با طرح شعار سال در چند روز اخیر، مباحثه داغی میان دوستان حزباللهی شکل گرفته است که چند نکتهای به نظرم میرسد:
۱. دعوای خلق نقدینگی و رابطه آن با تورم، انحرافی است، اثر چندانی نه بر #مهار_تورم دارد و نه بر #رشد_تولید! اولا صرف نظر از خوب یا بد بودن خلق نقدینگی، در حال حاضر دولت کمترین میزان خلق نقدینگی را دارد و کاهش بیشتر آن در کوتاهمدت و حتی میانمدت اساسا ممکن نیست و بنا به مصالحی بالاتر، محدود کردن آن مطلوب هم نیست. ثانیا آنچه از آمار بر میآید، نوسانات نرخ رشد نقدینگی توضیحدهندگی کافی برای نرخ تورم را ندارد. در سه دهه اخیر، نرخ رشد نقدینگی تقریبا بین ۲۰ تا ۳۰ درصد سالانه بوده اما تورم ببین ۹ تا ۴۰ درصد نوسان داشته و این یعنی عوامل غیرپولی، اثرگذاری معنادارتری بر نرخ تورم داشتهاند! و ثالثا همه اینها در وضعیتی است که چه در نرخ رشد بالای نقدینگی و چه در نرخ پایین آن، چه در نرخ بالای تورم و چه در پایین آن، رشد تولید بسیار پایین بوده است! پس عامل رشد و #جهش_تولید را هم باید خارج از متغیرهای پولی جستجو کرد.
۲. حضرت آقا فرمودند مهار تورم از طریق رشد تولید میسر است، همانگونه که پارسال، دانشبنیانی را با اشتغالآفرینی توامان دانستند. این را بگذارید کنار #مردم_محوری و #عدالت_بنیانی تا منظومه فکری ایشان حول مفهوم محوری #اقتصاد_مقاومتی و #استحکام_ساخت_درونی_نظام تکمیل شود. همه این مولفهها، #غیرپولی است و در همه آنها، تفاوتهای آشکاری با رویکردهای متعارف اقتصادی وجود دارد. در اقتصاد متعارف لیبرالیستی، دانشبنیانی با اشتغالزایی جمعناپذیر است و رشد تولید (به #شیوه_انبوه مدنظر آنها) با مردممحوری و عدالتبنیانی در تعارض است و قس علی هذا!
۳. #اقتصاد_پولی میدان بازی ما در #اقتصاد_اسلامی نیست، اگرچه نظریات محکمی در نفی ربا و بازار پول و طلا داریم! به نظر بنده که از #شهید_صدر الهام گرفتهام، نقطه شروع ما در #اقتصاد_اسلامی، مسأله #توزیع_اولیه #منابع_طبیعی یا خدادادی ثروت است. بدون توزیع عادلانه این ثروتها، رشد تولید و مهار تورم هیچ دردی از مردم یعنی ولینعمتان انقلاب اسلامی، دوا نمیشود. رشد تولیدی که جیب سرمایهداران را پر کند و کنترل تورمی که سفره طبقه متوسط و ضعیف را تنگتر کند، قطعا مورد نظر حضرت آقا نیست!
۴. #توزیع_اولیه ثروتهای خدادادی یا همان #انفال یعنی حذف انحصارات دولتی و خصوصی بر این منابع و اینجا حوزه کوچکسازی دولت است، به شما آدرس غلط ندهند!
#توزیع_اولیه انفال یعنی گسترش #مالکیت در میان تودههای مردم و این یعنی افزایش انگیزه برای تولید و اشتغال توسط #آحاد_مردم و این یعنی مردممحوری به معنای واقعی کلمه، و این یعنی تزریق #عدالت در بنیانهای نظام اقتصادی.
#توزیع_اولیه انفال یعنی جهتدهی دانش و فناوری و پژوهشهای کاربردی به سمت بهینهسازی #تولید_خردمقیاس نه تزریق و ترویج فناوریهای انباشتی تکاثری سرمایهداری!
#توزیع_اولیه یعنی احیای ثروتها و عمران زمینها، یعنی رفع انحصار از زمین، آب و انرژی و این یعنی معنای حقیقی #آزادسازی.
۵. در #توزیع_اولیه، ابتکار عمل در دست اقتصاد اسلامی است، نظریه و مدل و راهبرد و سیاست فراوان داریم، به جای هدردادن نیرو و توان اندک رو به تزاید اقتصاددانان اسلامی در مسایل انحرافی کمبازده، روی این حوزه اساسی و مغفولمانده باید کار کنیم.
