eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
348 دنبال‌کننده
50.6هزار عکس
33هزار ویدیو
211 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕رمان 🔻قسمت هجدهم ▫️اما همین خبر و یادآوری آن شب برای عصبی‌تر کردن عامر کافی بود که سینه در سینۀ ابوزینب نعره کشید: «انقدر ایرانی ایرانی نکنید! از کجا معلوم همون ایرانی آمال رو اذیت نکرده باشه و حالا این دختر از ترس آبروش جرأت نمی‌کنه حرفی بزنه!» ▪از زشتی آنچه از زبان عامر می‌شنیدم گُر گرفتم، نورالهدی قدمی به سمت عامر رفت تا پاسخ بی‌حیایی‌اش را بدهد و ابوزینب به هیچ‌کدام‌ از ما فرصت عکس‌العمل نداد که کشیدۀ محکمی در صورت عامر کوبید و مردانه فریاد کشید: «خفه شو!» ▫تنم تب کرده بود، پیشانی‌ام از عرق پوشیده و دیگر توانی برای ایستادن نداشتم که قامتم از زانو شکست، بی‌رمق روی زمین چمباته زدم و به‌خدا دلم می‌خواست زمین من را ببلعد. ▪آن شب، بعد از رفتن آن داعشی هیچ‌کس جز خدا بین ما نبود و خدا خود شاهد نجابت چشمان و حیای کلامش بود که حتی در ماشین یکبار نگاهم نکرد و جز چند سوال ضروری، کلامی با من حرف نزد تا مرا به آغوش نورالهدی سپرد و رفت. ▫تازه گمشدۀ این چند روزم را پیدا کرده و دلم می‌خواست بیشتر از او بشنوم و حالا عامر کاری کرده بود که حتی خجالت می‌کشیدم سرم را بالا بگیرم. ▪️جای سیلی روی صورت عامر بود و انگار این کشیده، داغ دل ابوزینب را خنک نکرده بود که کلماتش از خشم تک به تک آتش می‌گرفت: «اون پسر رفیق منه! یک ساله با هم تو یه سنگر می‌جنگیم و مثل برادرم بهش اعتماد دارم. تو خجالت نمی‌کشی؟» ▪عامر دیگر جرأت نمی‌کرد کلامی بگوید که فقط خیره نگاهش می‌کرد و آنچه من ندیده بودم، ابوزینب دیده و تازه امروز رازش را فهمیده بود که شور شیدایی آن جوان به جانش افتاد و صدایش همچنان از ناراحتی می‌لرزید: «کاری که اون شب مهدی کرده، دل و جیگری می‌خواد که هرکسی نداره! پس دهنت رو ببند!» ▫از نیمرخ عامر می‌دیدم صورتش از غیظ و غضب کبود شده و کشیده‌ای که در دستان من مانده بود، از ابوزینب خورده و دیگر حرفی برای گفتن نداشت که از خانه بیرون رفت و در را پشت سرش طوری به هم کوبید که تنم لرزید و اشکی که پشت شیشه چشمم بند آمده بود، بی‌صدا چکید. ▪نورالهدی می‌فهمید چه حالی دارم؛ کنارم روی مبل نشست و دستان مهربانش را دور شانه‌ام کشید تا دلم به خواهری‌اش خوش باشد و ابوزینب برای دلداری‌ام نمی‌دانست چه کند که به جاده خاکی زد: «خطوط تلفن هنوز تو فلوجه قطعه، نمی‌تونیم با پدر و مادرت تماس بگیریم اما هروقت آماده شدی، خودم می‌برمت!» ▫می‌دانستم به هوای دوری و بی‌خبری از من، دلی برایشان باقی نمانده و در این چند روز کابوس کشته شدن من هزار بار آن‌ها را کشته است که تمام توانم را جمع کردم و یک جمله گفتم: «الان بریم.» ▪نورالهدی دلش می‌خواست همراهم تا فلوجه بیاید اما دخترانش یکی سه ساله و دیگری شیرخواره بود و نمی‌شد تنهایشان بگذارد‌ که مرتب سفارش حال و روزم را به همسرش می‌کرد. ▫️به خوبی می‌دانست در فلوجه کارد به استخوان مردم رسیده است؛ هر چه می‌توانست از نان و برنج و گوشت و روغن و حبوبات همراهم کرد و به جای من، او از اینهمه مهربانی شرمنده بود که زیر لب زمزمه کرد: «تا شهر برگرده به وضعیت عادی شاید اینا به کارتون بیاد.» ▪️آغوشش شبیه خواهری که هرگز نداشتم گرم و امن بود و باید از حضورش دل