May 11
🗂 پای کار مردم
✍ بابک شکورزاده
خدمات اجتماعی طلاب راه مناسبی برای تبلیغ دین است، این کار یکی از شئون مهم تبلیغ، حس تعاون و یاری رساندن به مردم میباشد که در بالاترین درجه اهمیت نیز قرار دارد.
حضور پر رنگ طلاب در عرصه خدمات اجتماعی منشأ برکات بسیاری میشود و عملا دعوت به خوبیها خواهد بود؛ چرا که میتواند مصداقی از کلام امام صادق علیهالسلام باشد که فرمودند: «کونوا دُعاةَ الناسِ بِغیرِ اَلسنتِکُم؛ مردم را با غیر زبان دعوت [به خوبی]کنید.»
با توجه به ویژگی منحصر به فردی که طلاب (خصوصا طلاب معمّم) در جامعه دارند و زیر ذره بین اقشار مختلف مردم هستند، این خدمات جلوه خاصی پیدا میکند و در تقویت وجهه طلاب و روحانیت در میان توده مردم نقش بسزایی دارد. البته این به معنای ریا و تظاهر نیست؛ بلکه عمده سخن ناظر به همان حدیث «کونوا دعاة الناس...» است.
مهمترین رسالت طلاب علوم دینی، تبلیغ دین و رساندن معارف الهی به افراد جامعه است؛ یکی با منبر و سخنرانی، دیگری با نگارش کتاب و مقاله و دیگری با فعالیت در فضای اینترنت و مجازی، هر یک به نوعی در این امر مهم شریک هستند.
در همین راستا خدمات اجتماعی طلاب میتواند راهی برای تبلیغ دین نیز باشد؛ چرا که تبلیغ دین فقط منحصر به امور مذکور نیست؛ بلکه یکی از شئون مهم تبلیغ، حس تعاون و یاری رساندن به مردم است که شاید در بالاترین درجه اهمیت نیز قرار داشته باشد.
زمانی که مردم شاهد فعالیت دلسوزانه طلاب در جهت رفع مشکلات آنها هستند، طبیعتا نسبت به دین و آموزههای دینی قرصتر میشوند و چه بسا سعی کنند که بیش از پیش آداب دینی را رعایت کنند و این نکته بسیار مهمی است و نمیشود به راحتی آن را نادیده گرفت.
مثلا در حادثه سیل سال گذشته که در برخی از شهرها اتفاق افتاد، یا زلزله کرمانشاه، حضور پررنگ طلاب در خدمت رسانی به مردم سیل زده و آسیب دیدگان از زلزله که بعضا تمام زندگیشان نابود شده بود، کارهایی باید انجام میگرفت که مرهمی بر زخم آنها باشد.
افرادی هستند که تصورشان را نسبت به روحانیت خراب کردند و با همین دید اشتباه به دین تمایلی نشان ندهند اما زمانی که طلاب را همراه و یاور خود ببینند، تغییرات اساسی در بینششان ایجاد میشود و واقعیت را کاملتر از قبل از نزدیک لمس میکنند.
با این توصیف به نظر میرسد که خدمترسانی اجتماعی طلاب ضرورت دارد، جدای از شئون تبلیغ نیست و در همان راستا محسوب میشود. به هر حال این خدمت رسانی نوعی تعامل پسندیده با مردم به حساب میآید و برکات زیادی را به دنبال دارد.
اصولا کمک رسانی به مردم از اصول مهم مردم داری است که در دین اسلام تأکید زیادی به آن میشود. بعضی از احکام اسلام و واجبات آن مثل خمس و زکات در راستای همین خدمترسانی به مردم است و جای هیچ تردیدی در آن وجود ندارد.
این حدیث معروف را شاید کمتر کسی باشد که تا به حال نشنیده باشد که فرمودند: «منْ لَمْ یَهْتَمّ باُمورِ المسلمین فلیس بمسلمٍ؛ هر که اهتمام به امور مسلمین ندارد، مسلمان نیست.»
طبیعی است که خدمت رسانی اجتماعی مصداقی از همین اهتمام است که انجام آن توسط طلاب اولویت بیشتری دارد و ثمرات مثبت بشتری خواهد داشت. البته این به معنای سلب مسئولیت از سایر آحاد جامعه نیست، ولی دست کم به خاطر حساسیتی که نسبت به طلاب در بین نوع مردم وجود دارد، شریک شدن طلاب در این خدمت رسانی رنگ و بوی دیگری دارد.
