|⇦•سلام آقا دلم خیلی گرفته....
#قسمت_اول مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا و باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السَّلامُ عَلَیْكَ یَا صَاحِبَ الْعَصْرِ وَالْزَّمَان ..
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ،سَلامٌ عَلَىٰ آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا داعِيَ اللّٰهِ وَرَبَّانِيَّ آياتِهِ
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً...
سلام آقا دلم خیلی گرفته
یه دنیا بغضِ سنگین، دارم امشب
میدونم که شما هم داغ داری
پریشونی مثل احوالِ زینب
سَلامت میکنم ای مهربونم
عزیزِ من صدامو داری آقا؟
به امیّد جواب این جا نشستم
میدونم که هوامو داری آقا
سلام ای دلبر صحرا نشینم
دلت خونه برا اولاد زهرا
سلام ای داغدار جسمِ بیسر
که عُریان مونده روی خاکِ صحرا
یه ساله فکر و ذکر ما همین بود
مُحرم شِه با هم روضه بگیریم
یه ساله روز و شبها رو شُمردیم
الهی که شبِ سوم بمیریم
*الان پیراهن خونین ابی عبدالله تو عرش آویزانه...همه ملائکه هم امشب دور این پیراهن هروله میکنن به صورت میزنن، هی میگن حسین..*
مُحرم شد شما هم گریه دارید
خدا صبرت بده دورت بگردم
میدونستم اگه امشب کجایی
خودم اشکِ چشاتو پاک میکردم
کجایی تو کدوم خیمه نشستی
کجا گریونِ داغِ کربلایی؟!
ما واسه جدّتون روضه گرفتیم
میشه تو مجلس ما هم بیایی؟
الهی قربون پیرهن سیاهت
بمیرم واسه اون اشکای چِشمت
شدم بدجور اسیرِ خشک سالی
چِشامو تَر کُن از دریای چشمت
بدم اما به من هم اِذن دادی
برا جَدِّ شما مشکی بپوشم
آخه من لایق این حرفا نیستم
شما پرچم گذاشتین روی دوشم
من آلوده ام بیا پاکم کن اول
ببین بار گناه آوردُم امشب
امیدم رو به این یک ماه بستم
قدر یک سال آه آوردم امشب
حسین آوارهی صحرا شد ای وای
مگه میشه که ما آروم بگیریم
شما که روضه رو با چِشم دیدی
بیا روضه بخون تا ما بمیریم
بمیرم که شما دیدی چه جوری
با یه نیزه زمین زد آسمون رو
خدا صبرت بده تو این مصیبت
به قتل صَبر کشتن جَدّتون رو
سرِ فرصت حسینو دوره کردن
یکی نیزه یکی با سنگ میزد
به موهایی که زهرا شونه میزد
سَنان با دست خونی چنگ میزد
*مسلم ابن عقیل خیلی غریبه ..تا به خودش اومد دید نامه نوشته آقا بیا. ولی دیگه دیر شده نمی تونه خبر بده..فلذا با خودش زمزمه میکرد. میدونید چی میگفت....*
اینجا هزار حرمله در انتظار توست
آقا برای آمدنت کم شتاب کن
رحمی به روز من، نه! به روزِ رقیه کن
فکری به حال من، نه! به حالِ رباب کن
رحمی نمیکنند عزیزم به هیچکس حتی
به تشنهای که فقط شیرخواره است
در کوفهای که وعدهی ثبات مردمش
تنها برای دخترکان گوشواره است
*از همین الان دارم زمزمه هاش رو میشنوم، دارن به زناشون قول میدن، دارن به بچه ها شون قول میدن، اجازه بدید ما بریم کربلا براتون سوغات میاریم..دست سر دخترش میکشه...میگه بابا! گوشواره برات بیارم؟ شنیدم حسین داره با بچه هاش میاد.. اون یکی میگه بابا! گردن بند میخوای؟ اون یکی میگه خلخلال میخوای؟...*
اینجا نیا، که آخر سر چِشم میزنند
این چِشمها به قامت آبآورت حسین
این دستها که دیدهاند از کینه میبُرند
انگشت را به خاطر انگشترت حسین
↫😭😭😭😭
🔴️سفارش چند نکته در باب ورود به ماه محرم
👇👇
1) زیارت عاشورای هر روز این ماه به هیچ وجه ترک نشود!
