eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
726 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠در عملیات والفجر 4 از ناحیه ی کتف و در عملیات بدر از ناحیه ی پا مجروح شد. در زمان جنگ به طرف دشمن که می تاخت، فقط به جلو نگاه می کرد. در کارهای جمعی همیشه پیشقدم بود، بعد دیگران را به کار تشویق می کرد. اخلاق او طوری بود که دیگران او را دوست داشتند و به راهنمایی هایش گوش می دادند. 💠او خود را جدای از دیگران نمی دانست. حتی کوچک تر از آن ها خود را تصور می کرد. آرزو داشت که راه کربلا باز شود و می گفت: «چه می شود که راه کربلا باز شود، قبر اباعبدالله (ع) را زیارت کنیم و در کنار قبرشان نماز بخوانیم، اشک بریزیم.» 💠او به امام عشق می ورزید در دعاهای کمیل و توسل به طور منظم و مرتب شرکت می کرد و در کارها به حضرت فاطمه زهرا (س) متوسل می شد. 💠«قبل از شهادت می گفت: «من تا شهید نشوم، دست از انقلاب برنمی دارم.» قبل از شهادت به دیدن تمام اقوام و بستگان و خانواده های شهدا رفته بود. 💠همسر شهید👈: «خواب دیدم که برادرم از جبهه برگشته است و صورتش سیاه شده، به او گفتم: چرا صورتت سیاه است؟ گفت: به خاطر دودهای خمپاره است و شهید را دیدم که به یک طرف افتاده است. صبح که از خواب بیدار شدم برادرم از جبهه برگشته بود. به او گفتم: چرا زود برگشتی؟ تازه که به جبهه رفته ای، که اشک در چشمانش جمع شد و فهمیدم که همسرم به شهادت رسیده است.» 📎فرمانده گردان شهید بهشتی لشگر ۵ نصـر 🌷 ولادت : ۱۳۳۳/۹/۲۲ نیشابور ، خراسان رضوی شهادت : ۱۳۶۵/۴/۲۰ پاسگاه زید ، شلمچه 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋حرف حساب در جواب حرفهای بی حساب ⁉️بنظرتون وجود مشکلات اقتصادی دلیل میشه که دیگه راجع به فرهنگ حجاب اقدامی نکرد؟!!! 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
16 🔰 بعد خوب شدن خانم و انجام مراحل بیمارستان ، اومدن خونه که یک مرتبه دیدن اقا و خانم رحمتی ، دم درب منتظر اونها هستند و حتی یه گوسفند چاق و چله هم آماده کردن برای قربانی به سلامتی آقا 💠 آقا هادی داشت از شرمندگی آب میشد ! آقای رحمتی هم که احوال هادی رو فهمید رفت جلو و باهاش روبوسی کرد و گفت عزیز من ، پسر من من و حاج خانم از دار دنیا یه پسر داشتیم که اونم رفت پیش خدا آرزوی نوه داشتن به دل ما موند حالا اگه شما اجازه بدین، این آقا رو هم مثل نوه خودمون می دونیم و هرکاری از دستمون بر میاد براش انجام میدیم این قربانی کردن هم تنها کاری بود که گفتیم همین اوایل به دنیا اومدن براش انجام بدیم تا صحیح و سالم باشه انشالله 👈 اما شما عقیقه کردن رو فراموش نکنین هم مستحب هست هم ضامن سلامتی بچه فقط یادتون باشه مستحب هست در روز هفتم به دنیا اومدن بچه این کار صورت بگیره 💠 اون شب تو مسجد که هنوز حال و هوای جشن های نیمه شعبان رو داشت، اقا هادی هم به نیت فرزندش و هم به نیت تولد حضرت، شیرینی داد حاج اقا عسکری بعد دو نماز که عادت داشت کمی حرف بزنه ، باز هم داستان شیخ صدوق رو تکرار کرد احتمالا هدفش آقا هادی بود که ایشون هم فرزندش رو در راه امام زمان (عج) تربیت کنه و بدونه این فرزند اگر متولد شده، قطعا با دعا و توسل به محضر امام عصر (عج) بوده 🌀 از اونجا به بعد دیگه زندگی آقا هادی و نرگس خانم شیرین تر شده بود احساس مسئولیت بیشتری می کردن تمام توانشون رو می ذاشتن تا این بچه به خوبی تربیت بشه تمام محیط خونه رو جوری آماده کرده بودن که خدای نکرده در تربیت فرزند ، اثر بدی نگذاره مثلا نرگس خانم همیشه با وضو بچه رو شیر میداد و تا جایی که می تونست، رو به قبله تو خونه گاهی اوقات مخصوصا موقع خواب بچه ، با صدای آروم میزدن شبکه قرآن تا بچه هنگام خواب با صدای قرآن بخوابه و تو ذهنش بمونه تا وقتی بزرگ تر شد انس بیشتری با قرآن بگیره ✳️ اقا هادی هم سعی می کرد تمام حساب و کتاب مالی خودش رو سر وقت انجام بده تا هیچ مال بدون خمس داده شده ای در منزلش نمونه تا در معنویت خودش و خانمش و روحیات فرزند تاثیر بد بگذاره 👈 طبق همون نذری که کرده بود داشت عمل می کرد تربیت مهدوی فرزند جهت آماده سازی یک سرباز برای حضرت مهدی (عج) 🌸 پایان فصل اول 🌸 ✍️ احسان عبادی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 رفیق شهیدم مرا متحول کرد صوت کامل روایتگری و سخنرانی حاج حسین یکتا در هفتمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم عباس دانشگر پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠من کسی را ندارم... ●اسمش یوسف بود.