eitaa logo
نعیم
29 دنبال‌کننده
192 عکس
215 ویدیو
2 فایل
ارتباط : @B_Shakoorzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 آداب سخن گفتن باتوجه به آیات قرآن🍃 1⃣ سلام و درود «إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاما» «سخنی جز سلام و درود نیست.» نوع و جنس گفتار ما باید به گونه‌ای باشد که طرف مقابلمان اذیت نشود. نوعِ کلام باید حیات بخش باشد و صدمه‌ای به طرف مقابل نرساند. 2⃣ پرهیز از لغو «لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهوده‌ای می‌شنوند و نه [سخنی] گناه آلود.» گفتار ما لغو نباشد،‌ حرفی باشد که منفعت عقلایی اعم از معنوی یا مادی بر آن بار شود. گاهی اوقات زیاده‌گویی و تأکید و تکرار می‌تواند لغو باشد. 3⃣ پرهیز از نسبت گناه و خطا به یکدیگر «لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهوده‌ای می‌شنوند و نه [سخنی] گناه‌آلود.» با گفتارمان، نسبتِ گناه و خطا به یکدیگر ندهیم ؛ چون در واقع گرفتار ظلمت نفس شده‌ایم. 📝ادامه دارد... @darshainabazqoran
🔴 گذر عمر را دریابیم ✍از فرد حکیمی پرسيدند: شگفت‌انگيزترين رفتار انسان چيست؟ پاسخ داد: از كودكى خسته می‌شود، براى بزرگ شدن عجله می‌کند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود می‌شود. ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه می‌گذارد. سپس، براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج می‌کند. طورى زندگى می‌کند كه انگار هرگز نخواهد مرد و بعد طورى می‌میرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است! آنقدر به آرزوهای دور و محال فكر مى‌كند كه متوجه گذر عمر خود نيست. 💠: @momenane313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ مشکل، رئیس جمهور بی‌کفایت است 🔺گفت‌وگوی جنجالی دکتر حسین قناعتی در رادیو تهران درباره بی‌کفایتی رئیس جمهور و کوتاهی‌های وزارت بهداشت و ستاد کرونا در کنترل کرونا 🔺تنها کسانی که در دوران کرونا کمک کردند، مردم مذهبی بودند؛ از کسانی که کوتاهی کردند شکایت می‌کنیم @Afsaran_ir
رویکرد مجموعه احضار محوریت سریال جدید علیرضا افخمی که شبهای ماه رمضان ازشبکه یک به روی آنتن می رود موضوع جن ، روح ، و خرافات ‌است. استقبالی که نسبتا از این سریال شده است نشان می‌دهد که این مسائل طرفداران قابل توجهی دارد. موضوع جن و روح از مسائلی است که در متقن‌ترین منبع دینی یعنی قرآن کریم از آن یاد شده و هیچ تردیدی در وجود آن نیست. مباحث این چنینی ازجمله مقولاتی است که معمولا افراط و تفریط در آن وجود دارد؛ عده‌ای از این ور بام می‌افتند و از بیخ و بن منکر روح و جن به خصوص جن هستند و آن را خرافات می دانند؛ عده‌ای هم از سوی دیگر دچار افراط می‌شوند و از این طریق اسیر خرافات می‌شوند و چه بسا در دام کلاهبرداران می‌افتند ، هم مالشان را به فنا می‌دهند و هم با روح و روان خویش بازی می‌کنند و چیزی نیز عائدشان نمی‌شود. سریال احضار در قسمتهای نخستین، نسبتا پرداخت قابل قبولی در این مقوله داشته، به خصوص در بحث اثبات اصل وجود جن و روح، در قسمت اول مجموعه بیان کرد که این مقولات خرافات نیست و در قرآن به آن اشاره شده است. همین نکته مثبتی است و می‌تواند تلنگری باشد برای کسانی که روح و جن را خرافات می‌دانند. به مرور که داستان پیش می‌رود پای حقه بازان این مقوله نیز به سریال باز شده است که افسانه چهره آزاد در نقش احضار کننده روح ایفای نقش می‌کند. در این باره نشان می‌دهد که چگونه با کلاشی و مکّاری مردم ساده لوح را سرکیسه می‌کنند و با هک کردن گوشی و اطلاعات مشتریان اطلاعاتی را از قبل جمع آوری می‌کنند و زمان مراجعه مشتریان، تحویل آن‌ها می‌دهند که آن‌ها را مجاب کنند که اطلاعات غیبی هم دارند.
مگر نمی‌گفتید گاندو دروغ است؟ زمانی که سریال گاندو روی آنتن تلویزیون بود از سوی دولت فخیمه و وزارت خارجه اعتراضات و اتهاماتی متوجه این مجموعه تلویزیونی شد و شخص آقای ظریف بود که این سریال را دروغ خواند. هرچه عوامل این مجموعه تلویزیونی ‌گفتند که محتوای سریال بر اساس اسناد و مدارک است، دولت زیر بار نمی‌رفت و آن را دروغ می‌خواند ومنکر جاسوس و نفوذی می‌شدند. در این روزها و پس از انتشار فایل جناب آقای ظریف در شبکه ایران اینترنشنال و سایر شبکه‌های همسو با آن و افاضاتی که پیرامون دیپلماسی داشتند و ادای دینی که به سردار دلها حاج قاسم سلیمانی داشتند و حسابی از خجالت ایشان درآمدند، حالا دو سوال اساسی در اینجا مطرح است که اولا هدف این بیانات از طرف وزیر خارجه چه بوده؟ و ثانیا فایلی که قراربوده مثلا محرمانه و غیر قابل انتشار باشد، چطور از شبکه‌ معلوم الحالی مثل ایران اینترنشنال منتشر شده است؟ آن هم ازسوی «مرکز استراتژیک ریاست جمهوری» با مدیریت آشنای دولت که خود از منتقدین جدی گاندو بوده است و این فایل در آن مرکز ضبط شده است. اگر این اتفاق زاییده جریان نفوذ نبوده پس چه بوده است؟! از طرفی شاهد هستیم رئیس جمهور وزارت اطلاعات را مأمور این موضوع کرده که پیگیری کند که چگونه این فایل به شبکه معاند ایران اینترنشنال درز پیدا کرده است. این خودش گویای جریان نفوذ در«مرکز استراتژیک ریاست جمهوری» است. طبیعی است که وقتی چنین نفاق و نفوذی در یکی از مراکز مهم مربوط به ریاست جمهوری وجود دارد، خب در وزارت خارجه و حوزه سیاست خارجی هم به راحتی چنین عناصری پیدا می‌شوند و دست کم برخی از آن‌ها به طور قطعی به عنوان جاسوس و نفوذی شناخته شده‌اند و صرفا بحث اتهام مطرح نیست. با این حال انکار جریان نفوذ و اتهام زدن به گاندو، یا از روی خوش خیالی کاذب و به عبارتی ساده لوحی است و یا نفوذی بودن خود منکران این جریان را به اثبات می‌رساند.
