eitaa logo
برگزیده اشعار مداحی
232 دنبال‌کننده
91 عکس
102 ویدیو
19 فایل
با سلام خدمت همه ی عزیزان، با نظرات وپیشنهادات سازنده ی خود، حقیر را یاری فرمایید @MA1313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔷《السَّلَامُ عَلَى جُونِ بْنِ حُوَیِِِّ》🔷🔹 ✅در بین یاران امام حسین(علیه السلام)، نام یک غلام سیاه چهره ای به چشم می خورد، که به جهانیان ثابت کرد که معرفت حجّت خدا به صورت نیکو نیست بلکه به سیرت و طینت پاک است! او ابتدا غلام ابوذر غفاری بود که بعد از رحلت ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیرالمؤمنین(ع) و بعد از شهادت ایشان، به خدمت امام حسن(ع) و سپس در خدمت امام حسین(ع) در آمد و همراه آن حضرت(ع) از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد و در کربلا حضور یافت.(۱) جون اسلحه‌ شناس بود و در تعمیر و آماده‌سازی سلاح، مهارت بسیاری داشت. امام سجاد(ع) می‌فرماید : شبی که فردای آن، پدرم کشته شد، من در بستر بودم و عمه‌ام زینب(س) از من پرستاری می‌کرد و پدرم در خیمه اسلحه نشسته بود. 📋《یُعَالِجُ سَیْفَهُ وَ یُصْلِحُهُ》 ♦️جُون مشغول تعمیر و آماده‌سازی سلاح بود.(۲) هنگامی که جنگ، در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین(ع) آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت(ع) فرمود : 📋《اَنْتَ فِی اذْن مِنّی! فَاِنَّما تَبِعْتَنا طَلَباً لِلْعافِیَهِ فَلا تَبْتُلْ بِطَریقِنا》 ♦️تو از طرف من اجازه رفتن داری در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جَون خود را به قدم های مبارک امام حسین(ع) انداخت و بوسید و گفت : 📋《یَابْنَ رَسُولِ الله(ص)! اَنَا فِی الرَّخاءِ اَلْحَسُ قِصاعَکُمْ وَفِی الشِّدَّهِ اخْذُلُکُمْ؟ وَ اللهِ اِنَّ ریحِی لَمُنْتِنٌ وَ اِنَّ حَسَبی لَلَئیمٌ وَ اِنَّ لَوْنِی لاََسْوَدٌ فَتَنَفَّسْ عَلَیَّ بِالْجَنَّهِ لَیَطیبَ ریحِی وَ یَشْرُفَ حَسَبِی وَ یَبْیَضَّ لَوْنی لا وَ اللهِ لا اُفارِقُکُمْ حَتّى یَخْتَلِطَ هَذَا الدَّمُّ الاَْسْوَدُ مَعَ دِمائِکُمْ》 ♦️ای پسر رسول خدا(ص)! هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟ آقای من! بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله(ع)! لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من! از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.(۳) جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین(ع) نیز گریستند و اجازه دادند. با آنکه جون پیرمردی شده بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیّت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین(ع) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : 📋《اَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهَهُ، وطَیِّبْ ریحَهُ، وَاحْشُرْهُ مَعَ الاَْبْرارِ، وَعَرِّفْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مُحَمَّد(ص) وَ آلِ مُحَمَّد(ص)》 ♦️خدایا! رویش را سفید و بویش را خوش گردان و با نیکان محشور کن و با محمد(ص) و آل محمد(ص) آشنا ساز.(۴) از برکت دعای حضرت(ع) روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. علامه مجلسی(ره) روایتی را از امام باقر(ع) که به نقل از امام سجاد(ع) نقل میکند که : 📋《أَنَّ النَّاسَ كَانُوا يَحْضُرُونَ الْمَعْرَكَةَ وَ يَدْفِنُونَ الْقَتْلَى فَوَجَدُوا جَوْناً بَعْدَ عَشْرَةِ أَيَّامٍ يَفُوحُ مِنْهُ رَائِحَةُ الْمِسْكِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ》 ♦️هنگامى كه گروهى در ميدان جنگ آمدند تا اجساد شهيدان آل محمّد را دفن نمايند جسد اين غلام يعنى جون را بعد از ده روز در حالى يافتند كه بوى مشك از آن مي وزيد.