واحد شب اول
یا خامس آل عبا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشانم
شاه شهید کربلا ،یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
سبط النبی الموتمن ، یا سید السادات ، یا قاضی الحاجات
یابن َعلی ِ مرتضی ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
یا حضرت نعم الامیر ، ای جان جانانم ، ای دین و ایمانم
من کوه درد و تو دوا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
هر کس پناه و همدمی ، دارد در این عالم ، در روز درد و غم
من هم فقط دارم تو را ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
ای تکیه گاه بی کسی ، ترسم من از غربت ، در آن شب وحشت
هنگام تلقینم بیا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
ای کشته ی دور از وطن ، ای بی کفن آقا ، صد پاره تن آقا
ای مصحف ِ بر نیزه ها ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
بی حرامی ها سر ِ ، پیراهنت دعواست ، خونین جگر زهراست
از آسمان آید ندا یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
زد ناله یعقوب نجف ، با دیده ی گریان ، وقتی که دید عریان
افتاد جسمت زیر پا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شب دوم
سبک ای ساقی لب تشنگان
ای دختر بدرالدجی ، ای بانوی دنیا ، یا زینب کبری
اهلا و سهلا مرحبا ، جان و دل زهرا، یا زینب کبری
ای یاس زهرا و علی ، آمد زمستانت ، شد دیده گریانت
چشم تمام قدسیان ، در عالم بالا ، یا زینب کبری
تو می کشی آه از جگر ، با یاد فرداها ، دلگیری از دنیا
از بوی سیب ِ این زمین ، شد در دلت غوغا ، یا زینب کبری
یک قافله مضطر شد از ، حال عجیب تو ، امن یجیب تو
بانو چرا خیره شدی ، بر حنجر آقا ، یا زینب کبری
زهرا شده خونین جگر ، از داغ فردایت ، از ماجراهایت
در این بیابان میشوی ، بی اکبر و سقا ، یا زینب کبری
بانو خدا صبرت دهد ، بینی چه ها اینجا ، در روز عاشورا
قدت کمانی می شود ، چون مادرت زهرا ، یا زینب کبری
جان بر لبانت آید از ، این لشکر ملعون ، گردد دل تو خون
باید بمانی بی حسین ، تنها در این دنیا ، یا زینب کبری
منزل به منزل می روی ، یک اربعین گریان ، بر ناقه ی عریان
خاکم به سر بسته شود ، دست تو چون مولا ، یا زینب کبری
یک اربعین خون می چکد ، از دیده ی سقا ، بر نیزه ی اعدا
وقتی که می گردی سپر ، بر طفل بی بابا ، یا زینب کبری
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شب سوم
سبک ای ساقی لب تشنگان...
ای همدمه طفل یتیم ، ای یاره بی یاور ، حیدر بابا حیدر
حالی بپرس از دخترت ، بی تابم و مضطر ، حیدر بابا حیدر
یاسم ولی پژمرده از ، خار مغیلانم ، آمد به لب جانم
من صورتم دارد نشان ، از صورت مادر ، حیدر بابا حیدر
از مکر شام و کوفیان ، مثل تو دلگیرم ، از زندگی سیرم
اینجا بلای جان من ، شد کینه خیبر ، حیدر بابا حیدر
ویران شود هر گوشه ی این شهر بی احساس ، آه از نمک نشناس
بر تو جسارت می کنند ، بالای هر منبر ، ، حیدر بابا حیدر
با که بگویم از غم و ، درد دل زارم ، لکنت زبان دارم
گل بودم از دست خزان ، حالا شدم پرپر ، حیدر بابا حیدر
بعد از عمو خیلی شکست ، قلب صبور من ، له شد غرور من
هر بی سر و پا زد صدا ، اینجا مرا کافر ، حیدر بابا حیدر
در کودکی آخر چرا ، سهمم فقط غم شد ، من قامتم خم شد
از روی ناقه نیمه شب ، خوردم زمین با سر ، حیدر بابا حیدر
با آه و درد و خون دل ، روز و شبم شد طی ، نفرین به کعب نی
غساله فردا اشک خون ، ریزد بر این پیکر ، حیدر بابا حیدر
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شب پنجم
ای ساقی لب تشنگان....