🌱🌿 🥀   💡 دشمن شناسی 💡 📃حدیث اول: زیر لگد دشمن 🔹بنا بر روایتی امیرالمومنین ( علیه السلام ) فرمودند : « هر کس که به هنگام یاری ولیّ خود خواب باشد، با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد.»🔹 📘غررالحکم،ص ۶۳۰ 📖متن حدیث 👇 🔸رُوِیَ أن قال أمیرالمؤمنین(علیه السلام):« مَنْ‏ نَامَ‏ عَنْ‏ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّه‏»🔸 📃حدیث دوم: در امان نباش ▫بنا بر روایتی امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: «از دشمن در امان نباش، هر چند از شما سپاسگزاری کند.»▫ 📗غررالحکم ، ص ۷۴۵ 📖متن حدیث👇 🔸رُوِیَ أن قال أمیرالمؤمنین(علیه السلام):«لَا تَأْمَنْ‏ عَدُوّاً وَ إِنْ شَكَر»🔸 📃حدیث سوم: ضعیف ترین دشمن 🔹بنا بر روایتی امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند: «ضعیف ترین دشمنان از جهت مکر، کسی است که دشمنی خود را بروز دهد.» 🔹 📚 بحارالانوار، ج۷۵، ص ۳۷۹ 📖متن حدیث 👇 ▫رُوِِیَ أن قال الإمام العسکری (علیه السلام):«أَضْعَفُ الْأَعْدَاءِ كَيْداً مَنْ‏ أَظْهَرَ عَدَاوَتَه‏»▫ 📃حدیث چهارم: عاقل ترین مردم 🔸بنا بر روایتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «عاقل ترین مردم، بنده ای است که پرودگارش را بشناسد و از او اطاعت کند و دشمنش را بشناسد و او را نافرمانی کند»🔸 📚بحارالانوار،ج۷۴، ص۱۷۹ 🔹رُوِیَ أن قال النبیّ(صلی الله علیه و آله):"إنَّ أَعْقَلَ النَّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطَاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ‏ فَعَصَاه‏"🔹 🥀 🌱🌿
✍ 🔴نقدی بر «کلبه عمو پورنگ»🔴 ظاهرا داستان موسیقی در صدا و سیما تخته گاز می‌تازد و هیچ محدوده‌ای ندارد . گویا فراموش شده که موسیقی از آن دسته هنرهایی است که محدوده حلال و حرام دارد و بی در و پیکر نیست. در حال حاضر طوری شده که اصلا این حرفها ‌معنا و مفهومی ندارد و سخن گفتن ازاین مسائل چه بسا با دهن کجی و تمسخر همراه باشد. اگر بحثی هم در صداو سیما باشد صحبت از سبک‌های موسیقی است. شواهد و قرائن بر این است که تقریبا همه نوع سبکی از موسیقی در صدا و سیما جای خودش را دارد. طبیعتا صدا و سیما به عنوان یک رسانه فراگیر و ملی فرهنگ سازی گسترده‌ای در امور مختلف دارد و این فرهنگ سازی در مورد موسیقی هم صادق است. متأسفانه حرمت شکنی در وادی موسیقی در برنامه‌های مختلفی اتفاق می‌افتد. یکی از این برنامه‌ها که از سریال‌های پر بیننده هم به حساب می‌آید «کلبه عمو پورنگ» است. این مجموعه تلویزیونی که در گروه کودک ونوجوان شبکه دو ساخته شده و از نظر محتوایی سعی دارد که مضامین ارزشمندی مثل اعتماد به نفس را در قالب نمایشی فانتزی با بازیگرانی که عمدتا نقش حیوانی را دارند به کودکان و نوجوانان بیاموزد که نکته مثبت این مجموعه را می‌توان همین موضوع دانست. این مجموعه را تقریبا می‌توان به عنوان یک برنامه موزیکال تلقی کرد. نکته مهم در این جا خود را نمایان می‌کند و آن هم موزیک‌هایی است که اکثریت قریب به اتفاق آن مصداق موسیقی مطرب و حرام است، به حدی که در بعضی اوقات بازیگران نیز بدنی تکان می‌دهند و رسما می‌رقصند. این موسیقی‌ به گونه‌ای است که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و با فتوای هیچ فقیهی سازگاری ندارد. درست است که برخی موسیقی‌ها مشکوک است و نمی‌توان به راحتی آن را مصداق موسیقی حرام دانست، ولی دست کم اکثریت موسیقی که در این مجموعه ساخته و پخش می‌شود مصداقی بی چون و چرا از موسیقی حرام است. برنامه‌های دیگری هم هستند که چنین وضعی دارند و جای هیچ توجیهی ندارد ولی در حال حاضر بحث این نوشتار به طور خاص درباره این برنامه است. اصولا برنامه‌های داریوش فرضیایی که با نام عمو پورنگ در این سالها در تلویزیون مطرح بوده جزء برنامه‌های پربیننده بوده و اکثرآن‌ها نیز همین مدل موسیقی را داشته‌اند و فرهنگ سازی کرده‌اند. با این اوضاع حقیقتا چگونه می‌توان نوجوانان را توجیه کرد که ما در شرع موسیقی حرام نیز داریم. آیا با این اوضاع کسی به راحتی می‌تواند پذیرا باشد؟ طبیعتا نوجوان با تناقضاتی روبه رو خواهد شد و به راحتی توجیه نمی شود.
🔸 برای امور مادی از محضر حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمه الله علیه راهنمایی می‌خواستند، آن بزرگوار می فرمود: 🌸 ایشان می فرمودند: 🔸 سوره یاسین بخوانید و ثواب آن را به هدیه کنید، حاجت شما را خواهند داد. 🌺 گاه می فرمودند: صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این علیه السلام مجرّب می دانستند. 📚 روح و ریحان؛ صفحه ۹۳ @TarbiateManavi
✍ 🔴پیوند آسمانی🔴 ازدواج امیرالمؤمنین (ع) و حضرت فاطمه (ع) به عنوان ازدواج دو شخصیت معصوم و برترین مخلوقات عالم هستی، بعد از نبی اکرم(ص) ابعاد مختلفی برای الگوپذیری دارد؛ هر چند که نه احدی  می‌تواند به عظمت ایشان معرفت پیدا کند و نه توان این را دارد که مانند ایشان شود؛ بلکه بحث در این است که از این بزرگواران الگو بپذیرد و به شمه‌ای از سیره ایشان متمسک شود. ساده زیستی و مهریه پایین ساده زیستی، قناعت و مهریه کم از شاخصه‌های مهم اقتصادی این ازدواج با برکت است که حقیقتا جای الگوپذیری دارد و متأسفانه جای خالی آن در جامعه امروز محسوس است. البته این بدان معنا نیست که اثری از ساده زیستی و مهریه پایین اصلا در ازدواج‌ها وجود ندارد؛ بلکه وضعیت موجود در تراز جامعه اسلامی و مردمی که ادعای محبت و پیروی از اهل بیت را دارند نیست. 🔷️قول مشهور در باب مهریه حضرت زهرا(ع) این است که مهریه ایشان 500 درهم بوده که به مهر السنه مشهور است. 500 درهم را با هر قاعده‌ای به نرخ امروز محاسبه کنیم قطعا اختلاف زیادی با مهریه‌های سرسام‌آوری  دارد که در جامعه فراگیر شده است. اصولا مهریه پایین در احادیث از ویژگی‌های زن با برکت و مهریه بالا از شومی زن شمرده شده است. (من لا یحضره الفقیه،ج3،ص387) جهیزیه حضرت زهرا از فروش زره امیر مؤمنان  تهیه شد که برخی از آن‌ها عبارت بود از: 1- يك پيراهن به قيمت هفت درهم 2- روسری(خمار) به قيمت چهار درهم  3-   رو انداز(قطيفه) مشكى خيبرى  4- تختى كه وسط آن را با ليف خرما بافته بودند. 