(۵) نام او در زیارت ناحیه مقدسه این چنین آمده است : 📋《اَلسَّلَامُ عَلَی جَوْنٍ مَوْلَی أَبِی‌ذَرٍّ الْغِفَارِی(ره)》(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای اشک اول و نفَس آخرم حسین، ای سایه ی کرامت تو بر سرم حسین، من باورم شده که فدای تو می شوم، باور مکن که بگذرم از باورم حسین، دارد زبانه می کشد این روضه از دلم، گودال، تَلّ، عطش، دل زینب، حرم، حسین! 👤خدایار 📚منابع : ۱)رجال شیخ طوسی، ص۹۹ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴ ۳)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۰۸ ۴)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۳ ۵)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۴ ۶)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۴
🌷امام سجاد(علیه السلام) : ✍ هر کس در هیچ کاری به مردم امید نبندد و همه کارهای خود را به خدای عزوجل واگذارد، خداوند هر خواسته ای که او داسته باشد اجابت کند. 📚 کافی ، ج۲ ، ص۱۴۸ https://eitaa.com/joinchat/2694185328C48edbf6695
◾️ گوشه‌ای از حال و روز أسرای آل الله، از زبان یکی از شيعيان کوفی و درس‌هایی که در این حکایت جانسوز نهفته است... یکی از شيعيان کوفه چنین نقل می‌کند: من یک گناهی را مرتکب شدم که اگر بر من نبخشند، شک ندارم که از اهل آتش هستم و آن این است که: من در کوفه بودم و خبری از شهادت سیدالشهدا علیه السلام و اسارت اهل و عیالش نداشتم. همین‌که در بازار کوفه نشسته بودم، دیدم روز و شب گویی دارد تغییر می‌کند و از دیوارهای کوفه مثل خون تازه در حال چکیدن است و آسمان سیاه شده و جهت ها تغییر کرده است. و هر انسانی را که میدیدم گویا صورت و لباسش آغشته به خون است و مردم در حیرت و وحشت شدید به سر می‌برند. 🩸پس من در همین حال وحشتناک بودم که صدای تکبیر و تهلیل و صوت های بلندی، همه جا را فرا گرفت. بلند شدم تا ببینم چه َشده است گ؛ و إذاً بِرؤوسٍ مَرفوعةٍ على الرّماح، و نِساء على الجمال مِن غير غِطاء و لا وِطاء، ▪️که ناگهان دیدم سر هایی بر فراز نیزه هاست و زنانی بر روی شتران بی جهاز، بدون پوششی مناسب نشسته‌اند. ... و رؤوسُهنَّ مُنكّسةٌ حَياءً مِن النّاس ▪️و سرهایشان را از روی حیاء، پایین انداخته بودند. و بَينهنّ ولدٌ راكبٌ عَلَى جمَلٍ، و هوَ مقيّدٌ مِن تَحتِ بَطنِ النّاقة، و فَخِذاهُ يَشخبان دَماً، و هو مكشوفُ الرّأس عارٍ من الثّياب ▪️ بین این ها، جوانی را دیدم که دست و پایش را از زیر شکم شتر بسته بودند و از دو پایش خون می‌آمد و بر سرش عمامه‌ای نبود و لباس مناسبی بر تن نداشت. و بین آن کسانی که سر ها را حمل می‌کردند، صاحب آن نیزه‌ای که سر روی آن، از بقيه سر ها نورانی تر بود، اشعاری حماسی را می‌خواند و به خود افتخار می‌کرد. سپس آن ملعون ساکت شد و یکی از زنان کاروان به او گفت: وای بر تو! بگو من قاتل کسی هستم که جبرئیل گهواره‌اش را تکان می داد... وای بر تو! بگو من قاتل محمد مصطفایم. بگو من، علی مرتضی، فاطمه زهرا، حسن مجتبی، ائمه هدی، ملائکه زمین و آسمان و انبیا را کشتم. 