در باب افاضات ضعیف!
سیدهآزاده امامی: جواد ظریف که چندی سکوت پیشه کرده و در عرصه سیاست کمپیدا بود، با اظهاراتی جنجالی دوباره حاشیهساز شد تا یادمان بماند رشتهای که ۲ سال پیش ضمن ماجرای افشای فایل صوتی و اظهارات تأملبرانگیز او ناظر به «میدان» و عملکرد سردار دلها در جبهه مقاومت سر نخ آن پیدا شد، سر دراز دارد و چه بسا حالا حالاها باید جواد ظریف را در چنین امتدادی ببینیم و منتظر باشیم او پردههای بیشتری از این وجه شخصیتش برگیرد و هویت عریانتری از خویش بنمایاند.
واقعیت آن است که نگاهی حتی اجمالی به کارنامه عملی و منظومه فکری ظریف حکایت از آن دارد که واگویههای اخیر وی نه با سلوک و عملکرد تاکنونِ او تعارضی بنیادین دارد، نه با افکار و باورهای او بیگانه و از او بعید است؛ بیشک هدایت و مدیریت «مذاکرات هستهای» و رقم زدن توافقی چون «برجام» مهمترین پرونده همه عمر فعالیت حرفهای ظریف بوده است و کسی نمیتواند منکر این حقیقت شود که غایتالقصوای ظریف و تیم مذاکره و البته در سطحی بالاتر دولت روحانی در آن مقطع شکل دادن به توافق «به هر قیمتی» بود و این مقصود چونان بر تمام ساحتهای دولت مدعی «تدبیر» سایه افکنده بود که گوشش بدهکار هیچ توصیه و نصیحتی در راستای محکمکاری توافق و کاستن از شکافها و تلههای آشکار آن نبود و در شرایطی که طرف مقابل ناظر به منافع خودش به درستی و بنا به حکم عقل سلیم راهبرد «عدم توافق بهتر از توافق بد است» را در پیش گرفته بود، استراتژی جواد ظریف و تیم مذاکرهاش «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» بود! گزارهای که بطلان آن، آن اندازه بدیهی است که به قول فلسفیون تصور آن سبب تصدیقش میشود و درک آن ذکاوتی خارقالعاده نمیطلبد و برای مردم عادی کوچه و بازار هم مبرهن است. اشتیاق زایدالوصف یکی از طرفین به توافق طبیعتا منجر به آن خواهد شد که به پذیرش «هر شرطی» تن بدهد و از هر طلب و خواستهای چشم بپوشد تا به هر قیمتی شده توافقی را شکل دهد، چه اینکه «صرف توافق» برای او یک «دستاورد» است! و این معنای حقیقی «سازش» است؛ عقب نشستن مدام و دست کشیدن از اصول صرفا برای شکل دادن به «هر توافقی». «برجام» بر چنین بستر سستی پای نهاده شد که دیری نپایید بنای آن فروریخت و «خسارت محض» شد که در اوج دوران ثمردهی و پادشاهی ماحصلش «تقریبا هیچ» بود و جز به مثابه عبرتی برای آیندگان آورده دیگری نداشت.
اینکه میگوییم اظهارات اخیر ظریف چیز تازهای نیست و تعارضی بنیادین با پیشینه او ندارد، دقیقا به همین دلیل است؛ جواد ظریف ضمن این مطالب درواقع آنچه را طی 8 سال در کسوت وزیر امور خارجه این نظام به انجام رسانده تئوریزه کرده و استراتژی و اصولی را که در همه عمر حرفهایاش دنبال میکرده، بیپرده بیان داشته است؛ «سازش» برای ظریف «استراتژی مذاکره» و «ترکمانچای» آرکیتایپ او و «مثال توافق» به معنای افلاطونی کلمه بوده است. طُرفه آنکه وقتی منتقدان «برجام» را با «ترکمانچای» قیاس میکردند، حضرات برمیآشفتند و هزار و یک وصله ناجور حواله ایشان میکردند.
سلوک «سازشکارانه» ظریف -که پیشتر و در مذاکرات هستهای یک دهه قبل و گفتوگوهای معروف با البرادعی هم ثابت کرده بود مصالح حزبی و جناحی برای او اولویتی بیش از منافع ملی دارد- آن هنگامی به اوج خود رسید که تنها چند روز پس از شهادت سردار دلها در مصاحبه با نشریه اشپیگل آلمان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مذاکره با آمریکا را پس از ترور ژنرال سلیمانی غیرمحتمل میدانید گفت: «خیر، من هرگز چنین امکانی را رد نمیکنم به شرط آنکه آنها رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را به رسمیت بشناسند. از نظر ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید مینشیند، چیزی که اهمیت دارد نحوه رفتار آنهاست. دولت ترامپ میتواند گذشتهاش را جبران کند، تحریمها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما کماکان بر سر میز مذاکره هستیم». معلوم نیست از نظر ظریف چگونه امکان «جبران» ترور یک اسطوره ملی وجود داشت و دولت آمریکا چه کار دیگری باید انجام میداد که مذاکره دیگر از نظر این حضرات محلی از اعراب نداشته باشد؟
چنین ابراز اشتیاقی برای مذاکره آن هم تنها چند روز پس از ترور یک مقام عالی نظامی کشور در شرایطی که کشور به نوعی در وضعیت جنگی قرار داشت و بغض و خشم انقلابی ملت تا منتهای درجه برانگیخته بود، به حدی منفعلانه و حقیرانه بود که انتقادهای بسیاری را در داخل کشور برانگیخت؛ چه اینکه منتفی ندانستن امکان مذاکره در چنان شرایطی گذشته از آنکه به دور از همه عرفهای پذیرفته شده دیپلماتیک در شرایط اینچنینی بود و واکنشی انقلابی اقتضا میکرد، آشکارا عزت ملی مردم را خدشهدار کرده و مطالبه بحق ملت را که در تشییع بینظیر دهها میلیونی سردار شهید فریاد شد، نادیده میگرفت.
