eitaa logo
نعیم
27 دنبال‌کننده
195 عکس
216 ویدیو
2 فایل
ارتباط : @B_Shakoorzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
محاسن کلام امام رضا علیه‌السلام در حدیثی فرمود: «اگر مردم زیبایی‌های کلام ما را می‌دانستند از ما تبعیت می‌کردند؛ لو علم النّاسُ محاسنَ کلامِنا لَاتّبعونا». این بیان شریف می‌رساند که حداقل بخشی از نافرمانی‌ها و گناهانی که درعرصه‌های مختلف در جامعه صورت می پذیرد و بی‌اعتنایی که به دستورات ائمه علیم السلام شاهد هستیم به همین نکته برمی‌گردد. این مطلب ثابت می‌کند آن طور که بایسته و شایسته بوده در تبلیغ دین و کلام معصومین علیهم‌السلام اطلاع رسانی نشده، وگرنه طبق فرمایش امام علیه‌السلام باید شاهد تبعیت حداکثری می‌بودیم؛ در حالی که در واقع چنین نیست وعده قابل توجهی از مردم توجه آنچنانی به این مسائل ندارند. یکی از بسترهای مهم برای تببین معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام محافل حسینی است که در ایام محرم و صفر به برکت امام حسین علیه ‌السلام رونق خاصی دارد و در طول سالیان متمادی این مجالس با عظمت، برکات متفاوتی را به دنبال داشته است. چه انسان‌های گنه‌کاری که به برکت این مجالس توبه کرده‌اند و مسیر زندگی‌شان تغییر کرد و در مسیر هدایت قرار گرفتند. این تحولات معمولا معلول عنایت خاص حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام بوده، ولی به هر حال تبیین معارف الهی و احادیث معصومین علیهم‌السلام هم در این امور تأثیر بسزایی دارد. این که چگونه معارف اهل بیت علیهم‌السلام بیان شود تا به فرموده امام رضا علیه السلام زیبایی کلام برای مردم آشکار شود، خودش هنری است که شاید از عهده هر کسی بر نیاید و خوشا به سعادت کسانی که چنین توفیقی نصیبشان شود و در عرصه‌های مختلف بتوانند این زیبایی کلام را منعکس کنند که نتیجه آن هم طبق فرموده حضرت رضا علیه‌السلام تبعیت از این بزرگان را به همراه دارد. بنابراین می‌طلبد که در تبیین فرمایشات معصومین علیهم‌السلام دقت نموده و از هر گونه برداشت شخصی و سلیقه‌ای پرهیز شود و مطالب آن‌گونه که مورد نظر و رضایت این بزرگواران هست بیان شود تا تبیین زیبایی‌های کلام و در نتیجه، تبعیت محقق شود.
هدایتگری امام حسین علیه‌السلام در زیارت اربعین اینکه گفته شده تأسیس دین اسلام توسط نبی‌اکرم صلی الله علیه و آله بوده و بقای آن در نهضت امام حسین علیه‌السلام است(الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء) و اینکه امام خمینی فرموده این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است، حقیقتی ماندگار است و مختص صدر اسلام نیست؛‌ بلکه سال‌های متمادی که شاید بتوان گفت تا عصر ظهور را شامل می‌شود، این بقاء ادامه خواهد داشت. در زیارت اربعین  می‌خوانیم که امام حسین علیه‌السلام خون قلبش را بذل کرد تا بندگان خدا را از جهالت و حیرت ضلالت نجات دهد. ( بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه)؛ این عبارت نشان از اهمیت بالای قیام امام حسین علیه‌السلام و شهادت آن حضرت دارد و در واقع ریخته شدن خون حضرت و شهادت ایشان از خود قیام مهم‌تر است که چنین اثری را به همراه دارد؛ یعنی نجات بندگان از جهالت و گمراهی. در اینجا نقش هدایتگری حضرت نیز نمایان می‌شود. مجالس امام حسین علیه‌السلام، هر ساله با شکوه و عظمت بیشتری نسبت به سال‌های گذشته برگزار می‌شود و این روند با عنایت خداوند همچنان ادامه خواهد داشت. در این مجالس چه بسیار افراد آلوده و گنه‌کاری که توبه می‌کنند و چه افراد گمراهی که در مسیر هدایت و پیروی از اسلام ناب واقع می‌شوند و در زمره صالحان قرار می‌گیرند. نمونه‌های زیادی در طول تاریخ از این تحولات بوده و بعد از این هم خواهد بود. این‌ها همه می‌تواند در راستای همان اثر هدایت گری امام حسین علیه‌السلام باشد. راهپیمایی عظیم اربعین یکی از نمادهای هدایتگری  امام حسین علیه‌السلام که به خصوص در این سال‌های اخیر به  وضوح و روشنی نمایان شده، زیارت اربعین است که راهپیمایی عظیم و بی‌نظیری را رقم زده است و خیل گسترده‌ای از ارادتمندان و محبین آن حضرت را روانه کربلای معلی کرده است. ایجاد وحدت، تکریم  و تعاون مؤمنین به یکدیگر در این سفر معنوی کاملا مشهود و ملموس است. آیا این عظمت نمی‌تواند هدایتگری داشته باشد؟ اگر این سیل عظیم مشتاقان سیدالشهدا در عصر حاضر که عصر ارتباطات و رسانه است توسط رسانه‌های مهم دنیا مخابره شود خواهیم دید که تا چه اندازه این راهپیمایی می‌تواند در گسترش تشیع نقش ایفا کند و چه طیف زیادی را به مذهب حقه تشیع متمایل سازد. این‌ها همه نشان از همان هدایتگری دارد. ولی افسوس که خیلی از رسانه‌های معروف و پر مخاطب جهان نمی‌خواهند این عظمت را ببینند و موضوع به این مهمی و با این حجم گستردگی را بایکوت خبری می‌کنند که گویا هیچ اتفاقی در این منطقه جغرافیایی نیفتاده است. این در حالی است که همین رسانه‌ها گاهی یک  تجمع ده‌ها نفری و بی‌اهمیت را  بزرگ جلوه می‌دهند و  به تحلیل‌های مختلف هم در آن مورد  می‌پردازند؛ ولی جمعیت میلیونی راهپیمایی اربعین را نمی‌بینند  و منعکس نمی‌کنند. قطعا یکی از دلایل مهم آنها ترس از گسترش شیعه است. از این رو چه بسا بتوان با جرأت اذعان کرد که در عصر حاضر علاوه بر مجالس عزاداری سیدالشهدا، راهپیمایی زیارت اربعین آن حضرت نقش زیادی در هدایت بندگان می‌تواند داشته باشد و مصداقی از همان عبارت زیارت اربعین باشد.