5- دو عدد تشك با روكشى از كتان مصرى كه يكى از آنها با ليف خرما و ديگرى با پشم گوسفند پر شده بود. 6- چهار بالش- يا متّكا، يا پشتى- با رويه‏اى از پوست حيوانات طائف كه درون آنها از علف اذخر (گياه خشك و سبز رنگى شبيه كاه و نرم‌تر از آن است كه داراى بوى خوش نيز مى‏‌باشد) پر شده بود. 7- پرده‏اى از جنس پشم 8- حصيرى بافت يمن  9- يك آسياى دستى  10- طشت مسى 11- مشك آبى از جنس پوست  12- ظرف مخصوص شير كه از جنس چوب مى‏تراشيدند. 13- ظرفى براى آبخورى 14- ظرفی قيراندود برای شستشو  15- سبويى سبز رنگ كه در آن روغن، آرد يا چيزهاى ديگر نگهدارى مى‏‌كردند. 16- دو كوزه كوچك سفالى.  (امالی طوسی/ ص41) البته همچنان که واضح  است، ملاک الگو پذیری، ساده زیستی و قناعت کردن به حداقل‌هایی است که برای یک زندگی مشترک لازم است که درهر عصر و زمانی متناسب با شرایط متغیر است. الگوپذیری در بندگی خدا رسول خدا (ص) از على (ع) پرسيد: همسرت چگونه زنى است؟ امیر مؤمنان(ع) عرض کرد: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ؛ خوب ياورى است براى اطاعت از خدا.» رسول خدا(ص) همين سؤال را از حضرت فاطمه (ع) پرسید و ایشان عرض کرد: شوهرى خوب و شايسته است. سپس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم براى آنها دعا كرد و عرض کرد: خداوندا! در ميان آنها الفت برقرار نما، و آنان و فرزندانشان را نعمت بهشت نصيب کن، به آنها فرزندانى پاك، طيّب و مبارك روزى نما و در ذرّيّه آنها بركت قرار داده و آنها را امامانى هدايتگر به سوى اطاعت خود قرار ده و آنان را به آنچه كه رضايت تو در آن است راهنمايى فرما. (مناقب آل ابی‌طالب/ج3/ص356) یکی از نکات مهم در روابط زن و شوهر همین نکته است که تا چه اندازه می‌توانند در عبادت و بندگی خدا  یاور یکدیگر باشند. البته عبادت فقط منحصر به نماز و روزه و ذکر و مواردی از این قبیل نیست؛ بلکه در شئون مختلف می‌تواند مصداق داشته باشد؛ مثلا  مرد  در حفظ حجاب زن می‌تواند نقش مثبتی  ایفا کند و اگر احیانا همسرش آن طور که شایسته است مقید حجاب نیست با امر به معروف سبب شود که نسبت به این مسئله اهتمام بیشتری داشته باشد. از طرفی زن می تواند با قناعت و نداشتن توقعات بی‌مورد سبب شود که شوهرش آلوده به مال حرام نشود؛ چرا که یکی از دلایلی که مرد به سمت کسب درآمد حرام می‌رود، درخواست‌های بیش از حد و بعضا نامتعارفی است که از طرف همسرش متحمل می‌شود. این‌ها همه می‌تواند مصادیقی از کمک در بندگی خدا باشد.  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افشاگری دردناک دکتر مهدی غضنفری (وزیر اسبق صمت): "سال 92 به دیدار روحانی رفتم و گزارشی از موجودی انبار کالاهای اساسی دادم که اوضاع خوبه و به تعداد کافی جنس هست. روحانی هم خوشحال شد و خیلی تشکر کرد. اما چند ماه بعد در یک سخنرانی گفت انبارهای خالی تحویل گرفته تا به جامعه بگه به مذاکره نیاز داریم!" آقای اژه‌ای، کاش در اولین فرصت جناب روحانی رو محاکمه کنید تا دیگه کسی برای منافع حزبی خودش، کشور رو دچار بحران نکنه. @BisimchiMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 تمثیل جالب فعال رسانه‌ای گیلان برای حجاب با استفاده از آلوچه @Gilan_Press
✍ 🔴دودکش ۲🔴 سریال دودکش 1 یکی از سریال‌های پر مخاطب دهه اخیر بوده است. سریالی که در قالب طنز و با محوریت خانواده مشتاق که صاحب یک قالیشویی بودند تولید شده بود. چه بسا این فضای خانوادگی سریال که برای نوع مردم قابل درک و لمس بود از دلایل پر مخاطب بودن آن به حساب بیاید. شخصیت فیروز و نصرت و کلکل‌های این دو شخصیت از مهمترین بخش‌های این سریال بود که بار مهمی از طنز را  به دوش می‌کشید.  البته اصطلاحاتی مثل "ان قلت" ، " قمپز" و...  که از زبان فیروز شنیده می‌شد نیز بر شیرینی این سریال افزوده بود. سریال دودکش 2 هم در ادامه فصل قبلی وجوه مشترکی با دودکش 1 دارد. یکی از شاخصه‌های مهم که می‌توان آن را نقطه قوت سریال دانست اهمیت دادن به خانواده و حفظ انسجام آن است. اهمیت دادن به کسب روزی حلال از نکات دیگری است که در خانواده مشتاق و به خصوص شخصیت فیروز شاهد بودیم و این هم نکته مثبتی دیگر است. مثلا درمورد داستان فرشهای خانمی که  قبل از تحویل به وی فوت شده بود، فیروز برخورد صحیحی را از خود نشان می‌دهد، مبنی بر اینکه تحویل فرش‌ها را منوط به حضور تمام ورثه یا  تحویل رسید فرشها کرد. این مسئله حاکی از تقید به حلال خوری است وگرنه می‌توانست فرشها را به پسر آن زن بدهد و حتی پول بیشتری هم از او بگیرد ولی نه تنها تقاضای پول زیاد نکرد، بلکه درصدد بود که فرشها ‌را  با سند و مدرک تحویل دهد.  در ابتدای دودکش 2 دیدیم که خانواده مشتاق در عملی انسان دوستانه برای کمک به سیل زدگان استان گلستان برای شستشوی فرش‌های روستایی به آن استان رفته بودند و اقدامی خیرخواهانه را متقبل شده بودند. اشاره به کرونا و همچنین مطرح کردن بحث فضای مجازی، فالور و مباحثی از این قبیل را نیز می‌توان از نقاط قوت دانست چرا که مباحث به روزی هست و مخاطب ارتباط بهتری برقرارمی‌کند. این نکات را می‌توان به عنوان نکات مثبت این مجموعه دانست؛ ولی این سریال هم مانند اکثریت قریب به اتفاق سریالهای دیگر، نکات انتقادی هم دارد. یکی از نکات منفی این است که شخصیت بهروز توسط برادرش فیروز در موقعیت‌های مختلف بارها و بارها تحقیر و عملا مورد تمسخر واقع می‌شود وهمین موضوع  بخشی از بار طنز سریال را به دوش می‌کشد. غیبت کردن فیروز از نصرت و بالعکس نیز از مسائل دیگری است که آن هم به کرات در سریال مشاهده می‌شود. خب طبیعی است که این مسائل، خلاف اخلاق و شرع است، ولی متأسفانه خیلی از فیلم‌ها و سریال‌های طنز بار طنز را روی همین مسایل غیر شرعی متمرکز می‌کنند و آنچه که طنز را ایجاد می کند تمسخر و توهین و مسائلی از این دست را شامل می‌شود. قبح شکنی رقص هم از نکات دیگری بود که دراین مجموعه مشهود است که متأسفانه تقریباً معضلی فراگیر در سیما است و اصولا قبحش ریخته شده است.
