eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
234 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
📌برجستگی صفت عبودیت در میان صفات پیغمبر اکرم(ص) یکی از عناوین و اوصافی که درباره‌ی امام راحل عظیم‌الشّأن ما، کمتر به‌کار رفته است و کمتر از این عنوان استفاده کرده‌ایم، عبارت است از یک عنوان جامع که من این‌جور تعبیر میکنم: مؤمنِ متعبّدِ انقلابی. ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف میکنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کرده‌ایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است. ... عبد است، متعبّد است؛ یعنی خود را عبد میداند در مقابل پروردگار؛ این هم صفت بسیار مهمّی است. شما ملاحظه کنید، خدای متعال در قرآن، پیغمبر اکرم را با صفات متعدّدی ستوده است: وَ اِنَّکَ لَعَلَی‌ٰ خُلُقٍ عَظیم،(۱) فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُم؛(۲) و صفات متعدّد دیگر که هر کدام از اینها یک فصل فراوانی از خصوصیّات پیغمبر را بیان میکند؛ ولی آن صفتی که به ما مسلمانها دستور داده شده است که هر روز درباره‌ی پیغمبر در نمازهایمان تکرار کنیم این است که «اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه»؛ این نشان‌دهنده‌ی اهمّیّت عبودیّت است؛ عبد بودن آن‌چنان برجسته است که خدای متعال این صفت را به مسلمانان تعلیم میدهد که در نماز خود، هر روز چند مرتبه تکرار کنند؛ امام دارای این صفت بود، صفت عبودیّت؛ اهل خشوع بود، اهل تضرّع بود، اهل دعا بود؛ مؤمن متعبّد 📚امام خامنه ای۱۳۹۵/۰۳/۱۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Sequence 01_1.mp3
21.78M
|⇦•هر چه درد است بیارید... و توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری 🏴🏴🏴 امام جواد (ع) می‌فرماید: شرط پذیرش توبه چهار مورد است: پشیمانی قلبی داشته باشی، با زبان استغفار کنی، آثار گناه را جبران کنی و عزم راسخ بر عدم تکرار گناه داشته باشی. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ اَللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِيِّکَ‌ الْفَرَجَ اللَّهُمَّ‌ اشْفِ‌ کُلَّ‌ مَرِیض
|⇦•هر چه درد است بیارید... و_توسل به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمدرضا طاهری 🏴🏴🏴 *کاظمین رفته ها کاظمین نرفته ها همه امشب کبوترای دلمونو پرواز بدیم کنار حرم آقامون جوادالائمه علیه السلام. امشب بدون هر قطره اشکی که برای غریبی این آقا میریزی امام رضا علیه السلام یجوری دعات میکنه...بزرگا هم به ما اینطوری گفتن.. حاج آقا مهدی ارضی، پدر حاج آقا منصور ارضی، خدا رحمتشون کنه حاج آقا مهدی رو... گفتش کربلا می خواستیم بریم نمی شد. گفت برو پایین پای حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بگو آقا جان جوادالائمه ات علیه السلام... حضرت به جگر گوشه اش خیلی حساسه. کارد به استخون رسید کار گره خورد اون موقع رفتی حرم امام رضا علیه السلام به امام رضا علیه السلام اینطوری بگو. سخت تر ازاین قسم دیگه وقتی گره ات باز نشد بگو آقا به پهلوی شکسته مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها...* چه کسی این همه احسان به گدایان دارد که جگر گوشه ی سلطان خراسان دارد هر چه حرف است بگویید که گوش شنواست هر چه درد است بیارید که درمان دارد *فرمود: هر حاجات دنیایی تونم بیارید در خونه جوادالائمه علیه السلام...