eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
234 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
Hamid Alimi - Ghadam Az Khane Biroon Neh (128).mp3
5.26M
Hamid Alimi - Ghadam Az Khane Biroon Neh (128).mp3
AUD-20220725-WA0034.mp3
2.99M
◾️ حضرت رقیه(س)◾ 📝 🎤 جواب👈🏻مددی رقیه به راهِ شامِ پُر بلا مددی رقیه شدی اسیرِ اشقیا مددی رقیه طفل سه ساله بیگناه مددی رقیه زِ شامیان دیدی جفا مددی رقیه)* دخترِ شاهِ سر جدا مددی رقیه به درد ما بده دوا مددی رقیه ما را رسان به کربلا مددی رقیه شفیعه ی روز جزا مددی رقیه به زخم تو نمک زدند مددی رقیه به تو چرا کتک زدند مددی رقیه تو را بجانِ اصغرت مددی رقیه تو را بجانِ اکبرت مددی رقیه قسم به رأسِ پدرت مددی رقیه ردم مکن زِ درگهت مددی رقیه نشسته ام رو سُفره ات مددی رقیه با دست خالی آمدم مددی رقیه من با چه حالی آمدم مددی رقیه سالی به سالی آمدم مددی رقیه درِ خونت‌من‌می مونم مددی رقیه فقط برا تو میخونم مددی رقیه بدون تو من میمیرم مددی رقیه قدر تورو من میدونم مددی رقیه من روی سُفرت مهمونم مددی رقیه مددی رقیه مددی رقیه مددی رقیه
زمین کربلا اینجاست زینب دیار پر بلا اینجاست زینب . تحمل می کنی ؟ گویم برایت فراق ما دو تا اینجاست زینب . صدایی آشنا آید به گوشم که مادر قبل ما اینجاست زینب . چه سرهایی شکسته بین این دشت مسیر انبیا اینجاست زینب . برای خواب پنجاه سال پیشت دم تعبیر ها اینجاست زینب . همان جایی که گفته ” امّ أیمن ” زمین نینوا ، اینجاست زینب . بزن بوسه تمام سینه ام را ضریح مصطفی اینجاست زینب . همان جایی که قرآن ها بیفتد به زیر دست و پا اینجاست زینب . ببین نرمیِ زیر حنجرم را فرود نیزه ها اینجاست زینب . ببین این مهره های محکمم را ذبیحاً بالقفا اینجاست زینب . تمام خاک این صحرا خریدم همه سرّ خدا اینجاست زینب . به مسلخ پا گذاریّ و ببینی غسیلاً بالدّماء اینجاست زینب . مبادا معجر از سر وا نمایی عدوی بی حیا اینجاست زینب . حنا از خون به گیسویت بگیری حجاب کبریا اینجاست زینب .
در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین !♬ جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین !♬ در س‍ؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم !♬ بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یا حسین !♬ بی نوا را جان زهرا مادرت از در مران !♬ مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یا حسین !♬  خادمم، عبدم، غلامم، نوکرم در مانده ام !♬ سروری کن لحظه ی در احتضارم یا حسین !♬ رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت !♬ من پناهی جز تو در محشر ندارم یا حسین !♬ سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور !♬ من یقین دارم که اندر قعر نارم یا حسین !♬ این لباس نوکری را ای شه از نوکر مگیر !♬ چون که یک عمری بود این افتخارم یا حسین !♬
مداحی محمود کریمی پرستوی سفیدم پر مزن مرو مادر —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– خبرِ عمو اومده ؛ نَرسیده آب عزیزم!!!||♫♬ پسرکِ تِشنه لبم ؛ لالایی بخواب عَزیزم…||♫♬ پرستویِ سفیدم… پر مَزن ، مرو مادر… دل از تو نَبریدم…||♫♬ دل مکن ، مَرو مادر… خماری چشمِ تو ؛ تیر به قلبِ رنجور میزنه… پسرکَم گریه نَکن||♫♬ دلم ، داره شور میزَنه…!!! عمو نیومد زِ سفر ؛ تا که بَرات آب بیاره||♫♬ خدا کریمه پِسرم… شاید که بارون بِباره…  بِخند تا که نبینم حالِ بیقَراری رو ؛ ببین بارونِ چشم از ابرِ نوبهاری رو||♫♬ پرستویِ سفیدم… پر مَزن ، مرو مادر…!!! دل از تو نَبریدم…||♫♬ دل مَکن ، مَرو مادر… سَرمو کنار میبرم برا خنکای لبه ؛ که نَریزه اشکِ چشام رویِ ترکای لبه||♫♬ به بابا میگم بِدونه ؛ اگه علی شیر نَداره…!!! این آخرین سَربازته ، درسته شَمشیر نداره!