🌷 آشنایی با پیشگامان انقلاب اسلامی ( قسمت ششم )
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
👇👇👇
🌷 آشنایی با پیشگامان انقلاب اسلامی ( قسمت ششم )
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
سال 1312 در قزوین به دنیا آمد. پدرش پیشهور بود و در بازار قزوین به کسب خرازی اشتغال داشت. پدرش را در 4 سالگی از دست داده بود. برادرش که 10 سال بزرگتر از او بود بیرون از خانه کار میکرد. و مادرش از صبح تا شب پنبه پاک میکرد و فندق و گردو و بادام میشکست. بیشتر اوقات دستهایش به خاطر فشار زیاد ترک بر میداشت. محمد علی وقتی از مدرسه به خانه بر میگشت در کارها به مادرش کمک میکرد. در 13 سالگی کلاس ششم ابدایی را تمام کرد و به خاطر اینکه قزوین از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی نداشت راهی تهران شد. برادرش از مدتی پیش به تهران آمده بود. ابتدا در بازار آهن فروشان مشغول به کار شد و به علت سنگینی کار چندی بعد به دستفروشی روی آورد. محمدعلی بعد از دستفروشی دوباره به بازار تهران برگشت و در چند حجره به شا گردی پرداخت در جاهایی که به باورها و اعتقادش اهانت میشد کار نمیکرد. در سال 1330 نیروی هوایی جوانانی را که مدرک ششم ابتدایی داشتند با درجهی گروهبانی استخدام میکرد. رجایی داوطلب خدمت در این نیرو شد. سه ماه از دورهی آموزشی گروهبانی را گذرانده بود که گروه فدائیان اسلام را شناخت و در جلسات این گروه شرکت کرد و همکاریش با اعضای این گروه مبارز آغاز شد. شعار فدائیان اسلام این بود که «همه کار و همه چیز برای خدا» و «اسلام برتر از همه چیز است و هیچ برتر از اسلام نیست». رجایی به فدائیان اسلام پیوست. در کلاسهای شبانهای که وابسته به «مرکز تعلیمات جامعهی اسلامی» بود شرکت میکرد. رجایی پس از طی دورهی آموزشی و دریافت درجهی گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و درسال 1332 دیپلم گرفت. رجایی چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمیتوانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند راهی بیجار شد و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت بدنی معلم به تحصیل پرداخت. بعد به دانشسرای عالی رفت. پس از 2 سال لیسانس ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند سال تحصیلی به پایان رسید و رجایی به تهران برگشت ودر دورهی فوقلیسانس در رشتهی آمار مشغول به تحصیل شد و اوقات بیکاری در مدرسهی کمال تدریس میکرد. در سال 1314 تصمیم گرفت با دختر یکی از بستگانش ازدواج کند. در آن موقع 28 ساله بود. این بود که پیشنهاد ازدواج با او را پذیرفت و بعد از 6 ماه زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
👇👇👇
🌸 دوستان و عزیزان همراه...!
با عرض سلام در شهریورماه سال جاری انشاءالله در کانال ها و گروههای قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده در #ایتا ، #سروش_پلاس، #هورسا، #روبیکا ، تلگرام و اینستاگرام با ۵ یادواره در خدمت شما خواهیم بود..
۱- اول شهریور ، یادواره شهید مظلوم #سید_اسدالله_لاجوردی
۲_ دوم شهریور ، یادواره شهید مظلوم #سید_علی_اندرزگو
۳_هشتم شهریور و یادواره شهیدان #محمد_علی_رجائی و #محمد_جواد_باهنر
۴_نهم شهریور و یادواره #امام_موسی_صدر و بررسی آرا و اندیشه های ایشان
۵_هفدهم شهریور و یادواره قیام ۱۷ شهریور و شهدای این قیام خونین
🌼 همراهی شما افتخار ماست..!
https://eitaa.com/bshmk33
🌷 آشنایی با پیشگامان انقلاب اسلامی ( قسمت هفتم )
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
👇👇👇
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
سال 1312 در قزوین به دنیا آمد. پدرش پیشهور بود و در بازار قزوین به کسب خرازی اشتغال داشت. پدرش را در 4 سالگی از دست داده بود. برادرش که 10 سال بزرگتر از او بود بیرون از خانه کار میکرد. و مادرش از صبح تا شب پنبه پاک میکرد و فندق و گردو و بادام میشکست. بیشتر اوقات دستهایش به خاطر فشار زیاد ترک بر میداشت. محمد علی وقتی از مدرسه به خانه بر میگشت در کارها به مادرش کمک میکرد. در 13 سالگی کلاس ششم ابدایی را تمام کرد و به خاطر اینکه قزوین از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی نداشت راهی تهران شد. برادرش از مدتی پیش به تهران آمده بود. ابتدا در بازار آهن فروشان مشغول به کار شد و به علت سنگینی کار چندی بعد به دستفروشی روی آورد. محمدعلی بعد از دستفروشی دوباره به بازار تهران برگشت و در چند حجره به شا گردی پرداخت در جاهایی که به باورها و اعتقادش اهانت میشد کار نمیکرد. در سال 1330 نیروی هوایی جوانانی را که مدرک ششم ابتدایی داشتند با درجهی گروهبانی استخدام میکرد. رجایی داوطلب خدمت در این نیرو شد. سه ماه از دورهی آموزشی گروهبانی را گذرانده بود که گروه فدائیان اسلام را شناخت و در جلسات این گروه شرکت کرد و همکاریش با اعضای این گروه مبارز آغاز شد. شعار فدائیان اسلام این بود که «همه کار و همه چیز برای خدا» و «اسلام برتر از همه چیز است و هیچ برتر از اسلام نیست». رجایی به فدائیان اسلام پیوست. در کلاسهای شبانهای که وابسته به «مرکز تعلیمات جامعهی اسلامی» بود شرکت میکرد. رجایی پس از طی دورهی آموزشی و دریافت درجهی گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و درسال 1332 دیپلم گرفت. رجایی چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمیتوانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند راهی بیجار شد و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت بدنی معلم به تحصیل پرداخت. بعد به دانشسرای عالی رفت. پس از 2 سال لیسانس ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند سال تحصیلی به پایان رسید و رجایی به تهران برگشت ودر دورهی فوقلیسانس در رشتهی آمار مشغول به تحصیل شد و اوقات بیکاری در مدرسهی کمال تدریس میکرد. در سال 1314 تصمیم گرفت با دختر یکی از بستگانش ازدواج کند. در آن موقع 28 ساله بود. این بود که پیشنهاد ازدواج با او را پذیرفت و بعد از 6 ماه زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
👇👇👇
🌷 آشنایی با پیشگامان انقلاب اسلامی ( قسمت هفتم )
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
👇👇👇
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
سال 1312 در قزوین به دنیا آمد. پدرش پیشهور بود و در بازار قزوین به کسب خرازی اشتغال داشت. پدرش را در 4 سالگی از دست داده بود. برادرش که 10 سال بزرگتر از او بود بیرون از خانه کار میکرد. و مادرش از صبح تا شب پنبه پاک میکرد و فندق و گردو و بادام میشکست. بیشتر اوقات دستهایش به خاطر فشار زیاد ترک بر میداشت. محمد علی وقتی از مدرسه به خانه بر میگشت در کارها به مادرش کمک میکرد. در 13 سالگی کلاس ششم ابدایی را تمام کرد و به خاطر اینکه قزوین از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی نداشت راهی تهران شد. برادرش از مدتی پیش به تهران آمده بود. ابتدا در بازار آهن فروشان مشغول به کار شد و به علت سنگینی کار چندی بعد به دستفروشی روی آورد. محمدعلی بعد از دستفروشی دوباره به بازار تهران برگشت و در چند حجره به شا گردی پرداخت در جاهایی که به باورها و اعتقادش اهانت میشد کار نمیکرد. در سال 1330 نیروی هوایی جوانانی را که مدرک ششم ابتدایی داشتند با درجهی گروهبانی استخدام میکرد. رجایی داوطلب خدمت در این نیرو شد. سه ماه از دورهی آموزشی