* به گدایی درش اهل کرم می آیند خانه اش سائل از این دست فراوان دارد چه پدر را به پسر یا که پسر را به پدر این دو سوگند فیوضات دو چندان دارد ای ولیعهد مرا ز هم ز عنایت بپذیر رعیتی را که امان نامه ز سلطان دارد * چشماش نابینا بود سال ها اسیر بود گرفتار بود. رنج می کشید اومد پهلو امام رضا علیه السلام. آقاجان! من که می دونم اگه یه دست عنایت به چشام بکشی همه چی تمومه. میتونه امام رضا علیه السلام ها. اما حضرت فرمود داری کجا میری؟ گفت دارم میرم مدینه گفت یه نامه می نویسم برو درِ خونه جوادالائمه علیه السلام. نامه رو آورد خدمت جوادالائمه علیه السلام. در سنین کودکی ام هستن. نامهٔ بابا رو باز کرد. نامه رو بوسید روی چشمش کشید. یه دست روی چشم این مرد نابینا کشید چشماش بینا شد. خبر رسوندن آقاجان این قَدَر سائل ها محتاج ها، گرفتار ها، درِ خونه جوادالائمه علیه السلام ازدحام کردن. دیگه گاهی موفق، حضرت رو از یه درِ دیگه ای می بره، اذیت نشه. نامه نوشت پسرم عزیزم جوادم. اینا به یه امیدی درِ خونه تو میان، عزیز دلم از همون دری که زائر ها نشستن برو. گره های اینا رو باید باز کنی...بگو یا جوادالائمه علیه السلام امشب به امیدی سر راه شما نشستیم.* مشهد و باب جوادش به همه ثابت کرد که اجابت فقط از سمت تو امکان دارد مطمئناً به کرمخانه تو رو نزده ست هر که در خانه خود سفره بی نان دارد *مگه میشه کسی درِ خونه جوادالائمه علیه السلام بره محتاج برگرده..* هر زمانی که خدایی خدا پایان یافت یا جواد ابن رضا جود تو پایان دارد حتم دارم که جزایش گل لبخند رضاست هر که در ماتم تو دیدهٔ گریان دارد *درسته هر دو بدست همسران شون مسموم شدن، هر دو غریب بودن اما امام حسن لحظهٔ آخر برادری مثل حسین کنارش بود. برادری مثل اباالفضل، خواهری مثل زینب، مثل ام کلثوم، من بمیرم برا جیگر گوشه امام رضا ..تنهای تنها توی حجره در بسته... امشب هرچقد داد بزنی والا جا داره، آخه اگه خوب گوش کنی صدای هلهله از جلو درِ حجره جوادالائمه داره به گوش میرسه.* بی سبب ارث نبردی ز غریبیِ حسن چاره ای نیست، غم فاطمه تاوان دارد ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ عَجِّلْ‌ لِوَلِيِّکَ‌ الْفَرَجَ_ https://eitaa.com/brgzida
به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری 🏴🏴🏴 *تو خردسالی جواد الائمه به امام رضا خبر رسوندن. چهار سالش بود جوادالائمه. آقا! ما تا حالا هیچ موقع حال جوادتو اینطوری ندیدیم. بیا خودت نگاه کن. حضرت دوان دوان اومد. دید چشاش غرقابه ی خونه. داره اشک میریزه. هی مشت محکم رو زمین میزنه. هی صدا میزنه "و الله لاخرجن هما و لاحرقن هما". بیرون تون میکشم، آتیش تون میزنم. امام رضا ع میدونه چه خبره ها. دوید بغلش کرد عزیز دلم. چه کسی و میخوای بیرون بکشی آتیش بزنی؟ صدا زد..بابا !ساعت ها تو فکرم آخه مادرم زهرا چه گناهی داشت؟ چرا سیلی تو صورتش زدن؟ تو روضه حضرت زهرا س آروم نباشی ها. اگه نمیتونم ام گریه کنی دستور امام صادقه، فرمود: روضه مادرم مثل مادر بچه مرده داد بزن... امام رضا ع بغلش کرد، چشماشو بوسه زد... حالا دلتو بیار پای این روضه.آقا! یا امام رضا ع ازت معذرت میخوام دارم از علی اکبرت میخونم...* دست و پا می زنی و همسر تو دست افشان اشک می ریزی و او هم لب خندان دارد علت هلهله زهراست که می دانستند دم آخر پسر فاطمه مهمان دارد *مقتل کبریت احمر هم نوشته: میگفتن مادرش بالاسرشه، یجوری هلهله کنید فاطمه بشنوه. کنار گودالم میشنوید.* کاش آرام تنت را به سر بام برند کاش میشد که بفهمند تنت جان دارد زیر خورشید تنت سوخت ولی می دانم که لبت زمزمهٔ جدیَ العُریان دارد * ابی عبدالله نذاشت بدن پسرش زیر آفتاب بمونه. کبوترا رو فرستاد. همه اومدن بالاسر بدنش بال به بال هم دادن.... سه تا بدن سه روز و سه شب رو زمین بود. یکی بدن ابی عبدالله و یکی بدن موسی بن جعفر... یکی بدن جوادالائمه... اینجا کبوترا اومدن بدن آفتاب نخوره. رو بدن موسی بن جعفر هم اینقد گل ریختن. من بمیرم برا اون بدنی که زینب ایستاد، گفت: حسین!، اگه بهم اجازه بدن امروز روز تلافی کردنمه. اجازه دادن؟ من از شماها می پرسم؟ اجازه دادن؟ نه والله! فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ...یه عده ریختن توی گودال...* خواهری نیست تو را تا که ببیند بر خاک بدنت ردّ سُم تازه ی اسبان دارد دختری نیست تو را تا که ببیند در تشت خیزران قصد مصاف لب و دندان دارد ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/brgzida
به حضرت جواد الائمه علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری 🏴🏴🏴 * این روضه ها رو ما خوندیم، بذار چند بیت از زبون خود آقا بگم، وقتی سرش رو دامن مادر بود، یه نیگاه کرد گفت مادر: جگرم پاره پاره شد مادر خون چکیده ز گوشه ی دهنت زهر اثر کرده و کبود شده ست درد افتاده در تمام تنت هرچه شد نیزه بر تنم نزدند و سه شعبه به قلب من نزدند کسی اینجا به فکر غارت نیست چنگ بر کهنه پیرهن نزدند بغض های عزای کرب و بلا در میان دل شکسته ام ماند ساربانی نبود اطرافم آخر انگشترم بدستم ماند هیچ کس با وضو و با چکمه وایِ من، روی سینه ام ننشست هیچ کس پشت و رو نکرد مرا هیچ کس سینه ی مرا نشکست بدنم زیر آفتاب اما.. بدنم زیر دست و پا ها نیست سرِ پاداشِ بردن سرِ من بین شمر و سنان که دعوا نیست *جلو در حجره ایستاده نانجیب، هم خودش داره پایکوبی میکنه هم کنیزا رو جمع کرده بود، هلهله میکنن صداشو نشنون. یه نفر از کنیزا شنید آقا میگه آه! جگرم داره می سوزه. رفت یه ظرف آبی پر کرد تا جلو در حجره رسید نانجیب گرفت ظرف آب رو محکم رو زمین زد، گفت: آب برا کی داری می بری ؟ گفت: برا پسر امام رضا ببین چطور داره ناله میزنه. گفت: اینجا ایستادم لحظات آخر این صدا رو ازش بشنوم. همه ی روضه هاش رنگ و بوی روضه جد غریبشو میده. هِلالم میگه شنیدم لب های حسین وقتی بهم میخوره گفتم شاید داره نفرین میکنه. جلو رفتم دیدم حسین میگه آه! جیگرم... سپرمو از آب پر کردم نزدیک گودال شدم همچین که اومدم آبو ببرم دیدم نانجیب از گودال بیرون اومد، تمام لباس غرق خونه. گفت: کجا داری میری؟ گفتم دارم آب برای حسین می برم. دیدم دامن نحسشو کنار زد، سر و روی دست گرفت. گفت بیهوده زحمت کشیدی.. گفت دیدم بدن نحسش داره میلرزه. گفتم نانجیب تو که کار خودتو کردی دیگه چرا داری می لرزی؟ قصی القلب، سر از بدن پسر فاطمه جدا کردی. گفت: هلال، لحظه آخر گوشهٔ گودال هیچ زنی نبود، اما می شنیدم یه صدایی رو.... یه نفر هی صدا می زد ولدی.... بنیّ قتلوک عطشان....* «این دستا بیاد بالا، به نیت فرج بگو حسین....» ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم ⚫️ ( 5) ⚫️ ⚫️گریز به امام حسن ع ⚫️گریز به حضرت علی اکبر ع حاج_ آرمین _غلامی_ ✨ 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و… 🍀السلام علیک یا اباجعفر یا محمد ابن علی ایها التقی الجواد یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه ..یا سیدنا و مولانا انا توجهنا... عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید به پریشان شدن بال و پرش خندیدند درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین همگی جمع شدند دور سرش خندیدند یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد بر نفسهای بدون اثرش خندیدند زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند دست پا می زند و نیست کنارش پدری تا ببیند به عزای پسرش خندیدند کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود لشگری دور تن مختصرش خندیدند هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی.. عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند ⬅️دلارو ببریم کاظمین، حرم آقا جوادالائمه، امروز همه با هم برا غربت امام جواد ناله بزنیم… امروز زیر خیمه امام جواد دل شکسته رو میخرند... دلشکسته ها کجا نشستند.. امروز اگه درد نگفتنی داری به آقات بگو.. کیا آرزوشونه برند کاظمین... حاجت مندا کجا نشستند… مریض دارا کجا نشستند …جوون دارا کجا نشستند… بگو قربون مظلومیت برم آقا جان… قربون غربتت یا جواد الائمه.. یه گوشه چشمی به عنایتی آقا جان.. بگو منم جوون دارم…حاجتمندم… مریض دارم… ▪️من بمیرم برات آقاجان یا جوادالائمه… چه کرد ام‌الفضل... تا ام فضل ملعونه زهرو به آقا داد. یه وقت دیدن صدای جوادالائمه بلند شد. هی صدا میزنه جگرم داره میسوزه… العطش العطش العطش … 🔺(همه ی من و شما میدونیم، هر کسی تو خونه محرم رازش همسرشه هر مردی هر دردی داشته باشه به اول کسی که میگه همسرشه) 🔸اما من بمیرم برا غربت آقا جوادالائمه… تو خونش هم غریب بود محرم نداشت… امام حسنم تو‌خونش مثل جوادالائمه خیلی غریب بود تو‌خونه محرم نداشت … امام مجتبی هم مثل جوادالائمه خانمش بهش زهر داد.اما خواهر بالا سرش بود برادری مثل حسین ع و ابالفضل ع کنارش بودند… اما من بمیرم… هر چقدر جگر گوشه امام رضا میون حجره در بسته ناله زد… کسی نیومد بالا سرش… هر چی طلب آب کرد کسی اعتنا نکرد. ▪️رسیده جان به لب اطهرت ابالهادی ▪️نشسته پیک اجل در برت ابااهادی ▪️دوباره قصه ی زهرو دوباره نامردی ▪️کبود شد همه ی پیکرت ابااهادی ▪️میان‌حجره‌ی‌دربسته‌دست‌و پا زدیو ▪️بریده شد نفس آخرت ابالهادی ▪️لباس شمر به تن کرد و منع آبت کرد (دلت رفت یه جایی …آی کربلائیا) ▪️لباس شمر به‌تن کردو‌منع آبت کرد ▪️چه کرد با دل تو همسرت ابالهادی ▪️مدام هلهله شد تا صدای تو‌نرسد ▪️صدای ناله و خسته ات ابالهادی ( اوج /سوز)اینقدر صدای ناله ی آقا جانکاه بود… هی صدا میزد…جگرم داره میسوزه… ◾️معلونه دستور دادکنیزا پشت در حجره کف بزنند، هلهله کنند ، تا کسی صدای ناله ی امام جوادو نشنوه… اما بمیرم یه وقت دیدن صدای ناله امام جواد نمیاد… تا در حجره رو‌باز کردند… دیدن جگر گوشه امام رضا، گل یکی یه دونه امام رضا ع… سر رو خاک حجره گذاشته جان داده… (دلت اینجاست)… (یه لحظه دلتو ببرم کربلا) آی دلای کربلایی… آی حسینیا…آی آبرو دارا… ‏آی حاجت دارا…آی جوون دارا… ‏ اینجا پسر از دنیا رفت بابا نبود ببینه… ( بابا بالا سرش نبود …) اما من بمیرم کربلا … فدای اون پدری که با زانو رسید کنار بدن اربا اربای پسر… (دشتی اوج) ▪️چرا موهاتو خاک و خون گرفته ▪️غم تو از تنم توون گرفته (علی اکبرم بابا) ▪️میبینی نیزه‌ای که‌خورد‌ به پهلوت ▪️چجوری قلبمو نشون گرفته 🔺(فرود) بأبی المضطر الغریب یا قتیل