای صحن گوهرشاد
دخیل بستم. کنار پنجره فولاد
رضا جانم
🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁
https://eitaa.com/brgzida
#امام_حسن_
ای اميدم تـو بـيا در برمن خواهر مـن
سوزد از سم جفا پيكر مـن خواهر مـن
نالـه دارم از دلم
غصـه و غـم حاصـلم
عاقـبت در زنـدگي
هـمسرم شد قاتلم
ببـر این طـشت جـگرگون تـو دمی از بـر مـن
آید امشب بـه برم مادر غم پرور مـن
باغ عمـرم شد خزان
اشک چشمانم روان
بهر تسكين دلم
زينبـم قـرآن بـخوان
ای کریـم اهل بیت
نالـه کمـتر بزن ای گریه کن دائم مـن
ای حسیـــن جـان تـو و جــان هـمین قاسم مـن
درميان بسترم
مرغ بيبال و پرم
آمده بر یاریم
قد خمیده مادرم
🌴🏴🌴🏴🌴🏴
https://eitaa.com/brgzida
#امام_رضا_ع_شهادت
نفسهای آخر، عطش، روضهخوان شد
که لبهای تشنه، به یادم بیاید
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرار است امشب، جوادم بیاید
قرار است امشب، شود طوس، مشهد
شود قبلهگاه غریبان، مزارم
اگر چه غریبی، شبیه حسینم
ولی خواهری نیست اینجا کنارم
به دِعبِل بگو: شعر کامل شد اکنون
«و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش
بگو: این نفسهای آخر هم، اشکم
روان است، از ابیات کرببلایش
از آن زهر بیرحم، پیچیدهام من
به خود، مثل زهرای پشت در، از درد
شفابخش هر دردم، از بس که خواندم
در آن لحظهها، روضهی مادر از درد
بلا نیست جز عافیت، عاشقان را
تسلای دردم، نگاه طبیب است
من آن ناخدایم، که غرق خدایم
«رضا»یم، رضایم، رضای حبیب است
رئوفم، شهیدم، امامم، امیدم
من آن شمس عشقم که بخشیدهام نور
شود هر کسی، هر کجا، بیقرارم
دلش را در آغوش میگیرم از دور
شدم آسمان، تا کبوتر شوی تو
رسیدم که آهویی آزاد باشی
بیاور غمت را، بیا زائر من!
که مهمان صحن گهرشاد باشی
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
به یادِ سواری که با ذوالفقارش
بیاید سحر، تا بگردند دورش
خراسان و یاران چشم انتظارش
🌴🍁🌴🍁🌴🍁
https://eitaa.com/brgzida
#امام_رضا_ع_شهادت
عبا کشیده به سر، غربتی نهان دارد
نگاه زار به این حالش آسمان دارد
به یک قدم نرسیده، دوباره میافتد
مشخص است تنی زار و ناتوان دارد
به سوز زهر پذیرایی از غریبی شد
چه یادگاریِ تلخی ز میزبان دارد
نباید اصلاً از او انتظار حرفی داشت
نفسبریده کجا قدرت بیان دارد؟
کمک گرفت ز دیوار، کم زمین بخورد
چه آمده به سرش قامتی کمان دارد؟!
تلاش کرد که بیرون نریزد این غم را
چقدر لختهی خون داخل دهان دارد
اگر که بسته درِ حجره را، دلیلی داشت
نخواست تا که ببینند نیمهجان دارد
هزارشکر سرش روی دامن پسر است
در این دقایق جانسوز، روضهخوان دارد
هزار شکر تنش زیر آفتاب نرفت
هزار شکر که در حجره سایبان دارد
نه اهل بیتِ رضا را کسی اسارت بُرد...
نه اینکه قاتل او چوب خیزران دارد...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
https://eitaa.com/brgzida
#امام_رضا_ع_شهادت
دعا كنید شبِ گریهآورش نرسد
و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد
هنوز هم كه جوادش نیامده از راه
دعا كنید نفسهای آخرش نرسد
بدون سرفهی خونین، جگر نمیریزد
دعا كنید كه زخمی به حنجرش نرسد
هزار شكر كه معصومه با برادر نیست
وگرنه داشت دعایی كه خواهرش نرسد
چنان به رویِ زمین میخورَد قدم به قدم
گمان كنم كه به حجره، به بسترش نرسد
نفسنفسزدنش سختتر شده، ای داد
خداكند كه صدایش به مادرش نرسد
جوادش عاقبت آمد...، گریز روضه رسید
پسر رسید كه روضه به آخرش نرسد...