2) با ادب وارد شدن در عزاخانه ی سیدالشهدا(ع)
از زیر مجموعه های ادب عبارتند از👇
👈با وضو و با طهارت و با غسل توبه وارد شدن در خیمه ی اباعبدالله(ع)
👈 ما اعتقاد داریم که در روضه ی امام حسین(ع)، حضرات اهلبیت(ع)، از جمله حضرت صدیقه ی طاهره(س) حضور دارند و اقتضای ادب بر این است که در محضر این حضرات، با طهارت وارد شد!
👈 بر استناد برخی روایات و نظرات برخی علما، روضه ی امام حسین(ع) همان حرم ایشان است.پس برای وارد شدن به حرم سیدالشهدا(ع) باید با وضو وارد شد و از در و دیوار آن مکان تبرک گرفت!
👈 آرام قدم برداشتن و با حزن وارد شدن در مکان روضه.
اعتقاد شیعه است که فرش های روضه ی سیدالشهدا(ع)، در اصل بال ملائک است که در زیر پای عزاداران حضرتش پهن شده!
العیاذ باالله، بی ادبی به روضه ی سیدالشهدا(ع) کم توفیقی های بزرگی را به همراه دارد!
حواسمان باشد که ادب کردن، مهمترین شرط است برای تقرب در دستگاه سیدالشهدا(ع)
✅در تاریخ ،نمونه های زیادی ست که به جهت همین ادب کردن، از دوزخ و غضب الهی، از مقربین حضرات معصومین ع شدند!
از جمله: جناب حر ریاحی، علی گندابی، قاسم جیگرکی و...
گر به عزاخانه اش میروی "آهسته" رو
بال ملائک بود فرش عزای حسین ...
👈 نخوابیدن و دراز نکردن پا و باادب نشستن و نخندیدن و حالت بکا داشتن در مکان روضه ی سیدالشهدا(ع)
وقتی ناموس پروردگار(حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها) عزادار است، روا نیست که ما مزاح کنیم!
👈 احترام بسیار زیاد به عزاداران و مهمانان سیدالشهدا(ع).
مبادا کوچکترین نگاه و کوچکترین حرف تلخی به عزاداران سیدالشهدا ع بزنیم که کسی برنجد و موجب خشم و شکستن دل حضرات اهلبیت(ع) میشود !!
👈جدل و نزاع نکردن در زیر خیمه ی اباعبدالله(ع) !!حتی اگر حق با شما بود!!
👈 پوشیدن لباس عزا با طهارت و با وضو
👈 همراه داشتن دستمال اشکی برای شب اول قبر!
این کار، شیوه و سیره ی بسیاری از مراجع بزرگ بوده. از جمله: آیت الله میرزا جواد تبریزی و آیت الله مرعشی نجفی و...
👈 تاجایی که میتوانید در این یک ماه، در حد توان، به دستگاه سیدالشهدا(ع) خدمت کنید.(حتی در حد برداشتن یک سنجاق از زمین)
رفقا، امام حسین(ع) بدهکار کسی نمی ماند و به ما احتیاجی ندارد.بلکه ما نیازمند عنایات آن حضراتیم!
گاهی همان سنجاق برداشتن از روی زمین، موجب شفاعت ما در روز قیامت میشود!
هیچ کاری را در دستگاه سیدالشهدا(ع) کوچک نشمریم.
نمونه ی آن، داستان معروف زن بدکاره ای که یک عمر مشغول گناه بوده. اما بخاطر روشن نگه داشتن آتش غذای تعزیه خوان های سیدالشهدا(ع) مورد شفاعت سیدالشهدا(ع) قرار گرفت!
🔷 نوکری کردن اباعبدالله(ع) یک وظیفه ست!
نه اینکه انتظاری از قبال اون کار داشته باشیم.
👈 مهمتر از تمام اینها، خواندن نماز اول وقت است که مهمترین سفارش ائمه ی معصومین(ع) و علماست.