🔹پس نزدیک یکی از آن زنان‌ شدم و از او پرسیدم:این سر ها و این اسیران چه کسانی هستند؟ پس آن زن فریادی بر آورد که گویی صاعقه بود و بند دلم پاره شد؛ آن زن گفت: آیا از خدا حیا نداری که به ما نظر می کنی؟! من با صورت زمین خوردم و از هوش رفتم. 🩸وقتی که به هوش آمدم و بلند شدم دیدم که آن ها از من فاصله گرفته‌اند. به صورت خودم لطمه زدنم و گفتم: به پرودگار کعبه من هلاک شدم. به دنبال آن ها دویدم و نزدیک آن زن خودم را رساندم و سرم را از روی حیا پایین انداختم و گریه می‌کردم و او هم مشغول گریه بود و من جرأت نداشتم باز سوالم را تکرار کنم. 🔹آن بانو توجهی به من کردند و فرمودند: ای مرد! چرا گریه می کنی؟ گفتم:بر شما و بر آنچه که بر سر شما آمده می گریم. ای سیّده من! به من خبر می‌دهید که شما کیستید؟ و این سر ها سر چه کسانی است؟ چرا که در هیبت و جلال کسی را همانند شما ندیدم و قلبم با دیدن شما دارد متلاشی می شود و اشکانم امانم را بریده است. اما شما را نمی‌شناسم که چه کسانی هستید؟ فنَكَسَت رأسَها حياءً منّي و قالت: أنا زينب بنت عليّ بن أبي طالب عليه السّلام، ▪️پس آن بانو سر‌ش را از روی حیا پایین انداخت و فرمود: من زینب دختر علی بن ابی طالب علیه‌السلام هستم. و این اسیران دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله و دختران امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام هستند. و این سر نورانی که جلوی همه سر هاست سر برادرم حسین است که خودش، اولادش، اولاد برادرش و اصحابش را در زمین کربلا ذبح کردند که این سر ها، سر آنهاست. و این جوانی که دست و پایش بسته شده، علی بن الحسین علیهما السلام، امام بعد از پدرش است. فلمّا سمعتُ كلامَها ضربتُ رأسي بِحَجَرٍ حتّى كسرتُه و مزّقتُ ثيابي و لَطمتُ وجهي ▪️تا این کلام را من شنیدم، با سنگی بر سرم زدم و سرم شکست وگریبان دریدم و بر صورتم لطمه زدم گفتم: ای سیده من! خدا کور کند چشمی را که از روی خیانت به شما نظر می‌کند. من از دوستان و شیعیان شما هستم و برایم سخت است آنچه که به شما رسیده است. پس چقدر غم و غصه ام برای شما طولانی می شود؟! ‌پس آن بانو فرمود: اگر از دوست داران ما هستی چرا به یاری ما نیامدی؟ گفتم: يا سيّدتي سوءُ حَظّي أَخّرَني عَن نُصرتِكم. 🔹ای سیده من! خوش گذرانی های بد من، مرا از یاری شما بازداشت... 📚 الدّمعة السّاكبة،ج۵ ص۴۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام 1️⃣یزید ملعون لعنه الله علیه ✅طبق منابع تاریخی، یزید در سال ۲۶ هجری قمری به دنیا آمد که پدر او «معاویه» فرزند ابوسفیان و مادرش «میسون بنت بجدل کلبی» می باشد. میسون پس از ازدواج با معاویه، نتوانست زندگی در دمشق را تحمل کند و پس از جدایی از معاویه به همراه یزید که بنابر احتمال تاریخی شیرخوار بوده، به صحرا بازگشت. پس بدین ترتیب یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند که مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین (در منطقه حمص شام) با پیشینیه مسیحیت، در زمان پیش از اسلام که بعد از اسلام نیز تمامی قبیله او مسلمان نشدند. افزون بر اخلاق ظاهری بادیه نشین و صحراگزینی در یزید همچون علاقه به شکار، اسب سواری، تربیت حیوانات و بازی با سگ و میمون، از تربیت خاصّ مسیحیان تأثیر پذیرفت و از این رو شراب خواری، رقص، غنا، سگ بازی و خوش گذرانی جزء طبیعت وجودی وی در آمد.  