منبع: خبرگزاری_رسا
#طلاب #حوزه_علمیه
#نویسندگان_حوزوی
@howzavian
📢 فرصتی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزه
🔸 #یادداشت | غارتگران بیت المال یاد بگیرند
🔹یکی با کلک و حقه بازی و به راحتی آب خوردن میلیاردها تومان اختلاس و بیت المال را غارت میکند و دیگری به خاطر چند هزار تومان حاضر نیست مدیون بیت المال باشد.
🔹اصولا یکی از عوامل اساسی بیاعتنایی به بیت المال، غفلت و یا عدم اعتقاد به قیامت و حساب و کتابی است که همگان در پیش رو داریم.
🔹یکی از نکاتی که در این ماجرا حائز اهمیت است و نقش بسزایی در حفاظت از بیتالمال توسط نوجوانان و نهادینه شدن آن در بزرگسالی دارد، تربیت صحیح پدر و مادر است.
✍️بابک شکورزاده
🌐 rasanews.ir/002cGO
🆔 @rasanewsagency
🔸یادداشت | #بهائی_ها در دربار + اسامی
🔹فرقه ضالّه و ساختگی #بهائیت که خود را دین جدیدی میداند، عملاً به دنبال اباحیگری و در یک کلام مروج بی دینی است، این فرقه در گذشته نقش بسزایی در گسترش بی بند و باری و بیحجابی در کشور داشته و همچنان هم دارد.
🔹شاید برخی گمان کنند که بهائیت شاخهای از فرقههای تشیع باشد، ولی حقیقت این است که این فرقه استعماری خودش را دین جدید میداند و به هیچ عنوان جزء فرق اسلامی محسوب نمیشود.
🔹شاهد هستیم که بخشی از تحریکات سیاسی از سوی همین شبکههای بهایی، از جمله «من و تو» صورت میگیرد و علنا مواضع سیاسی دارند؛ مثلا در فتنه ۸۸ ردپای بهائیت نیز مشهود است.
📝بابک شکورزاده
متن کامل در لینک زیر👇
rasanews.ir/002TxT
بابک شکورزاده✍️ 🔷برخی افراد هستند که قبله حاجات دیگران به حساب میآیند و بخش زیادی از زندگیشان صرف راه انداختن کار مردم میشود. اصلا آدم وقتی اینها را میبیند یاد واژههایی همچون حاجت، مشکل گشایی، خیّر و مفاهیمی از این دست میافتد. گویا اینها مظهری از صفت "قاضی الحاجات" خداوند هستند.
🔷اینکه انسان پناهگاهی برای برآوردن حاجات مؤمنین شود و مراجعات زیادی داشته باشد نعمتی از نعمتهای خداوند است که به او ارزانی شده و توفیقی است که به هرکس عطا نمیشود. امام حسین علیه السلام در حدیثی فرمودند: «إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکُم مِن نِعَمِ اللّهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَجوزُوا النِّعَمَ؛ نیازهاى مردم به شما، از نعمتهاى خداوند بر شماست، پس از نعمتها ملول نشوید که نعمتها از دست مى روند.»
🔷با این اوصاف گاهی اوقات اگر کسی یا کسانی به ما احساس نیاز کند و به دفعات تقاضایی از ما داشته باشد، چه بسا به مزاجمان سازگار نیست، ناراحت میشویم و یا حتی مدام غُر هم بزنیم که چرا از ما تقاضایی میشود؛ در واقع از این نکته غافل هستیم که حوایج مردم نعمتی از نعمتهای الهی است و عملا ناشکری میکنیم.
🔷همین که در کلام امام معصوم برآوردن حوایج مردم از نعمتهای الهی شمرده شده نشان میدهد که این کار چه ارزش والایی دارد. حالا اگر این را در کنار سایر آموزههای دینی قرار دهیم اهمیت مسئله بیشتر برایمان روشن میشود؛ مثلا وقتی که امام حسن علیهالسلام برای برآوردن حاجت مؤمنی اعتکاف خانه خدا را رها میکند، طبیعتا باید به این نکته رهنمون شویم که مشکلگشایی از کار دیگران چه جایگاه رفیعی دارد.