در محضر خدا بودن را جدی بگیریم! "عالم محضر خداست؛ در محضر خدا معصیت نکنید". این جمله آشنایی از امام خمینی (ره) است و خیلی‌‌ها این جمله را شنیده‌اند.این عبارت نکته‌ای کلیدی است و ریشه در آموزه‌های دینی دارد. خداوند متعال در قرآن کریم(سوره علق) می‌فرماید: «اَلَم یَعْلَم بانّ الله یَری؛ آیا (انسان) نمی‌داند که خدا می‌بیند؟!» همچنین درسوره توبه می فرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللهُ‌ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ؛ بگو: عمل كنيد! خداوند و فرستاده‌ی او و مؤمنان، اعمال شما را مى‌بينند! و به‌زودى، به‌سوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‌شويد و شما را به آنچه عمل مى‌كرديد، خبر مى‌دهد!» امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه می‌فرماید: «اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ؛ از عصيان خداوند در خلوت‌‌ها بپرهيزيد، چرا كه شاهد، همان حاكم و دادرس است.» این دو آیه و این حدیث شریف، نمونه‌ای از آموزه‌های دینی است که هر کدامشان به تنهایی گویای این است که عالم محضرخداست و باید از گناه کردن در محضر خدا پرهیز کرد. انسان مؤمن اگر هر یک از این موارد را در پیش چشم خود قرار دهد و این‌ نکات را فراموش نکند، زمینه و انگیزه بسیار مناسبی برای دوری از گناه را برای خود فراهم کرده است. به نوعی این آموزه‌ها نوعی تلنگر و زنگ خطری برای انسان است و یه یاد این مطالب بودن، باعث دوری از معصیت می‌شود. نکته دیگر که در این باره جا دارد به آن اشاره شود این است که طبیعتا وسوسه شیطان است که انسان را به گناه کردن تشویق می‌کند و ارتکاب گناه در واقع پیروی از شیطان است. نکته قابل تأمل اینجاست که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَقالَ الشَّيطانُ لَمّا قُضِيَ الأَمرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُكُم فَأَخلَفتُكُم وَ ما كانَ لِيَ عَلَيكُم مِن سُلطانٍ إِلّا أَن دَعَوتُكُم فَاستَجَبتُم لي فَلا تَلوموني وَلوموا أَنفُسَكُم ما أَنا بِمُصرِخِكُم وَما أَنتُم بِمُصرِخِيَّ‌ إِنّي كَفَرتُ بِما أَشرَكتُمونِ مِن قَبلُ إِنَّ الظّالِمينَ لَهُم عَذابٌ أَليمٌ ؛ و شیطان، هنگامی که کار تمام می‌شود، می‌گوید: خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابراین، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، بیزار و کافرم! مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!»(سوره ابراهیم) در این آیه شریفه به صراحت بیان شده که شیطان در روز قیامت به گنهکاران می‌گوید من را سرزنش نکنید؛ خدا به شما وعده حق داد و من هم به شما وعده دادم و خُلف وعده کردم. من بر شما تسلطی نداشتم و فقط شما را دعوت کردم و شما هم دعوت مرا پذیرفتید. این سخن شیطان مانند آب سردی است که بر پیکر انسان گنهکار ریخته می‌شود و از صد فحش و ناسزا برای انسان سنگین‌تر است. این چه بد عاقبتی است که انسان عمری را در اطاعت شیطان باشد و سرانجام هم این ملعون خبیث بگوید مرا ملامت نکنید و به قول معروف بگوید چشمتان کور و دندتان نرم، می‌خواستید حرف مرا گوش ندهید! معاذالله ازچنین عاقبتی ! به هر حال چه خوب است که انسان با نصب العین قرار دادن این آموزه‌ها و هشدارها، راه پیروی از خدا را در پیش بگیرد و اسیر وسوسه‌های شیطانی نگردد؛ چرا که در نهایت علاوه بر عذاب الهی، از شیطان هم زخم زبان می‌شنود که این هم خودش می‌تواند عذابی دیگر باشد.
ضعف فرهنگی در تبیین حجاب اینکه فلسفه حجاب چیست و عدم رعایت آن چه پیامدهایی دارد و محدوده آن چیست، نکاتی ریشه‌ای است که اگر در بین مردم جا بیفتد و درست تبیین شود، عمده‌ی معضلات بحث حجاب برطرف خواهد شد. خانواده، رسانه‌ها، آموزش و پرورش و سایر نهادهای آموزشی، نقشی مهم در این رابطه می‌توانند داشته باشند. یکی از معضلات جدی در این‌ باره که دامنگیر خانواده‌ها و نهایتا جامعه شده، علاوه بر تبلیغات مسموم فضای رسانه‌ای و فضای مجازی، عدم تبیین درست و اقناعی از سوی محیط‌های آموزشی برای دانش‌آموزان است. مثلا یک دانش آموز دبیرستانی تا چه اندازه به اهمیت حجاب واقف است؟! موضوع محدوده حجاب از نظر شرعی یک بحثی است و موضوع تفهیم فلسفه حجاب و چرایی پوشش بحثی دیگر. به هر حال این مطلب روشن است که تمام انسان‌ها به خصوص نوجوان‌ها در مرتبه عالی ایمان و اعتقاد به خدا و احکام الهی نیستند که به صرف دانستن احکام حجاب به آن روی بیاورند. به نظر می‌رسد که در ابتدا چرایی پوشش و تبعات منفی بی حجابی باید تبیین شود و نوجوان به اقناع برسد و بعد در مرحله بعد پای احکام فقهی به میان بیاید. این نکته مهمی است که غفلت از آن باعث این ناهنجاری‌ها شده و کار را به جایی رسانده که خیلی‌ها اینگونه که شاهد هستیم از حجاب فراری هستند و رسما آن را مانع آزادی می‌دانند. یکی از راهکارهای عملی در جهت فرهنگ سازی حجاب،‌ پرداختن جدی به این مقوله در آموزش و پرورش است تا یک دانش آموز، خصوصا دختر، بالاخره به این نتیجه برسد که حجاب به صلاحش است و قطعا خیری در آن بوده که از نظر شرعی نیز بر آن تأکید شده است. مثلا یکی از کارها می‌تواند این باشد که حداقل یک واحد درسی به طور ویژه درباره حجاب در مدارس تدریس شود و به تمام زوایای آن پرداخته شود تا نوجوان به اقناع برسد. طبیعتا وقتی نوجوانان در این موضوع توجیه باشند، کمتر از تبلیغات مسموم فضای مجازی آسیب می‌بینند و چه بسا به طور کامل واکسینه شوند و اصلا تأثیر نپذیرند؛ از طرفی همین نوجوان وقتی در آینده خودش صاحب خانواده شود بهتر می‌تواند در تربیت فرزندانی عفیف قدم بردارد؛ ولی تا زمانی که که پدر و مادر خودشان توجیه نباشند که چرا باید حجاب داشت، طبیعتا فرزندان خود را نیز در این راستا تربیت نمی‌کنند و نتیجه همین می‌شود که شاهد هستیم؛ نه خانواده به فکر است و نه متولیان آموزشی و فرهنگی. نکته دیگر این است که افراد بدحجاب متفاوت هستند و درست نیست که همه را به یک چشم ببینیم. خیلی از ناهنجاری‌های حجاب ناشی از عدم آگاهی نسبت به میزان پوشش است و افراد توجیه نیستند که محدوده حجاب چیست؟ بعد از اینکه موضوع مشخص شود، عملکردها متفاوت خواهد شد؛ بعضی‌ها که افراد معتقدی هستند و دوست دارند که در مسیر رضای خداوند متعال باشند، حجاب شرعی را رعایت می‌کنند و دیگر مانند قبل نخواهند بود؛ ولی آن دسته از افراد که دارای ایمان ضعیفی هستند همچنان مقید به حفظ حجاب شرعی نیستند و پوششی فرمالیته خواهند داشت.