می‌کندم که سرانجام روی او و دخترانش را بوسیدم و از خانه خارج شدم. ▫️با دلی که از زخم زبان عامر آتش گرفته بود، از پله‌ها پایین می‌آمدم و هنوز از پیچ پله رد نشده بودم که ابوزینب صدا رساند: «در ماشین بازه، سوار شو تا من بیام.» ▪در خانه را باز کردم و همین که ماشین ابوزینب را دیدم، پرندۀ خیالم از قفس پرید که چند شب پیش درست مقابل در همین خانه از ماشینش پیاده شده و همینجا آخرین بار او را دیده و حالا نمی‌فهمیدم در دلم چه خبر شده است. ▫شاید صورتش را به درستی ندیده و تنها ساعتی کنار او بودم و در همان زمان کوتاه، جسارت و شجاعت و فداکاری‌اش کاری با قلبم کرده بود که حتی لحظه‌ای فکرش فراموشم نمی‌شد. ▪نگاهم به خم خیابان بود؛ جایی که ماشینش پیچید و آخرین بار نیمرخ صورتش را دیدم و بی‌آنکه بخواهم آرزویی به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت در و دیوار جانم را به هم کوبید؛ دلم می‌خواست تنها یکبار دیگر او را ببینم و بنا بود حتی شیرینی آرزوی دیدارش زهرِ جانم شود که صدای عامر در گوشم شکست: «چرا نمی‌فهمی داری دیوونم می‌کنی؟» ▫به سمتش چرخیدم؛ کنار کوچه منتظر من ایستاده بود و می‌خواست تا ابوزینب نیامده کاری کند که با میخ نگاه خیره‌اش به چشمانم فرو رفت و بی‌پرده پرسید: «چی‌کار کنم که راضی بشی با من بیای؟» ▪هنوز از نیشی که در خانه زده بود، تا مغز استخوانم می‌سوخت که با تنفر نگاهش کردم و با یک جمله انتقام گرفتم: «اگه تا دیروز هیچ احساسی بهت نداشتم، از امروز ازت بدم میاد!»... 📖 ادامه دارد... ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 مانده تا شهادت آقا امام حسن عسکری (ع) و آغاز امامت و ولایت ، ، ( عج ا...تعالی فرجه الشریف ) 💥 مانده تا تولد ، ، ، حضرت ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و فرزند گرامی شان رئیس مذهب جعفری ، آقا امام ( ع ) ➯@Bshmk33@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜رسول خدا در آینه قرآن : 🍂محبت و دلسوزی شدید پیامبر : 🔸فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَي آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً (کهف/۶) ⚡️ترجمه : گوئى تو مى خواهى خويشتن را از شدت اندوه، هلاك كنى كه: چرا آنها به اين كتاب آسمانى ايمان نمى آورند؟ ❌ این آیه نهايت دلسوزى پيامبر را مى رساند. ایشان از گمراهى مردم رنج مى بردند، به ايمان آنها عشق مى ورزيدند، و از اين كه مردم راه روشن و راست را گذارده، به بى راهه مى رفتند، غصه مى خوردند، غصه اى جانكاه! 🔴 و این نشانه شدت علاقه پیامبر به مردم است. مانند پدری که دوست دارد و تلاش می کند فرزندش به بهترین کمالات دست پیدا کند، و از اشتباه و انحراف او ناراحت شده و بشدت غصه می خورد. @Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت زیبا و دلنشین با صدای استاد محمد شحات انور از سوره مبارکه انشقاق. ➯@Bshmk33