🔻احادیث عجیبی در این باره از حضرات معصومین علیهمالسلام نقل شده که اهمیت این کار را بیش از پیش نمایان میکند. چند نمونه از فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره:
الف) کسى که حاجتى از برادر مومنش را برآورد، مانند کسى است که در تمام عمر، خدا را عبادت کند.
ب) هر کس حاجت مومنى را برآورد، خداوند حوائج زیادى را از او برآورد که کمترین آنها بهشت است.
ج) کسى که در جهت یارى برادر دینىاش و به سود او قدم بردارد، پس براى او پاداش مجاهدان در راه خدا است.
د) هر کس در برطرف ساختن نیاز برادر دینى اش ساعتى از شب یا روز را قدم بردارد، چه آن حاجت را برطرف سازد و چه نسازد، براى او بهتر از دو ماه اعتکاف است.
اینها گوشه ناچیزی از آموزههای دینی درباره برآوردن حاجات است که توجه به آنها باعث ترغیب انسان به این کار خداپسندانه میشود. خوشا به حال کسانی که دائم در حال خدمت رسانی به خلایق هستند و در این راه خسته و آزرده خاطر نمیشوند.
🔶در اینجا ذکر این نکته شایسته است که مسئولان توجه داشته باشند، مناصبی که بر عهده دارند امانتی است که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم شامل خدمت رسانی به مردم و برآوردن نیازهای آنان میشود؛ بنابراین سزاوار است که در این راه کوتاهی نکنند و به نحو شایسته و بایسته به وظیفه خود عمل کنند.
✍️بابک شکورزاده 🔻مظهر حقیقی "امید به خدا" 🔷مهم این است که اگر به این حقیقت برسیم که «من یتوکل علی الله فهو حسبه» خیلی از مشکلات حل شدنی است. مشکل این است که آن اعتقاد واقعی که باید باشد نیست.
🔷اینکه انسان حقیقتا در همه امور تکیهگاه و امیدش خداوند متعال باشد و از هیچ چیز و هیچ کسی واهمه نداشته باشد گوهر گرانبهایی است که خیلیها در این قضیه کمیتشان لنگ میزند و دلیل -دست کم- برخی ناکامیها از همین جا ناشی میشود.
🔶امام خمینی، مظهر توکل حقیقی در عصر حاضر
🔷یکی از نمونههای عینی از ثمرات توکل حقیقی در عصر حاضر امام خمینی(ره) است. شخصیتی کم نظیر که با همین توکل بر خدا انقلابی بر پا کرد که در ذهن خیلیها هم نمیگنجید. کمتر کسی باور میکرد که چنین انقلابی بر پا شود و حکومتی که تحت حمایت ابرقدرتها بود برچیده شود. بی تردید رمز چنین موفقیتی توکل واقعی و خالصانه است.
🔷امام راحل بزرگوار مصداقی عینی از متوکلین حقیقی است و در سراسر زندگی و بیانات ایشان این روحیه موج میزند و یاد و توکل بر خدا از ملزومات روح بلند و ملکوتیاش بوده است.
🔷وقتی شعار میدهند که «ما همه سرباز تواییم خمینی» میگوید: «نه تو سرباز منی و نه من سرباز تو! همه سرباز خداییم» یا مثلا در آزادسازی خرمشهر میفرماید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» یا زمانی که در بهمن سال ۵۷ از پاریس به تهران میآید، وقتی خبرنگار در هواپیما از ایشان میپرسد که چه احساسی دارد، میگوید: «هیچی!». طبیعتا این "هیچی" به معنای بی تفاوتی و بی خیالی مذموم نیست؛ بلکه حاصل آرامش درونی است که ریشه در توکل عمیق دارد.
🔷استکبارستیزی و دل نبستن به غرب که از ویژگیهای بارز این مرد الهی بود طبیعتا ریشه در همین توکل دارد. مگر میشود کسی بدون توکل واقعی به این راحتی قید ابرقدرتهای دنیا را بزند و چشم امیدی به آنها نداشته باشد، با این که به حسب ظاهر تمام امکانات دنیوی و اختیارات به دست آنهاست و اصلا به همین خاطر است که آنها را ابر قدرت میخوانند.
🔷شاهد هستیم که جریان غربگرا و لیبرال سالهاست که چگونه به جان کشور افتادهاند و در عمل مسیری غیر از مسیر امام راحل را طی میکنند؛ طبیعی است که توکل در وجود اینها معنایی ندارد، وگرنه این همه دل بستن به غرب معنایی نداشت.