||♫♬ کی گفته غَمش آبه؟ از غمِ تو بی تابه… میدونم رویِ دستت ؛ تیر میاد و میخوابه||♫♬ اگه داری میری سَفر ؛ قُرآن بگیرم رو سرت!!! تو میری و پُشت سرت ؛ بارونِ اشکِ مادرت||♫♬ تو میری و خِیمه میشه ؛ برا هَمه مثِ قفس نِمیمونی… از غمِ تو میمونه تو سینه ، نَفس||♫♬ میونِ یه ِیمه داره ؛ مادری زَبون میگیره!! دلِ مادری که شِکست… دلِ آسِمون ، میگیره!||♫♬ یه مادری ، شیش ماهشوُ به رویِ سینَش میذاره!!! بارونه تو ابرِ چِشاش ؛ یا تو آسِمون ستاره…||♫♬ رُقیه شُده بیهوش ؛ تا بری به آغوشِش بابات گُفت که درآره ؛ گوشوارش رو از گوشِش…!!!||♫♬ —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– پرستوی سفیدم پر مزن مرو مادر محمود کریمی
قافله سالارِ من؛ کجایی ای دوای دردم؟ ●♪♫ پی تو هر کجا میگردم؛ تورو تو قتلگاه گم کردم… ●♪♫ ای بدن صد پاره؛ رو خاکِ داغِ این صحرایی… ●♪♫ چرا مقطع الاعضایی؟ ●♪♫ بگو کجا برم، تنهایی؟ ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫ چشت روشن! بزم حرامم بردن… ●♪♫ چشت روشن؛ تو ازدحامم بردن ●♪♫ وای من از عاشورا… زمین و آسمون غمگینه ●♪♫ یه خواهری داره می بینه؛ یکی میشینه روی سینه ●♪♫ وای من از عاشورا! باید بمیره از غم، دنیا ●♪♫ تو قتلگاه به پیشِ زهرا؛ دوازده ضربه میزد اعداء ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫ چشت روشن؛ روسریمو دزدیدن ●♪♫ ◼️◼️◼️ چشت روشن، به گریه هام خندیدن ●♪♫ داغِ تو روی سینم؛ که قلب مضطرم میسوزه ●♪♫ پاشو ببین حرم میسوزه؛ ببین که معجرم میسوزه ●♪♫ رفتی و دور از چشمت، به خیمه ها هجوم آوردن ●♪♫ همه چیو غنیمت بردن؛ رقیه ی تورو آزردن ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫ چشت روشن؛ ما رو اسیری بردن ●♪♫ چشت روشن؛ ما رو خرابه بردن ●♪♫ لشگر دشمن ای وای… به روی پیکرت میتازه ●♪♫ میان همه با نعلِ تازه؛ دیگه روشون به رومون بازه! ●♪♫ رفتی و موندم تنها؛ بگو چی کار کنم با این درد؟ ●♪♫ به حرمله می گفتم برگرد؛ نزن تو گوش من ای نامرد ●♪♫ امان از دل زینب… امان از دل زینب… ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── حسین شریفی قافله سالار من @majmaozakerine
سلام و درود و کسب اجازه از مالک و مدیران محترم این شعر رو او ل کار چاشنی کن ببخشید غیر از بیابان‌ها دگر جایی ندارم آن‌قدر سیلی خورده‌ام نایی ندارم باید بیایند و تو را اینجا ببینند آن‌ها که می‌گفتند بابایی ندارم در بین صحرا می‌کشیدم زجر و حالا می‌خواهم از جا پا شوم پایی ندارم با چشم دل روی تو را باید ببینم من تازگی چشمان بینایی ندارم این روزها گیسوی زیبایی نداری این روزها گیسوی زیبایی ندارم تنها یک امشب را شدی مهمانم اما شرمنده اسباب پذیرایی ندارم
در جلوه، نور حضرت زهرا رقیه است ریحانه ای از جنّت زهرا رقیه است لولاک گفته عالمی مخلوق زهراست در امتداد خلقت زهرا رقیه است چون ممتحنه قبل خلقت بوده او هم مُحرم، میان خلوت زهرا رقیه است حتماً شنیدی زینت مولاست زینب انگشتر بی قیمت زهرا رقیه است کوثر سه آیه، عمر این گل هم سه سال است تفسیر از چه؟! برکت زهرا رقیه است تسبیح و مهر کربلا داریم اما تسبیح و مُهر و تربت زهرا رقیه است ما را نترسان از حساب و از قیامت وقتی وزیر دولت زهرا رقیه است با سر به روضه آمدم دستم بگیرد چون علّت این دعوت زهرا رقیه است این سیب، نوبر بود و حالا لکّه دار است این میوهء پر زحمت زهرا رقیه است آنکس که بین راه، سیلی و لگد خورد شد صورتش چون صورت زهرا رقیه است افتاد تا از ناقه مادر را صدا کرد معلوم شد هم صحبت زهرا رقیه است از درد پهلو با پدر چیزی نگفته چون مطمئنم غیرت زهرا رقیه است
روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه سید مهدی میرداماد -(این آخرِ عمری دلم باور ندارد،) "السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ  اَمیرالمؤمنین..." این آخرِ عمری دلم باور ندارد هفت آسمان من یکی اَختر ندارد *اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟*   دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد *دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...*   ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد   من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت گریان آن لب تشنه که مادر ندارد * دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....*   گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی یعنی ربابی که علی اصغر ندارد   آخر که گفته خنده می‌باشد جوابِ اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته بردن کنار محمل خواهر ندارد *آی حسین.....*   گفتند از صد سرو در خاک آرمیده از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد   گفتند عمودی ابروانش را دریده این روضه را اصلاً دلم باور ندارد *مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"... مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما... موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین... موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید... اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین..... یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین.... @majmaozakerine
بی سر و پایی رسیده بر در میخانه ات سوخته بین گناهانش پر پروانه ات من کی ام بیچاره ات، آواره ات، دیوانه ات پس قبولم کن بیایم گوشهء ویرانه ات دختر زهرای مرضیه که زهرای منی هرچه هم بالا بیایم، باز بالای منی صد گره برکار خود انداختم، حل کن مرا عرض حاجت می کنم، شرح مطوّل کن مرا پشت هم در می زنم، خیلی معطّل کن مرا بر حسین فاطمه اصلا" محوّل کن مرا گفتمت باری تعالی، این جهالت نیست که پادشاه عالمی اصلا" سه سالت نیست که دائم از اشک دو چشمت حوض کوثر می کشم مست مستم که سبو پشت سبو سر می کشم تو سلیمانی و من مورم که لشکر می کشم با هو الهو باتو یا زینب، مکرر می کشم قبله جان منی، ای شرح مشروح سحر جان زهرا، جان زینب، آبرویم را بخر ضربه هایی فرصت یک بار آهت را گرفت پنجه ها مثل خسوفی روی ماهت را گرفت بشکند دستی که هر شب، سرپناهت را گرفت ای بسوزد زجر که سوی نگاهت را گرفت دست های کوچکت زخمی شده در سلسله کُشت ما را روضهء جاماندنت از قافله گفتی ای نیزه نشین؛ آیا تویی بابای من؟ خوب شد که آمدی در لیله الاسرای من خرد شد زیر هجوم نیزه داران پای من بر زمین خوردم، ولی تو سنگ خوردی جای من شمر با لحن بد خود بر همه می تاخت وای دختر شامی ترا هم دست می انداخت وای روضه ام را سخت و آسانش کنی، سوزانده اند آنکه می خواهی تو سامانش کنی، سوزانده اند رو نمانده تا که درمانش کنی، سوزانده اند مو نمانده تا پریشانش کنی، سوزانده اند آمدی پیشم ولی دیر آمدی، دیر آمدی آمدی حالا که زهرایت شده پیر آمدی