یادگاری معرفتی از امام حسن عسکری علیه‌السلام زیارت جامعه کبیره میراثی گرانبها از امام هادی علیه‌السلام است که تقریبا نزد شیعیان و محبین آل الله شناخته شده است. از امام حسن عسکری علیه‌السلام نیز صلواتی بر چهارده معصوم به یادگار مانده که خیلی شناخته شده نیست. این صلوات، صلواتی مستقل درباره هر یک از این بزرگان و انوار الهی است. این صلوات مضامین بلندی دارد و شامل صفاتی از هر یک از ایشان نیز است. راوی که این صلوات را نیز می‌نوشته، می‌گوید: وقتی صلوات بر امام هادی علیه‌السلام تمام شد و نوبت به خود حضرت رسید، امام سکوت کرد. در این مورد به او عرض کردم[که بقیه را بفرمایید]. حضرت فرمود: اگر این مطلب از دین نبود که خداوند امر کرده آن را به اهلش برسانیم، هر آینه دوست داشتم که ساکت بمانم؛ ولی چون در مقام دین است، بنویس... . در ادامه حضرت صلوات بر خودش و امام عصر علیه‌السلام را ذکر کرد. متن کامل این صلوات در مصباح المتهجد شیخ طوسی آمده و شیخ عباس قمی نیز این صلوات شریف را در مفاتیح الجنان، تحت عنوان صلوات بر حجج طاهره آورده است.
شایعه؛ نفاق؛ فتنه در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «لا تَکرِهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِین؛ از فتنه اکراه نداشته باشید که فتنه منافقین را نابود می‌کند.»(کنزالعمال) این حدیث شریف گویای این است که فتنه‌ها بستری برای پاکسازی جامعه از منافقین است. شاید یکی از مصادیق این نابودی و به عبارتی پاکسازی منافقین، همان چیزی باشد که در وقایع اخیر کشور و به مناسبت فوت مهسا امینی اتفاق افتاد. شاهد بودیم که بعضی‌ها به واسطه این اتفاقات و آشوب‌هایی که ایجاد شد موضع‌گیری‌های داشتند که قبلا به این وضوح مطرح نکرده بودند. همین موضوع باعث شد تا ماهیت آن‌ها نمایان شود و رسما صف خود را از دیگران جدا کنند. طبیعتا این اتفاق باعث افول جایگاه این افراد خواهد شد و اعتبار گذشته را برای توده مردم نخواهند داشت. شایعه پراکنی و ایجاد فتنه یکی از عوامل مهم ایجاد فتنه در جامعه ترویج شایعه و استقبال مردم از خبرهای بی پایه و اساس و ساده‌انگاری برخی دیگر است که هر سخنی را قبول می‌کنند و توجهی به منبع آن ندارند. آیه‌ای در قرآن است که به آیه "نبأ" معروف است. اگر فقط به این آیه عمل شود، دامن زدن به خیلی از شایعات صورت نمی‌گیرد. خداوند در این‌ آیه می‌فرماید: «يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن جَاءَكمُ‏ْ فَاسِقُ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُواْ أَن تُصِيبُواْ قَوْمَا بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما آورد، درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى نادانى آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد.» (حجرات/6) در این آیه به صراحت، از پذیرشِ مطلقِ خبر فاسق نهی شده است. طبیعتا کسانی که شایعه‌پردازی می‌کنند انسان‌های مورد اعتماد و با تقوایی نیستند و مصداقی از فاسق هستند. وقتی سرچشمه خبری، افرادی هستند که هیچ بویی از خداترسی و صداقت نبرده‌اند چگونه باید حرف آن‌ها را پذیرفت و از آن بدتر، چرا باید کلام آن‌ها را به عنوان خبر درست برای دیگران نقل کرد؟! مثلا چگونه می‌توان به شبکه‌ای اعتماد کرد که مسئولین اصلی آن مسلک بهایی دارند و تحت نفوذ انگلیس و آمریکایی هستند که کارش دشمنی با ایران اسلامی و مستقل است! از این رو اگر آیه نبأ را سرلوحه خود قرار دهیم و در جامعه نهادینه شود خود به خود خیلی از زود‌باوری‌ها برطرف می‌شود و جلوی خیلی از شایعات گرفته می‌شود. اهداف شایعه پراکنی اهداف و اغراض مختلفی باعث می‌شود که فرد یا گروهی شایعه سازی کنند و آن را در فضای جامعه منتشر سازند. متأسفانه شایعه پراکنی برای برخی جنبه تفریح و سرگرمی دارد و می‌توان گفت که به این کار اعتیاد پیدا کرده‌اند. اصولا این افراد از ایجاد شایعه لذت می‌برند. معمولا این افراد غرض خاصی ندارند و بعضا به خاطر ایجاد جوی خاص دست به این کار ناپسند می‌زنند که نوعی بیماری اخلاقی نیز حساب می‌شود. یکی از مهم‌ترین اهدافی که شایعه پراکنان در جامعه دنبال آن هستند تخریب فرد یا جریان خاصی است که به این واسطه وجهه آن شخص یا آن جریان را خدشه دار کنند. ایجاد شبهات اعتقادی، سیاسی و ... از دیگر اهدافی است که شایعه پردازان را به درست کردن شایعه سوق می‌دهد. رابطه نفاق و شایعه پراکنی دروغ، نشانه نفاق است؛ برای‌اینکه شخص دروغگو زبان و دلش یکی نیست و تفاوت داشتن دل و زبان چیزی جز نفاق نیست. در آيه 77 سوره توبه مى‏‌خوانيم: «فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى‏ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ؛ اعمال آنها تا روز قیامت نفاقى در دلهايشان ايجاد كرد، به خاطر اينكه عهد خدا را شكستند و دروغ مى‏‌گفتند». در این آیه شریفه، دروغ یکی از عوامل نفاق شمرده شده است. در آیه دیگری، به نوعی شایعه پردازی از نشانه‌های منافقان ذکر شده است: «لَئنِ لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فىِ الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يجُاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا؛ اگر منافقان و بيماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شايعات بى‏اساس در مدينه پخش مى‌كنند دست از كار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان مى‌‏شورانيم، سپس جز مدّت كوتاهى نمى‏‌توانند در كنار تو در اين شهر بمانند.»(احزاب/60) شاهد در اینجا کلمه "مرجفون" است که به معنای شایعه پردازان است و به منافقین نسبت داده شده است و یکی از مصادیق بارز آن در حال حاضر پایگاه‌های اطلاع رسانی جریاناتی مثل گروه مجاهدین خلق، بی بی سی و ... هستند که تبحر خاصی در نشر اکاذیب، تخریب و شایعه پراکنی دارند.