🔷سفارش های اکید ایشان بر خودباوری و فرهنگ "ما میتوانیم" نیز میتواند ریشه در همین توکل داشته باشد. https://rasanews.ir/002YPm
✍️
🔻انقلاب اسلامی و مسیر طی شده
🔷ابتدای انقلاب ترورهای فراوان و فضای رعبآور در فضای کشور همراه بود و همزمان با آن جنگی همه جانبه به ایران تحمیل شد که فقط جنگ ایران و عراق نبود، بلکه دهها کشور عملا با ایران در جنگ بودند. جنگ تحمیلی با دادن چند صد هزار شهید به پایان رسید.
🔷سازندگی در کشور آغاز شد و روند اجرایی کشور شکل دیگری به خود گرفت. دولتهای مختلف، هر یک تلاشهایی در جهت پیشرفت کشور داشتند و فعالیتهای عمرانی و اجرایی زیادی در کشور انجام شد که در یک مقایسه آماری و به دور از تعصب قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست.
🔷رشد علمی ایران دست کم در منطقه غرب آسیا کم نظیر و یا حتی بینظیر است و در برخی از موضوعات علمی، ایران جزء ده کشور برتر دنیا است؛ مثل فن آوری نانو که یک دانش میانرشتهای است و به رشتههایی، چون مهندسی مواد، پزشکی، داروسازی و طراحی دارو، دامپزشکی، زیستشناسی، فیزیک کاربردی، ابزارهای نیم رسانا، شیمی ابرمولکول و حتی مهندسی مکانیک، مهندسی برق و مهندسی شیمی نیز مربوط میشود.
🔷روحیه جهاد، استکبارستیزی، توکل، عزت نفس، استقلال و خوداتکایی، یکی از مهمترین نتایج انقلاب اسلامی بود. برای نمونه هشت سال دفاع مقدس با همین روحیات اداره شد که رزمندگان اسلام توانستند در برابر جهان استکبار مقاومت کنند و ذرهای از خاک و عزت این کشور به تاراج نرود.
🔷با وجود پیشرفتهایی که در طول این سالها صورت گرفته، ولی نواقصی هم هست که اصلا در شأن انقلاب نیست و میتواند لطماتی را به ساحت انقلاب و حتی اسلام عزیز وارد کند و منشأ بدنامی شود. رشد تبعیض و اختلاف طبقاتی، رانت خواری، اشرافیگری برخی مسئولین و حتی برخی علما و چپاول بیتالمال از جمله آفتهای بزرگی هستند که جریان مسیر انقلاب را با چالشهای جدی مواجه میسازد.
🔷پیشرفتها و افتخاراتی که معمولا در این سالها در کشور به دست آمده، عمدتا به خاطر روحیه بسیجی و جهادی بوده است. در واقع هر کجا که تفکر بسیجی و جهادی و فرهنگ "ما میتوانیم" حاکم بوده پیشرفت داشتهایم. این مطلب شعار نیست؛ بلکه واقعیتی انکار ناپذیر است. نمونه عینی این ادعا صنعت موشک سازی در ایران است. زمانی که سردار رشید اسلام، شهید تهرانی مقدم در صدد ساخت موشک و بُرد بالای آن بود نه تنها برخی امیدی به وقوع چنین مسئلهای نداشتند، چه بسا با دید تمسخر هم به این قضیه نگاه میکردند؛ ولی صنعت موشک سازی به جایی رسید که الان غرب، دست و پا میزند تا قابلیت موشکی ایران را کاهش دهد. این صنعت نقطه قوتی برای جلوگیری از تجاوز بیگانگان به ایران شده است. در مقابل، صنعت خودروسازی فاصله زیادی با موشک دارد، در حالی که خودروسازی (هر چند به صورت مونتاژ)، از قبل از انقلاب در ایران بود و سابقه بیشتری نسبت به موشک سازی دارد و طبیعت ساخت موشک نیز سختتر از ساخت خودرو است، ولی این کجا و آن کجا!
✍️فرهنگ و سینما بعد از انقلاب(1)
🔷یکی از نکاتی که میتواند سم مهلکی برای انقلاب اسلامی ایران به شمار رود، اوضاع نابسامان فرهنگی است که برخی امور که رسما خلاف شرع هستند، به اسم قانون و به اسم اسلام در بین جامعه جا افتادهاند و به مرور طوری استحاله و قبح شکنی شده که دیگر به این راحتیها نمیتوان مردم را توجیه کرد که این مسائلی که شاهد هستید اسلامی نیست!