🌸 🔸مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع «خدا» رسیدند. 🔹آرایشگر گفت: من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد. 🔸مشتری پرسید: چرا باور نمیکنی؟ 🔹 آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود میداشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه میدهد این چیزها وجود داشته باشد. 🔸مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمیخواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود. 🔸مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: میدانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. 🔹آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم. 🔸مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد. 🔹آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. 🔸مشتری تائید کرد: دقیقا!! نکته همین است. ✅ خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد. @TarbiateManavi
✳️ امام هادی علیه السلام و مسائل کلامی 💠 امام هادی علیه السلام در سال 212 متولد شدند و در سال 254 به شهادت رسیدند و قبر مطهرشان در منزل خود امام(خانه امام عسگری (ع) و خانه حضرت صاحب الامر سلام الله علیه) قرار دارد. انشاء الله خداوند به همه شیعیان آنحضرت توفیق دهد در این ایام به زیارت این دو امام عزیز مشرف شوند. 📌 نکاتی در خصوص مسائل فرهنگی در زمان امام هادی علیه السلام ✳️ تحولات فرهنگی و اجتماعی بسیار زیادی در زمان امام دهم علیه السلام در شیعه و در جامعه اسلامی رخ داد. مسائل کلامی جدیدی مطرح گردید که امام هادی علیه السلام به آنها جواب می دادند، مانند: 💠 مسئله جبر و اختیار 📌 شاید مهمترین مسئله اعتقادی در زمان امام هادی مسئله جبر و اختیار بود و حکومت عباسی به واسطه اغراض سیاسی مروج تفکر جبری گری بود،که متاسفانه هم اکنون نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی سایه افکنده است. تفکر جبری گری نوعی مجوز فرار از مسئولیت بود 📌 تفکر جبری یعنی اینکه هر کاری که انجام شود بگوییم کار خدا بوده است. و خود را تبرئه کنیم. 👈 امام هادی علیه السلام بود که در این شرایط این مساله را بیان کرد که: "لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين" یعنی جبر اشتباه است و اختیار نیز اشتباه است و کارهایی که انجام می دهیم، نه صد درصد مختاریم و نه صد در صد مجبور بلکه در کارها هم ما نقش داریم و هم خدای متعال. 💠 حادث یا قدیم بودن قرآن 📌 مسئله دیگری که بنی عباس مطرح کرد بحث حدوث یا قدیم بودن قرآن بود. بنی عباس بواسطه اغراض سیاسی اهل سنت را به دو دسته تقسیم کرده بود، عده ای می گفتند قرآن حادث است و عده ای می گفتند قرآن قدیم است و اهل سنت را به جان یکدیگر انداخته بود 👈 امام هادی علیه السلام فرمود: فایده این بحث چیست؟ و فرموند: تلفظ ما به قرآن حادث است، و با این روش شیعه را از وارد شدن به جریان نجات دادند و نگذاشتند تفرقه بین آنها بیافتد. امام خمینی نیز در کتابهایش فرموده است که قرآن قدیم است ولی تلفظ ما به قرآن حادث است. 💠 مسئله رزق 📌 لقمه حرام آیا رزق انسان است، یا خیر؟ و یا اینکه بعضی ها اینقدر ثروت اندوزی می کنند و می گویند رزق من بود آیا درست است یا خیر؟ از دیگر مسائل بود 👈 امام هادی علیه السلام به آن پاسخ داد و فرمود: رزق چیزی نیست که در اختیار شما است اگر کسی نانی در دست او است، رزق او نیست، آن چیزی رزق او است که از گلویش پایین برود و حلال باشد. امام علیه السلام با بیان این مسئله به مردم یاد می داد که حرص و طمع نداشته باشند و ثروت اندوزی نکنند و قناعت داشته باشند. 💠 تشبیه خدا 📌 خلفای عباسی به شدت طرفدار تشبیه بودند یعنی خداوند متعال را به صورت انسان، فرض و معرفی می کردند همانند تفکر مادی گرا ها . البته اصل این تفکر برای زمان بنی امیه است و بنی امیه طرفدار و مروج جبر و تشبیه بودند و این موضوع به بنی عباس نیز رسید. یعنی بنی عباس می گفتند خدا مثل انسان است، دست دارد، راه می رود و ... 👈 در حالی که امام هادی به ما یاد داد که خدا شبیه ندارد، لیس کمثله شیء ) سوره شوری آیه 11(، خدا جسم ندارد و تشبیه شدنی نیست 📌 (سخنرانی استاد احمد عابدی در حرم امامین عسگریین 4/3/91) .......................................... کانال رسمی استاد احمد عابدی زید عزّه 🆔 @Ahmad_aabedi
چالش چشم زخم و دودکش در قسمت 25 سریال دودکش در سکانسی بحث چشم زخم مطرح شد و به نظرمی‌رسد که اصل چشم زخم را به چالش کشیدند. در این سکانس مریم سعادت که نقش خاله نصرت و عفت را بازی می‌کند مشغول شکستن تخم مرغ برای افروز(همسر نصرت) بود که معلوم شود چه کسی او را چشم زده است. در این بین دیالوگهایی رد و بدل شد که از مجموع آن‌ها فهمیده می‌شود که ظاهرا هدف این بوده چشم زخم، خرافات معرفی شود. چشم زخم از آن دسته مفاهیمی است که مخالفان و موافقانی دارد. برخی آن را خرافات می‌دانند و برخی به آن معتقد هستند. آنچه که تجربه نشان داده گویای حقانیت چشم زخم است؛ از آن مهم‌تر، آموزه‌‌های دینی به عنوان راهنما و تبیین کننده حق و حقیقت، چشم زخم را تأیید کرده و بر حقانیت آن تأکید کرده است. برای نمونه در نهج البلاغه ازامیر مؤمنان علیه‌السلام نقل شده که فرمود: «العینُ حقٌ و الرقىُّ حقٌ؛چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نيز حق است.» آیه معروف «و إن یکاد...» نیز در برخی تفاسیر از جمله تفسیر المیزان به چشم زخم معنا شده است. در دنيايى كه" اشعه ليزر" با شعاعى نامرئى مى‏تواند كارى كند كه از هيچ سلاح مخربى ساخته نيست، پذيرش وجود نيرويى در بعضى از چشم‌ها كه از طريق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چيز عجيبى نخواهد بود. با این مقدمه روشن می‌شود که اصل چشم زخم امری واقعی و عاری از خرافات است. حالا جزئیاتی که در فرهنگ‌های مختلف مطرح است جای تأمل دارد و چه بسا بعضاً افراط و تفریط‌هایی در آن مطرح باشد؛ مثلا همین تخم‌مرغ شکستن برای چشم زخم، موضوعی است که بعضی‌ها به آن معتقد هستند و بعضی دیگر آن را خرافات می‌دانند . این مسئله هم سندیتی ندارد و شاید مهم‌ترین عاملِ معتقد بودن افراد، تجربیاتی است که از این قضیه داشته‌اند. یا مثلا اینکه برخی‌ها چشمشان شور است معلوم نیست تا چه اندازه صحیح باشد. درست است که اصل چشم زدن صحیح است؛ ولی اینکه برخی‌ بدون هیچگونه غرض سوئی چشمشان شور باشد و دیگران را چشم بزنند معلوم نیست صحیح باشد. حالا در این سکانس از سریال دودکش یکی از مسائل مطرح شده شور بودن چشم فیروز است؛ از طرفی خاله نصرت جمله‌ای را بیان می‌کند که «شور چشم شتر را در دیگ می کند و آدم را در گور.» این جمله با اندکی تفاوت متن حدیثی ازمعصمومین علیهم‌السلام است و تفاوت در همین شورچشمی است؛ چرا که در حدیث اصل چشم زدن آمده و اشاره‌ای به شور چشمی نشده است. نکته اینجاست که با توجه به صفت خودخواهی که از شخصیت خاله شاهد هستیم، ظاهرا هدف این است که عملکرد و سخنان او در این باره به عنوان امری ناصحیح مطرح شده که نتیجه‌اش خرافی بودن اصل چشم زخم است که اگر در واقع چنین باشد از این منظر نقدی جدی بر سریال وارد است. مؤید این ادعا این است که یکی از شخصیها به خرافی بودن این مطالب اشاره می‌کند.