🔵🔶🔵
تحولات مهمّ اقتصادی و کارشکنی ذینفعان تورم (یادداشت روز)
۱
۱- چالشهای مرتبط با معیشت مردم، هنگامی کاهش مییابد که اولا اقتصاد کشور در اثر بهبود زیرساختها، رونق پیدا کند؛ ثانیا آثار این رونق، به واسطه عادلانهتر کردن توزیع منابع و فرصتها، در زندگی طبقات پایین و متوسط جاری شود. مبارزه با موانع و معارضان، به اندازه بسترسازی برای رونق اقتصاد و افزایش درآمدهای ملی اهمیت دارد. میتوان عوامل متعددی را در وضعیت فعلی موثر دانست: نابسامانی اقتصاد جهانی، تحریمها، میراث مدیریت اشرافی غربگرا، سودجویی دلالان و اخلالگران، و ضعفهای مدیریت اقتصادی. جهان در سال گذشته در اثر بحرانهای مختلف، جهش عمومی تورم و از جمله افزایش ۳۳ درصدی قیمت کالاهای اساسی را تجربه کرد. تورم پدید آمده در کشورهایی مثل آلمان و انگلیس و فرانسه (چهارمین، ششمین و هفتمین اقتصاد بزرگ جهان) در طول ۵۰ تا ۷۰ سال گذشته بیسابقه بود. پارسال در ترکیه، حتی تورم ۱۰۸ درصد هم ثبت شد و ارزش لیر، ۴۰ درصد سقوط کرد.
۲- اقتصاد اروپا، گرفتار کاهش رشد و رکود شده است. به گزارش دویچه وله، «اقتصاد آلمان در دو بازه سه ماهه، کوچکتر شده است. نرخ بالای تورم، موجب کاهش قدرت خرید مردم و کاهش تولید شده. به گفته روت براند، رئیس اداره فدرال آمار، در پی کاهش تولید ناخالص داخلی در پایان سال ۲۰۲۲، اقتصاد آلمان در دو فصل متوالی، شاهد رکود اقتصادی است. یورگ کرمر، اقتصاددان ارشد کومرتس بانک، به تاگس شاو گفت؛ «متأسفانه هیچ چشماندازی برای بهبود اساسی وضعیت وجود ندارد؛ زیرا همه شاخصهای مهم بخش تولید، در حال سقوط هستند». افزایش تورم، موجب پایین آمدن قدرت خرید مصرف کنندگان شده است». در انگلیس، ۱۷۰۰ شرکت ظرف دو ماه، به آمار ۲۳۴۰۰ شرکت ورشکسته در سال ۲۰۲۲ اضافه شدند. گاردین درباره «کابوس افزایش ۳۵۰ درصدی هزینه قبوض انرژی در انگلیس» مینویسد: «تقاضای جیره غذای اضطراری، طی یک سال اخیر ۳۷ درصد افزایش یافته است».
در آمریکا، ورشکستگی بانک «سیلیکونولی» و «سیگنچر» موجب شد سپردهگذاران بسیاری، سرمایه خود را خارج کنند. لارنس مک دونالد، معاون سابق بانک سرمایهگذاری برادران لیمن گفته: «بحران بانکی میتواند ۵۰ بانک دیگر را ببلعد». پروفسور «آمیت سرو» از دانشگاه استنفورد هم، هشدار داده: «حدود نیمی از وامدهندگان آمریکایی، درحال غرق شدن هستند».
۳- مهندسی اغتشاشات در پاییز پارسال، تلاش اتاق جنگ اقتصادی غرب و نیروهای نیابتی آن، برای ایجاد دستانداز در مقابل جهش اقتصادی ایران بود. تورمِ در حال مهار تا شهریورماه، پس از اغتشاشات و در اثر فضاسازی برای تلقین تورم انتظاری، مجددا شدت گرفت. برای فهم بهتر عمق جنایت، جا دارد واکنش بسیار تند دولتهای غربی در موارد به مراتب کوچکتر در کشورهای خودشان بازخوانی شود. در انگلیس، «ریشی سوناک» نخستوزیر اعلام کرد: «اصلا پذیرفتنی نیست که زندگی مردم، با تظاهرات اقلیتی خودخواه مختل شود؛ فرماندهان پلیس از حمایت کامل من برای سرکوب برخوردارند. مردم به اندازه کافی از این هرج و مرجها رنج بردهاند و کسانی که قانون را میشکنند، باید قدرت پلیس را احساس کنند و بترسند». وزیر کشور آلمان نیز، چند ماه قبل گفت: «بستن خیابانها، جان انسانها را به خطر میاندازد. ما این را در هفته اخیر به طرز وحشتناکی در برلین دیدیم. پلیس، حمایت کامل من برای برخورد سخت و خشن با آنها را دارد». وی، همچنین پس از بازداشت ۲۵ نفر به عنوان«مظنون برنامهریزی برای حمله به پارلمان» گفت: «آنها متهم به توطئه برای کودتا هستند. این، تهدیدی تروریستی است و کشور، آن را نمیپذیرد. ما به شدّت با تلاشهای براندازانه برخورد میکنیم».
۴- سال گذشته، هنگامی که برای سرکوب اعتراضات محدود در کانادا، «وضعیت اضطراری» اعلام شد، «جاستین ترودو» نخست وزیر گفت: «بانکهای کانادا، حساب افراد مظنون به تامین مالی اعتراضات را مسدود، و بیمه خودروهای مورد استفاده را معلق میکنند. اعتراض، با بند آوردن خیابانها فرق دارد. زور کردن به تغییر سیاستهای عمومی، نگرانکننده است. اینکه جایی را اشغال کنیم، آن هم به شکلی مخرب و بالقوه خطرناک، با اعتراض فرق میکند». وزیر دارایی کانادا هم درباره خسارتهای اقتصادی ماجرا هشدار داد: «دولت آمریکا، ما را برای جمع کردن سریع اعتراضات تحت فشار قرار داده؛ زیرا ممکن بود بر زنجیره تأمین کالاها اثر منفی بگذارد. مدیران بانکها هم هشدار داده بودند که تجمعات موجب خواهد شد اعتبار کانادا به عنوان مکانی امن برای سرمایهگذاری زیر سؤال برود».