در این یک ماه، سعی بر این داشته باشیم نمازمان را اول وقت بخوانیم!
👈 گوش ندادن به موسیقی ،
حفظ حجاب، گناه نکردن، امربمعروف و نهی از منکر و...
👈 سعی در کمتر خندیدن در این یک ماه !( زیرا عزای اشرف اولاد آدم است...)
امام رضا علیه السلام :
چون ماه محرم فرا مى رسيد، كسى پدرم را خندان نمى ديد.
📚 بحار الانوار(ط-بیروت) ج۴۴ ، ص۲۸
در این دهه ،به گونه ای حالت حزن داشته باشیم، که اگر کسی چهره ی مارا دید، بلاتشبیه گمان کند مادر از دست داده ایم!
حال که عزای سیدالشهدا(ع) با مصیبت جوان مادر از دست داده، غیر قابل مقایسه نیست، بلکه به مراتب بالاتر است...
👈 بلاتشبیه در مراسم فاتحه ی کسی، میبینیم که برخی ها سعی میکنند به هربهانه ای که شده،خودشان را جلوی صاحب عزا نشان دهند!
رفقا سعی کنیم به هرنحوی که شده، خودمان را جلوی صاحب عزای این ماه(حضرت بقیه الله الاعظم،روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه) نشان دهیم.
!به هر بهانه و به هر نحوی که شده!
(چای ریختن، کفش جفت کردن، بلندبلند گریه کردن و روضه گرم کردن مجلس سیدالشهدا(ع) و...
👈برای روضه ی امام حسین(ع)، مردانه خرج کنیم و زنانه گریه کنیم!
👈حواسمان باشد که دراین ماه، صاحب الزمان عزادار است! ما دیگر با گناهانمان قلب نازنین شان را بیشتر بدرد نیاریم!
👈صدقه دادن هر روز در دهه ی محرم به نیت تسلای قلب حجه ابن الحسن(عج) و سلامتی ایشان فراموش نشود!...
👈 سعی کنیم
خصوصا در ماه محرم و صفر زیاد احسان به والدین داشته باشیم و دست پدر و مادر را ببوسیم. که باعث زیاد شدن رزق محرم و صفر می شود
التماس دعا🙏
اللهم عجل لولیک الفرج 🌼
#روضه ورود#کربلا
#استاد پناهیان
امروز رسیدند به این سرزمین موعود. حسین برگشت پرسید اینجا چه سرزمینی است؟ گفتند کربلا. بقیه اش را من از خودم بگویم ، برگشت به زینبش یک نگاهی کرد، گفت اعوذُ بالله منَ الکرب بل بلا . چرا به زینب نگاه کرد؟ داستان همه ش سر زینب است. من یک خواهر آوردم اینجا، اینجا باید از من دل بکند.
امروز خیلی بردمتان کربلا، به هر کس این را گفتم خدا شاهد است رفته تجربه کرده، بیچاره اش کرده حسین. گفتم رفتی کربلا، بهترین روضه ای که حسین بیفتد دنبالت تو بین الحرمین بگوید بگو برایم.توجه حسین را به خودت جلب بکنی این است. دور حرم حسین ، بین الحرمین ، بین خیمه گاه و قتلگاه راه برو، هی بگو امان از دل زینب . امان از دل زینب. انقدر امام حسین توجه میکند به کربلا به روضه خوان زینب.چون آنجا همه جمعند فقط زینب رفته. این چشم حسین دنبال زینب باز است.
میگوید ما چرا بعد از عاشورا سینه میزنیم برای حسین؟ این دهه ی محرم هنوز اتفاقی نیفتاده خودمان را میکشیم برای حسین . از ظهر عاشورا تازه اصل ماجراست. همه آرام میگیرند. گفتم خوب معلوم است از آن وقتی که کاروان آمد کربلا این قلب زینب آتش گرفت. ما تشعشعات آتش قلب زینبیم. ظهر عاشورا همانجور که حسین اشاره به قلب خواهرش کرد ، زینبم آرام بگیر همه آرام میگیرند. حالا بهش میگویی تازه حسین را سر از بدن جدا کردند ، این آرام است. تو شعاع قلب زینبی.از روز دوم محرم جلسات امام حسین جان میگیرد . چرا؟ چون شما الان التهاب قلب زینبید. شما همه آتش قلب زینبید. زینب می آید پایین هی برادر را نگاه میکند نگاهش را میدزدد.نمیخواهد باور کند اینجا کربلاست.نمیخواهد. نمیخواهد باور کند.