✍آیا دستبوسی علما نشانه ادب نیست؟ تکریم بزرگان دینی از مسائل واضح و روشنی است که مورد پذیرش عقلا ، خصوصا مؤمنین است و قطعا امری پسندیده به شمار می‌رود. این تکریم می‌تواند مصادیق مختلفی داشته باشد ؛ یکی از این مصادیق که عرفا تکریم به حساب می‌اید دستبوسی است. همچنانکه مثلا در مورد احترام به پدر و مادر نیز چنین کاری مصداقی از اظهار ادب و ادای احترام است. حجت الاسلام رئیسی درمراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری که درمحضر رهبر انقلاب برگزار شد گفت که شرط ادب و احترام در حکم تنفیذ از سوی رهبری انقلاب این بود که دست مبارک ایشان را می‌بوسیدم. ظاهرا این سخن به مذاق جناب علی مطهری خوش نیامده و به آن اشکال وارد کرده‌ و در توئیتی اظهار داشته که آقای رئیسی این شرط را از کجا آورده و این دستبوسی شائبه تملق و چابلوسی دارد. جا دارد از آقای مطهری بپرسیم اگر چنین سخنی را یکی از هم‌فکران شما بیان می‌کرد، باز هم همین مطالب را می‌گفتید و انگ تملق و چاپلوسی به گوینده سخن می‌زدید؟! آیا این کلام شما مصداق تهمت نیست و از ادعای تملقی که شما می‌گویید بدتر نمی باشد! درست است که گاهی اوقات افراد به خاطر تملق چنین کاری را انجام می‌دهند ولی این دلیل نمی‌شود که به صرف چنین مطلبی دیگران را متهم به چاپلوسی کنیم. ازطرفی این موضوع روشن است که اجمالا دستبوسی در فرهنگ‌های مختلف نمادی از احترام و ادب است و الزاما همیشه به معنای چابلوسی نیست؛ آن هم در مورد رهبر انقلاب که دست کم، هم از جهت علم و نیز از جهت سیادت دارای شرافت است. در احادیث نهی‌هایی از دستبوسی وارد شده ولی استثنائاتی هم مطرح شده است. به عنوان نمونه از امام صادق علیه‌السلام در اصول کافی روایت شده که فرمودند: «لا یُقبّل رأسُ أحد و لا یداه إلا رسول الله أو من اُرید به رسول الله؛ سر و دست کسی را نباید بوسید به جز رسول خدا یا کسی که با بوسیدن سر و دست او رسول خدا صلّی علیه و آله قصد شود.» طبق این حدیث دستبوسی علمای دینی، آن هم عالم سید به خاطر انتساب به رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌تواند مصداقی از استثنای امام علیه السلام باشد که طبیعتا امری پسندیده به شمار می‌رود و از قضا سخن ‌آقای رئیسی مبنی بر اقتضای ادب، سخن گزافی نیست و به نوعی مبتنی بر آموزه‌های دینی تلقی می‌شود.
✍ 🔴نکته‌ای آموزنده از گاندو🔴 در قسمت ۲۲ سریال گاندو در سکانسی، محمد که مأمور اطلاعاتی است در محل کارش کاغذ مچاله‌ای را می‌بیند که روی زمین افتاده، کاغذ را بر می‌دارد که در بالای آن آرم جمهوری اسلامی بود، آرمی که مشتمل بر لفظ جلاله "الله" است؛ محمد کاغذ را بر‌می‌دارد و آن قسمت کاغذ که آرم داشت را جدا می‌کند و در صندوق اسماء متبرکه می‌اندازد. این سکانس نکته آموزنده‌ای داشت که شاید تا به حال به چنین موضوعی در هیچ مجموعه‌ای اشاره نشده بود. این موضوع به ظاهر مسئله پیش پا افتاده‌ای است که معمولا هم توجهی به آن نمی‌شود؛ ولی این اتفاقات ممکن است برای خیلی‌‌ها پیش بیاید که در واقع مسئله کم اهمیتی نیست؛ چرا که به هر حال بی‌احترامی به نام خداوند و اسماء متبرکه مشروع نیست و به زباله انداختن کاغذی که این اسامی در آن باشد مصداقی از این بی حرمتی است. این نکته در این مجموعه به زیبایی به نمایش گذاشته شد که نکته ریزی بود، ولی قابلیت تقدیر دارد؛ هر چند که ربطی به اصل محتوا وداستان سریال گاندو ندارد.