👤خلافت یزید : قاضى نعمان مى‌نويسد : روزى حضرت رسول اکرم(ص) به معاویه فرمود : 📋《أَىُّ يَوْمٍ لِأُمَّتِي مِنْكَ؟ وَ أَىُّ يَوْمِ سُوءٍ لِذُرِّيَّتِي مِنْكَ مِنْ جَرْوٍ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِكَ؟ يَتَّخِذُ آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ يَسْتَحِلُّ مِنْ حُرْمَتِي مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ‌!》 ♦️امّت من چه روز سختى از تو خواهند داشت؟ و خاندان من از فرزندى كه از صلب تو خارج مى‌شود، روز بدى را در پيش دارد! همان فرزندى كه آيات خدا را به استهزا مى‌گيرد و آن‌چه را كه خداوند از حريم من حرام كرده، وى حلال مى‌شمارد.(۱) در تاریخ خلفاء هیچ نامی از نام (یزید) شومتر و نفرت انگیزتر نیست. خلافت کوتاه او که فقط سه سال و نیم طول کشید که از نظر مسلمانان چیزی جز یک سلسله فجایع مستمر نبود. یک سال امام حسین(ع) را به شهادت رساند، یک سال مدینه را غارت کرد وسال بعد هم کعبه را به سنگ و آتش بست. هر یک از این سه واقعه می توانست یک خلیفه و یک خاندان را ننگین کند. کارنامه جنایات یزید بن معاویه در طی حکومت سه ساله ی خود: (از سال۶۱ تا ۶۴ هجری) ۱)خلق واقعه کربلا(سال۶۱ ه.قمری) ۲)خلق واقعه حره(سال۶۳ ه.قمری) ۳)تخریب کعبه(سال۶۴ ه.قمری) جریان از این قرار است که؛ پس از مرگ معاویه، یزید به حکومت رسید و او نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای پیشین، به انتصاب پدرش و به صورت موروثی حاکم شد. یزید در روز نخست، نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و به او دستور داد که از حسین بن علی(ع) و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن زبیر به زور بیعت بگیرد و هر کس نپذیرفت گردنش را بزند. امام حسین(ع) با شناختی که از یزید داشتند؛ فرمودند: 📋《هَيْهاتِ مِنَّا الذِلَّةُ..وَ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ اَلسَّلاَمُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ اَلْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيدَ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّي يَقُولُ : اَلْخِلاَفَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ سُفْيَانَ!》 ♦️ما تن به ذلت نمی دهیم، زمانی که امت اسلامی گرفتار زمامداری مثل یزید شود، باید با اسلام خداحافظی کرد، و همانند من با چنین فردی بیعت نمی کند. شنیدم از جدم رسول خدا(ص) که می فرمود : خلافت بر آل ابی سفیان حرام است.(۲) بعد از امتناع امام حسین(ع) از بیعت با یزید، واقعه کربلا رخ داد و امام حسین(ع) مظلومانه به شهادت رسید و واقعه کربلا موجب شد یزید به یکی از منفورترین شخصیت ‎ها نزد شیعیان تبدیل شود. شیعیان یزید را مستحق لعن دانسته و بیزاری جستن از او را از ضروریات مکتب خود می‌دانند. در منابع روایی شیعه، روایاتی از حضرت رسول اکرم(ص) و اهل بیت(ع) در لعن یزید و قاتلان امام حسین نقل شده است. در زیارت عاشورا عبارتی در لعن همه خلفای بنی‌امیه وجود دارد. افزون بر این، در نسخه مشهور زیارت عاشورا، با عبارتِ؛《اللهُمَّ الْعَنْ یزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللهِ بْنَ زِیادٍ...》به لعن یزید تصریح شده است. یزید پس از سه سال و هشت ماه حکومت، در سال ۶۴ قمری در ۳۸ سالگی به درک واصل شد. 💀علت مرگ یزید در تاریخ : ۱)گروهی سبب مرگ یزید را مستی بیش از حد ذکر کرده‌اند.(۳) ۲)برخی دیگر گفته‌اند که روزی در حالت مستی، میمون خود را بر الاغی وحشی سوار کرده بود و در پی‌ او می­‎تاخت تا اینکه از اسب فرو افتاد و مُرد.(۴) ۳)برخی نیز می‌گویند بر اثر بیماری ذات الجنب(عفونت ریه) مُرد.(۵) به هر ترتیب او را در دمشق دفن کردند و نقل شده است که وقتی عباسیان بر دمشق مسلط شدند، قبر وی را نبش کردند. ادامه مطالب :👇