ادامه👇👇👇 صفحه ۲
۲
اگر چند روز یا چند هفته اعتراض محدود سیاسی، تبعات اقتصادی چنان گزافی دارد، پنج ماه آشوب آمیخته با شرارت، جنایت، تخریب و تجزیهطلبی، چه خسارات هنگفتی برای ملت ایران به همراه داشته است؟ رادیو فردا، ارگان سازمان سیا، اواسط آبان ۱۴۰۱، گزارشهایی با عنوان «جهش ۱۶ درصدی نرخ دلار از آغاز اعتراضات» و «رکود ۸۰ تا ۹۰ درصدی بازار لوازم خانگی؛ اعتراضات اخیر بر رکود بازار دامن زد» را منتشر کرد که اشاره سربسته، به گوشهای از آثار مخرب اغتشاشات بر اقتصاد ایران بود.
۵- عجیب نیست که محافل ذینفع «اقتصاد و دیپلماسی بیمار»، از تحولات مثبت دو سال اخیر در ایران به دست و پا بیفتند و جیغ بلند بکشند. از آمریکا و برخی دولتهای اروپایی بگیرید، تا سیاستبازان داخلی، رانتخواران، و رسانههای آبستن از لقمههای حرام. این، همان شبکه بههمتنیدهای است که ۱۴ سال قبل با دروغ تقلب و برپایی آشوب، فرصت مشارکت ۸۵ درصدی ملت ایران در انتخابات را تبدیل به تهدید کرد. بعد از آن هم که از مردم سیلی خورد، آدرس «تحریمهای فلجکننده» را به مقامات آمریکایی داد، خود را ناجی اقتصاد از تحریم جا زد، و با گروگانگیری هشت ساله اقتصاد کشور، به ادراکسازی مسموم برای نابودی ارادهها همت گماشت.
۶- دستاندرکاران آشوب پاییز سال گذشته، در اثر غفلت دستگاهها برای محاکمه متهمان اصلی «محاربه اقتصادی و سیاسی- امنیتی»، برای تبعات اقتصادی خیانت خود اشک تمساح میریزند و دولت و نظام را متهم میکنند! ذینفعان بیثباتی اقتصادی، همچنان سعی میکنند تاثیر اخبار خوب را مهار کنند و در مقابل، در نگرانی و ناامیدی بدمند. در حالی که بازار، شاهد کاهش ۲۰ تا ۲۵ درصد قیمت مسکن، کاهش چند هزار تومانی نرخ دلار، کاهش چند میلیون تومانی طلا و سکه، و کاهش چند ده میلیون تومانی خودرو است؛ برخی رسانهها، دست و پا میزنند تا روند کاهش قیمتها ادامه پیدا نکند و حباب تورم انتظاری نترکد.
۷- برخی تحلیلگران، تحولات اخیر را به شایعات مربوط به برجام نسبت میدهند و حال آنکه شایعات، نهتنها در چند هفته گذشته، بلکه طی چند سال اخیر همواره برقرار بوده و غالبا هم به جایی نرسیده است. بنابراین، شایعات نخنما نمیتواند عامل اصلی در روند کاهشی اخیر باشد و ماجرا را باید عمیقتر دید. به تازگی، «آژانس آماری اتحادیه اروپا» اعلام کرد: «رشد اقتصادی منطقه یورو برای دومین دوره سه ماهه متوالی، منفی بوده و منطقه یورو وارد رکود شده است». اما همزمان، بانک جهانی در گزارش «دورنمای اقتصادی جهان»، از رشد ۴.۷ درصدی اقتصاد ایران در پاییز سال گذشته خبر داده است. عملکرد ایران، با وجود تحریمها و جنگ ترکیبی غرب، مثبت و چشمگیر بوده است. درآمدهای خارجی، پس از یک سقوط شدید در سه سال آخر دولت قبل، به وضعیت نسبتا پایدار با شیب افزایشی در دو سال اخیر رسیده است. دولت، توانسته صادرات نفت را به بیش از دو برابر سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ برساند، و بدون برجام و FATF، به متنوعسازی شرکای خارجی و منابع درآمدی حاصل از آن بپردازد. تفاوت مهم دوره فعلی، این است که ثبات و حیات و ممات اقتصادی کشور در گذشته، به اخم و لبخند آمریکا و تروئیکای اروپایی گره زده شده بود و بنابراین پس از سرخوشی کوتاه یکی دو ساله،
تب و لرز ناشی از اعتیاد به اراده غرب، به جان اقتصاد کشور افتاد. اعتیاد در کوتاهمدت پدید میآید، اما زدودن آثار آن، بازه زمانی به مراتب طولانیتری را میطلبد.