حسین میخواهد در این نُه روزه یکمی خواهر را آماده کند.عوامل دیگر را بریز کنار، حسین میخواهد زینب را آماده کند. تو این نُه روز من کم کم با زینب صحبت کنم. زینب برایش جا بیفتد دیگر باید حسین را باهاش خداحافظی کند. نتوانست با زینب حرف بزند . نتوانست. یعنی زینب اصلا نمیپذیرد . میخواهد به زینب نزدیک بشود ، باهاش دو کلمه حرف بزند. خب زینبم . یکدفعه میبیند زینب یک جوری نگاه میکند حسین را. حسین ساکت میشود. باشه هیچی نمیگویم. نمیتواند چیزی بگوید.
عصر روز تاسوعا، سندش را بگویم؛ عصر روز تاسوعا حسین رفت و گذشت. کِی میخواهی زینب را توجیه کنی؟ بگو اینجا محل خداحافظی ماست. زینب میداند پس حرفهایتان را بزنید . نمیشه با زینب حرف زد. میگی نه امتحان کنید. عصر تاسوعا یک دفعه برگشت رو کرد گفت : ای دنیای بی وفا زینب صیحه ای زد و غش کرد. گفت من میگویم نمیشود با زینب حرف زد.
〰〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
📋دوباره اومدم آقا، پیش تو زانو بزنم
#سبک_مناجات / #سبک_زمزمه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دوباره اومدم آقا، پیش تو زانو بزنم
وقتی تورو دارم دیگه، برم به کی روبزنم؟
هرچی بدم باشم ولی، تو رو نمیفروشم حسین
از بچگیها اسمتو، خوندن توی گوشم حسین
درسته پیش چشم تو، خیلی زیاده بدیام
ولی خدا سر شاهده، دیوونهی کرببلام
آخه تو این دنیا بگو، جز تو کیو دارم آقا
زندگیم و جوونیمو، بهت بدهکارم آقا
تو خوبی و با خوبیات، بدعادتم کردی ولی
چقد بدی دیدی ازم، به روم نیاوردی ولی
گریه توی عزات برام، واجبتر از نون شبه
درمون زخمای دلم، روضهی عمه زینبه
تورو به جون خواهرت، تورو به جون دخترت
هرکاری میکنی منو، وانکن آقا از سرت
*شاعر : #عالیه_رجبی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
امام حسین (ع) : ماذا وجد من فقدک ؟ و ما الذی فقد من وجدک ؟ لقد خاب من رضی دونک بدلا.
چه دارد آن کس که تو را ندارد؟ و چه ندارد آن که تو را دارد؟ آن کس که به جای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلما زیان کرده است .
دعای عرفه ، بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۲۲۸
——————————————–
حدیث ۳ :
امام حسین (ع) :لا أفلح قوم إشتروا مرضاه المخلوق بسخط الخالق
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد
امام حسین (ع) : لا یأمن یوم القیامه إلا من خاف الله فی الدنیا.