والسلام علی من اتبع الهدی
علی سعیدی
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
🆔 @DrSaeedi
با طرح شعار سال در چند روز اخیر، مباحثه داغی میان دوستان حزباللهی شکل گرفته است که چند نکتهای به نظرم میرسد:
۱. دعوای خلق نقدینگی و رابطه آن با تورم، انحرافی است، اثر چندانی نه بر #مهار_تورم دارد و نه بر #رشد_تولید! اولا صرف نظر از خوب یا بد بودن خلق نقدینگی، در حال حاضر دولت کمترین میزان خلق نقدینگی را دارد و کاهش بیشتر آن در کوتاهمدت و حتی میانمدت اساسا ممکن نیست و بنا به مصالحی بالاتر، محدود کردن آن مطلوب هم نیست. ثانیا آنچه از آمار بر میآید، نوسانات نرخ رشد نقدینگی توضیحدهندگی کافی برای نرخ تورم را ندارد. در سه دهه اخیر، نرخ رشد نقدینگی تقریبا بین ۲۰ تا ۳۰ درصد سالانه بوده اما تورم ببین ۹ تا ۴۰ درصد نوسان داشته و این یعنی عوامل غیرپولی، اثرگذاری معنادارتری بر نرخ تورم داشتهاند! و ثالثا همه اینها در وضعیتی است که چه در نرخ رشد بالای نقدینگی و چه در نرخ پایین آن، چه در نرخ بالای تورم و چه در پایین آن، رشد تولید بسیار پایین بوده است! پس عامل رشد و #جهش_تولید را هم باید خارج از متغیرهای پولی جستجو کرد.
۲. حضرت آقا فرمودند مهار تورم از طریق رشد تولید میسر است، همانگونه که پارسال، دانشبنیانی را با اشتغالآفرینی توامان دانستند. این را بگذارید کنار #مردم_محوری و #عدالت_بنیانی تا منظومه فکری ایشان حول مفهوم محوری #اقتصاد_مقاومتی و #استحکام_ساخت_درونی_نظام تکمیل شود. همه این مولفهها، #غیرپولی است و در همه آنها، تفاوتهای آشکاری با رویکردهای متعارف اقتصادی وجود دارد. در اقتصاد متعارف لیبرالیستی، دانشبنیانی با اشتغالزایی جمعناپذیر است و رشد تولید (به #شیوه_انبوه مدنظر آنها) با مردممحوری و عدالتبنیانی در تعارض است و قس علی هذا!
۳. #اقتصاد_پولی میدان بازی ما در #اقتصاد_اسلامی نیست، اگرچه نظریات محکمی در نفی ربا و بازار پول و طلا داریم! به نظر بنده که از #شهید_صدر الهام گرفتهام، نقطه شروع ما در #اقتصاد_اسلامی، مسأله #توزیع_اولیه #منابع_طبیعی یا خدادادی ثروت است. بدون توزیع عادلانه این ثروتها، رشد تولید و مهار تورم هیچ دردی از مردم یعنی ولینعمتان انقلاب اسلامی، دوا نمیشود. رشد تولیدی که جیب سرمایهداران را پر کند و کنترل تورمی که سفره طبقه متوسط و ضعیف را تنگتر کند، قطعا مورد نظر حضرت آقا نیست!
۴. #توزیع_اولیه ثروتهای خدادادی یا همان #انفال یعنی حذف انحصارات دولتی و خصوصی بر این منابع و اینجا حوزه کوچکسازی دولت است، به شما آدرس غلط ندهند!
#توزیع_اولیه انفال یعنی گسترش #مالکیت در میان تودههای مردم و این یعنی افزایش انگیزه برای تولید و اشتغال توسط #آحاد_مردم و این یعنی مردممحوری به معنای واقعی کلمه، و این یعنی تزریق #عدالت در بنیانهای نظام اقتصادی.
#توزیع_اولیه انفال یعنی جهتدهی دانش و فناوری و پژوهشهای کاربردی به سمت بهینهسازی #تولید_خردمقیاس نه تزریق و ترویج فناوریهای انباشتی تکاثری سرمایهداری!
#توزیع_اولیه یعنی احیای ثروتها و عمران زمینها، یعنی رفع انحصار از زمین، آب و انرژی و این یعنی معنای حقیقی #آزادسازی.
۵. در #توزیع_اولیه، ابتکار عمل در دست اقتصاد اسلامی است، نظریه و مدل و راهبرد و سیاست فراوان داریم، به جای هدردادن نیرو و توان اندک رو به تزاید اقتصاددانان اسلامی در مسایل انحرافی کمبازده، روی این حوزه اساسی و مغفولمانده باید کار کنیم.
والسلام علی من اتبع الهدی
علی سعیدی
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
🆔 @DrSaeedi
۱. حکمرانی در اقتصاد اسلامی #قاعده_محور است، نه لزوما پیامدگراست و نه لزوما وظیفهگرا. این نوع حکمرانی، بر خلاف دیدگاههای سکولار، فرمال و صوری نیست بلکه محتوا بر قالب غلبه دارد.