🌷سه دستور مهم به مومنان درقرآن🌷 1⃣وفای به عهد 🌹 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻫﺎ [ ﻱِ ﻓﺮﺩﻱ ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ، ﺳﻴﺎﺳﻲ ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ، ﻧﺬﺭ ، ﻋﻬﺪ ﻭ ﺳﻮﮔﻨﺪ ] ﻭﻓﺎ ﻛﻨﻴﺪ.(مائده ١) انواع پیمان: ✅پیمان الهی مثل ولایت ✅پیمان بشری مثل ازدواج ✅پیمان نفسی بین انسان و خودش 2⃣حلال بودن گوشت چهارپایان 🌹 أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ [ ﮔﻮﺷﺖِ ] ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﻳﺎﻥ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ [ ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﺑﻌﺪ ، ﺣُﺮﻣﺘﺶ ] ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺣﻠﺎﻝ ﺍﺳﺖ(مائده ١) 3⃣حفظ حرمت احرام حج 🌹 غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ [ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ]ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺷﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣُﺤﺮم [ ﺑﻪ ﺍﺣﺮﺍم ﺣﺞ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ] ﻫﺴﺘﻴﺪ ، ﺣﻠﺎﻝ ﺑﺸﻤﺎﺭﻳﺪ .(مائده ١) ➯@Bshmk33
⚜سبک زندگی قرآنی : 🍂پنج راهکار عملی برای هدایت :🍂 🔶 إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنزِيلاً فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُوراً وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلاً وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلاً طَوِيلاً (سوره انسان/آیات ٢٣ تا ٢۶) ⚡️در سوره مبارکه انسان، خداوند متعال به پیامبر اکرم میفرماید برای هدایت، قرآن را بر تو نازل کردیم. سپس برای اجرایی کردن رهنمودهای قرآن و هدایت پذیری، پنج دستور و راهکار ارائه می فرماید : 🔸۱ـ صبر. چون بدون صبر، انجام تکالیف الهی ممکن نیست. 🔸۲ـ عدم اطاعت از گناهکاران و کفار. چون ممکن است با مانع تراشی، جلوی دینداری و هدایت شدنِ انسان را بگیرند. 🔸۳ـ ذکر مستمر و یاد خدا در طول شبانه روز. چون به محض غفلت، انسان مرتکب گناه شده و از هدایت فاصله می گیرد. 🔸۴ـ سجده، که علامت و نماد عبودیت و تسلیم خدا بودن است. 🔸۵ـ تسبیح و منزه دانستن خدا از هر ایراد و نقص، که نتیجه اش رسیدن به مقام رضاست. ➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ  وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ! سوگند به این شهر که تو در آن ساکنی...@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 🌱دو قطره اشک به چشم و دعای اذنِ‌دخول 🌱اجازه می‌دهی ای‌ هشتمین نگارِ رسول‌؟ @Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم *۞اَللّهُمَّ۞* *۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞* *۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞* *۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞* *۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞* *۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞* *۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞* *۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞* *۞طَویلا۞* 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤 ‌# قرار روزانه ➯@Bshmk33
دعای‌عهد۩حجت‌بهرالعلومی.mp3
4.15M
📜 دعای عهد امام زمان (عج) 🎙 با نوای سید حجت بحرالعلومی ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🤲🌹 🌺 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌➯@Bshmk33
🌾🕊 سلام بر تو ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. 🕊🌾 سلام بر تو و بر روزی که به تمام جهانیان جرعه های حکمت خواهی نوشاند. 🤲 ✋ سلام حاضرترین غایب زمین ☀️ ➯@Bshmk33