* * *
حسین بر سرِ زانو، جوانش اُفتاده
نمیشود نزند داد، بر سرش نرسد
چقدر هلهله دارند اراذلِ كوفه
دعا كنید كه ای كاش خواهرش نرسد
علی كه رفت، عمو رفت، دختری ترسید
دوید آتشِ خیمه به پیكرش نرسد
دوید عمه كه پیش از سنان به او برسد
كه دستهایِ حرامی به معجرش نرسد...
✍حسن_لطفی
🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
https://eitaa.com/brgzida
#امام_رضا_ع_شهادت
از دل کُفر تا که بیرون زد
همه دیدند عبا به سر دارد
گاه بر خاک کوچه میافتد
زیر لب ناله از جگر دارد
کوچهها را یکییکی طی کرد
عرق سرد از جبین میریخت
عطر زهرا به کوچه میپیچید
گل اشکش که بر زمین میریخت
راه خانه نداشت فاصلهای
راه کوتاه، شد چه طولانی
خسته بود و نفسنفس میزد
رفت تا خانه با پریشانی
با چه زحمت به خانهاش آمد
همگی آمدند استقبال
خم به ابرو نداشت با اینکه...
در دل کوچه رفته بود از حال
خادمی گفت با پریشانی
زردی چهرهی شما از چیست؟
با نگاهی به خادمش فرمود:
نگرانم نباش چیزی نیست
از درون سوخت و صبوری کرد
تا غلامان همه غذا خوردند
تا طعام همه تمام شود
منتظر ماند و سفره را بردند
همهی عمر این چنین زهری
دل تاریخ هم ندارد یاد
تا که از حجرهاش همه رفتند
ناله کرد و بر زمین افتاد
نتوانست بهر آتشِ دل
از زمین ظرف آب بردارد
هیچ کس درد او نمیفهمد
از دلش مجتبی خبر دارد
بسکه در حجرهاش به خود پیچید
کمرش مثل مادرش تا شد
نالهای زد: کجایی ای پسرم!
چشم بر هم زد و دری وا شد
آمد از راه، کودکی گریان
سر او را گرفت بر دامن
گفت بابا منم جواد شما
جان مادر سخن بگو با من
پسرم! هست آرزوی پدر
که بیاید پسر به بالینش
گریه کن بر غم علی اکبر
که نشسته پدر به بالینش
جد ما را میان کرب و بلا
دشمن بیحیا مکرر کشت
در دل علقمه شهیدش کرد
در کنار علیِ اکبر کشت
✍ مجتبی_شکریان
🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴
https://eitaa.com/brgzida
#امام_رضا_ع_شهادت
یگانه بانوی قم! کوکبِ امام رضا
فدای گریهات ای زینبِ امام رضا
چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو
شهید شد وسط حجرهای برادر تو
آهای فاطمه قم! سرت سلامت باد
برادرت وسط کوچهها زمین افتاد
میان حجره نشسته تو را صدا بزند
هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند
نشد که سایه به آن سایهی سرت بدهی
نبودی آب به دست برادرت بدهی
نبودی آه که پایینِ پاش گریه کنی
میان حجره بیایی، براش گریه کنی
چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند
قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند
* * *
امان ز خواهر سلطان کربلا، زینب
رسید پیش سلیمان کربلا، زینب
رسید و دید که انگشترِ برادر نیست
به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست
نشد که سایه بر آن سایهی سرش بدهد
نشد که آب به دست برادرش بدهد
برادری که شده عالمی پریشانش
کنار دیدهی خواهر شکست دندانش
چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند
عزیز فاطمه را نعلها کفن کردند...
🌴🍁🌴🍁🌴🍁
https://eitaa.com/brgzida