شما دیگه چرا؟ 🔷️هر از گاهی از آقای ضرغامی حرکات و اقوالی مشاهده می‌شود که با شئونات یک مسئول مسلمان و انقلابی سازگاری ندارد. یک بار فیلمی از او منتشر می‌شود که در مواجهه با دختر بالغی که حجاب ندارد، بدون اینکه تذکری بدهد، دستی هم بر سر او می‌کشد و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده! این یعنی خلاف شرع آشکار! اخیرا هم توئیتی زده و ضمن انتقاد به عملکرد ستاد امر به معروف نوشته: "بابا جون مردم اگر نخوان امر به معروف بشن کیو باید ببینند." 🔷️ظاهرا روحیه لیبرالی و دموکراتیک جناب ضرغامی گُل کرده و برای خوشایند عده‌ای، امر به معروف و نهی از منکر را سبک می‌انگارد. ممکن است که ستاد امر به معروف در عملکرد خود دچار اشتباهاتی شده باشد؛ ولی این درست نیست که صورت مسئله پاک شود و از بیخ و بن امر به معروف را به چالش بکشیم. 🔷️جا دارد که از ایشان بپرسیم که آقای ضرغامی شما دیگه چرا؟ شما که مثلا جزء مسئولین متدین و انقلابی بودید! وقتی که شمای نوعی این‌گونه نسبت به امر به معروف موضع‌گیری می‌کنید، از دیگران چه انتظاری باید داشت؟ فراموش نکنیم که قیام ماندگار سالار شهیدان برای چه بود!
چرایی اطلاق آل الله بر اهل بیت 🔷️یکی از عناوینی که به اهل بیت علیهم‌السلام اطلاق می‌شود و در بعضی از زیارات نیز از ایشان با این عنوان یاد می‌شود "آل الله" است. ظاهر این عنوان ممکن است این سؤال را ایجاد کند که مگر خدا فرزند دارد که اهل بیت، آل او هستند؟! مگر خداوند «لم یلد و لم یولد» نیست؟ پس این عبارت به چه معناست؟ 🔷️اجمالاً باید گفت که «آل» همیشه به معنای خاندان و نسب نیست که نتیجه‌اش نسبت دادن نسبی به خداوند باشد؛ بلکه در این‌جا اضافه شدن آل به الله از باب شرافت بخشی به آل است. از طرفی "آل الله" فقط به اهل بیت اطلاق نمی‌شود؛ بلکه عنوانی بوده است که بعد از تولد نبی اکرم صلی الله علیه و آله به قریش اطلاق می‌شده است؛ هرچند که وجوه شاخص قریش اهل البیت علیهم‌السلام هستند و بطور خاص به این ذوات مقدسه اطلاق می‌شود. معنای کلمه آل کلمه‌ آل در لغت به معنای اهل است. اهل هم به گونه‌ای تعلّق، اطلاق می‌شود؛ مثلاً وقتی گفته می‌شود اهل خانه  یا اهل روستا، یعنی کسی که تعلق به خانه و روستا دارد.  راغب در مفردات می‌گوید: آل‏، مقلوب لفظى أهل و تصغيرش اُهَيْل‏ است. فرق ميان «آل» و «أهل» اين‌ است كه واژه آل مخصوص اَعلام و معروفين است و از اين رو به ناشناخته‏ها و زمان‌ها و مكان‌ها اضافه نمى‏شود؛ مثلا مى‏گويند: "آل فلان" و نمى‏گويند "آل رجل" و نمى‏گويند "آل الخيّاط"؛ بلكه واژه آل به شريف‌تر و با فضيلت‏‌ترها اضافه مى‌‏شود؛ مانند: آل‏ اللّه‏ و آل النّبى و آل السّلطان؛ امّا واژه أهل، اضافه شدنش كلّى و عمومى است مانند أهل اللّه و أهل الخياط؛ چنان كه مى‏‌گويند اهل آن زمان و اهل آن مكان. (مفردات راغب/ص98) با توجه به این تعریف مشخص می‌شود که اضافه شدن آل به الله جنبه شرافت بخشی به آل دارد و الزاماً به معنای نسب و خاندان نیست. اطلاق آل الله به قریش   امام صادق علیه‌السلام فرمود: قريش را از این جهت  را "آل اللّه" گفتند كه ايشان در خانه خدا بودند؛ آمنه عليهاالسّلام مادر حضرت رسول گـفت : واللّه وقتی پـسرم به دنیا آمد دست‌ها را بر زمين گذاشت و سر به سوى آسمان بلند كرد و به اطراف نظر كرد، از من نورى ساطع شد كه همه چيز را روشن كرد، در ميان آن روشنى صدائى شنيدم كه قائلى مى‌گفت كه بهترين مردم را زائيدى ، پس او را محمّد نام بگذار و... . (أمالی صدوق/ص286) ♦️بعد از ولادت رسول خدا صلی الله علیه و آله قبيله قريش در ميان عرب بزرگ شد و به آل‏ الله ناميده شدند. (اثبات الوصیه/ص114) ♦️قيل لقريش آل الله لأنهم عمّار بيته و الآل الأهل‏؛ و از اين جهت به قريش آل اللَّه مى‏‌گويند، زيرا آنها آبادكنندگان خانه او بودند و «آل» به معنى اهل است‏. (كمال الدين و تمام النعمة/ ج‏1/ص241)
بیاناتی از امام خمینی راجع به حجاب امام خمینی(ره) از همان روزهای اوّل انقلاب به مسئولان دولت وقت، برای جلوگیری از بی‌حجابی نهیب زدند: «الآن وزارتخانه‏ ها- این را می گویم كه به دولت برسد، آنطورى كه براى من نقل می كنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد- وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه ‏هاى اسلامى نباید زن‌هاى لخت بیایند، زنها بروند؛ اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند، اما كار بكنند، لكن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.» (صحیفه نور، ج‏6، 329) امام خمینی(ره) درباره اهمیت و جایگاه حجاب فرمودند: باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزش‌های شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است -چه برای زن و چه برای مرد- برای این است که آن ارزش‌های واقعی که این‌ها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‌های شیطانی با دست های فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می‌شدند. این‌ها، این ارزش‌ها زنده بشود.