هیچ کس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۲
——————————————–
حدیث ۵ :
امام حسین (ع) : قال (الله ): “ألمؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر”. فبدأ الله بالأمر بالمعروف و النهی عن المنکر فریضه منه لعلمه بأنها إذا أدیت و أقیمت إستقامت الفرائض کلها هینها و صعبها، و ذلک أن الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر دعاء إلی الاسلام مع رد المظالم و مخالفه الظالم …
خداوند متعال فرموده است : “مردان و زنان مؤمن دوست یکدیگرند، امر به نیکی و نهی از بدی می کنند”. خداوند نخست امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک فریضه از سوی خودش ذکر کرده است ، زیرا او آگاه است که اگر این وظیفه اجرا شود، وظایف دیگر همه ، چه سخت و چه آسان انجام می گیرد، زیرا امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام می کند و حقوق ستم دیدگان را بازمی ستاند و با ستمگران به مخالفت برمی خیزد…
تحف العقول ، ص ۲۳۷
زدرد غربت تو شهر،غرق آهم شد
نگاه گرمِ تو از دور در نگاهم شد
همین که نام تو بردم شکست دندانم
سلام دادم و تنها همین گناهم شد
چه زود مردم کوفه عمارتم دادند
بلند مرتبه قصری که قتلگاهم شد
وفای امت کوفی نماز مغرب بود
عشا نیامده این قوم سد راهم شد
فریب مردم پیمان شکن نباید خورد
میا که بیعت نامردمان سپاهم شد
تمام شهر مرا از امان خود راندند
به غیر خانه طوعه که سر پناهم شد
چه سخت غربت شب را به روز آوردم
زلال صورت ماهت،هلال ماهم شد
به این امید که گودال، قسمتت نشود
به کوچه ای ته گودال، حربگاهم شد
سرم قناره قصابخانه ها را دید
گمان کنم که همین با تو وعدگاهم شد
سخن ز کشتن وتمرین سر بریدن بود
و شاهد سخنی ناسزا الاهم شد
زگوشوار و گلوبند حرفها دارند
و بی حیا تر از این خصمِ روسیاهم شد
از این اراذل و اوباش هر چه می آید
زمان هرزگی دشمن تباهم شد
قسم به چادر زینب میا به کوفه حسین
که وقت غارت معجر دگر فراهم شد
ترا به فاطمه سوگند سیدی برگرد
که زخم سینه زهرا بدون مرهم شد
(محمود ژولیده)
عمه جون بیا فصل ریحونه؛ بابا اومده کنج ویرونه!
ببین عمه نور چشمونم؛ لبای زخمش غرق در خونه…
عمه جون بیا گل به صحرا شد؛ آخر از کار ما گره وا شد!
بیا که گمشگشته پیدا شد؛ شو تارُم شامِ یلدا شد…
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
عمه جون بیا؛ اومده با سر کنج ویرونه زاده ی حیدر
بیا که با دیدن رویش؛ گل عمر من شده پرپر
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
خشکی لبها و چشم و زخم سرت؛ آتش افکنده به دامن رقیه دخترت
غم مخور بابا اگه بالای نی؛ بی مادری
میزنم بر سینه و سر من؛ به جای مادرت…
وقتی دیدمش سینه پرغم شد؛ این دل تنگم غرق ماتم شد…
چو از روی زخمی بابا؛ به یکباره قامتم خم شد!

وقتی که دیدم نوگل زهرا؛ اومده تشنه ار لب دریا…
نگاش کردم دست و پام لرزید؛ زمین خوردم از غم بابا
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
عمه یادته ظهر عاشورا من بهت گفتم عمه کو بابا
تو با چشمان پر از اشکت؛ زدی ناله گفتی یا زهرا
عمه جون بابا خیلی بی تابه؛ اومده از راه خسته و خوابه
یکی میگفت داده اند آبش! لباش میگه تشنه ی آبه…
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
عمه جون بیا فکر فردا کن؛ چاره ی دردم را تو پیدا کن
بیا عمه کن پرستاری؛ لبای زخمش را مداوا کن
عمه دیگه از زندگی سیرم؛ باغ گل کرده یه شب پیرم
ببین عمه از غم بابا؛ عصا دستم داده تقدیرم!
به لب اومه از غمش جونم؛ منو کشته تازه مهمونم!