🔷در بین مسائل فرهنگی، یکی از مصادیقی که در خیلی از موارد با فرهنگ انقلاب اسلامی سنخیت ندارد؛ مسئله سینما و به عبارتی کاملتر هنر نمایش است.
🔷متأسفانه مدیریت مناسبی در این حوزه صورت نگرفت و آن طور که شایسته است فرهنگ سازی درستی در این باره نشد که این مقوله به دور از خلاف شرع مسیرش را دنبال کند. البته تغییرات اساسی نسبت به قبل از انقلاب داشته و نمیتوان منکر آن شد؛ ولی آن گونه که شایسته و اصولی باشد نبوده است و طبیعتا مسیر غلط خودش را به پیش گرفت و مسئولین مربوطه هم خواسته یا ناخواسته با همان موج و تفکر غلط، جریان را مدیریت کردند.
🔷هر چند که برخی از مسئولان خودشان منحرف بودند و برخی از وزرای ارشاد از این دسته بودند.در حوزه سینما و نمایش، جدا از بحث محتوا و مضمون اثر، یکی از مهمترین مسائلی که این حوزه را با چالش مواجه میکند و باعث میشود که به سمت خلاف شرع سوق پیدا کند عدم رعایت ضوابط شرعی به خاطر حضور زن است. اصولا هر جا که اختلاط زن و مرد نامحرم بدون ضابطه باشد طبیعتا فساد را هم به دنبال دارد و به طور کلی اختلاط بیمورد از نظر شرعی مذموم است. در این حوزه هم اختلاط به صورت جدیتری نسبت به سایر حوزههای دیگر حاکم است و آنچه که در نهایت علنی میشود و در چشم همگان میآید حضور بازیگران است.
🔷آسیب شناسی بازیگر زن هم عمدتا از دو منظر میتواند مشکلساز شود؛ یکی چگونگی حجاب و پوشش و دیگری نوع رفتار. طبیعتا اگر حجابش طبق ضوابط شرعی نباشد و رفتارش نیز محرک جنسی باشد خلاف شرع صورت میگیرد. این مسأله از مهمترین نکات آلوده شدن اثر نمایشی است که متأسفانه در اکثریت قریب به اتفاق آثار سینمایی مشهود است. دست کم حجاب بازیگران، حجاب شرعی نیست؛ حتی معمولا فیلمهایی که محتوای خوبی دارند این مشکل را دارند؛ گویا اصلا توجهی به این مسئله نمیشود و عملا قبحش ریخته و امری عادی شده است.
🔷البته تئاتر از این حیث اوضاع بدتری دارد و ناهنجاریهای بیشتری نسبت به سینما دارد و اینها همه حاکی از عدم نظارت و یا نظارت ناقص و وادادگی فرهنگی است و گویای این نکته است که مسئولان فکری یا خود را به خواب غفلت زدهاند و یا با تعمد خواستار چنین اوضاعی هستند.
✍️فرهنگ و سینما بعد از انقلاب(2)
🔷جریان حاکم در سینما از ابتدای نهادینه شدن در ایران با تفکرات غیر دینی و حتی ضد دینی همراه بود و نتیجهاش سینمای قبل از انقلاب و به عبارتی فیلم فارسی بود که رسما فاحشه خانه قانونی به حساب میآمد. به طور کلی سکس پنهان و آشکار، کاباره، مشروب، مستی و رقص و آواز از لوازم اصلی آن سینما بود. البته کم و بیش فیلمهایی هم بود که مسیری غیر از فیلم فارسی را دنبال میکرد؛ ولی به هر حال جو غالب همان بود.
🔷جالب اینجاست که دهه ۵۰ به مراتب اوضاع بدتری از حیث برهنگی نسبت به دهه ۴۰ داشته و اگر انقلاب نمیشد معلوم نبود که عاقبت سینما به کجا میانجامید!
🔷اینها کلکسیونی از انواع و اقسام خلاف شرعهایی بود که در آن سینما حاکم بود. بعد از انقلاب بخش وسیعی از آن بدنه از ایران رفتند و اصولا فضا را مناسب کار نمیدیدند؛ چرا که قاعدتا باید آن شاخصههایی که در سینمای قبل از انقلاب حاکم بود و به آن دلبستگی داشتند را کنار میگذاشتند و مسیر دیگری را طی میکردند که مخالف مشی و عقیده آنها بود. برخی دیگر ماندند که یا خودشان مایل نبودند کار کنند و یا به آنها اجازه داده نشد. البته پشتوانه برخی از این عدم مجوزها استدلال درستی نداشت.