(صحیفه امام، ج19، ص 185) امام خمینی (ره) در بیان دیگری می‌فرماید: در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن می‌تواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند.(صحیفه امام، ج5، ص 294) امام راحل در پاسخ خبرنگاران و بانوان محجبه‌ای که درباره میزان حجاب در ایران از ایشان سؤال کردند؛ فرمودند: «آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن مى‏تواند هر لباسى را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمى‏توانیم و اسلام نمى‏خواهد که زن به عنوان یک شى ء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند.»(همان)
تکلیف حجاب 🔷️در ماجرای حجاب یکبار برای همیشه تکلیف‌مان را با خودمان مشخص کنیم. بالاخره اسلام را قبول داریم یا نه؟! اگر -نعوذ بالله- قبول نداریم که هیچ؛ ولی اگر قبول داریم باید بپذیریم که حجاب از ضروریات دین اسلام است و تردیدی هم در آن وجود ندارد و جایی برای چون و چرا آوردن نیست. نص صریح قرآن گویای این حقیقت است و در اصل وجوب حجاب بحثی نیست. روایات معصومین علیهم‌السلام و سیره ایشان هم اهمیت حجاب را به روشنی می‌رساند. مسلمان واقعی کسی است که تمام احکام دین را بپذیرد؛ نه اینکه اگر حکمی به مذاقش سازگار نبود آن را کنار بگذارد. 🔷️شیخ طوسی در کتاب «تهذيب‌الاحکام» که از کتب اربعه شیعه است از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: «اوّلين تابوتى كه در اسلام ساخته شد، تابوت فاطمه عليها‌السلام بود. زيرا آن بانو در آن بيمارى كه از دنيا رفت به اسماء فرمود: من لاغر شده‏ام و گوشت بدنم از بين رفته است، آيا چيزى كه بدنم را بپوشاند، براى من درست نمى‏كنى؟ اسماء گفت: زمانى كه در حبشه بودم نوعى تابوت مى‏ساختند. مايل هستيد من شكل آن را نشان دهم؟ فرمود: مانعى ندارد. اسماء گفت تا تختى را آوردند، آن‌گاه آن تخت را وارونه بر روى زمين قرار داد، دستور داد تا شاخه‏هاى خرمايى هم آوردند، آن شاخه‏هاى خرما را به پايه‏هاى آن تخت تابيد و يک پارچه روى آنها انداخت و گفت: اين شكل همان تابوتى است كه من ديدم. حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام فرمود: نظير اين تابوت را براى من بساز و بدنم را به وسيله آن بپوشان! خدا بدن تو را از آتش حفظ کند!» (تهذیب‌الاحکام/ج۱/ص۴۶۹) 🔷️این روایت اهمیت خاصی درباره حجاب و دور بودن از چشم نامحرم را گوشزد می‌کند؛ چرا که حضرت زهرا علیها‌السلام از اینکه بعد از فوت حجم بدنش نمایان باشد و بخواهد نامحرمی او را با این وضع ببیند نگرانی دارد. این در حالی است که تشییع حضرت شبانه و با عده انگشت شماری صورت گرفت و شاید حداکثر 5 نامحرم در تشییع حضرت حضور داشت که آن‌ها هم همچون سلمان فارسی انسان‌های باتقوا و چشم پاکی بودند. حضرت زینب علیهاالسلام که وقتی در کاخ یزید قرارمی‌گیرد، با وجود آن همه رنج و سختی و مصیبتی که دیده دغدغه‌اش حجاب و عفت است و به یزید ملعون می‌فرماید که آیا عادلانه است که زن تو در پشت پرده باشد و فرزندان رسول خدا در معرض نامحرم! ♦️حالا جای سوال دارد که چرا برخی از کسانی که ادعای دینداری دارند موضع‌گیری‌های منفعلانه‌ای درباره حجاب می‌کنند و برخوردی مسامحه‌گونه با آن دارند؛ مثلا برخی با نگاه عرفی به حجاب می‌نگرند و می‌گویند چون اکثر مردم تمایلی به حفظ حجاب شرعی ندارند نیازی نیست که با حجاب شرعی در جامعه حاضر شوند و نظریت اکثریت ارجحیت دارد! اگر اکثر مردم خواستار آزادی مشروبات الکلی و راه‌اندازی کاباره و فاحشه‌خانه شدند آیا باز هم باید نظر اکثریت را تمکین کرد؟! ♦️چنین استدلالی اصولا با فلسفه وجودی حکومت اسلامی و اصل دین در تعارض است. اگر قرار باشد نظر اکثریت جامعه بدون ضابطه عملی شود پس دیگر چرا حکومت اسلامی تشکیل شده است؟! آیا با این مبنا فلسفه حکومت دینی زیر سوال نمی‌رود؟! آیا این بدنام کردن اسلام نیست؟! ♦️از طرفی اعتنا کردن به عرف زمانی موضوعیت دارد که حکم قطعی از نظر شارع نباشد و خود شارع مقدس موضوع را به عرف واگذار کرده باشد؛ مثلا اگر عرف و اکثریت جامعه بگویند ما نماز را قبول نداریم و به جای آن هر گونه که خواستیم خدا را عبادت می‌کنیم چنین عرفی سر سوزنی اعتبار ندارد؛ چرا که حکم قطعی درباره وجوب نماز و چگونگی آن از جانب شرع وجود دارد. برای مثال درباره اصل وجوب حجاب نمی‌توان عرف را لحاظ کرد، ولی در مورد نوع پوشش، عرف معنا پیدا می‌کند؛ مثلا اگر پوشش شخص به گونه‌ای باشد که لباس شهرت حساب شود و انگشت‌نمای خاص و عام گردد، این پوشش و حجاب صحیح نیست و عرف دراین‌جا دخیل است؛ ولی درباره اصل حجاب، عرف موضوعیت ندارد.