گروهبانی را گذرانده بود که گروه فدائیان اسلام را شناخت و در جلسات این گروه شرکت کرد و همکاریش با اعضای این گروه مبارز آغاز شد. شعار فدائیان اسلام این بود که «همه کار و همه چیز برای خدا» و «اسلام برتر از همه چیز است و هیچ برتر از اسلام نیست». رجایی به فدائیان اسلام پیوست. در کلاسهای شبانهای که وابسته به «مرکز تعلیمات جامعهی اسلامی» بود شرکت میکرد. رجایی پس از طی دورهی آموزشی و دریافت درجهی گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و درسال 1332 دیپلم گرفت. رجایی چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمیتوانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند راهی بیجار شد و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت بدنی معلم به تحصیل پرداخت. بعد به دانشسرای عالی رفت. پس از 2 سال لیسانس ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند سال تحصیلی به پایان رسید و رجایی به تهران برگشت ودر دورهی فوقلیسانس در رشتهی آمار مشغول به تحصیل شد و اوقات بیکاری در مدرسهی کمال تدریس میکرد. در سال 1314 تصمیم گرفت با دختر یکی از بستگانش ازدواج کند. در آن موقع 28 ساله بود. این بود که پیشنهاد ازدواج با او را پذیرفت و بعد از 6 ماه زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
👇👇👇
🌷 آشنایی با پیشگامان انقلاب اسلامی ( قسمت هفتم )
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
👇👇👇
🌷 معلم و رئیس جمهور شهید #محمد_علی_رجائی
سال 1312 در قزوین به دنیا آمد. پدرش پیشهور بود و در بازار قزوین به کسب خرازی اشتغال داشت. پدرش را در 4 سالگی از دست داده بود. برادرش که 10 سال بزرگتر از او بود بیرون از خانه کار میکرد. و مادرش از صبح تا شب پنبه پاک میکرد و فندق و گردو و بادام میشکست. بیشتر اوقات دستهایش به خاطر فشار زیاد ترک بر میداشت. محمد علی وقتی از مدرسه به خانه بر میگشت در کارها به مادرش کمک میکرد. در 13 سالگی کلاس ششم ابدایی را تمام کرد و به خاطر اینکه قزوین از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی نداشت راهی تهران شد. برادرش از مدتی پیش به تهران آمده بود. ابتدا در بازار آهن فروشان مشغول به کار شد و به علت سنگینی کار چندی بعد به دستفروشی روی آورد. محمدعلی بعد از دستفروشی دوباره به بازار تهران برگشت و در چند حجره به شا گردی پرداخت در جاهایی که به باورها و اعتقادش اهانت میشد کار نمیکرد. در سال 1330 نیروی هوایی جوانانی را که مدرک ششم ابتدایی داشتند با درجهی گروهبانی استخدام میکرد. رجایی داوطلب خدمت در این نیرو شد. سه ماه از دورهی آموزشی گروهبانی را گذرانده بود که گروه فدائیان اسلام را شناخت و در جلسات این گروه شرکت کرد و همکاریش با اعضای این گروه مبارز آغاز شد. شعار فدائیان اسلام این بود که «همه کار و همه چیز برای خدا» و «اسلام برتر از همه چیز است و هیچ برتر از اسلام نیست». رجایی به فدائیان اسلام پیوست. در کلاسهای شبانهای که وابسته به «مرکز تعلیمات جامعهی اسلامی» بود شرکت میکرد. رجایی پس از طی دورهی آموزشی و دریافت درجهی گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و درسال 1332 دیپلم گرفت. رجایی چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمیتوانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند راهی بیجار شد و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت بدنی معلم به تحصیل پرداخت. بعد به دانشسرای عالی رفت. پس از 2 سال لیسانس ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند سال تحصیلی به پایان رسید و رجایی به تهران برگشت ودر دورهی فوقلیسانس در رشتهی آمار مشغول به تحصیل شد و اوقات بیکاری در مدرسهی کمال تدریس میکرد. در سال 1314 تصمیم گرفت با دختر یکی از بستگانش ازدواج کند. در آن موقع 28 ساله بود. این بود که پیشنهاد ازدواج با او را پذیرفت و بعد از 6 ماه زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
👇👇👇