۸- روندهایی که در دولت سیزدهم با کمک مجلس و دستگاه قضایی آغاز شده، تدریجا در حال ثمر دادن است؛ از جمله، پایدارسازی و تنوع بخشی به منابع درآمدی کشور، و اهتمام به اصلاح زیرساختها برای بهبود کسب و کارها و معیشت مردم. همچنین، تامین زیرساختها برای بهبود وضعیت آبرسانی به مناطق مختلف (از کردستان و خوزستان و همدان و آذربایجان، تا سیستان و بلوچستان و یزد و هرمزگان)، گسترش دسترسی به شبکه برق و گاز در دوردستترین نقاط، مدیریت مصرف در کنار دو برابر کردن تولید برق و کاهش تعطیلی کارخانهها، مبادلات سودآور انرژی با همسایگان، گسترش چشمگیر ناوگان ریلی و جادهای که میتواند کشور را به قطب ترانزیتی منطقه در دو محور «شمال- جنوب» و «شرق- غرب» تبدیل میکند و تا ۳۰ میلیارد دلار درآمد به ارمغان بیاورد، دلارزدایی و شکستن بنبست در مبادلات خارجی، کاهش کسری بودجه، تسویه بالغ بر ۱۱۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت قبل، افزایش دو برابری خرید تضمینی گندم و تامین امنیت غذایی در شرایط بحران جهانی، گسترش قدرت بازدارنده دفاعی و مهار تکانههای روانی ناشی از تهدیدهای دشمن، و اقدامات گوناگون دیگر از این دست، از جمله سیاستگذاریهای مهمی است که ظرف کمتر از ۲۰ ماه، تدریجا توانسته از پیکره اقتصاد و مدیریت کشور «سمّزدایی» کند.
ادامه 👇👇👇 صفحه ۳
۳
فهرست تحولات مثبت و امیدبخش در حالی رخ داد که آقای رئیسی، دولت را با کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی، بدهی ۱۵۰۰ میلیاردی و نقدینگی حدودا ۱۰ برابر شده تحویل گرفت. دولت، توانسته میراث «ناترازی درآمد- هزینه» را مهار کند.
۹- مدیران در کشوری که آماج جنگ اقتصادی است، هم باید همت مضاعفی برای حمایت از تولید و تنوع صادرات به خرج دهند، و هم واگذاری «تسهیلات ارزی و یارانههای تولید و مصرف و انرژی» را به نفع طبقات کمبرخوردار، هدفمند کنند. دولت یازدهم و دوازدهم، در موارد بسیاری، عکس این ضرورت عمل کرد و متاسفانه برخی از همان روندهای غلط، در اثر ضعف زیرساختهای اطلاعاتی جامع و هوچیگری محافل مغرض، همچنان ادامه دارد. دولت باید با عبور از دو بیراهه «واگذاری غیر هدفمند» یا «حذف مطلق» انواع تسهیلات و منابع یارانهای، مسیر سوم یعنی «واگذاری هوشمند و عدالت محور» را که دشوار اما خوشعاقبت است، به شاهراه مدیریت اقتصادی تبدیل کند. اینجا، پای صدها هزار میلیارد تومان در میان است که در قالب انواع تسهیلات و یارانههای ارزی و ریالی واگذار میشود. این منابع اگر درست توزیع میشد، میتوانست اقتصاد کشور و معیشت مردم را حتی در شرایط تحریمی موجود رونق بدهد، اما متاسفانه عامل تورم و شکاف طبقاتی شده است. انتظار جدی از دولت و دو قوه دیگر، این است که حلقههای زنجیره «لیبرالیسم اقتصادی گلهگشاد» و «نسخه مطلوب اتاق جنگ دشمن» را قطع کنند. در برخورد حکیمانه با چالشهایی از این دست، هرگز نباید از انگ «مداخله دستوری» ترسید. سیاستگذاری و هدایتگری هوشمندانه، غیر از اقتصاد دولتی و دستوری است.
۱۰- رئیس محترم قوه قضائیه، سه هفته قبل عنوان کرد: «متأسفانه شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، با توجه به اختیارات و ظرفیتهایی که دارد، نتوانسته به نحو مطلوبی عمل کند. لذا باید نواقص موجود در امر هماهنگیها، برای غلبه بر مشکلات اقتصادی مرتفع گردد». تلاشهای سازنده سه قوه، شایسته تقدیر است؛ اما بدون عزم جدی و تدبیر هماهنگ برای رانتزدایی، و بازتوزیع «هوشمندانه» و «عادلانه» منابع، حلاوت سختکوشی مدیران، آنچنان که باید و شاید، کام مردم را شیرین نمیکند. غیر از عوامل طبیعی تورم که باید چارهاندیشی شود، علل غیر طبیعی در قالب اخلال در بازار فعالند که باید با کلاننگری و قاطعیت، با آنها مبارزه کرد. همچنین نباید از نقش ضد کارکردی برخی یانکها و شرکتهای فعال در حوزه پتروشیمی و فولاد و بورس (اعم از خصوصی یا دولتی) غفلت کرد. اقتدار حاکمیت، در هیچ کشوری ثنویتبردار و دوگانهپذیر نیست. دشمنان و جریانهای همسو با آن، ظرف چهار دهه گذشته، هرگز از نقشه ترویج حاکمیت دوگانه دریغ نکردهاند. باید منطبق بر راهبرد «عقلانیت انقلابی»، با ذینفعان گرانی و بیثباتی اقتصادی، بدون کمترین اغماض برخورد کرد.
پایان
محمد ایمانی
ویروس آندلس 31-6-1401.pdf
3.11M
🔞فراموش نکنیم که تهاجم فرهنگی یک جنگ تمام عیار است و آندلس سازی از یک تار مو شروع میشود‼️
🔖قابل توجه سخنرانان و فعالان عرصه #جهاد_تبین ؛ کتابی در خصوص استحاله های فرهنگی، نفوذ و شبیخون فرهنگی که مورد توجه پژوهشگران و اهل بصیرت واقع شده به صورت رایگان در اختیار شما سروران قرار گرفته است.
📝گزیده ای از #کتاب_ویروس_اندلس ؛
💠اگر خاک وطن را به فرهنگ،تنه درختان را به مردان و میوه این درختان را به فرزندان تشبیه کنیم، بلاشک ریشه این درختان، زنان ایران اسلامی هستند. که دشمنان، پس از ورود به خاک (فرهنگ) درحال بیرون کشیدن ریشه این درختان مثمر هستند.