💀نمونه هایی از روحیات پلید و خبیث یزید : 1⃣میمون باز و سگ باز: یزید به رسم بادیه نشینان به حیوانات خود لقب و کنیه می داد و بر آنها لباس ابریشم و حریر و زیبا و زربافت می پوشاند و بر صدر مجلس وبعضا در کنار خود بر روی منبر جای می داد. حتی با آنان بر سر سفره طعام می نشست. نقل است که او ؛ 📋《[کَانَ] يَلْعَبُ بِالْكِلَابِ [وَ الْقُرُودِ]》 ♦️او همواره با سگان و میمونها هم بازی می شد.(۲)(۳) یزید علاوه بر آن با بوزینگان نیز مانوس بود واو میمونی داشت که به او لقب «اباقیس» داده بود و او را در مسابقات اسب سواری شرکت می داد. اباقیس در یکی از این مسابقات از مرکب سقوط کرد و مُرد! یزید بسیار اندوهگین شد و دستور داد، همه سران مملکت را جمع کنند. یزید خود بوزینه اش را در طی مراسمی کفن و کفن کرد و بر آن نماز خواند، و مراسم ترحیمی برای آن حیوان گرفت!(۴) 2⃣زنا کار و هوس ران: یزید معشوقه ای به نام هند دختر عبدالله بن عامر که کنیه اش ام کلثوم بود، داشت که همواره با او در حال هوسرانی علنی بود، تا جایی که در اشعار یزید ذکر شده است : 📋《مَا إِنْ أُبَالِي بِمَا.. إِذَا اتَّكَأْتُ عَلَى الْأنمَاطِ فِي غُرَفٍ‌، بِدَيرِ مُرَّانَ عِنْدِي أُمِّ كُلْثُومٍ!》 ♦️من باكى ندارم زیرا كه من در «دير مرّان» در ميان غرفه‌ها بر بالشها تكيه زده‌ام و امّ كلثوم را در كنار خود دارم!(۵) عبدالله بن حنظله بعد از ديدارش با يزيد گفته: 📋《اِنَّهُ رَجُلٌ یَنْکِحُ الاُمُّهَاتِ وَ الْبَنَاتِ وَالاَخَوَاتِ》 ♦️او شخصي است كه در زناشويی حريم شرع را رعايت نمی كند و با مادران و دختران و خواهران زنا می کند.(۶) 3⃣شارب الخمر: يزيد از كودكی اهل شُرب خمر بود و در شهر مدينه و در ملاء عام شرابخواری مي كرد. او در مجالس علنی شراب می خورد و مست لايعقل، به ياوه گويی می پرداخت! او همواره به باده به دستان می گفت : 📋《إِسْقِنِي شَرْبَةً تَروِّي مُشَاشِي‌..》 ♦️اى ساقى! به من شرابى بنوشان كه جان مرا سيراب كند!(۷) عبدالله بن حنظله بعد از ديدارش با يزيد می گوید: 📋《قَدِمْنَا مِنْ عِنْدِ رَجُلٍ لَيْسَ لَهُ دِينٌ، يَشْرِبُ الْخَمْرَ》 ♦️ما از نزد مردى آمديم كه دين ندارد، او شراب مى‌ نوشد.(۸) يزيد به هنگامى كه مى‌خواست شراب بنوشد چنين مى‌سرود : 📋《وَ إِنْ حَرُمَتْ يَوْماً عَلَى‌ دِينِ أَحْمَدَ فَخُذْهَا عَلَى‌ دِينِ الْمَسِيحِ بْنِ مَرْيَمَ‌》 ♦️اگر نوشيدن شراب در دين اسلام حرام است؛ آن را مطابق دين مسيح بنوش!(۹) 4⃣تارک الصلاه: ابن حنظله نیز می گوید: 📋《یَزِیدُ رَجُلٌ یَدَعُ الصَّلَاةَ..》 ♦️یزید نماز را رها کرده بود.(۱۰) نقل شده است كه روزي يزيد مجلس بزم و شرابي مهيا ساخت كه صداي اذان به گوشش رسيد، به او گفتند وقت نماز است، يزيد پاسخ داد اين مجلس شراب بهتر از نماز است و من جريان بهشت را به ته پياله‌ها خريده‌ام. 5⃣مطربی و اهل غناء و شاعر اشعار کفرآمیز: مسعودي می گوید: در دوران حكومت كوتاه وى، حتّى در محيط مقدّسى همچون مكّه و مدينه جمعى به نوازندگى و استعمال آلات لهو و لعب مى‌پرداختند و يزيد خود اهل طرب و موسیقی و خنیاگری و عياشی بود که همواره زنان و کنیزان زیبا روی کاخ، در حال رقص و آواز در کنار یزید دیده می شدند.