✍ 🔴نگاهی به بازپخشهای مکرر "مختارنامه"🔴 چندین سال است که وقتی ایام محرم می‌رسد یکی از برنامه‌های ثابت تلویزیون سریال "مختارنامه" است و معمولا چندین شبکه این سریال را در کنداکتور خود قرار می‌دهند. این کار مخالفینی داشته و برخی شاکی بودند که چرا اینقدر این سریال پخش می‌شود؛ حتی خود داود میرباقری چند سال پیش صدای اعتراضش بلند شد و با این تکرار بازپخشها مخالفت کرد و گفت که رُس مختار راکشیدید! ولی همچنان شاهد هستیم که با آغاز ایام محرم، این سریال، هر چند کمتر از گذشته، ولی بالاخره حداقل در یک شبکه هم که شده بازپخش می‌شود. با این وجود آمارهای صداو سیما نشان می‌دهد که این سریال همچنان بیننده دارد و این شاهدی است که هنوز این کشش را دارد که بازپخش شود. محمدرضا شریفی نیا که اخیرا در برنامه سریالیست شبکه یک آمده بود در این باره نکته جالب و پسندیده‌ای را بیان کرد. او گفت:«من حس می‌کنم هر بار که «مختارنامه» پخش می‌شود می‌توانیم آن را ببینیم؛ زیرا هر بار نگاهمان عوض می‌شود. ما کتابی را در ۲۰ سالگی می‌خوانیم، بعد در سی سالگی همان را می‌خوانیم؛ اما انگار کتاب جدیدی است. «مختارنامه»‌ای که امسال می‌بینیم با پنج سال پیش متفاوت است؛ زیرا نگاه ما هم عوض شده. چه اشکالی دارد این سریال را یکی دو شبکه نشان دهند. همه ما فیلم «محمد رسول الله» را بار‌ها دیده‌ایم، ولی امسال اگر پخش شود باز نگاهش می‌کنیم.» این اظهارات منطقی به نظر می‌رسد؛ چرا که درک افراد با گذشت زمان تفاوت پیدا می‌کند و با هر بار مشاهده، برداشت جدیدی از صحنه‌‌های این سریال می‌تواند برای مخاطب ایجاد ‌شود؛ چه بسا بعد از مدتی اتفاقاتی درجامعه بیفتد که قابلیت تطبیق با برخی از آن سکانسهای سریال را داشته باشد و نکته‌ای آموزنده و تلنگرآمیز را تداعی کند. به هرحال تاریخ تکرار شدنی است و باید از آن درس گرفت. از طرفی این نکته را فراموش نکنیم که الزاما همان کسانی که سالهای پیش مخاطب این مجموعه بودند، الان هم همان افراد مخاطب نیستند؛ بالاخره برخی از آن افراد در حال حاضر فوت کرده‌اند و برخی دیگر در آن دوران کودک بودند که اقتضای سن و سالشان مشاهده این سریال نبوده و الان که به سن و سال جوانی رسیده‌اند می‌توانند این سریال را ببینند و درک قابل قبولی داشته باشند. نکته دیگر اینکه اصولا تکرار، بد نیست؛ خود مراسم سالار شهیدان که هر ساله برگزار می شود و ذکر مصیبتهای آن حضرت هم تکراری است، ولی اثر خود را دارد و کهنه نمی‌شود. به هرحال پخش مکرر سریالهای ارزشی مثل مختار نامه قابل توجیه است و ایرادی به آن وارد نیست و می‌تواند اثرات مثبتی داشته باشد.
✍ 🔴حرمت شکنی خاتون🔴 چند وقتی است که سریال خاتون در بخش نمایش خانگی مشغول پخش است. در سکانسی تأمل برانگیز از سریال، ساق پای نگار جواهریان به روشنی در تصویر دیده می‌شود. حالا با گذاشتن گیاه گرافیکی جلوی پای جواهریان خواستند که مثلا آن قسمت را بپوشانند. در این که این نوع سانسور کج سلیقگی است و چه بسا مضحک باشد بحثی نیست؛ ولی آنچه که جای تأسف دارد این است که معمولا در سایتهای مختلف به این اعتراض نکرده‌اند که چرا پای جواهریان برهنه‌ است و این چنین قبح زدایی از مسئله پوشش صورت گرفته؟! و جالب این است که نوع سانسور به سخره گرفته شده است و اشاره‌ای به این حرمت شکنی نشده است! متأسفانه آثاری که دوران پهلوی، خصوصا پهلوی اول را به تصویر می کشد معمولا به خاطر نزدیک شدن به نوع پوشش آن زمان با غرض و بی غرض، خواسته یا نا خواسته حرمت شکنی‌هایی می‌شود و این مسئله در ایران عادی شده است ولی معمولا این بی توجهی‌ها به بالا تنه ختم می‌شد ولی در این جا پا را از این فراتر گذاشته‌اند و رسما پای برهنه به تصویر کشیده می‌شود. جا دارد در پایان از جناب علی مطهری بپرسیم که چرا نظر کارشناسی خود را در مورد این سریال ابراز نمی‌کند؟! ایشان که به عنوان کارشناس ارشد حجاب هر از گاهی اظهارنظر می‌‌کند و اخیرا به بی‌حجابی درسریال گاندو نیز معترض بود و اظهار کرده بود که ساخت گاندو چه لزومی داشته که زن بی حجاب را در آن نشان دهد، چرا اینجا سکوت اختیار کرده است. جناب مطهری خیلی خوب است که انسان مسلمان دغدغه حجاب و مسائل شرعی را داشته باشد؛ ولی سؤال این است که اگر واقعاً شما دغدغه حجاب را دارید چرا اینجا اظهار نظر نمی‌کنید؟!
✍ 🔴نقش پدر سالار در "افرا"🔴 حاج محمود فروزش یکی از متمولین و کارخانه‌دارانی است که در یکی از شهرهای استان گیلان سکونت دارد. فرزندش مسعود محیط بان است و به شدت به کارش اهمیت می‌دهد و به نوعی اولویت اول زندگی‌اش به حساب می‌آید که البته در این راه نیز دچار افراط شده؛ طوری که زندگی خانوادگی‌اش را به چالش کشیده و رفتار سرد و منفعلانه‌‌ای با همسرش دارد و همین موضوع باعث شده که همسرش در چنین شرایطی قید بچه‌دار شدن را بزند و وانمود کند که مشکل نازایی دارد و راه حلی برای درمان نیز وجود ندارد؛ در نهایت هم درخواست طلاق می‌دهد و احضاریه دادگاه برای مسعود فروزش می‌آید. از طرفی دختر حاج محمود به نام مائده با هم دانشگاهی‌اش پیمان که برادر شاگرد حاج محمود است، مخفیانه و به دور از خانواده رابطه عاشقانه‌ای دارد که البته قصد ازدواج دارند؛ ولی مشکل اینجاست که به هر حال تا قبل از ازدواج رسمی، روابطشان در واقع روابط دوست پسری و دوست دختری هست که طبیعتا مشکلات شرعی و عرفی خود را به همراه دارد و عدم تقبیح این روابط در روند داستان با ضوابط شرعی و عرفی در تعارض است. هر چند که متأسفانه برای برخی افراد و برخی خانواده‌ها چنین مسائلی عادی است. البته ناگفته نماند که بعد از آشکار شدن این روابط برای خانواده طرفین، اجمالا مخالفتهایی نسبت به این روابط صورت گرفت؛ مانند غیرتی شدن مسعود که وقتی خواهرش را با پیمان کنار جاده می‌بیند خواهرش را با خود می برد، هر چند که رفتار مسعود با پیمان با زیاده‌رویهایی همراه بود و اشکالاتی در بخوردش با پیمان بود ولی اصل این عمل که نسبت به خواهرش حساسیت نشان می‌دهد و بی تفاوت عمل نمی‌کند می‌تواند نکته‌ای مثبت تلقی شود. حاج محمود شخصیتی سالارانه دارد که معمولا می‌خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و همه اعضای خانواده باید مطیع او باشند که در واقع نقش یک پدر سالار را بازی می کند؛ آن هم پدر سالاری که جنبه منفی‌ سالارگونه‌اش به جنبه مثبتش می‌چربد. در واقع ریشه خیلی از گرفتاری‌های این خانواده ناشی از همین روحیه استبدادی است که محمود فروزش دارد؛ زندگی نافرجام پسرش مسعود و برادرزاده‌‌اش مهتاب دقیقا به همین روحیه برمی‌گردد و روند داستان نیز نشان می‌دهد که طرفین این ازدواج تمایل چندانی به اصل ازدواج نداشته‌اند و شاید بتوان گفت ترس از حاج محمود فروزش بوده که این ازدواج را به همراه داشته است و نتیجه‌اش هم ناسازگاری‌هایی است که در مجموعه افرا شاهد هستیم. از طرفی اگر حاج محمود نسبت به خواستگاری پیمان از دخترش سخت‌گیری بی مورد نمی‌کرد و پیمان و خانواده‌اش را در جلسه خواستگاری تحقیر نمی‌کرد، چه بسا پیمان هم به طمع کسب درآمد بالا راهی شکار نمی‌شد که در نهایت کشته شود. از مجموع این حوادث اینگونه برداشت می‌شود که عامل این بدبختیها همه از گور محمود فروزش بلند می‌شود. این نکته مهمی است که خودخواهی و غیر منطقی بودن بزرگ خانواده تا چه اندازه می‌تواند مشکل‌آفرین باشد و کانون خانواده را با بحران مواجه سازد. از این مسائل که بگذریم مجموعه افرا ادای دینی به محیط بانان کرده است و گوشه‌ای از مشکلات و مخاطرات این قشر زحمتکش را به تصویر کشیده که چگونه در حفاظت از محیط زیست جانفشانی‌ می‌کنند و چه خطراتی آن‌ها را تهدید می‌کند.