🖌 نام نویسنده کتاب : حمدان مقدم
🌺 #دانلود کتاب رایگان است 🌺
✅ با ورود به لینک زیر از این پیشنهاد حکیمانه و تمدن ساز(خانه داری شغل است)حمایت می کنیم.
https://www.karzar.net/73641
#اقتصاد_اسلامی #کلام_رهبر #مدیریت_اسلامی #بانکداری_اسلامی #ربا #ما_ترکناک_یا_ابن_الحسین #ما_ملت_امام_حسینم #ویروس_اندلس
http://eitaa.com/joinchat/3102867473C6ea69afc6c
هدایت شده از کانال قزوین سلام 💠
MirzaMohamadi_Sh8_ramazan98.mp3
5.34M
🔊 قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
◼️ مناجات با امام رضا علیه السلام،روز زیارتی حضرت(۲۳ ذی القعده)
#پیشنهاد_دانلود
🎤 حجت الاسلام #میرزامحمدی
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
↶【به ما بپیوندید 】↷
🇮🇷 🌐به کانال
🔷️قزوین سلام 🔷️
@qazvinsalam
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
بپیوندید
🟢🟣🇮🇷
تقلای محافل غربگرا برای توقف کاهش قیمتها و مصادره به مطلوب آن
۱
در حالی که محافل مدعی اصلاحات تأکید میکنند سیاست آمریکا در مقابل ایران، سیاست مهار است و نه توافق، برخی محافل در این طیف اصرار دارند ریزش چشمگیر قیمتها در بازار مسکن، خودرو، طلا و ارز را به شایعه دروغین توافق نسبت دهند تا بدین ترتیب اتفاق اخیر را به نفع انگارهای ابطال شده خود درباره برجام مصادره به مطلوب کنند! این البته جدای از تقلای برخی رسانههای غربگرا برای القای ادامهدار نبودن کاهش قیمتهاست! این محافل سعی دارند فضای روانی مثبت ایجاد شده در اثر تلاشهای دولت ادامه پیدا نکند و کاهش قیمتها تداوم نداشته باشد!
اخیراً علی مطهری به پیروی از انگارهسازی طیفی از محافل غربگرا در توئیتی نوشت: «ریزش قیمت ارز بیش از هر چیز ناشی از مذاکراتی است که بین ایران و آمریکا برای یک توافق موقت جریان دارد؛ هر چند که گاهی دو طرف تکذیب میکنند. این درسی است برای کسانی که میگویند اقتصاد کشور را به برجام و مذاکرات هستهای گره نمیزنیم!» او توضیح نداده که با وجود تکذیب رسمی طرفین درباره توافق موقت، چگونه کاهش قیمتها در چند هفته اخیر دنبالهدار شده و همچنان هم ادامه دارد؟!
یادآور میشود روزنامه زنجیرهای آرمان ملی، تیتر یک خود را به «بازی دادن افکار عمومی» اختصاص داده و نوشت طرفین به دنبال مدیریت فضا هستند و نه بازگشت به توافق.»
روزنامه سازندگی هم در تیتر نخست خود با عنوان «تله خوشبینی؛ چرا در شرایط فعلی باید با احتیاط عمل کرد؟»، نوشت: این که مذاکرات به نتیجه برسد، احتمال بسیار ضعیفی است. وزیر خارجه آمریکا گفته تمرکز ما روی برجام نیست.
روزنامه هممیهن نیز، تیتر نخست خودرا با تأکید تمام به «پروژه مهار ایران به جای احیای برجام» اختصاص داد و نوشت: «گزینه دولت آمریکا،مهار ایران از طرق دیپلماتیک است. دولت بایدن با نزدیک شدن به رقابتهای انتخاباتی، آماده امضای توافق احیای برجام با ایران نیست. از سوی دیگر، برجام سال 2015 به واسطه پیشرفتهای هستهای ایران دیگر آن کارکرد مد نظر آمریکا و اروپا را ندارد، چه بسا که برخی از بندهای غروبش به زودی منقضی خواهد شد.
به نظر میرسد که راهکار مد نظر آمریکا و اروپا و تأکیدشان بر در اولویت بودن دیپلماسی،رسیدن به توافقی جدید با ایران است؛ اما تا آن زمان،استراتژی آمریکا و اروپا،کنترل، مهار و کاهش تنش با ایران در سطحی است که اوضاع از کنترل خارج نشود.
در هر صورت به نظر میرسد که هنوز شرایط شکل گرفتن یک درک نهایی منتج به توافق، میان طرفین مهیا نیست. بنابراین نمیتوان از گفتوگوهای پنهانی و غیرمستقیم میان ایران و آمریکا و تبادل پیامها میان طرفین، پیشرفت در مذاکرات احیای برجام را مستفاد کرد.»
هممیهن همچنین به نقل از فایننشال تایمز نوشت اولویت آمریکا، انتخابات است نه برجام.
روزنامه شرق نیز از «سرگیجه آمریکا خبر داده و نوشته است: تا پایان سال 2023، وضعیت کجدار و مریز فعلی ادامه خواهد داشت یعنی نه مذاکرات به نتیجه میرسد و توافقی حاصل میشود و نه شکست مذاکرات اعلام میشود.
در این میان روزنامه اعتماد نوشت: مذاکرات وین برای احیای برجام به زودی و در سطح رسمی از سر گرفته نخواهد شد اما طرف غربی با وجود حمایت از اعتراضات سال گذشته، تلاش میکند رشته مذاکرات نیز از هم گسیخته نشود؟ یکی از پرشمارترین پرسشها در پاییز و زمستان 1401 این بود که چرا طرف مقابل ایران با حرکت به سمت مکانیسم ماشه حلقه فشار بر جمهوری اسلامی ایران را تنگتر نمیکند؟ طرف غربی به رغم همه سر و صداها و تشدید فشار سیاسی و امنیتی بر ایران تمایلی به بسته شدن پنجره دیپلماسی با ایران نداشت و یکی از اصلیترین دغدغههای غرب در بحث فنی هستهای با ایران ذخایر مواد غنی شده در ایران است.