به لب اومه از غمش جونوم! منو کشته تازه مهمونوم…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
محمد حسین شفیعی عمه جون بیا فصل ریحونه بابا اومده کنج ویرونه
02244ff2a8f09e63c2e6d5a697e647b2.mp3
7.75M
دل گرفتارم مست ابالفضله
دل گرفتارم مست ابالفضله کلید حاجت هام دست ابالفضله پر از غم و دردم دوام ابلفضله غم ندارم وقتی آقام ابالفضله کی داره تو دنیا وفای آقامو دست هاشو داده تا بگیره دست هامو حرمله ی نامرد به تیر چشم هاشو بست ولی هنوز میره یک ساقی بی دست ناله می زد ارباب کجایی ای یارم نوحه ی زینب بود وای علمدارم عمود آهن خورد یاور و دلدارم نوحه ی زینب بود وای علمدا
|⇦•سخت است وقتی روضه...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی
◾️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم سری باشد
حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی
در هالهای از گیسویی خاکستری باشد
دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید
موهای شانه کردهاش در معجری باشد
*موهای دخترت رو سوزوندن بابا!...*
ای کاش میشد بر تنش پیراهنی زیبا
یا لااقل پیراهنِ سالمتری باشد
سخت است هم شیرین زبان باشی و هم
فکرت
پیش عمویِ تشنهی آب آوری باشد
*بابا من خیلی منتظر موندم عمومنیومد...*
با آنهمه چشم انتظاری باورش سخت است
سهمت از آغوشِ پدر تنها سری باشد
*بابا دخترتو ببخش باهات حرف دارم... دردِ دل دارم *
شلّاق را گاهی تحمّل میکند شانه
امّا نه وقتی شانههایِ لاغری باشد
*همه جام درد میکنه بابا!... *
اما نه وقتی تازیانه دستِ دَه نامرد
دور و برِ گم گشتهیِ بییاوری باشد
*تنها بودم، بی کس بودم، دختر بچه بودم...*
خواهرتر از او کیست؟ او که، هرکه آب آورد..
چشمش به دنبال علی اصغری باشد
*داداشم علی اصغر تشنه بود، بهش آب ندادن...*
لالا لا یه کم دیگه دَوُوم بیار
یه کم دیگه دندون روی جیگر بذار
مشکُ یکی برده که بر میگرده زود
وقتی میرفت همش به فکر خیمه بود
وای از دل زینب که باید روز وشب انگار
در پیش چشمش روضه هایِ مادری باشد
بابا ! مرا با خود ببر ، میترسم آن بدمست
در فکر مهمانی و تشتِ دیگری باشد
باید بیایم با تو، در برگشت میترسم
در راه خار و سنگهایِ بدتری باشد
باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه
شاید برای او شبِ راحت تری باشد
*قطب راوندی نوشته در الخرائج والجرائح:" لمّا اتي بعليّ بن الحسين عليهما السّلام يزيد بن معاوية عليهما لعائن اللّه .."وقتی زین العابدین وخاندان پرپر امامحسین روآوردن اینارو داخل یه خرابه ای جا دادن كه دیواراش سست بود .
بعد میدونی چیکار کردن ؟ اهل بیت صدا زدن"فقال بَعضُهُم بَعض "بعضیشون به بعضی دیگه میگفتن: "إنَّما جُعِلنا فی هذا البیت لِیَقَعَ عَلَینا فَیَقتُلُهُم"اینامارو تو این خرابه جا دادن که این دیواراش رو سَرِ ما خراب بشه ...
بابامنگناهی نکرده بودم من فقط دلم برات تنگ شده بود، من فقط صدات کردم همین منکار بدی نکردم ، دخترای شام هرچی به من دشنام دادن بدی نکردم، هرکی اومدجلوی ما نون پرت کرد ما به روی خودموننیاوردیم، رو سرمون آتیش ریختن، سنگ زدن مارو، ما به روی خودمون نیاوردیم، ما گناهی نکردیم...
یه وقت بهانه بابا روگرفت، اون ملعونگفت چه خبره؟! گفتن یه دختر خردسال یاد باباش افتاده، گفت: کاری نداره سرِ باباشو براش ببرید، سربابارو آوردن مقابلش گذاشتن، پارچه ی طبق رو کنار زد... متحیر به این سر نگاه میکرد صدا زد: "هذا رأس مَن؟" این سرِ کیه؟گفتن: " هذا رَأسُ أبیك، فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةً لَه "سر رو آروم بلند کرد
نیمه شب چی برا این بچه آوُردن، دستاش کوچیکِ میلرزه، غذا نخورده، همش مواظبِ این سر از بین این دستا نیفته ..سر رو به سینه چسبانید" يا أبتاه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟مَن ذا الذي قطع وريدك؟ "بابا کی رگ های گردنت رو برید؟ "مَن ذا الذي أيتَمني عَلى صغر سنّي ؟"بابا چهکسی تو این بچگی منو یتیمکرد ؟ "يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟"بابا بعد از تو ما به چه کسی امید ببندیم ؟
تا سر باباش رو دید نگفت چی به سرمن اومده، نگفت منوکجاها بردن، نگفت حال منو ببین، نگفت من سه سالمه پهلومشکسته،گفت بابا چهکسی این کار رو با تو کرد؟! اون یزید ملعون رو رسواکرد...