⭕️این قافله عمر عجب می گذرد 🥬شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند اولین بار بود که کلم می‌دید. با خود گفت: حتما میوه‌ای درون این برگها است ‌اولین برگش‌ را کند تا به میوه برسد اما زیرش به برگ دیگری رسید. و زیر آن برگ یک برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما میوه‌ی ارزشمندی است که اینگونه در لفافه‌اش نهادند. ⁉️گرسنگی‌اش بیشتر شد و با ولع بیشتر برگها را می‌کند و دور می‌ریخت. وقتی برگها تمام شدند متوجه شد میوه‌ای در کار نبود! آن زمان بود که دانست کلم مجموعه‌ی همین برگهاست. ❇️ما روزهای را تند تند ورق می‌زنیم و فکر می‌کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم درحالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم! زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم بنابراین قدر فرصت‌ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم. @tarbiatemanavi
رمق فتنه ♦️تا زمانی که گوش بخش قابل توجهی از مردم به رسانه‌هایی همچون "من و تو" و "ایران اینترنشنال" باشد و منبع خبر درست را امثال این رسانه‌ها بدانند، وضع به همین منوال خواهد بود و در آتش فتنه و اغتشاش دمیده خواهد شد. ♦️وقتی این شبکه‌ها وقاحت و بی‌شرمی را به حد اعلای خود می‌رسانند و جنایت حرم شاهچراغ را کار جمهوری اسلامی می‌دانند تا اغتشاشات خیابانی و به قول آن‌ها انقلاب خیابانی منحرف شود و از آن بدتر عده‌ای از مردم نادان هم همان اراجیف را نوشخوار می‌کنند خیلی نباید توقع آرامش و امنیت داشته باشیم. ♦️البته ناگفته نماند مماشات و عدم قاطعیت نیروی انتظامی و قوه قضاییه در برخورد با مجرمان نیز در فروکش نکردن اغتشاشات تاثیر قابل توجهی دارد.
مماشات تا کی؟! ♦️تا کی باید نیروی انتظامی فاقد اقتدار لازم باشد و نقش تماشاگر را بازی کند؟! تا کی باید شاهد باشیم که ماموران نیروی انتظامی آن قدر در مقابل اراذل و اوباش بی‌رحم، با مسامحه برخورد کنند که به راحتی مورد هجمه این وحشی‌ها قرار بگیرند؟! چرا نباید سلاح لازم را در اختیار داشته باشند و حق تیر نیز داشته باشند تا در مقابل این جانیان از خدا بی‌خبر حداقل از خودشان دفاع کنند؟! روندی که در جریان است، چیزی جز تضعیف امنیت داخلی را به همراه نخواهد داشت. بالاخره نیروی انتظامی باید نماد قدرت و علمدار تامین امنیت باشد. خلاصه این وضعیت، امنیت کشور را با چالشی جدی موجه می‌سازد و باید فکری اساسی در این باره شود. ♦️قوه قضاییه هم باید در اسرع وقت و بدون مماشاتی اراذل و اوباشی را که جنایاتشان قطعی و مسلم است به اشد مجازات برساند و ترجیحا هم این مجازات علنی باشد تا درس عبرتی برای سایر اراذل باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اهل بیت با حجاب کاری ندارند! 🔹آیا امیرالمومنین در نهج البلاغه، سخنی از حجاب داشتند؟!
دغدغه برخی سلبریتی‌ها چندی پیش بود که علی کریمی با یک پست در اینستاگرام جنجالی در فضای مجازی به راه انداخت که کنایه‌ای به نذری دادن در ایام محرم بود. خیلی‌ها جواب او را دادند و به نوعی جوی بر علیه او شکل گرفت تا اینکه یکی از سخنران‌های مذهبی به شدت به او توپید و او را "بی‌شرف" و "الدنگ" خطاب کرد.همین مسئله تقریبا ورق را به نفع علی کریمی برگرداند و برخی از هم مسلک‌ها و هم پیالگی‌های او به دفاع از او پرداختند. این قضیه گذشت تا اینکه بالاخره کریمی در پستی دیگر به نوعی از گفته اولش برگشت و ازاین بابت معذرت خواهی کرد . اما پس از درگذشت مهسا امینی سر و کله علی کریمی دوباره در فضای مجازی پیدا شد و رسما به عنوان یکی از لیدرهای آشوب و اغتشاش نقش آفرینی کرد. او عملا در آتش آشوب دمید و برخی از اغتشاشات با تحریک او صورت گرفت . علی کریمی با این کار در واقع باطن خود را رو کرد و نشان داد که خطابات آن سخنران بی‌جا هم نبوده است. مانند دفعه قبل باز هم عده‌ای به حمایت از او پرداختند که آن‌ها نیز با دفاع خود در جرم کریمی شریک هستند و باید در پیشگاه خداوند متعال پاسخگوی ظلم‌هایی که شد و خون‌هایی که ریخته شد باشند. این جماعت وقتی تا این حد نقش اپوزوسیون را بازی می‌کنند، غالبا مشکل‌شان گرفتن اقامت کانادا و آمریکا و ... هست و تا هنگامی که اقامت بگیرند مشغول لجن پراکنی هستند. زمانی هم که اقامت‌شان قطعی ‌شد معمولا ساکت می‌شوند و دیگر در فضای مجازی پیدایشان نمی‌شود و یا حداقل مثل گذشته حضور ندارند. یکی از نمونه‌های بارز، مهناز افشار بود که شاهد بودیم در سال‌های پیش یک پای تشویش اذهان عمومی و دروغ پراکنی در فضای مجازی بود ولی الان تقریبا خبری از او نیست. ظاهرا مشکل اقامتش درآلمان مرتفع شده و به قول معروف خرش از پل گذشته است! هر چند که که صفحه‌اش را به یک موسسه بهایی اجاره داده واز این جهت در جرایم آن‌ها شریک است ولی خودش مثل سابق در فضای مجازی حضور ندارد. به هر حال تجربه نشان داده که خیلی از این سلبریتی‌ها که با پول بیت‌المال و به واسطه توجهات همین مردم به شهرت و اموال زیاد رسیده‌اند، ظرفیت این شهرت را نداشته‌اند و اینگونه ساز مخالف می‌زنند. این جماعت با نمک‌نشناسی و با به یدک کشیدن نام مردم رسما مواضعی می‌گیرند که بر علیه مردم تمام می‌شود. این‌ها در واقع سنگ خودشان را به سینه می‌زنند و برای رفاه و منافع آن چنانی به دنبال کوچ کردن از ایران و رفتن به آغوش دشمنان این سرزمین هستند. این مواضع ضد حکومتی هم که می‌گیرند بیشتر به خاطر این است که رضایت دولت‌های معاندی همچون کانادا و آمریکا را جلب کنند تا اقامت آن کشورها را بگیرند.