در سایه برجام، ایران در قالب پذیرش اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی در کنار تعهدات پادمانی به بیشترین نظارتها بر برنامه هستهای خود رضایت داد و مطلوب طرف غربی نیز احیای همان نظارتهای گسترده است نه از دست دادن حداقلهای نظارتی با فعالسازی مکانیسم ماشه که قطعاً با واکنش تند ایران روبهرو خواهد شد».
برآیند تحلیل نشریات زنجیرهای این است که با وجود اقدام متقابل ایران در توقف تعهدات برجامی، طرف غربی قادر به تشدید و تصاعد چالش نیست و بنابراین ناچار است با واقعیت ایران جدید کنار بیاید. این پیام، همان چیزی است که افکار عمومی و فعالان اقتصادی در کشور نیز دریافتهاند، مبنی بر اینکه غرب قادر به تولید فشار جدید نیست و اساساً تشدید بحران با ایران را به خاطر پیشبینی اقدامات قویتر و مقابلهای ایران، و همچنین گرفتاری در جنگ خودساخته غرب در بحران اوکراین، صلاح نمیداند.
👇👇👇ادامه صفحه ۲
۲
در عین حال فعالیتهای مثبت و ایجابی دولت سیزدهم در دور زدن تحریمها و رونق دیپلماسی اقتصادی در جهان فراغرب، و آورده واقعی رونق صادرات و تجارت خارجی، این اطمینان را در میان محافل اقتصادی داخلی ایجاد کرده که کشور از مرحله بحران اقتصادی به ارث رسیده از دولت قبل، عبور کرده است. این تلقی طبیعتاً به عقبنشینی تورم انتظاری در برخی بازارها کمک قابل توجهی کرده است؛ هر چند که محافل غربگرا سعی دارند با انواع شگردها از تعمیق و تداوم این تلقی مثبت عمومی جلوگیری کنند.
فارنافرز: موقعیت ایران بدون توافق با آمریکا بهبود یافته است
نشریه تخصصی سیاست خارجی آمریکا در تحلیلی نوشت: در ماههای اخیر، با وجود بنبست مذاکرات، ایران تقریباً هیچ بهایی برای این پیشرفتهای هستهای پرداخت نکرده و برعکس، موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور بهبود یافته است
فارن افرز مینویسد: پس از بیش از دو سال تلاش ناکام برای بازگرداندن توافق هستهای 2015 ایران (برجام)، به نظر میرسد دولت بایدن به این نتیجه رسیده که این توافق فراتر از احیا است (احیا شدنی نیست). در حالی که مذاکرات با شکست مواجه شد، برنامه هستهای ایران به روشهای بیسابقه و در برخی موارد غیرقابل برگشت پیشرفت کرد. از زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شد، و بهویژه طی دو سال گذشته، ایران به نقاط عطف مهم هستهای دست یافته است. این کشور صدها پوند اورانیوم بسیار غنی شده را ذخیره کرده و هزاران سانتریفیوژ پیشرفته را نصب کرده است. در ماههای اخیر، ایران تقریباً هیچ بهایی برای این پیشرفتهای هستهای پرداخت نکرده و برعکس، موقعیت ژئوپلیتیکی آن بهبود یافته است. این کشور روابط خود را با چین و روسیه تقویت کرده و در عین حال، روابط با برخی از همسایگان خود از جمله رقیب منطقهای خود عربستان را عادی کرده است.
اگر دولت بایدن از طرح A (احیای برجام) صرف نظر کرده، از چرخش به طرح B که توسط بسیاری از تحلیلگران و همچنین مقامات اسرائیلی پیشنهاد شده، خودداری کرده است: یعنی فشارهای اقتصادی، سیاسی و نظامی بر تهران. در عوض، طرح C را انتخاب کرده، تلاشی برای جلوگیری از بدترین نتایج مناقشه هستهای با ایران و در عین حال حفظ امکان حل و فصل آن در آینده. واشنگتن به دنبال جلوگیری از رسیدن ایران به بمب اتمی و اجتناب از تشدید تنشهای خطرناکی است که میتواند با افزایش فشار همراه باشد و به راهحل دیپلماتیک ضربه بزند به این امید که شرایط برای یک توافق جدید برای جایگزینی برجام در طول زمان مساعدتر شود.
حتی اگر تحقق طرح دولت بایدن موفقیتآمیز باشد، پلن C هزینههایی به همراه خواهد داشت. این طرح به ایران اجازه خواهد داد تا برنامه هستهایاش را به شکلی پیوسته توسعه داده و در عین حال به انزوای سیاسی و اقتصادی خود پایان دهد. این استراتژی به جای آنکه ماحصل برنامه هستهای ایران را معکوس کند، تثبیت وضعیت ایران را به عنوان کشوری که در آستانهگریز هستهای قرار دارد را به همراه دارد.
حتی پیش از وقوع جنگ در اروپا، دولت بایدن قصد داشت تمرکز این کشور را از خاورمیانه دور کرده و به جای آن بر رقابت با چین و روسیه متمرکز شود. مقامهای آمریکایی استدلال کردند که یک رویارویی بزرگ با ایران موجب انحراف و از میان رفتن منابع در دسترس میشود. دولت بایدن در خاورمیانه اهداف دیگری دارد که ممکن استشانس بیشتری برای موفقیتشان وجود داشته باشد؛ اهدافی چون میانجیگری جهت توافق برای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان. در نتیجه کاهش تنش، کلیدواژه سیاست ایالات متحده در ارتباط با ایران بوده است. انفعال آمریکا برای ایران فرصت ساز شد. در عمل این گزاره به اجرای سهلانگیز تحریمهای نفتی علیه ایران و پاسخهای محدود به حملات علیه نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق توسط متحدان ایران تبدیل شده است.
اگر بتوان ایران را با توسل به اهرمهای دیگر مهار کرد، در آن صورت ممکن است توافق خیلی زودتر از حد تصور محقق شود. دولت بایدن ممکن است بر این باور باشد که تنها با ادامه این مسیر قادر است از وقوع بدترین سناریوها جلوگیری کند.