یوسف قربانی...بچه ی زنجان .شش ماهگی پدرش و از دست داد و یتیم شد.شش سالگی مادرش را از دست داد و با برادرش برای ادامه زندگی به خانه ی مادربزرگ رفتن... ●دبستان بود که مادر بزرگش به رحمت خدا رفت و تنها دلخوشیش برادر بزرگترش بود که در دوران نوجوانی او را در سانحه ی تصادفی از دست داد و تنهای تنها شد.رفت جبهه.تو اطلاعات عملیات بود.غواص هم بود.تو کربلای پنج شهید شد.چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله... ‌●همرزم یوسف: “هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز! یک روز گفتم: یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم ! 📎جهت شادی روح همه شهدا صلوات🌺 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
17 🔰 هرکس رو میدید، فکرش رو هم نمی کرد که بچه 7 ساله و اینقدر سواد و ادب ! آخه اگه با بچه های هم سن و سال خودش که هیچ، با چندین سال بزرگتر از خودش هم مقایسه می کردن ، اصلا با حساب و کتاب جور در نمی اومد ✳️ تربیت آقا هادی اثر کرده بود، حتی نگذاشت یک لقمه حروم وارد زندگیش بشه، گاهی به مناسبت ایام مختلف که می شد،مخصوصا در ماه مبارک رمضان و ماه محرم، همسایه ها نذری که می آوردن، با دقت مراقبت می کرد که آیا این همسایه اهل مراقبت و حساب کتاب مالی و سال خمسی و این چیزها هست یا نه یه همسایه داشتن که مطمئن مطمئن بود اهل رشوه و نزول خواری هست، چون خود هادی بانکی بود و این ها رو می دونست، هروقت این خانواده نذری می آوردن، هادی با احترام دریافت می کرد، اما مصرف نمی کرد و می ریخت دور. چون اطمینان نداشت از مال حلال اون همسایه هست یا حرام 💠 حتی اجازه نمی داد سرسفره راجع به کسی صحبت بشه مگر اینکه مطمئن بود دارن راجع به خوبی اون فرد میگن می گفت اگر سر سفره گناهی انجام بشه ، چه دروغ باشه چه غیبت ، اثر گناه روی غذای سفره تاثیر میگذاره و اون غذا از حلال بودن تغییر پیدا می کنه راست هم می گفت بارها اساتید اخلاق این رو گفته بودن حرام خواری فقط به مال دزدی نیست، 🔰 هادی خوشحال بود که تو این هفت سال ، به اون نذر و عهدی که انجام داده بود، وفا کرده بود. حالا دیگه روزهای اول مهر نزدیک می شد، و باید به مدرسه می رفت تو یک مدرسه دولتی ثبت نام شده بود ، هادی حتی درباره معلم ها هم تحقیق کرده بود تا معلمی بی دین و ایمان نصیب فرزندش نشه ، نه اینکه بخواد خیلی سخت گیری کنه اما حداقل ها هم باید حفظ می شد گاهی اوقات ، اثر پذیری بچه از معلم مدرسه، به مراتب بیشتر از والدینش هست 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌱شهید لطفی در زندگیش بعد از مشورت، تصمیم‌های زیاد و مهمی گرفت ولی همواره سه معیار توی تصمیم گیری‌هایش تاثیرگذار بود : 🔹اول اینکه راهی را انتخاب می‌کرد که به شهدا نزدیک‌تر بود، 🔹دوم اینکه انتخابش همیشه گمنامی و سکوت بود به حدی که نزدیک‌ترین آدم‌ها هم از تلاش‌هایش چیزی نمی‌دانستند و 🔹سوم اینکه جایی را برای خدمت انتخاب می‌کرد که به رویارویی با دشمن نزدیکتر باشد 🔺و نتیجه این تصمیم‌گیری‌ها این شد که در نزدیک‌ترین جا به مرزهای اسرائیل شهید شود در حالی که بسیاری از نزدیکانش ایشان را بسیجی می‌دانستند... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «آداب ورود به ماه محرم» 🎤 حجت الاسلام عالی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا