eitaa logo
🇮🇷🇮🇷آتش به اختیار 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
122 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.9هزار ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 ⬅️شنبه و سه شنبه با حکمتها و شرح حکمتها↗️ ⬅️یکشنبه و چهارشنبه با خطبه ها و شرح خطبه ها↗️ ⬅️دوشنبه و چهارشنبه نیز نامه ها و شرح نامه ها↗️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ان شاالله ثواب برکات نشر معارف اهل‌بیت علیهم السلام و کلام مولای متقیان را تقدیم به محضر چهارده معصوم سلام الله علیها میکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚 البلاغه_نامه۴۱_به يكي از كارگزارانش /فراز۱ 🍂 پس از ياد خدا و درود! همانا من تو را در امانت خود شركت دادم، و همراز خود گرفتم، و هيچ يك از افراد خاندانم براي ياري و مددكاري، و امانت داري، چون تو مورد اعتمادم نبود، آن هنگام كه ديدي روزگار بر پسر عمويت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گرديده و امت اختيار از دست داده، و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختي، و همراه با ديگراني كه از او جدا شدند فاصله گرفتي، تو هماهنگ با ديگران دست از ياريش كشيدي، و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردي، نه پسر عمويت را ياري كردي، و نه امانتها را رساندي. گويا تو در راه خدا جهاد نكردي! و برهان روشني از پروردگارت نداري، و گويا براي تجاوز به دنياي اين مردم نيرنگ مي زدي، و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبي! و غنائم و ثروتهاي آنان را در اختيار گيري، پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتي شتابان حمله ور شدي، و با تمام توان، اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنه اي كه گوسفند زخمي يا استخوان شكسته اي را مي ربايد، به يغما بردي، و آنها را به سوي حجاز با خاطري آسوده، روانه كردي، بي آنكه در اين كار احساس گناهي داشته باشي⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۱)بخش اول🔹 ...امام(عليه السلام) در پنج جمله نخستين، وضع زمان را براى او ترسيم مى کند: سخت شدن شرايط محيط، جسور شدن دشمن در جنگ، بى اعتبارى امانت در ميان مردم، تعدى کردن امت از احکام الهى و بى پناه شدن. سپس امام(عليه السلام) با چند جمله، مخالفت پسر عمويش را با خود از چند زاويه بررسى مى کند: پشت کردن به او، هم صدا شدن با مخالفان، دست کشيدن از يارى، همراهى با بى طرفان و خيانت کردن در بيت المال با خائنان. به اين ترتيب تمام اوصاف او را با اين تعبيرات گويا و پرمعنا مجسم ساخته و خلاصه اش همان است که در دو جمله آخر با فاء تفريع بيان فرموده است: دست برداشتن از يارى و خيانت در امانت. آن گاه امام(عليه السلام) از زاويه ديگرى به اعمال او نگاه مى کند و براى برانگيختن وجدان مذهبى او اين جمله ها را بيان مى دارد و مى فرمايد: «گويا تو جهاد خود را به خاطر خدا انجام ندادى و گويا حجت و بينه اى از سوى پروردگارت نداشتى و گويا تو با اين امت براى غصب دنيايشان حيله و نيرنگ به کار مى بردى و مقصودت اين بود که آنها را بفريبى و غنايمشان را در اختيار بگيرى»; (وَکَأَنَّکَ لَمْ تَکُنِ اللهَ تُرِيدُ بِجِهَادِکَ، وَکَأَنَّکَ لَمْ تَکُنْ عَلَى بَيِّنَة مِنْ رَبِّکَ، وَکَأَنَّکَ إِنَّمَا کُنْتَ تَکِيدُ هَذِهِ الاُْمَّةَ عَنْ دُنْيَاهُمْ، وَتَنْوِي غِرَّتَهُمْ عَنْ فَيْئِهِمْ). امام(عليه السلام) در اين سه جمله، نخست در خلوص نيّت او در امر جهاد ترديد مى کند و سپس در اينکه اعمالش مستند به دليل باشد ابراز ترديد مى فرمايد و سرانجام عمل او را شبيه کسى مى شمرد که با ظاهر سازى و عوام فريبى مى خواهد حقوق مردم را که خدا در بيت المال قرار داده بربايد. شايد اين فرماندار (هر کس که باشد) با شنيدن اين جمله ها تکانى بخورد و به راه آيد و اموال بيت المال را به جاى خود باز گرداند. سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «(و آن نيات آلوده سبب شد که) آن زمان که امکان تشديد خيانت نسبت به امت را پيدا کردى به سرعت حمله کردى و با عجله بر بيت المال پريدى و آنچه در قدرت داشتى از اموالشان را که براى زنان بيوه و يتيمان آنها نگهدارى مى شد ربودى; همانند گرگ چالاکى که بزغاله مجروح و استخوان شکسته اى را بربايد، آن گاه آن را با خاطرى آسوده به سوى حجاز حمل نمودى بى آنکه در اين کار احساس گناه کنى. دشمنت بى پدر باد گويا ميراث پدر و مادرت را براى خانواده ات مى بردى»; (فَلَمَّا أَمْکَنَتْکَ الشِّدَّةُ  فِي خِيَانَةِ الاُْمَّةِ أَسْرَعْتَ الْکَرَّةَ، وَعَاجَلْتَ الْوَثْبَةَ، وَاخْتَطَفْتَ مَا قَدَرْتَ عَلَيْهِ مِنْ أَمْوَالِهِمُ الْمَصُونَةِ لاَِرَامِلِهِمْ وَ أَيْتَامِهِمُ اخْتِطَافَ الذِّئْبِ الاَْزَلِّ دَامِيَةَ الْمِعْزَى الْکَسِيرَةَ، فَحَمَلْتَهُ إِلَى الْحِجَازِ رَحِيبَ الصَّدْرِ بِحَمْلِهِ غَيْرَ مُتَأَثِّم مِنْ أَخْذِهِ، کَأَنَّکَ لاَ أَبَا لِغَيْرِکَ حَدَرْتَ إِلَى أَهْلِکَ تُرَاثَکَ مِنْ أَبِيکَ وَأُمِّکَ). تعبيرات امام(عليه السلام) بسيار گويا و تشبيه آن حضرت در اين زمينه فوق العاده کوبنده و پر معناست و براى بيان چنين مقصدى جمله هايى از اين بهتر تصور نمى شود. تعبير به «أَسْرَعْتَ الْکَرَّةَ; به سرعت حمله نمودى» و «عَاجَلْتَ الْوَثْبَةَ; با شتاب بر آن پريدى» و تعبير به «اخْتَطَفْتَ; آنها را ربودى» و تشبيه به گرگ چالاکى که بزغاله مجروح استخوان شکسته اى را بربايد و تعبير به «تُرَاثَکَ مِنْ أَبِيکَ وَأُمِّکَ; اموال بيت المال را همچون ميراث پدر و مادر شمردى» همه و همه گوياى زشتى فوق العاده اعمال اوست. جمله «لاَ أَبَا لِغَيْرِکَ; دشمنت بى پدر باد» نوعى احترام است به آن فرماندار، زيرا در آنجا که مى خواهند تحقير کنند مى گويند: «لا أباً لَکَ» (بى پدر شوى) بنابراين امام(عليه السلام) در عين سرزنش شديد احترام او را نيز به مقدار لازم حفظ مى کند. تعبير به «تُرَاثَکَ مِنْ أَبِيکَ وَأُمِّکَ» تعبير زيبايى است که در اين گونه موارد به کار مى رود و کسى که بى محابا روى مالى افتاده و از آن بهره مى گيرد، گفته مى شود: مثل اينکه ميراث پدر و مادر را به چنگ آوردى. امام(عليه السلام) در پايان اين بخش از نامه خود به صورت اظهار تعجب مى فرمايد: «سبحان الله آيا به معاد ايمان ندارى و از بررسى دقيق حساب روز قيامت نمى ترسى»; (فَسُبْحَانَ اللهِ! أَ مَا تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ؟ أَوَمَا تَخَافُ نِقَاشَ الْحِسَابِ!). اشاره به اينکه کسى که ايمان به قيامت دارد و معتقد به اين آيه است: (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا يَرَهُ)(22) نبايد اين گونه در اموال بيت المال تصرف کند. اين عمل با آن ايمان سازگار نيست; يا ايمان ضعيف است يا قيامت به فراموشى سپرده شده است... ادامه دارد...
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۱)بخش اول🔹 🔺توبیخ خیانتکاران در ببت المال🔺 امام(عليه السلام) سپس در ادامه سرزنش ها و اعتراضات شديد، به مخاطب خود مى فرمايد: «اى کسى که در گذشته نزد ما از خردمندان به شمار مى آمدى چگونه آب و غذايى را گوارا مى نوشى و مى خورى در حالى که مى دانى حرام مى خورى و حرام مى نوشى و چگونه با اموال يتيمان و مساکين و مؤمنان و مجاهدانى که خداوند اين اموال را به آنها اختصاص داده و بوسيله آنان بلاد اسلام را حفظ کرده، کنيزانى را مى خرى و زنانى را به همسرى در مى آورى (نمى دانى آميزش با آن کنيزان حرام و نکاح با آن زنان نارواست)»; (أَيُّهَا الْمَعْدُودُ ـ کَانَ ـ عِنْدَنَا مِنْ أُولِي الاَْلْبَابِ، کَيْفَ تُسِيغُ(23) شَرَاباً وَ طَعَاماً وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّکَ تَأْکُلُ حَرَاماً، وَ تَشْرَبُ حَرَاماً، وَتَبْتَاعُ الاِْمَاءَ وَتَنْکِحُ النِّسَاءَ مِنْ أَمْوَالِ الْيَتَامَى وَالْمَسَاکِينِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُجَاهِدِينَ الَّذِينَ أَفَاءَ(24) اللهُ عَلَيْهِمْ هَذِهِ الاَْمْوَالَ، وَأَحْرَزَ بِهِمْ هَذِهِ الْبِلاَدَ!). تعبير به «کانَ» که ناظر به زمان گذشته است اشاره به اين است که ما تو را قبلاً جزء خردمندان مى دانستيم ولى با اين اعمالت که از خود نشان داده اى اکنون در زمره آنان نيستى. جمله «کَيْفَ تُسِيغُ...» اشاره به اين است که تمام زندگى تو آميخته با حرام شده و آب و غذايى که از اموال غصب شده بيت المال به دست مى آورى، نوشيدن و خوردنش بر تو حرام است و همسرانى که از کنيزان با پول حرام خريدارى مى کنى و مهريّه حرامى که براى زنان آزاد قايل مى شوى سبب مى شود زندگى خانوادگى تو نيز آلوده به حرام گردد. جمله «مِنْ أَمْوَالِ الْيَتَامَى وَالْمَسَاکِينِ...» اشاره به اين است که اگر اين اموال مال افراد ثروتمندى بود غصب آنها کمتر قبح و زشتى داشت; ولى غصب اموالى که متعلّق به دو گروه يتيمان و محرومان و مجاهدان و مدافعان اسلام است بسيار قبيح تر و زشت تر است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۱بخش دوم)🔹 🔺اگر فرزندانم چنين مى کردند آنها را نمى بخشيدم: 🔹سپس امام(عليه السلام) پس از اين سرزنش طولانى چنين نتيجه گرفته و مى فرمايد: «اکنون از خدا بترس و اموال اين گروه (محرومان و مجاهدان) را به آنها بازگردان»; (فَاتَّقِ اللهَ وَارْدُدْ إِلَى هَؤُلاَءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ). آن گاه او را شديداً تهديد مى کند و مى فرمايد: «و اگر به اين دستورى که دادم عمل نکنى و خداوند مرا بر تو مسلّط کند کارى مى کنم که عذرم در پيشگاه خدا درباره تو پذيرفته باشد و با اين شمشيرم که هيچ کس را با آن نزدم مگر اينکه داخل دوزخ شد ضربه اى بر تو وارد مى کنم»; (فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْکَنَنِي اللهُ مِنْکَ لاَُعْذِرَنَّ(1) إِلَى اللهِ فِيکَ، وَلاََضْرِبَنَّکَ بِسَيْفِي الَّذِي مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلاَّ دَخَلَ النَّارَ!). اشاره به اينکه من جز در راه خدا و در برابر دشمنان او شمشير نمى کشم و هر کس را که تاکنون با اين شمشير از پاى در آورده ام، سرازير جهنم شده است و به گفته شاعر: قضا ز قهر خدا چون که گشت آبستن *** به يک شکم دو پسر زاد ذوالفقار و سقر در اينجا سؤالى پيش مى آيد و آن اينکه چرا کسى که از بيت المال چيزى را ربوده مستحق اعدام باشد در حالى که در حدود اسلامى حداکثر اجراى حدّ سرقت بر وى است. تازه حدّ سرقت هم در اينجا بعيد به نظر مى رسد، چون شرط آن سرقت از حرز; يعنى جايى است که قفل و بند داشته باشد اگر قفل و بندش را بشکنند و چيزى از آن را به سرقت ببرند حدّ سرقت جارى مى شود و مى دانيم بيت المال در اختيار اين فرماندار بوده نه آنکه در حرز باشد. در پاسخ اين سؤال ممکن است گفته شود: اوّلا: اين سرقت توأم با انکار حرمت آن بوده و وى آن مال را بر خود حلال مى دانسته و اين نوعى انکار ضرورى دين است. ثانياً: امام(عليه السلام) مى فرمايد: اگر دستور مرا نسبت به بازگرداندن اين اموال به بيت المال عمل نکنى و در برابر من مقاومت نمايى در واقع قيام بر ضد امامت کرده اى و مى دانيم قيام بر ضد امام مجوز قتل است. آن گاه امام(عليه السلام) براى تأکيد بيشتر و جدى بودن اين تهديد مى افزايد: «به خدا سوگند اگر حسن و حسين (فرزندان عزيزم)، کارى همچون کار تو کرده بودند هيچ گونه با آنها مدارا نمى کردم و اراده مرا (در دفاع از حق بيت المال) تغيير نمى دادند تا زمانى که حق را از آنها بستانم و باطلى را که از ستم هاى آنها بهوجود آمده از ميان بردارم»; (وَ وَاللهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ فَعَلاَ مِثْلَ الَّذِي فَعَلْتَ، مَا کَانَتْ لَهُمَا عِنْدِي هَوَادَةٌ(2)، وَلاَ ظَفِرَا مِنِّي بِإِرَادَة، حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا، وَ أُزِيحَ(3) الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا). بديهى است که هرگز منظور امام(عليه السلام) اين نيست که امکان دارد امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) دست به غصب اموال بيت المال بزنند، بلکه منظور بيان مبالغه در مطلب است که هيچ کس در برابر تخلّف از حق و عدالت مصونيت ندارد. به بيان ديگر قضيّه شرطيّه که از واژه «لو» و مانند آن استفاده مى شود به معناى احتمال وقوع شرط نيست، زيرا اين تعبيرات حتى در امورى که محال است براى بيان تأکيد مطلب گفته مى شود همان گونه که در آيه شريفه «(قُلْ إِنْ کانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدينَ); بگو: اگر براى خدا فرزندى بود، من نخستين پرستش کننده او بودم»(4) اين تعبير تأکيدى است بر نفى گفته نابخردانِ اهل کتاب که براى خداوند فرزندى قايل بودند. امام(عليه السلام)، در اين سخن خود روشن مى سازد که هرگز مسائل عاطفى نمى تواند حاکم بر احکام الهى باشد و روابط بر ضوابط پيشى نمى گيرد همان گونه که قرآن مجيد در مسأله اجراى حد مى فرمايد: «(وَلا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللهِ); و نبايد  رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از (اجراى) حکم الهى مانع شود»(5) و در مورد اجراى حق مى فرمايد: «(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَلَوْ عَلى أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَالاَْقْرَبينَ إِنْ يَکُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقيراً فَاللهُ أَوْلى بِهِما); اى کسانى که ايمان آورده ايد! همواره و هميشه قيام به عدالت کنيد. براى خدا گواهى دهيد، حتى اگر چه به زيان شما، يا پدر و مادر يا نزديکانتان بوده باشد. (چرا که) اگر او (کسى که گواهى شما به زيان اوست) غنى يا فقير باشد خداوند سزاوارتر است که از آنان حمايت کند (و لزومى ندارد براى رعايت آنها حق را رها کنيد)».(6) ...