🔷اوایل انقلاب تغییرات اساسی ایجاد شد و محتوای فیلمها دگرگون شد. با شروع جنگ تحمیلی سینمای دفاع مقدس شکل گرفت و این ژانر نیز به سینما افزوده شد و به طور کلی فضای متفاوتی نسبت به قبل از انقلاب پیش آمد که کاملا متفاوت با آن سینما بود. سینمایی که دیگر خبری از سکس، کاباره و ... در آن نبود.
🔷به هرحال اینها بخشی از ماجرا بود و برخی از فیلمسازان و عوامل دیگر همان تفکرات قبل را کم و بیش داشتند و بعضا برخی تغییرات در فیلمهای اوایل انقلاب به خاطر شرایط حاکم بر جامعه بود. به عبارت دیگر برخی از سینماگران بدشان نمیآمد که همان روند سابق را به نوعی در آثارشان داشته باشند، ولی گویا انقلاب دست و پایشان را بسته بود؛ بالاخره برخی از سینماگران همانهایی بودند که قبل از انقلاب هم فعالیت داشتند و با آن فرهنگ خو گرفته بودند. برخی از جوانهایی هم که بعد از انقلاب تازه وارد این حوزه شده بودند ریشههایی از همان تفکر را داشتند.
🔷در سالهای اخیر که نظارت چندانی به محتوا و ظاهر فیلمها نمیشود کمکم ماهیت برخی فیلمسازان نمایان میشود و فیلمهایی تولید میشود که هم از نظر ظاهری (مثل همان چیزی که درباره بازیگران زن ذکر شد) و هم از نظر محتوایی آثاری تولید میشود که ارزشهای اخلاقی، مذهبی و اجتماعی را خدشه دار میکند. https://rasanews.ir/002V5x
🔴 خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زینالدین دید
✍هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش، توی جادهی سردشت...» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهن.» عجله داشت. میخواست برود. یك دیگر چهرهی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگهی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم»
همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زینالدین» نگاهی بهتزده به امضا و نوشتهی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم»
📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران"
روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین
✍بابک شکورزاده
♦️انسان سرکش
🔷️انسان موجودی است که در زندگی با ناملایماتی دست و پنجه نرم میکند و همیشه در معرض حوادث ناگوار و خطرناک است. تا زمانی که نوزاد است توان ندارد که حتی یک پشه را از خود دور کند. عجز و ناتوانیاش در جلوگیری از حوادث مشهود است؛ ولی با این اوصاف معمولا موجودی سرکش است و اسیر خواهشهای نفسانی میشود.
🔷️درست است که بخشی از حوادث ناگوار را میتوان با احتیاط و مراقبت پیشگیری کرد ولی نمیتوان منکر این شد که عارض شدن خیلی از حوادث از اختیار انسان خارج است. بخشی از سوانح رانندگی که صدمات زیادی را بر افراد وارد میکند، در خیلی از موارد ربطی به احتیاط کردن راننده ندارد. یا مثلا حادثهای مثل زلزله و سیل که لطمات زیاد مالی و جانی را وارد میسازد از خطراتی است که انسان را تهدید میکند و مراقبت انسان هم نمیتواند مانع آن شود.
بیماریهای سخت و بعضا صعب العلاجی هم هست گه گریبانگیر انسان میشود.
🔷️ملاحظه میکنیم که بخشی از این بیماریها با رعایت نکات بهداشتی قابل پیشگیری نبوده و معمولا هم عاملش ناشناخته است. البته این بدان معنا نیست که بیماری و یا حوادث دیگر، بیدلیل اتفاق افتاده باشد؛ بلکه روی سخن این است که احتیاط و رعایت انسان نقشی در پیشگیری ندارد و انسان همیشه در معرض خطر است.
