نفس هایم را
به ذکر یاد تو دخیل بسته ام
ممنونم که اجازه دادی در هوای پاک تو نفس بکشم❤️
#رفیق_شهیدم
#شهید_سربلند
#مدافع_حرم
#شهید_محسن_حججی
🇮🇷🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🇮🇷
@bshmk33
🇮🇷🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۲۱ تیر سالروز شهادت مردی که حجت را بر همه تمام کرد، #شهید_محسن_حججی
https://Eitaa.com/bshmk33
میخواست برود سرکار از پلههای آپارتمان، تندتند پایین می آمد!
آنقدر عجله داشت که پله ها را دوتا یکی رد می کرد! جلوی در خانه که رسید، بهش سلام کردم گفتم: آرام تر فوقش یک دقیقه دیرتر میرسی سرِکارت!
سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت:
علیآقا! همین یک دقیقه یک دقیقه ها
شهادت آدم را یک روز به یک روز به عقب می اندازد!
#شهید_محسن_حججی🕊🌹
➯@bshmk33
آنان که به دنبال شهادت اند...
همه چیزشان خاص است.
حتی نیمه شب هایشان...
تصمیمی قاطع بگیر
اگر در پی شهادتی
شب هایت را مانند شهدا کن...
نیمه شب ها فرصت بیشتری برای نزدیکی به خدا داری... :)
#شهید_محسن_حججی
#شهدایی_زیستن
#لبیک_یا_خامنه_ای
➯@Bshmk33
✍خودتان را برای ظهور ِ
امام زمان عجل الله
و جنگ با کفاࢪ
بخصوص اسرائیݪ
آماده کنید ك آن روز
خیلی نزدیک است...
برادر شهیدم
#شهید_محسن_حججی...🌷
➯@Bshmk33
✍_هر شـب وسـطِ های های گریه هایش
میزد روی شانه ام: "رفیق! دعا ڪن منم این طور شهید بشم"
_وقتی از اِرباً اِربا شدن علی اڪبر علیهالسلام میخواند
_وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر علیهالسلام می گفت،
_وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس علیهالسلام می گفت،
_وقتی از بی سر شدن امام حسین علیهالسلام ضجه می زد و حتی از اسارت حضرت زینب سلامالله
.
یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: .
"مسخره ڪردی ما رو؟؟ هر شب هرشب دوست داری یه شڪلی شهید بشی!
لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا ڪن فقط! .
📚کتاب سربلند
روایت زندگی شهید محسن حججی
بـرادر شـهـیـــدم
#شهید_محسن_حججی...🌷🕊
➯@Bshmk33
خدایا اگر مدد بدهی عهدی جدید با تو میبندم
از همین امروز
تو کمکم کنی بهتر میشوم
تو دستم را بگیری عزیز میشوم
می خواهم آنقدر خوب شوم تا خودت خریدار من شوی
یا مولای بذکرک عاش قلبی!
جز تو هیچ کس نمی تواند آرامم کند
#شهید_محسن_حججی
➯@Bshmk33
✍ بعد از آنکه محسن وارد سپاه شد، عصر ها به کتابفروشی می آمد و پولی را که از این کار به دست می آورد برای اردوهای جهادی کنار می گذاشت.
محسن کار برق کشی هم انجام می داد، پول دست مزدش را در قُلَّکی که برای این کار کنار گذاشته بود، جمع می کرد و هر دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم، سه، چهار میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو می کرد.
#شهید_محسن_حججی...🌷🕊
➯@Bshmk33
⚡️اهمیت #قرآن از نظر شهید محسن حججی
✍خواهر شهید حججی با یادآوری اینكه محسن میگفت خودتان را با خواندن قرآن آرام كنید و مراقب پدر و مادرم باشید، گفت: برادرم هیچگاه یك شهادت عادی از خداوند نمیخواست؛ همیشه در دستنوشتههایش از خدا میخواست گوشهای از مصیبت اهل بیت(ع) را بچشد
#شهید_محسن_حججی...🌷🕊
➯@Bshmk33
✍ بعد از شهادت آقا محسن علی زیاد زمین می خورد، همه نگران بودند و میگفتند شاید به خاطر اتفاقات این مدت مشکلی براش پیش اومده ونگران بودیم ومی خواستیم او را پیش دکتر ببریم که شبی آقا محسن به خواب یکی از نزدیکانمان آمد وگفت: نگران نباشید علی وقتی داره بازی میکنه می دود که بیاد بغل من ولی امکانش نیست می خوره زمین...
علی مشکلی نداره وسالمه نگران نباشید...
🌟راوی همسر شهید مدافع حرم
#شهید_محسن_حججی...🌷🕊
➯@Bshmk33
✍_هر شـب وسـطِ های های گریه هایش
میزد روی شانه ام: "رفیق! دعا ڪن منم این طور شهید بشم"
_وقتی از اِرباً اِربا شدن علی اڪبر علیهالسلام میخواند
_وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر علیهالسلام می گفت،
_وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس علیهالسلام می گفت،
_وقتی از بی سر شدن امام حسین علیهالسلام ضجه می زد و حتی از اسارت حضرت زینب سلامالله
.
یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: .
"مسخره ڪردی ما رو؟؟ هر شب هرشب دوست داری یه شڪلی شهید بشی!
لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا ڪن فقط! .
📚کتاب سربلند
روایت زندگی شهید محسن حججی
بـرادر شـهـیـــدم
#شهید_محسن_حججی...🌷🕊
➯@Bshmk33
#شهید_محسن_حججی بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یڪ بسته ڪتاب هدیه داد ڪه یڪی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها ڪتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد.
✨ابراهیم الگوی محسن بود. شهید محسن حججی خالصانه و بدون_سر_و_صدا برای خدا زحمت ڪشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
📚 برگرفته از ڪتاب حجت خدا. داستان هایی از زندگی #شهید_محسن_حججی اثر گروه #شهید_ابراهیم_هادی
➯@Bshmk33