🔴 تأثیر محیط فاسد و جهل در ابتلا به گناهان
✍بدون تردید یکی از زمینههای #گناه محیط فاسد و ناپاک است همانگونه که مکان زبالههای محل، موجب پیدایش و رشد میکرب است.
محیط ازنظر کیفی و کمّی دارای اقسامی است، مانند: محیط مدرسه، محیط خانه، محیط اداره، محیط روستا، محیط شهر، محیط دانشگاه، محیط حوزهٔ علمیه، محیط بیمارستان، محیط مجلس، و…
در قرآن در آیه 138 تا 141 سورهٔ اعراف آمده:وقتیکه موسی علیهالسلام و پیروانش از زیر یوغ دستگاه طاغوتی فرعونی نجات یافتند و از دریا گذشتند در مسیر خود به قومی برخوردند که با خضوع و تواضع اطراف بتهای خود را گرفته بودند، همراهان موسی علیهالسلام آنچنان تحت تأثیر این صحنه قرار گرفتند که گفتند:
«ای موسی! برای ما معبودی قرار بده همانطور که آنها معبودانی دارند.»
آری! همراهان موسی علیهالسلام بااینکه همواره از راهنماییهای آن حضرت بهرهمند میشدند اینگونه تحت تأثیر محیط قرار گرفتند.
موسی علیهالسلام آنها را مورد سرزنش قرارداد و به آنها فرمود: «شما قطعاً جمعیتی جاهل و نادان هستید. اینها (را که میبینید) سرانجام کارشان نابودی است و آنچه انجام میدهند، باطل و بیهوده است.»
قارون از سرمایهداران طغیانگر زمان #حضرت_موسی علیهالسلام بود، روزی برای نمایش ثروت و قدرت عظیم خود با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، چنانکه در قرآن سوره قصص/79 میخوانیم:
«قارون با تمام زینت خود در برابر قومش آشکار شد.»
اکثر مردم تحت تأثیر آن جوّ قرار گرفتند و آه کشیدند و حسرت بردند که کاش ما نیز دارای چنین ثروتی بودیم چنانکه قرآن سوره قصص/79 میفرماید:
«آنها که دلبستگی به دنیا داشتند گفتند: ایکاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم، بهراستیکه او بهره عظیمی دارد.»
ولی عدهای که دارای علم و شناخت بودند، به آن جوّ زدگان جاهل اعتراض کردند، چنانکه قرآن سوره قصص/80 میخوانیم:
«کسانی که علم و دانش به آنها داده شده بود، گفتند: وای بر شما ثواب الهی بهتر است برای کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام میدهند، اما جز صابران آن را دریافت نمیکنند.»
🔺نکته: در هر دو داستان فوق، #جهل و نادانی بهعنوان انگیزه تحت تأثیر محیط قرار گرفتن معرفی شد بنابراین جهل و نادانی باعث جو زدگی و افتادن در کام #محیط_فاسد است و به عکس علم و شناخت موجب گریز از تحت تأثیر قرار گرفتن است.
➯@Bshmk33
🔴کمک رسانی خالصانه
✍وقتی #حضرت_موسی علیه السلام به خاطر مصونیت از شرّ طرفداران فرعون از مصر به مَدْین هجرت کرد در راه دختران شعیب را دید که در کناری منتظر ایستاده اند تا آب بردارند و چوپان ها برای گوسفندان خود آب می کشند. موسی به کمک آن ها رفت و برای آن ها آب کشید.
دختران شعیب کمک موسی علیه السلام را به پدر خود گزارش دادند و یکی از آن ها به دستور پدر به دنبال موسی علیه السلام رفت و او را به منزل خود دعوت کرد. دختر شعیب علیه السلام از جلو حرکت کرد و موسی به دنبال او می رفت، باد به شدّت می وزید و لباس های آن دختر را به این سو و آن سو می برد. وقتی موسی علیه السلام این صحنه را مشاهده کرد از او درخواست کرد از پشت سر حرکت کند و او را به سوی منزل راهنمایی کند تا چشم او از نگاهبه #نامحرم محفوظ بماند.
وقتی موسی علیه السلام وارد منزل شد، شعیب علیه السلام بر سر سفره شام نشسته بود، به او گفت: ای جوان! بر سر سفره بنشین و شام بخور.
موسی علیه السلام گفت: «اَعوذُ بِاللَّه» (به خدا پناه می برم)
شعیب علیه السلام: چرا این جمله را بر زبان آوردی؟ مگر تو گرسنه نیستی؟
موسی علیه السلام: بله گرسنه هستم. امّا می ترسم این غذا در برابر کمکی باشد که به دخترانت کرده ام. مااز خاندانی هستیم که چیزی از عمل آخرت را به سراسر زمین که پر از طلا باشد نمی فروشیم. شعیب گفت: نه واللَّه. منظور من معاوضه با کار شما نیست؛ بلکه این عادت من و پدرانم می باشد که مهمان را گرامی می داریم و به او طعام می دهیم. موسی علیه السلام نشست و غذا خورد.
📚بحارالانوار، ج 13، ص 2
➯@Bshmk33