🔴بیماری، مرگ و فقر، بازدارنده انسان از بسیاری از نافرمانیها🔴
🔷️روایت جالبی از نبی اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که این نکات را گوشزد میکند و از طرفی نشان میدهد که چقدر انسان غافل است. حضرت میفرماید: «لولا ثلاث فی ابن آدم ما طأطأ رأسه شيء المرض، الفقر و الموت و كلّهم فيه و انه معهم لوثّاب؛ اگر بيماری، فقر و مرگ نبود، چيزی سر آدم را خم نمیكرد، ولی با اين حال او خیلی جست و خیز میکند.» معنای لغوی "وثّاب" جست و خیز است که در اینجا ظاهرا کنایه از بی پروایی و غفلت است. (بحارالانوار/ج5/ص316)
🔷️در این حدیث، بیماری، فقر و مرگ به عنوان عواملی ذکر شده که این پتانسیل را دارد که سبب مهار انسان شود و او را از سرکشی و طغیان باز دارد؛ ولی با وجود اینکه انسان با اینها مواجه است، باز هم غفلت او را میگیرد و مرتکب اعمالی میشود که گویا اوضاع همیشه بر وفق مراد است.
🔷️در بین این سه مورد، یاد مرگ به تنهایی، ترمز محکمی در برابر گناهان و اعمال ناشایست است. حقیقتا اگر یاد مرگ در وجود انسان نهادینه شود و البته به همراه اعتقاد به قیامت و حساب و کتاب نیز باشد، بسیاری از حرصها، مال مردم خوریها،خیانتها، ظلمها، چشم چرانیها و ... اتفاق نمیافتد و یا حداقل به کمترین حد خود خواهد رسید. فقر و مریضی هم هر یک به نوبه خود میتوانند سبب کنترل انسان شوند.
🔷️وقتی انسان به یک بیماری ساده مبتلا شود متوجه میشود که از چه نعمت بزرگی برخوردار بوده و وقتی بیماری جدیتر شود کم کم به جایی میرسد که حاضر هست هر چه دارد بدهد ولی سلامتیاش برگردد. در چنین شرایطی هم خیلی از افراد دیگر انگیزهای برای حرص زدنِ مال دنیا را ندارند. در واقع مریضی مانع بخشی از خواهشهای نفسانی می شود.
🔷️فقر هم میتواند مانع خیلی از فخر فروشیها و خودبرتر بینیها باشد. به خصوص اگر انسان متمولی دچار فقر شود، بیشتر این مطلب را درک میکند که اگر زمانی به خاطر مکنت و مال پُز می داد و خود را برتر از دیگران میدید، دیگر جایی برای این کارها نیست. فراموش نکنیم یکی از عوامل جدی طغیانگری انسان بینیازی است. همچنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید: «اِنّ الانسانَ لَیَطْغی اَنْ رَاهُ اسْتَغْنی؛ انسان وقتی خود را بی نیاز ببیند طغیان میکند.»
🔴شاعر چه نیکو سروده: بر مال و جمال خویشتن غرّه مشو/ کان را به شبی برند و آن را به تبی
✍حرمت درخت در اسلام
🔷️ اسلام حرمت خاصی برای درخت قائل است و نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود.
🔷️ در اهمیت این نکته همین بس که در جلد ۱۹ وسائل الشیعه از امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمود: «درختان ثمر دهنده را قطع نکنید که خداوند [در صورت قطع] عذاب سختی بر شما فرو میریزد!»
🔷️ در حدیث دیگری که از رسول خدا صلی الله علیه و آله در جلد ۶۳ بحارالانوار نقل شده، فرمودند: «هر کس بی جهت درخت سدری را قطع کند، خدا سرش را در آتش فرو میبرد!»
🔷️ نکته جالب توجه در سیره نبی اکرم صلی الله علیه و آله که در منابعی همچون "محاسن برقی" و "اصول کافی" آمده این است که وقتی حضرت مسلمانان را به جنگ میفرستاد، یکی از توصیههایی که به آنها میفرمود این بود که درختی را قطع نکنند، مگر اینکه مجبور به این کار شوند. این هم نکته مهمی است که حضرت در آن شرایط از حفاظت درختان غافل نیست.
🔷️ نکته دیگری که در روایات پیرامون حفاظت از درختان وارد شده این است که از تخلّی (دفع ادرار و مدفوع) در زیر درخت ثمردهنده نهی شده است و نمونهای از این احادیث در کتاب "خصال" و "من لایحضره الفقیه" مرحوم صدوق آمده است.