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆🎥این مستند را به دقت نگاه کنید و ببینید که چه کسانی جزو عوامل اصلی قتل عزیزان و هم وطنان شما هستند... هر جا سخن از خیانت و جنایت است، نام مدعیان اصلاحات و غرب باوری می درخشد: مصطفی معین(وزیر علوم هاشمی و خاتمی) و رضا ملک زاده(معاون مستعفی وزیر بهداشت روحانی) ☝️🎥مستند جنجالی داروی معجزه آسای کرونای ایرانی که حتی یک مرگ و میر نداشته است... ❗️این دارو رو بدحال ترین بیماران کرونا مصرف کردند و همه ان ها در سریع ترین زمان ممکن بهبود پیدا کردند... ‼️اما معاون سابق وزارت بهداشت جلوی محققان کشور رو گرفت... @BisimchiMedia @MMChannel
.......✍️ چهارده نکته کلیدی دربارۀ یادداشت‌نویسی ✍️ رضا بابایی ۱. وظیفه‌ای که پاراگراف در مقاله و کتاب دارد، در یادداشت بر عهدۀ جمله است؛ یعنی هر جمله‌ای در یادداشت، باید آن را یک قدم به جلو ببرد یا زمینه را برای پیشروی آماده کند. 2. نویسندگان حرفه‌ای، به‌ویژه یادداشت‌نویسان، از همۀ وقت و هنر و توان خود استفاده می‌کنند که در ساده‌ترین و سرراست‌ترین شکل ممکن بنویسند و چندان به زیبانویسی و حواشی دیگر نمی‌اندیشند؛ زیرا می‌دانند که زیباترین جمله‌، ساده‌ترین جمله است. آنان مخاطبانشان را نابغه‌هایی فرض می‌کنند که چندان وقت و حوصلۀ درنگ در جملات و عبارات ندارند و می‌خواهند با نیم‌نگاهی که به نوشته‌ای می‌اندازند، مقصود نویسنده را دریابند و بگذرند. بنابراین هر جمله‌ای که مفهوم‌گیری از آن نیازمند بازخوانی باشد، یک امتیاز منفی برای آن یادداشت است؛ مگر برای تأمل بیشتر در معنای عمیق جمله. ساده‌نویسی، به دو شرط، بهترین شیوۀ نویسندگی است: به اسلوب نوشتار پایبند باشد و به دام گفتارنویسی مبتذل نیفتد؛ سادگی در عبارت‌پردازی بهانه‌ای برای سطحی‌نویسی و ابتذال علمی نشود. .. 3. یادداشت‌نویسان حرفه‌ای تا به نکته‌ای یا زاویه‌ای نو یا بیانی جدید برای مطلبی کهنه دست نیابند، دست به سوی قلم نمی‌‌برند. 4. صداقت، صراحت و صمیمت، سه رکن یادداشت‌نویسی است؛ زیرا هر چه قالب نوشتار کوتاه‌تر باشد، فاصلۀ نویسنده با خواننده کمتر است؛ بنابراین به صمیمت و صداقت بیشتری نیاز است. 5. یادداشت، زنده‌ترین و به‌روزترین قالب نوشتاری است. تا می‌توان از این قالب نوشتاری باید در طرح مسائل فکری، فرهنگی و سیاسی روز استفاده کرد و بررسی‌های جامع‌ علمی را به قالب‌های دیگر، مانند کتاب و مقاله سپرد. 6. در زمین بزرگ می‌توان خانه‌ای ساخت که از هیچ نقشه‌ای پیروی نمی‌کند؛ اما در زمین کوچک نمی‌توان. یادداشت هم به دلیل کوتاه بودن آن(نسبت به کتاب و مقاله)، بدون نقشه‌ای سنجیده و ظریف برای چینش و پیشبرد مطالب، در واقع یادداشت نیست؛ بخشی از یک مقاله یا کتاب است. 7. پیشروی نویسنده در یادداشت دو گونه است: افقی؛ عمودی. در پیشروی افقی، نویسنده نکته‌ای را شرح و بسط می‌دهد و میان کانون و پیرامون در رفت‌وآمد است؛ اما در پیشروی عمودی، نویسنده از کانونی به کانونی دیگر می‌رود و به‌صورت پلکانی، یا از سطح به اعماق می‌رسد یا برعکس. هر یادداشت‌نویسی، در یکی از این دو روش مهارت بیشتری دارد. 8. بر خلاف کتاب و مقاله، یادداشت‌نویسی باید پیوسته و در فاصله‌های کوتاه باشد؛ وگرنه رشتۀ ارتباط میان نویسنده و خواننده پاره می‌شود. یادداشت‌نویس‌ها، بیش از نویسندگان کتاب و مقاله، به خوانندۀ بالفعل نیاز دارند. 9. یادداشت را پیش از انتشار باید چندین بار خواند و ویرایش کرد و اگر ممکن بود، غلط‌گیری و ویرایش آن را به دیگری سپرد؛ زیرا خطا و غلط در یادداشت بیش از کتاب و مقاله به چشم می‌آید. 10. آن مقدار که یادداشت‌نویسی به مهارت در نویسندگی نیاز دارد، کتاب و مقاله ندارد. با نظر به تفاوت مؤلف و نویسنده، یادداشت‌نویسی هنر نویسندگان حرفه‌ای است؛ اما هر محققی می‌تواند قلم تألیف به دست بگیرد و کتاب و مقاله بسازد؛ هرچند که در نویسندگی مهارت نداشته باشد. 11. در میان مهارت‌های نویسندگی، آنچه بیش از همه یادداشت‌ را خواندنی می‌کند، غنای واژگانی است. 12. هیچ چیز به اندازۀ کلمات کم‌فایده و عباراتِ سزاوار حذف، یادداشت را زشت نمی‌کند؛ حتی اگر آن کلمات و عبارات زیبا باشند. 13. اگر نوشتن کتاب و مقاله نیاز به دانش فراوان دارد، یادداشت‌نویسی نیازمند ذهن نکته‌سنج و قلم نکته‌گو است. 14. یادداشت‌نویسی بر خلاف تألیف کتاب و مقاله، نه سود مادی(حق التألیف) دارد و نه اعتبار علمی می‌آورد. بنابراین یادداشت‌نویس نباید در بند نام و نان باشد. @pooyanevisi