اعدا یا اباعبدالله ⏺یه وقت دیدن حسین عبارو پهن کرد صدا زد :«يا فُتْيانَ بَنِي هاشِم إحْمِلُوا أَخاكُمْ إلى الْفُسْطاطِ» … یعنی به دادم برسید… بیایید جنازه علی مو ببرید خیمه… ➖آخ جوانان بنی هاشم بیایید ➖علی را بر در خیمه رسانید ➖خدا داند که من طاقت ندارم ➖علی را بر در خیمه رسانم 🎇صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یا اباعبدالله …یا حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ https://eitaa.com/brgzida
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ (ع)(2) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان السَّلامُ علیکَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، اَیهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى‏ خَلْقِهِ، یا سَیدَنا وَمَوْلینا، اِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِک اِلَى اللَّهِ، وَقَدَّمْناک بَینَ یدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللَّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَّهِ... ♦️سلام ما به جواد و به کاظمین جواد ♦️سلام ما به نگاه وبه هردوعین جواد ♦️سلام ما به تنی که میان هجره نشست ♦️به آن تنی که چوآینه ای فتاده وشکست ♦️سلام ما به تنی که به روی با م افتاد ♦️سلام ما بکسی که،ز زهرکین جان داد ♦️سلام ما به تنی که به پشت بام افتاد ♦️به زیر سایه ی جمعی پرنده او،جان داد ♦️کسیکه دروسط هجره، ای،زمین میخورد ♦️به آن خرابه نشینی که نیمه شب ها مرده ♦️سلام ما به جگرهای پاره پاره تو ♦️سلام مابه تن وناله ی دوباره تو ♦️سلام ما به جواد به جان سوزانش ♦️سلام ما به نقی و به،چشم گریانش ⬅️امشب از همین راه دور بریم محضر امام رضا علیه السلام، روضه ی جوانش رو بخونیم. بگو: یا امام رضا به اون لحظه ای كه بچه ات داشت دست و پا می زد.امشب با گریه ی امام رضا گریه كن. روی سخنم با علی بن موسی الرضاست، آقاجان:شما به ما اجازه بدید ما وارد حجره بشیم،آخه درهای حجره رو بسته بودند،آقاجان به ما اجازه بدهید یه ظرف آب برا جوادت ببریم.شك نكنی،اگه اعتقادت بر اینه كه فرمود:اشك های شما مرهم زخم های ماست. همین الان اعتقادت بر این باشه، حس میكنی كه همین قطره های اشكی كه داری می ریزی یه كاسه ی آبی است كه بردی به جوادالائمه برسونی،اما نامردها یه قطره آبم بهش ندادند.شب شهادت امام جواد(ع) است ⏪از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان حجره افتاده بود، از سوز زهر به خود می پیچید، امّا کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفائی همسرش بود، بمیرم برات آقا، محرمی نداشتی، چه کشید جواد الائمه، آن ساعتی که دید امُ الفضل دَرِ حجره را بست ، کنیزانش را جمع کرد و گفت : شادی کنید تا کسی صدای نالۀ امام را نشنود، بعدِ شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب قرار دهند، اما کبوتر ها می آمدند بالهاشون را به هم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد، اما عاشقان امام جواد، این بدن دیگه برهنه نبود، این بدن دیگه بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر این ناله ها، ای دلهای آماده، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه که داری دردو دل می کنی؟ فرمود: سکینه جان این بدن بابایت حسینِ، همه صدا بزنید حسین جان من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 https://eitaa.com/brgzida