از این نهی شاید بتوان این نکته را استفاده کرد که کود انسانی برای درختان مفید نیست؛ در غیر این صورت از آن نهی نمیشد. این هم مسئلهای است که جا دارد کارشناسان علوم کشاورزی تحقیقاتی را در این باره داشته باشند و به سادگی از این روایات نگذرند.
https://rasanews.ir/002hAG
✍
🔴رقاصخانه ملی🔴
♦️یکی از انتقادات به حقی که درباره سریال پایتخت مطرح بود مسئله اباحه گری در رقص بود که عملا به نوعی قبح زدایی و ترویج آن نیز به حساب می آید ولی آیا فقط پایتخت این مشکل را دارد؟
♦️ظاهرا عادی سازی و قبح زدایی از رقص مدتهاست که در رسانه ملی نهادینه شده است. سوال اینجاست، منقدینی که پایتخت را آماج انتقادات خود قرار داده بودند چرا مثلا درباره رقصهای مکرری که در سریال "نون . خ" بود اظهار نظر نمیکنند؛ حالا چون رقص محلی است، اشکالی ندارد؟! رقص، رقص است و حرام، حر ام؛ چه فرقی میکند؟ هیچ فقیهی نگفته که رقص محلی جایز است .
🔷️ سریال کامیون هم که در عید پخش میشد از این نکته مستثنا نبود و دست کم یک مورد رقص جدی در آن اجرا شد.
♦️اخیرا هم که در سریال "زیر خاکی" شاهد این هنجار شکنی هستیم. تا به حال که دو بار به طور جدی رقص تمام عیاری را در این سریال شاهد بودیم که به بهانه طنز و کمدی موقعیت، به خورد بیننده داده شد.
🔷️ حالا بماند مجموعه ای مثل "محله گل و بلبل" که شاید رقص نداشته باشد، ولی ماهیت موزیکالی که دارد دست کمی از رقص ندارد.
🔷️ مخلص کلام اینکه این مشکل فراگیر شده و به یکی دو برنامه و مجموعه ختم نمیشود و ظاهرا این قصه سر دراز دارد.
🔴وجه اشتراک ادعیه دهه آخر ماه رمضان:
1- یقینی که از قلب خارج نشود.
2- در خواست ایمانی که زائل کننده شک باشد.
3- رضایت به آنچه که قسمت انسان شده است.
4- طلب حفظ شدن از آتش جهنم.
🔷️ متن دعا که در بعضی موارد الفاظ مختلف است ولی همین مفهوم را دارد:
♦️«... أن تهب لي يقينا تباشر به قلبي و إيمانا يذهب الشك عني و ترضيني بما قسمت لي و آتنا في الدنيا حسنة و في الآخرة حسنة و قنا عذاب الحريق... »♦️
تأکید بر این مسائل نشان از اهمیت خاصی دارد که این ویژگیها واجد آن هستند و در هر شب تکرار میشود.
🔷️ارزش ایمان و یقین
یقین و ایمان دو نعمت بزرگی است که اصلا زندگی بدون آنها بی معناست. اگر اینها نباشد حیرت و سردرگمی وجود انسان را فرا میگیرد و میتواند انسان را به پوچی برساند. به عبارتی سرچشمه خیرات و برکات، ایمان و یقین است و اصولا آن چه که انسان را به سوی عمل کردن در راه رضای خدا سوق میدهد همین شاخصه است.
♦️ثمره راضی بودن به قسمت خداوند
راضی بودن به آنچه که خدا قسمت انسان کرده از صفات بسیار پسندیدهای است که مومن حقیقی باید دارای این ویژگی باشد. روحیه رضایتمندی است که قناعت را در وجود انسان نهادینه میکند و انسان را شاکر خداوند قرار میدهد.
🔷️عذاب جهنم
درخواست خیر دنیا و آخرت و دور بودن از عذاب، نکته دیگری است که در ادعیه دهه آخر ماه رمضان وارد شده است.
♦️درخواست دور بودن از عذاب جهنم از دعاهایی است که در ادعیه مختلف - اعم از ماه رمضان و غیر آن- آمده است.
یکی از سختترین عذابها این است که انسان گرفتار آتش شود. این مطلب در دنیا هم صادق است، چه برسد به آخرت که آتش آن با آتش دنیا قابل مقایسه نیست. شاید بتوان این نکته را از روایات و ادعیه فهمید که آنقدر عذاب جهنم دردناک است که جا دارد انسان در زمانها و مکانهای مختلف از خدا بخواهد که از آتش دور بماند.