✍ 🔴تضاد شخصیتی محمود فروزش🔴 در سریال افرا محمود فروزش که مثلا شخص درست‌کاری است برای نجات فرزندش از قصاص تقریبا هر کاری که از دستش بر می‌آید انجام می‌دهد. اصل این مسئله امری طبیعی و منطقی است که پدری برای آزادی فرزندش در حد توان تلاش کند، ولی نکته این است که وی برای اینکه به این خواسته منطقی خود برسد، بعضا کارهایی انجام داد که بویی از انصاف و مروت درآن نیست. مثلا برای اینکه از ولی دم رضایت بگیرد، با دروغ و نامردی باعث شکرآب شدن میانه دو برادر می‌شود و عقیل را نسبت به وحید بدبین می کند. در جایی که به عقیل می‌گوید که وحید از او زمین گرفته؛ این درحالی است که فروزش زمین را قبل از کشته شدن پیمان به وحید داده بود و اصلا بخشش آن زمین ربطی به این جریان نداشته است، ولی فروزش طوری وانمود کرد که زمین دادن به وحید به  این جریان مربوط بوده است. یا مثلا به همراه وکیل، دخترش را مجبور به کتمان حقیقت می‌کند و شهادت دادن دخترش در دادگاه را طوری مدیریت‌ می‌کند که به نفع پرونده پسرش تمام شود. به نوعی می‌توان گفت او را مجبور کرده که شهادت دروغ  بدهد. شخصیت محمود فروزش از یک طرف انسانی مثبت و به قول معروف دست به خیر است، اینکه عنوان حاجی را به یدک می‌کشد و معمولا با عنوان حاج محمود از او تعبیر می‌شود مؤید این مدعاست و از طرفی وقتی عرصه بر او تنگ می‌شود که پسرش در معرض قصاص قرار می‌گیرد، مرتکب کارهایی می شود که دور از وجدان وآموزه‌های شرع است. فارغ از اینکه هدف از شخصیت پردازی محمود فروزش از سوی عوامل مجموعه به خصوص فیلمنامه نویس چه بوده، نکته درس آموز و قابل تأمل این است که انسان حقیقتا موجودی ضعیف است که ناملایمات زندگی عیار او را مشخص می‌کند و چنین شخص مثلا درست‌کاری را با این تضاد عملی مواجه می‌سازد. نکته دیگر در روند داستان مجموعه افرا، داستان دادگاه است که در نهایت منجر به  حکم  قصاص شد. سوالی که در اینجا مطرح است این است که با توجه به شواهد و مدارکی که در دادگاه مطرح شده چگونه حکم قصاص داده شد؟ و اصلا چگونه قتل عمد به اثبات رسید؟ آنچه  که نهایتا از مجموع دلایل به دست می‌آید گمان به قتل عمد است و با وجود گمان و عدم اطمینان چگونه دادگاه حکم قصاص راصادر کرده است؟ جا دارد که پاسخ این سوال حقوقی از طرف کارشناسان  قضایی داده شود و اگر چنین حکمی درست نیز هست شبهه مربوطه از بین برود.
نادیده گرفتن اخلاق در "سیم آخر" سری جدید مسابقه سیم آخر با اجرای رضا رشیدپور چند هفته‌ای است که روی آنتن شبکه سه رفته است و با تغییراتی نسبت به سری اول در حال پخش است. یکی از تغییرات اساسی این است که هر شرکت‌کننده روی محوطه دایره‌ای می‌ایستد و اگر پاسخ سوال مجری را ندهد، آن محیط دایره‌ای توسط مجری (رشیدپور) باز می‌شود و شخص شرکت کننده به پایین سقوط می‌کند. اصل چنین حرکتی چه بسا جالب باشد و جذابیت و هیجان خاصی به مسابقه بدهد، ولی نکته اینجاست که بعضی اوقات این روال مسابقه عملا و چه بسا ناخواسته ابزاری برای آزار و اذیت شرکت کننده‌‌ها و بعضا تمسخر آن‌ها از سوی رشیدپور می‌شود؛ با این توضیح که مثلا بعضی اوقات آن شرکت کننده حرفی‌می‌زند که خیلی به مزاج رشید پور خوش نمی‌آید و او هم ناگهان و بسیار غافلگیرانه دگمه بازشدن محیط مدور را می‌زند و آن شخص به پایین می‌افتد و بعد هم جناب رشیدپور مشغول خندیدن می‌شود و چه بسا ناخودآگاه خنده مخاطب را نیز به دنبال داشته باشد. شاید درابتدای امر اینگونه برداشت شود که این حرکت مجری از روی شوخی است و غرض خاصی هم ندارد که البته معمولا هم همین‌طور است؛ اما خنده و لحنی که بعضا مجری به خود می‌گیرد شائبه‌ای از تحقیر و تمسخر را به ذهن تداعی می‌کند و انگار که این کار برایش لذت‌بخش است. این یک بعد قضیه است؛ اما از طرف دیگر از این نکته نباید غافل شد که این سقوط آزادِ غافلگیرانه و ناگهانی ممکن است هول و استرس زیادی را به آن شرکت کننده بیچاره وارد کند که دست کم از نظر اخلاقی کار پسندیده‌ای نیست و چه بسا حق‌الناس نیز به همراه داشته باشد؛ چرا که خارج از روال مسابقه بوده و چه بسا آن شرکت کننده پذیرای چنین حرکتی نبوده و راضی به این کار نباشد. درمجموع شایسته است که رسانه به هر قیمتی برنامه مفرح تولید نکند و خوب است که رعایت اصول عرفی و اخلاقی در تولیدات صدا و سیما لحاظ شود.
"مخدوش شدن حرمت پدر در افرا" یکی از نکات تاریکی که در بخش‌های پایانی سریال افرا خیلی به چشم می‌خورد داستان بی‌حرمتی به پدر است؛ پدری که در فرهنگ اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است و باید محترم شمرده شود و اطاعتش تا زمانی که مخالف فرمان خدا نباشد واجب است. در سریال افرا از زمانی که پای سیروس (اسماعیل محرابی) به سریال باز شد روند داستانی تغییراتی کرد و یکی از نکات قابل توجه برخورد وحید و عقیل با پدرشان سیروس است . این‌ پسرها به دلیل اینکه پدرشان سال‌ها پیش آن‌ها را رها کرده و وظیفه خودش را در قبال آن‌ها انجام نداده از دست پدرشان شاکی و عصبانی بودند که اصل چنین احساسی طبیعی به نظر می‌رسد؛ ولی برخوردی که آن‌ها به با پدرشان نشان دادند، خصوصا وحید، اصلا شایسته رابطه پسر با پدر نیست و بی احترامی‌های مختلفی از طرف وحید نثار پدرش شد؛ هر چند که سیروس مقصر است و در این زمینه اشتباه بزرگی مرتکب شده، ولی حرمت پدری نباید مخدوش شود. در جای دیگر سریال، پسر یکی از محیط بانان که به شکار غیر مجاز رفته بود پس از دستگیری، وقتی با پدرش مواجه می‌شود، او هم با لحنی تند و بسیار بی‌ادبانه با پدرش برخورد می‌کند و او را جلوی پلیس تحقیر می‌کند. این رفتار هم نمونه‌ای دیگر از بی حرمتی نسبت به ساحت پدر است که اگر این گونه برخوردها در سریال‌ها تقبیح نشود و مورد انتقاد قرا نگیرد می‌تواند اثرات مخرب اخلاقی در جامعه و مخاطبین داشته باشد و بی‌تردید حرمت پدر را با چالش مواجه می‌سازد.