ای آرزوی آخره ، هر شیر آزاده، ای مجتبی زاده
عالم نبیند تا ابد ، مثل تو شهزاده ، ای مجتبی زاده
عبداله بن مجتبی ، یابن ولی الله ، سرباز ثارالله
رحمت به هر کس که تو را ، شیر وفا داده ، ای مجتبی زاده
پای برهنه ، بی سپر ، تو آمدی میدان ، قربان این ایمان
مانند تو چشم جهان ، کم دیده دلداده ، ای مجتبی زاده
ما را به جان قاسمت ، اهل محبت کن ، مرد شهادت کن
ما اول راهیم و تو ، در آخر جاده ، ای مجتبی زاده
تو زیر شمشیر غمه ،جانان دهی جولان ، کوفه شده حیران
قاسم ز احلی من عسل ، داده تو را باده ، ای مجتبی زاده
یک گوشه ای از قتلگه ، شد روضه خوان مادر ، تو می زنی بر سر
دیدی عمو در خاک و خون ، لب تشنه افتاده ، ای مجتبی زاده
یک دم بمان ، مانده عمو ، تنها درین صحرا ، واویلا واویلا
با کهنه خنجر ظالمی ، گردیده آماده ، ای مجتبی زاده
رفتی ندیدی شکر حق ، عمه اسارت رفت ، خیمه به غارت رفت
رفتی ندیدی که چه شد ، در مجلس باده ، ای مجتبی زاده
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شب چهارم محرم
سبک ای ساقی لب تشنگان...
ای جان جانان جهان ، ای بهترین دلدار ، یا سید الاحرار
عالم شده دیوانه ات ، ای عشق بی تکرار ، یا سید الاحرار
ردّم نکن ای مهربان تر از پدر مادر ، جان علی اصغر
ای که به آقایی تو ، کرده جهان اقرار ، یا سید الاحرار
مانند فطرس می شود ، بال و پرم باشی ،تاج سرم باشی ؟
غمخوار من هم می شوی ، ای بهترین غمخوار ، یا سیدالاحرار
ای آبروی عالمین ، شرمنده ات هستم ، راه تو را بستم
من را حلالم کن حسین ، جان سپهسالار یا سید الاحرار
اصلا بدی ام را تو ، بر رویم نیاوردی، از بس که تو مردی
با اینکه از من یا حسین ، داری گله بسیار یا سید الاحرار
با اینکه بد کردم ولی ، ای سید عالم ، شد شامل حالم
لطف همان که کشته شد بین در و دیوار ، یا سیدالاحرار
حقت نباشد این همه ، نا مهربانی ها ، ای مهربان آقا
در این بیابان از عطش ، چشم تو گردد تار ، یا سید الاحرار
واویلتا گردی کفن ، با خاک صحرا تو ، جبران کند با تو
هر کس که دارد کینه ای از حیدر کرار، یا سید الاحرار
تقصیر من هم هست اگر ، زینب پریشان است ، بی تاب و گریان است
فکر اسیری حرم ، من را دهد آزار ، یا سید الاحرار
#محمد_حسین_رحیمیان
واحد سنتی شب ششم
ای ساقی لب تشنگان
ای جان جانان حسن ، ای شاخه شمشادم ، ای تازه دامادم
آهسته تر ، دسته گل ِ ، افتاده در بادم ، ای تازه دامادم
تو روو به قبله گشته ای ، من ماندم و حسرت ، ای وای ازین غربت
در کربلا چون پیکرت ، گم گشته فریادم ، ای تازه دامادم
پشت مرا خالی مکن ، آرام جان من ،روح و روان من
مثل علی ِ اکبرم ، هستی و سجادم ، ای تازه دامادم
جان و دل من می دهد ، جان بر روی دستم ، غارت شده هستم
غم های بابایت حسن ، باز آمده یادم ، ای تازه دامادم
ای قاسمم یک کوفه را ، تو زیر و رو کردی ، بی آبرو کردی
من یاد غوغای جمل ، با جنگت افتادم ، ای تازه دامادم
تو بی کلا خود و زره ، کردی به پا محشر ، گشتی مرا لشکر
ارث شجاعت داری از ، آبا و اجدادم ، ای تازه دامادم
نقل عروسی تو سنگ ، خونت حنا گشته، غوغا به پا گشته
صبر و قرارم را ز کف ، با ماتمت دادم ، ای تازه دامادم
آه از امانتداری ام ، گشته گل یاسم ، هم قد عباسم
بنگر به حالم از نفس ، پیش تو افتادم ، ای تازه دامادم
آه ای کمان ابرو ببین ، قامت کمان گشتم ،من نیمه جان گشتم
من خسته و تنها درین ، غوغای بیدادم ، ای تازه دامادم
#محمد_حسین_رحیمیان