اما هزینههای سیاسی توافق جدید نیز افزایش یافته است. برجام هیچگاه در کنگره آمریکا محبوبیت نداشت اما دولت بایدن در ابتدا مایل بود برای احیای این توافق گامی جدی بردارد. با این حال، شرایط تغییر کرده است. برای دولت او دشوار است که از کنگره بخواهد از توافق هستهای حمایت کند. دولت بایدن احتمالا از به راه افتادن جنگ در کنگره بیزار است، بالاخص برای توافقی که قطعا محدودیتهای کمتری بر فعالیت هستهای ایران در قیاس با توافق نخست تعریف خواهد کرد.اما در پلن سی این امید وجود دارد که چشمانداز دیپلماسی ممکن است در طول زمان به بلوغ برسد.
ادامه صفحه ۳ 👇👇👇
۳
اما موفقیت چنین طرحی طبیعتا چالشهای خاص خود را دارد. زمان لزوما به نفع ایالات متحده نخواهد بود. در حالی که واشنگتن منتظر نشسته، ایران برنامه هستهای خود را پیش میبرد، روابط خود را با چین و روسیه تقویت کرده، از فشار تحریمهای تضعیف شده استفاده میکند و با بخش دیگر جهان مراوده خواهد داشت.
دروغهای برجامی را تیتر کردند؛ خبرهای امیدوارکننده را سانسور!
روزنامه آفتاب یزد در توجیه علت سانسور خبرهای موفقیتآمیز توسط نشریات زنجیرهای مدعی شد این روزنامهها چون آگهی تبلیغاتی از دولت نگرفتهاند، اقدام به بازنشر آن خبرهای امیدوارکننده هم نکردهاند!
آفتاب یزد که سردبیر آن چند سال قبل پس از خیانت کروبی، از کشور گریخت و در خدمت صدای آمریکا درآمد، نوشت: «برخی روزنامهها پرآبورنگ، سفر رئیسی را پوشش دادند، برخی دیگر ترجیح دادند تا از کنار سفر عالیترین مقام اجرایی کشور عبور کرده، واکنشی سرد نشان دهند.
موضوع قابل تامل اما حضور روزنامههای عمدتا مستقل و اصلاحطلب در جمع روزنامههایی است که نه تنها به این سفر نپرداختهاند که به موضوعاتی حتی فرعی اهمیت میدهند و حضور روزنامههای دولتی و حامی دولت در جمع روزنامههایی که با آب و تابی بسیار به ابعاد مختلف این سفر پرداخته و برخی تمام روی جلد خود را به این سفر اختصاص میدهند.
در یک تقسیمبندی دیگر با موضوع سفر رئیسی به آذربایجان شرقی، با دو دسته روزنامه مواجه میشویم،
- آگهیبگیرها
- مورد غضب واقعشدهها
ما نیز قبول داریم جامعه زخمخورده از تورم و گرانی نیاز به آرامش و امیدبخشی و انگیزهدادن دارد، به سهم خود نیز کوشیدهایم اما آفت امیدبخشی، نگاهی تبعیضآمیز است که این روزها شاهد آن هستیم.
بارها نوشتهایم که حمایت و همراهی با دولت هرگز به معنای چشم فرو بستن بر کاستیها و سوءمدیریتها و انحرافها نیست. اصلا در این تلاش برای یکدستشدگی، روزنامههای مستقل را ترغیب میکند تا جایی که ممکن است از دولتیها فاصله بگیرند تا صدای مردم هم بیشتر شنیده شود. قضاوت کنیم و نتیجهاش را به عینه ببینیم که؛ جای خالی دولت سیزدهم بر جلد روزنامههای منتقد حتما آسیبهایی را بر جای خواهد گذاشت. بارها متذکر شدهایم، دفاع رسانه از خطا و لغزش مدیران و مسئولان، اصلیترین عامل سرخوردگی، ناامیدی، احساس تلخ تبعیض و رویگردانی از ایمان و امید است!»
مفهوم دیگر این تحلیل عجیب روزنامه آفتاب یزد آن است که حب و بغضها و تعریف و تمجیدهایش اساسا بر مبنای مواجببگیری است و بسیاری از عوامفریبیهایی که در دولت قبل با تیترها و تحلیلهای خلاف واقع منتشر کرده، بر مبنای آگهیبگیری بوده است. تیترهایی سفارشی مانند: «تحرم رفت»، «موگرینی: هرچه تهران بگوید»، «خداحافظ فدریکا» و...
از سوی دیگر، جای پرسش از گردانندگان این روزنامه است که مگر از مردم دم نمیزنید؟ پس چرا تصاویر انبوه مردم استقبالکننده از رئیسجمهور در تبریز و چهاراویماق را سانسور کردید. فرض میکنیم از رئیسی خوشتان نمیآید یا با دولت مشکل دارید؛ چرا خبرهای امیدوارکننده این سفر، مانند افتتاح خط آهن بستانآباد- خاوران که مسیر تهران- تبریز را سه ساعت کوتاهتر میکند و میتواند در ترانزیت 7 میلیون تن کالا از طریق ایران به کشورهای مختلف نقش راهبردی ایفا کند، یا تامین آب شرب 180 نفر از ساکنان شهر میانه و 17 روستای اطراف را پنهان میکنید و بازتاب نمیدهید؟ به اینها علاوه کنید احیای 220 واحد تولیدی و صنعتی، و دهها پروژه بزرگ آب و برق و سلامت. بنابراین، آگهی بهانه است، بلکه مسئله رسانههای زنجیرهای این است که در صورت انتشار اخبار واقعی و امیدبخش، باید اعتراف کنند که در گره زدن سرنوشت کشور تکالیف دولت سابق به برجام و FATF، 8 سال به مردم دروغ گفتهاند و درواقع در حق معیشت مردم خیانت و جنایت کردهاید.