۲. برخی از قواعد بر نتیجه تاکید دارد مثل #قاعده_حفظ_نظام یا #رفع_فقر، یعنی اگر تمام وظایف شرعی و اصول اخلاقی اسلامی رعایت شود ولی نظام اسلامی تضعیف شود یا حفظ و تقویت نشود، یا فقر از جامعه ریشهکن نشود، مقصود شارع محقق نشده و تکلیف شرعی انجام نشده است. اما برخی از قواعد، کاری به نتیجه ندارد بلکه یک وظیفه مشخصی را تعیین کرده است که در هر حال و با هر نتیجهای باید به آن پایبند بود، مثل #حرمت_ربا یا #منع_تداول_ثروت در دست اغنیا، یعنی رباخواری و تداول ثروت در دست اغنیا حتی اگر باعث رشد تولید و مهار تورم هم بشود باز حرام است.
۳. هر قاعده نظر به موضوع خاصی است و قلمرو مشخصی دارد یعنی اینطور نیست که یک قاعده به تنهایی بتواند همیشه و در همه حال و در هر شرایطی به کار گرفته شود. حدود و ثغور هر قاعده در جریان کشف آن از کتاب و سنت و در تطبیق آن با عینیت مشخص میشود. این یک سطح از دانش حکمرانی اسلامی است.
۴. به دلیل پیچیدگیهای زندگی اجتماعی و تحولات و تطورات آن در طول زمان، بسیار رخ میدهد که این قواعد حکمرانی هنگام اجرا با هم #تعارض پیدا کنند. رفع این تعارضات و اولویتبندی آنها و تعیین تقدم و تأخر آن، سطح دیگری از دانش سیاستگذاری و حکمرانی اسلامی در نظام ولایت فقیه است.
۵. در موضوع شعار سال، بین دو قاعده حرمت خلق پول و وجوب حفظ نظام تعارض رخ داده است. در حرمت خلق پول، دو استدلال متفاوت وجود دارد: یکی با تمسک به #نظریه_مقداری_پول، از آن جهت خلق پول را حرام میداند که باعث تورم و کاهش ارزش پول ملی میشود، دوم از آن جهت که خلق پول فینفسه و ذاتا #ناعادلانه و دزدی است، حرام است. دلیل اول پیامدگرایانه است و با زیر سوال رفتن نظریه مقداری پول، قابل دفاع نخواهد بود اما دلیل دوم، وظیفهگرایانه است و کاری به نتیجه ندارد. این دلیل و اثبات ظالمانه بودن آن جای تامل دارد و به راحتی نمیتوان آن را نادیده گرفت. البته در این زمینه، این ملاحظه وجود دارد که خلق پول توسط چه کسی و برای چه کسی و به چه منظوری حرام است. آیا بین خلق پول دولتی و خصوصی تفاوتی نیست؟ آیا بین اینکه پول خلق شده به دست فقرا و مستضعفان برسد یا به دست اغنیا و سرمایهداران، تفاوتی وجود ندارد؟ آیا بین اینکه پول خلق شده در جهت تقویت نظام قرار بگیرد یا تضعیف آن، تفاوتی نیست؟! و قس علی هذا.
۶. شرایطی را در نظر بگیرید که حفظ و تقویت نظام مستلزم خلق پول از هیچ باشد و با فرض اینکه بپذیریم خلق پول حرام است، در این صورت چه باید کرد؟!
«باید عرض کنم حکومت، که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اللَّه- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- است، یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. حاکم می تواند مسجد یا منزلی را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم می تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدی که ضِرار باشد، در صورتی که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو کند. و می تواند هر امری را، چه عبادی و یا غیر عبادی است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند. حکومت میتواند از #حج، که از #فرایض مهم الهی است، در مواقعی که #مخالف_صلاح_کشور_اسلامی دانست موقتاً جلوگیری کند.» (۲۱ دی ماه ۶۶ | روح اللَّه الموسوی الخمینی)
و من اضافه میکنم، حداقل به عنوان یک فرض، حکومت میتواند از خلق پول، حتی اگر حرمت شرعی آن اثبات شود، #در_موقع_لزوم برای حفظ و تقویت نظام یا به تعبیر مقام معظم رهبری، برای #استحکام_ساخت_درونی_نظام استفاده کند!
اگر عمری باشد، در آینده درباره دلایل حرمت خلق پول و محدوده آن و همچنین رابطه حفظ نظام با نوع خاصی از خلق پول در اوضاع فعلی، بیشتر خواهم نوشت.
🆔 @DrSaeedi