(۱۱) نقل است که؛ 📋《يَضْرِبُ بِالطَّنَابِيرِ وَ يُعْزَفُ عِنْدَهُ الْقِيَانُ》 ♦️او طنبور مى‌نواخت و نوازندگان در نزد وى به لهو و لعب مشغول بودند.(۱۲) حتی اشعاری در انکار مقام نبوت و وحی از خود و دیگران می سرود: 📋《لَعِبَت هَاشِمُ بِالمُلكِ فَلَا، خَبَرُ جَاءَ وَ لَاوَحيٌ نَزَلَ!》 ♦️بنی هاشم با حكومت بازى کردند وگرنه، نه خبرى آمده بود و نه وحى ای نازل‌ شده بود.(۱۳) 6⃣قمار باز: یزید با ندیمان خود همواره در حال قمار بود. امام حسین(ع) دلیل عدم بیعتش را با یزید اینگونه می فرماید : 📋《..غُلَامٌ مِنَ الْغِلْمَانِ، يَشْرِبُ الشَّرَابَ، وَ يَلْعَبُ بِالْكِعَابِ‌》 ♦️پسرک جوانی که شراب می خورد و قمار بازى مى‌كند(۱۴) 《أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى القَومِ الظَّالِمِینَ》 📚منابع: ۱)المناقب و المثالب قاضی نعمان، ص۷۱ ۲)مثیرالاحزان ابن نمای حلی، ص۲۵ ۳)الثقات ابن حبان، ص۱۶۲ ۴)انساب الأشراف بلاذری، ج۵، ص۲۸۷ ۵)تاریخ مدینة دمشق ابن عساکر ج۶۵، ص۳۹۷ ۶)البداية و النهاية ابن کثیر، ج۸، ص۲۳۹ ۷_۱۰_۱۲_۱۴_۱۶)الكامل فی التاریخ ابن اثير، ج۴، ص۱۰۳ ۸)البداية و النهاية ابن کثیر، ج۸، ص۲۳۹ ۹_۱۱_۱۳_۱۵)مروج الذهب مسعودی، ج۳، صص۶۸_۶۶ ۱۷)البداية و النهاية ابن کثیر، ج۸، ص۲۴۶ ۱۸)الاحتجاج طبرسى، ج۲، ص۹۲
_العابدین علیه السلام ▪️واویلا،روح عبادت کشته شد، قلب همه به درد و غم آغشته شد ▪️بر مصحف غمهای زین العابدین ▪️ ،مرثیه ی کرببلا نوشته شد ▪️دیدم خودم در وادی بلا ▪️،شد سر جدا عزیز مصطفی ▪️در قتلگاه میزد چو دست و پا، ▪️آمد صدای خیر النساء 🔰بُنیَّ قتیل خنجر یا حسین، 🔰بُنیَّ صد پاره پیکر یا حسین 🔰بُنیَّ غریب مادر یا حسین 🔰بُنیَّ غریب مادر یا حسین... ▪️در خیمه،بودم که محشر شد به پا، ▪️تیره شد آسمان ِ دشت کربلا ▪️ناگه شنیدم عمه ام ناله زنان ▪️،میگفت خدا سرِ ِ حسینم شد جدا ▪️رأسُ الحسین به روی نیزه ها ▪️،شد موقع ِ غارت خیمه ها ▪️آتش گرفت دامن ِ بچه ها ▪️،آمد صدای خیر النساء 🔰بُنیَّ قتیل خنجر یا حسین 🔰بُنیَّ صد پاره پیکر یا حسین 🔰بُنیَّ غریب مادر یا حسین 🔰بُنیَّ غریب مادر یا حسین.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ https://eitaa.com/joinchat/2694185328C48edbf6695
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡🟡 سلام علیکم صبح ههمه ی عاشقان اباعبدالله بخیر 🌟 🍃🌹 ضمن عرض خیر مقدم به عزیزانی که امروز به جمع ما پیوستن مقدمتان گل باران 🌺🌺🌸🌸🌹🌹🌷🌷💐💐🌼🌼🌻🌻☘☘ افتخار ما همراهی سبز شما عزیزان است ☘🌿
▪️نوحه مصائب شهر شام مردمِ شام این امام عالمین است نور سرمد سبط احمد این حسین است وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... این سَرِ بر روی نیزه شاه دین است نور چشمانِ امیرُالمؤمنین است وامصیبت‌ وامصیبت وامصیبت... لُطفتان بود شامِلَش ای قوم کافر سنگ کینه شد پذیرایی از این سر وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... نانَجیبانِ همه عالَم شمایید خنده کم بر گریه عترت نمایید وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... زین مصائب شد روان اشک از دو دیده رقص و آواز پای سرهای بریده وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت... دستِ ما را ای حرامی ها نَبَندید مادرش اینجا بُوَد کمتر بخندید وامصیبت ‌وامصیبت وامصیبت...