دوسهجمله هم راجع به دیگرانگفت راجع به خودش نگفت،گفت :"یا أبتاه! مَن لِلنِّساء الحاسرات" این زنها چه کسی رودارن ؟!زنهای بی پناه... " يا أبتاهُ، منْ لِلْأَرامِلِ المسْبيّات"بعد گفت:" يا أبَتاهُ، مَنْ لِلْيتيمة حَتّي تَكْبُر؟"دختر یتیم اگه بخواد بزرگ بشه چی میشه؟ "ثمّ إنّها وضعت فمها على فمِهِ الشّريف" لبهارو به لبهای اباعبدالله الحسین گذاشت "فلمّا حَرّكوها , فَإذا بها قد فارَقت روحَها الدُنيا" یه وقت دیدن رقیه جان داده، ای حسین...
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
Meysam Motiee - Muharram 1401 Shab 3 - 1.mp3
7.62M
|⇦•سخت است وقتی روضه...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی
|⇦•پای درد و دل دخترت...
#نماهنگ و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم به نفس حاج امیر کرمانشاهی •✾
▪️▫️▪️▫️▪️▪️▫️
پای درد و دلِ دخترت بشین
با لبای پاره میخونم برات
لکنتم داره اذیت میکنه
روضه با اشاره میخونم برات
با سر اومدی به دیدنم ولی
هیچ کجا بابا نمیاد اینطوری
گریهٔ زیاد اَمونمو برید
نفسم بالا نمیاد اینطوری
اینطوری دست منو گره زدن
دستای عمه رو بستن اینطوری
سرتو نمیتونم بغل کنم
مچ دستمو شکستن اینطوری
بعد اون که رفتی بی خداحافظی
کار من سوز و گدازه اینطوری
نمیشه که خوب ببینمت بابا
با چِشی که نیمه بازه اینطوری
بعد اون شب که تو صحرا گم شدم
دیگه خم شد قامتِ من اینطوری
یکی در میون نزد سیلی بهم
ضربه زد به صورتِ من اینطوری
تو بگو کجای دنیا یه گُلو
میکَنَن از روی ساقه اینطوری
تو چه جوری افتادی از روی اسب
افتادم من از رو ناقه اینطوری
تو کوچه پس کوچه های شهرِ شام
چکمه روی بالم افتاد اینطوری
یکی دید رمق نمونده تو پاهام
بی ادب منو هُلم داد اینطوری
تا خجالتم بدن زنای شام
هی به من اشاره کردن اینطوری
جلوی چشم عمو میون راه
پیرهَنم رو پاره کردن اینطوری
وقتی توی تب می سوزم ای بابا
لرزه تو تنم میافته اینطوری
با ته نیزه یه جور منو زدن
سر و گردنم میافته اینطوری
کمرم شکسته از غصه بابا
ریخته شد رو سرم آوار اینطوری
میدونی که بدتر از اینا چیه
هو شدم میون بازار اینطوری
همه سنگ از روی پشت بوم زدن
نازِ دخترو خریدن اینطوری
موهایی که عمه بافته بود برام
زجر و حرمله کشیدن اینطوری
◾️▫️◾️▫️◾️▫️◾️▫️
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شبِ_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#ایام_صفر
#حاج_امیر_کرمانشاهی
enc_16594886683257872046240.mp3
4.09M
|⇦•پای درد و دل ....
#نماهنگ و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیه اجرا شده شبِ سوم محرم به نفس حاج امیر کرمانشاهی •