مسئولین امنیتی، امنیت را دریابید! ♦️مسئولین امنیتی چه زمانی می‌خواهند دست از مماشات و بی‌منطقی بکشند و مدافعان امنیت را بدون سلاح یا بدون سلاح کارآمد در معرکه جنگ نفرستند؟! چه زمانی می‌خواهند به این باور برسند که در جنگ هستیم و بی‌سلاح در کارزار جنگ رفتن، نوعی حماقت است! تا کی بسیجیان مظلوم باید سپر بلا باشند و طعمه عده‌ای بی‌رحم و پست شوند؟! ♦️ظاهرا تفکر بنی‌صدر حاکم است و تا کار به جاهای باریک‌تر نرسیده باید فکری کرد. آیا نباید از تاریخ عبرت گرفت؟! فراموش نکنیم که کارشکنی و نفاق بنی‌صدر یکی از عوامل اساسی سقوط خرمشهر بود! اگر منافق نیستید دست بجنبانید! این برخوردهای دور از عقل تا کی باید ادامه داشته باشد و امنیت مردم در خطر باشد؟! ♦️واقعا جای سوال دارد که چرا مامورین امنیتی باید سلاح کارآمد نداشته باشند و چرا اجازه شلیک ندارند؟! از چه می‌ترسید؟! از شبکه تروریستی ایران اینتر نشنال؟! از حکومت‌های مدعی حقوق بشر که روی هر چه جانی را سفید کرده‌اند؟! یا از یک مشت سلبریتی بی‌شرف نمک‌نشناس؟! این بی‌وجدان‌ها که به هر بهانه‌ای ماموران امنیتی و انتظامی را متهم به آدم کشی می‌کنند؛ پس این‌ها را مسلح کنید و اجازه تیر بدهید تا در موقع لزوم از این حق معقول و طبیعی استفاده کنند تا بلکه حساب کار دست این اراذل از خدا بی‌خبر بیاید. ♦️روندی که در جریان است چیزی جز تضعیف نیروهای امنیتی و جری شدن اراذل و اوباش ندارد.
از عاقبت معصیت باید ترسید! یکی از نکات مهمی که حضرت زینب کبری سلام الله علیها در مجلس یزید بعد از کفر گویی این ملعون مطرح کرد قرائت این آیه قرآن بود که «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ الله وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ؛ ‌سپس پایان کار آنان که بد کردند این است که آیات خدا را تکذیب کرده و آن‌ها را مسخره می‌کنند.» (سوره روم، آیه ۱۰) این نکته مهمی است که نباید از آن غافل باشیم و تلنگری جدی است که عاقبت معصیت خدا، تکذیب آیات الهی و تمسخر آن را به همراه خواهد داشت و جا دارد که انسان مؤمن از این عاقبت بترسد. این همان چیزی است که به نوعی در این وقایع اخیر شاهد هستیم. حداقل برخی از اظهار نظرهای کفرآمیزی که بعضا از افراد چهره می‌بینیم، همچنین رفتار و گفتار بعضی از به اصطلاح معترضین به همین نکته بر می‌گردد. کسانی که عمری در معصیت خداوند غوطه‌ور بوده‌اند و چه بسا اموال حرامی را بلعیده‌اند، نتیجه‌اش همان چیزی‌ می‌شود که در حال روی دادن است.
اجبار همیشه بد نیست "حجاب اجباری" واژه‌ای بود که مدت‌ها رسانه‌های مختلف روی آن مانور دادند و آنقدر این عبارت را تکرار کردند تا بالاخره تقریبا جا انداختند که حجاب اجباری پدیده‌ای نامناسب است و برخی از متدینین هم به این باور رسیدند و در صدد توجیه آن برآمدند. برخی گفتند ما اجبار نداریم، ولی الزام داریم و بحث‌هایی شبیه این. به نظر می‌رسد که این چیزی جز بازی با الفاظ نیست و خیلی نمی‌توان بین الزام و اجبار فرقی قائل شد. نکته‌ای که دراینجا جا دارد به آن توجه شود این است که خیلی‌ها خواسته یا ناخواسته مرعوب این رسانه‌های کذایی شدند و تکرار این واژه طوری القاء شد که گویا چیز خوبی نیست؛ ولی اگر واقع‌گرایانه به این مقوله نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که اصولا اجبار همیشه بد نیست. ما در زندگی روزمره خود- جدای مباحث دینی- موارد متعددی از اجبار داریم و هر عاقلی با هر گرایش دینی- فرهنگی، بر خوب بودن این اجبارها صحّه می‌گذارد و آن را به عنوان امری مثبت تلقی می‌کند. مثلا اگر فرزند خردسال ما بیمار شود، برای اینکه سلامتی خود را به دست بیاورد او را مجبور می‌کنیم که دارو بخورد و اگر در دارو خوردن بد قلق هم باشد به زور دارو را به او می‌خورانیم . یا اگر یکی از عزیزان ما با دوست نابابی معاشرت داشته باشد چه بسا او را مجبور می‌کنیم که از دوستی با آن شخص دست بردارد. طبیعی است که هیچ عاقلی دراین مورد نمی‌گوید که اجبار بار منفی دارد. یا مثلا برای اینکه قوت بدنی داشته باشیم مجبوریم که غذا بخوریم؛ برای رفع تشنگی مجبوریم که آب بنوشیم؛ برای محافظت از سرما، مجبوریم که لباس گرم بپوشیم و مثال‌های متعدد دیگری که برای هر انسانی پیش می‌آید و قابل تصور است و هیچکس نمی‌تواند این مسائل را نفی کند. در مسئله حجاب هم حتی اگر کسی نخواهد ملتزم به رعایت احکام شرعی باشد، وقتی در جامعه‌ای که حجاب جزء‌ مهمی از روابط اجتماعی آن به شمار می‌رود، اشکالی ندارد که بگوییم شخص مجبور است پوشش لازم را داشته باشد و این خودش نوعی احترام به قانون است. از این گونه الزام‌ها و اجبارها در سراسر دنیا وجود دارد. درست است که شکل آن، با چیزی که در ایران مرسوم است تفاوت دارد؛ ولی به هر حال در کشورهای مختلف، حداقل برای حضور در برخی اجتماعات، مثل محیط‌های آموزشی پوشش خاصی تعریف شده و این گونه نیست که هر کسی هرطور که دلش بخواهد لباس بپوشد. این‌ها هم نوعی اجبار است که برای قانونمند بودن و جلوگیری از هرج و مرج، همگان ملزم به رعایت آن می‌باشند. چطور آن‌جا کسی معترض اینگونه اجبارها نیست؛ ولی اجبار به حجاب در ایران مخالف آزادی است!
🔷گوشه‌ای از فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها در منابع اهل سنت🔷 حدیث «سیدة نساء» یکی از ویژگی‌هایی که در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها بیان شده و از مسلّمات نزد شیعه و سنی است، این است که حضرت سرور زنان عالم است که خود این مطلب نشان‌گر شخصیت والا و با عظمت ایشان است. برخی از منابع اهل سنت که از منابع قدیمی و معتبر نزد آنان می‌باشد، ناقل روایاتی هستند که عبارت «سیدة نساء» در آنها وجود دارد و اشاره به برتری حضرت دارد که فهرست بعضی از آنها به این شرح است: «سیدة نساء هذه الأمة أو نساء المؤمنین»: 1- مسند احمد حنبل /ج6/ ص282 2-صحیح بخاری/ج7/ص142 3- صحیح مسلم / ج7 /ص143 4- سنن ابن ماجه/ج1 /ص518 5- سنن نسایی/ج4/ص251 «سیدة نساء العالمین»: 1- مستدرک علی الصحیحین/ج3‌/ص56 2- المصنّف ابن ابی شیبه کوفی / ج5 /ص527 3-فتح‌الباری/ج7/ص82 4- سنن نسایی/ج4/ص252 «سیدة نساء اهل الجنة»: 1- مستدرک علی الصحیحین/ ج3/ ص151 2- السقیفه و فدک/جوهری/ص148 3-فتح الباری/ج6/ص321 4- سنن ترمذی/ج5/ص326 حدیث «احب الناس» مطلب دیگر که از فضایل حضرت به‌شمار می‌رود، این است که ایشان محبوب‌ترین شخص، نزد رسول خدا صلی الله علیه و‌آله، بوده است. برای نمونه به دو منبع اشاره می‌شود که نقل کرده‌اند محبوب‌ترین مردم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده است. یکی حاکم نیشابوری که در مستدرک/ج3/ ص217 به آن اشاره کرده و دیگری طبرانی در کتاب المعجم‌الکبیر/باب مناقب فاطمه/ج22/ ص404 این مطلب را آورده است. در مستدرک حاکم چنین آمده است که جعفر طیار، علی علیه السلام و زید بن حارثه نزد پیامبر صلوات الله علیه و آله آمدند و پرسیدند: محبوب‌ترینِ مردم نزد شما چه کسی است؟ مَنْ اَحَبَّ النّاس الیک؟ حضرت فرمود: فاطمه! در معجم کبیر نقل شده که از عایشه پرسیدند: محبوب‌ترین مردم به رسول خدا صلوات الله علیه و آله چه کسی بود؟ او پاسخ داد: فاطمه [سلام الله علیها]! حدیث «بضعة منّی» حدیث دیگر که آن هم از مسلّمات بوده و نزد شیعه و سنی مشهور است، این که پیامبر صلوات الله علیه و آله در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود که فاطمه پاره تن من است(بضعة منّی)؛ هر کس او را خشمگین کند، مرا خشمگین کرده و هر کس که فاطمه از او راضی باشد، من از او راضی هستم! مضمون این حدیث با عبارات مختلف در منابع شیعه و سنی آمده است که برای نمونه به برخی از منابع مهم اهل سنت اشاره می شود: 1- مسند احمد/ ج4/ ص5 2- صحیح بخاری/ ج4 /ص210 3- صحیح مسلم/ج7 /ص141 4- سنن ابن ماجه/ج1 /ص644 5- مستدرک حاکم نیشابوری/ج2 /ص159 6- سنن ابی داوود/1410ق /ج1 /ص460 7- سنن نسائی/ج5 /ص97 این ها بخشی از منابع اهل سنت هستند که فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها را بیان کرده‌اند که جزء کتب معتبر، نزد خودشان بوده و عمدتاً متعلق به قرون سوم تا پنجم هجری هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنده باد علی دایی بدون رتوش؛ صد در صد خالص و کاملا واقعی، بدون فیلترهای فضای مجازی و خارج از دستکاری شبکه های اجتماعی! 🔹پاسخ الهی قمشه ای به رفتارهای نصرالدینی برخی سلبریتی ها 🇮🇷@Sobhesadegh_ir
نظام آموزشی و دین‌داری دانش‌آموزان ♦️وضعیت اسف‌بار فرهنگی و عدم تقید به آموزه‌های شرعی مثل حجاب که در حال حاضر شاهد هستیم معلول علت‌های مختلفی است. بی‌تردید محیط ولنگار فضای مجازی و اینترنت نقش بسزایی در این زمینه داشته که در طول سال‌های متمادی اینگونه خودش را نشان داده است. ♦️در بین علت‌های مختلف این پدیده نامیمون، متاسفانه ناکارآمدی سیستم آموزشی در تدوین محتوایی کتب دینی یکی از علت‌های مهم است که نمی‌توان از آن غافل شد. کتاب‌های دینی مدارس معمولا به صورت کلی و فهرست‌وار به مسائلی اشاره کرده‌اند که آن چنانکه شایسته است جنبه اقناعی در باب مسائل اعتقادی ندارد و از طرفی اطلاعات جامعی نیز درباره احکام شرعی که مورد ابتلا و نیاز دانش‌آموزان باشد را ارائه نمی‌کند. معلمان نیز طبیعتا همان مسائل ناچیز کتاب را تدریس می‌کنند و شاید کمتر معلمی باشد که به صورت خودجوش و با توجه به وقتی که دارد بیاید و از خودگذشتگی نشان دهد و مطالب کاربردی‌تری را به دانش‌آموزان ارائه کند تا آن‌ها متدین بار بیایند. با این وصف نتیجه این می‌شود که اکثر دانش‌آموزان آن چنانکه شایسته یک مسلمان است نسبت به مسائل دینی، چه مسائل اعتقادی و چه احکام شرعی، توجیه نمی‌شوند. اگر خانواده این دانش‌آموز ، تقید به مسائل دینی نداشته باشد چیز قابل توجهی از مدرسه عائد او نمی‌شود؛ از طرفی وقتی این نوجوان به طور افسار گسیخته در فضای ولنگار مجازی غوطه ور باشد نتیجه‌اش چیزی می‌شود که در حال حاضر شاهد هستیم و برخی از جوان‌های ظاهرا مسلمان، به کشف حجاب، بی‌غیرتی و... افتخار می‌کنند. ♦️نکته مهم در تکمله بحث این است که بی‌عملی، ریشه در بی‌اعتقادی دارد. تا زمانی که انسان اعتقادش نسبت به اصول دین مثل توحید، قرص و محکم نباشد خیلی نمی‌توان توقع عملگرایی داشته باشیم؛ ولی زمانی که انسان اعتقادات محکمی داسته باشد معمولا به صورت خودکار عملگرا هم می‌شود. وقتی مثلا خانمی حقیقتا به این باور برسد که خداوند حکیم، خالق اوست و صلاح او را بهتر از خود او می‌داند، از طرفی باور داشته باشد که حجاب دستور خداست، این شخص خود به خود مقید به حجاب می‌شود. در سایر احکام شرعی هم همچنین؛ ولی وقتی اعتقادی در کار نباشد، اهل نماز و عبادت نمی‌شود، به راحتی حق‌الناس را پایمال می‌کند و... . ♦️در همین زمینه‌ی حجاب که این روزها بحث داغی دارد، تقریبا تمام کسانی که اصرار بر بی‌حجابی دارند قطعا کمیت اعتقاداتشان لنگ می‌زند؛ حالا یا اصلا اعتقادی به دین و لوازم آن ندارند و یا در خوشبینانه‌ترین حالت، اعتقادات متزلزل و سستی دارند.