نهایتا این طیف باید پاسخ بدهند هنگامی که به دروغ تیتر میزدند «تحریم رفت، امضای کری تضمین است، 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در کنار 150 میلیارد دلار پول بلوکهشده به کشور میآید، اروپا: هرچه تهران بگوید»، از چه کسانی پول میگرفتند که آبروی خود را به حراج گذاشتند؟
پایان پیام
اخبار بسیج
بنام خدا
در خصوص انتشار اخبار تشکیل شورای تبلیغات در روستای یحیی آباد و اشکالات قانونی و ساختاری شورای تشکیل شده و لحن متوقعانه دهیاری در خصوص غیبت فرمانده حوزه بسیج حضرت ابوالفضل علیه السلام قاقازان شرقی (درحالیکه در روز جلسه در مأموریت استان حضور داشتم) باستحضار عموم اهالی محترم روستای یحیی آباد میرساند:
اولاً: تاکنون سابقه نداشته است که عدم حضور میهمان مدعو به جلسه ای اینگونه تبلیغ گردد و این رفتار جز با هدف تخریب و تقابل بسیج در برابر مردم و خانواده های معظم شهدا نیست.
ضمناً طبق دستورالعمل مربوطه فرمانده حوزه عضو شورای فرهنگی روستا نبوده بلکه فرمانده پایگاه آنهم درصورت تایید رده مافوق در جلسات حضور پیدا میکند.
دوماً : طبق دستورالعمل های مربوطه ایرادهای ساختاری به نحوه انتخاب و چینش اعضای شورای فرهنگی و یا شورای تبلیغات اسلامی که از زمان اعلام موجودیت این شورا هنوز نام آن را دقیق مشخص نکرده اند وجود دارد و حتماً لازم است دوستان مطالعه دقیق داشته و فرق شورای تبلیغات اسلامی و شورای فرهنگی روستا را تشخیص و سپس اقدام نمایند : شورای تبلیغات اسلامی هم در روستا نداریم و اگر هم باشد ریس آن فرمانده پایگاه بسیج میباشد. پس توقع عضویت از فرمانده حوزه بسیج و انعکاس آن در فضای مجازی توقع نابجایی است.
سوما : یک فرمانده حوزه ماهیانه ۲۷ جلسه شرکت میکنه:
۱۸ تا کمیسیون معاونت های ناحیه را داریم.
شورای فرماندهی حوزه
شورای فرماندهی ناحیه
جلسه با فرماندهان پایگاهها
شورای اداری بخش در بخشداری
کمیسیون انتصابات حوزه
جلسات سربازان
جلسات ارکان صالحین با استادیار ناحیه
جلسات داخلی صالحین با سرمربی صالحین
من اگر واقعاً وقت کنم این جلسات خودم را اجرایی میکنم.
چهارم : بنده حقیر بعنوان خادم اهالی محترم قاقازان شرقی در بیش از ۱۰ روستا فعالیت داشته و اگر در تمام این روستاها عضو شورای فرهنگی روستا باشم عملا غیر ممکن است.
پنجم : چنین امری تا باحال در هیچ روستایی سابقه نداشته و عملا نه فرمانده حوزه بسیج و نه فرمانده پاسگاه که عضو شورای اداری بخش هستند و حوزه استحفاظی شان کل روستاهای قاقازان شرقی هست امکان حضور در شوراهای فرهنگی روستاها را ندارند.
باطلاع عموم میرساند که طی تماس تلفنی با فرمانده پاسگاه یحیی آباد و برخی از دوستان که اسامی آنها بعنوان حاضرین جلسه قید شده ، ایشان هم ادعای حضورشان را در جلسه مذکور تکذیب نموده و با توجه دروغ پردازی و انعکاس مطلب خلاف واقع و تشویش اذهان عمومی نسبت به بسیج حق پیگیری حقوقی و قضایی در این خصوص برای بسیج محفوظ است.
فلذا ضمن تذکر جدی به دهیار روستای یحیی آباد بعنوان دبیر شورا در خصوص تکرار و انتشار متوقعانه مطلب در رابطه با عدم حضور فرمانده بسیج در جلسه شورای تبلیغات روستایی ، لازم است از اهالی محترم بجهت فضاسازی رسانهای علیه بسیج عذرخواهی نماید.
شایان ذکر است قبلاً بصورت تلفنی از انتشار دهندگان متن مورد نظر اصلاح آن مطالبه شد و بایشان اعلام شد فرمانده حوزه در روز مذکور در مأموریت استان حضور داشته ، که فرد انتشار دهنده اظهار داشتند بنده طبق مسولیتی که بمن واگذار شده متن مورد نظر شورا و دبیر را انعکاس داده ام. لذا دبیر شورای مذکور باید بداند که مسولیت تنظیم متن صورتجلسات شخص دبیر بوده و مسولیت جوسازی علیه حوزه بسیج و تکرار و تاکید بر غیبت فرمانده حوزه بسیج که ایجاد ذهنیت منفی در اذهان عمومی میکند بر عهده شخص آقای برمکی میباشد. لذا با توجه به این رفتار مغرضانه بنده هیچ تمایلی به عضویت در شورای مذکور را نداشته و از همه اهالی محترم و خانوادههای معزز شهدا که دوستان هدفشان ایجاد تقابل بین بسیج و آنها میباشد میخواهم در خصوص این رفتار دهیاری آگاهانه قضاوت نمایند.
لذا با کمال ادب و احترام عذرخواهی نموده و ضمن اظهار ارادت به تمام خانواده های معظم شهدا و اعضای محترم شورای اسلامی روستای یحیی آباد ، فقط امکان حضور در برخی جلسات موردی در شورای اسلامی روستا را بعنوان میهمان دارم.
برادر شما
علی امیری
📝کانال #رسانه_بسیج↙️
➥ @bsjghaghazan1
May 11