هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕تشنه ی دیدار 💕:
وقت آن است کمی تشنه لب آب شویم
روبه خورشید نماییم و چومهتاب شویم
دست بر سینه گذارید سلامی بدهیم
تا شب جمعه همه زائر ارباب شویم
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 وصیٺـــنامہ 🇮🇷
🍂من بهترین خدمت را جهاد میدانم، جنگ با کفر میدانم و این را انتخاب کردهام زندگی را در جنگ با کفر و طاغوت میدانم عاشق چنین زندگی هستم و از جنگ با کفار لذت میبرم. ما با چنین جنگهائی میتوانیم خودمان را بسازیم با چنین جنگهائی میتوانیم ایران، عراق، کربلا، فلسطین و قدس و تمام مسلمانان و مستضعفین جهان را آزاد کنیم و با جنگ است که میتوان صلح را برقرار کرد، جنگ با کفر بزرگترین دانشگاه میباشد و انسان در جنگ آبدیده میشود،🍂
#شهید_بهرام_مبارکی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
4_5900114046165714119.mp3
961.9K
☀️ برای ظهور...
🎙روایت شنیدنی "حجتالاسلام عالی" از #امام_محمدباقر علیهالسلام در مورد انقلاب اسلامی ایران و اتصالش به ظهور حضرت ولیعصر امام زمان (عج)
#جمعه_های_دلتنگی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
➖ خاطرهای از آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی
🌸 ایشان اعتقاد و احترام عجیبی به رزمندهها داشت. یک شب به تیپ امام جواد(ع) آمد. در جمع نیروها سخنرانی کرد. پس از اتمام سخنرانی، وقت نماز بود. صفوف رزمندهها تشکیل شد، اما آیتالله آقا تهرانی قبول نمیکرد امام جماعت شود. شهید برونسی، فرمانده تیپ به ایشان عرض کرد: آقا! جلو بایستد تا به شما اقتدا کنند.
🍀 میرزا جواد آقا هم در پاسخ فرمود: شما دستور میدهی؟ شهید برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش میکنم.
🌼 علامه گفت: نه خواهش را نمیپذیرم. بچهها گفتند: آقای برونسی! مصلحتاً بگویید دستور میدهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم. شهید برونسی هم همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز!
🌴 بعد از نماز، آقا حال عجیبی داشت. شهید برونسی را کنار کشید و در حالی که اشک میریخت گفت: دوست عزیزم! جواد را فراموش نکن و حتماً ما را شفاعت کن.
▫️ (نقل از: یکی از رزمندگان تیپ جوادالائمه-ع)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دشمن قصد داره با چی ایران رو تغییر بده؟؟
_😱😱😱
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :6⃣9⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
سروان عباسی فرمانده اردوگاه به اتفاق افسر مسئول دایرهی توجیه سیاسی وارد اردوگاه شدند. دستور داد اسرا در محوطهی اردوگاه جمع شوند. اسرا که جمع شدند شروع به سخنرانی کرد. صحبتهایش حساب شده بود. نمیدانم با چه رویی بعضی حرفها را میزد. فرمانده اردوگاه از اسرا خواست از آن چه در اردوگاه عراق گذشته، در ایران چیزی نگوییم. او گفت: کام خانوادههایتان را با بیان خاطرات اسارت تلخ نکنید، به جای این که به فامیلها و دوستانتون بگید در اردوگاهها چه گذشت، ازدواج کنید، به فکر تشکیل زندگی باشید، خوش باشید، بالاخره هر چه بود گذشت. گذشته را باید فراموش کرد و به تاریخ سپرد. خاطرات جنگ، خوبش هم بد است. خاطرات جنگ تلخ است، زندگی را هم تلخ میکند! سروان عباس صحبتهایش را با ذکر این جمله خاتمه داد: تمام خاطرات تلخ دوران زندان را همین جا دفن کنید و برگردید کشورتون!
این کار برای من سختتر از بقیه بود. تا امروز کدها و رمزهای خاطرات فراموش نشدنی اسارت را ثبت کرده بودم. تصمیم داشتم آزاد که شدم خاطراتم را بنویسم تا بماند. بعد از او افسر بعثی بخش توجیه سیاسی اردوگاه گفت: ما با هم برادریم، این جنگ را ناخواسته آمریکاییها بر ما تحمیل کردند، ما تاوان زیادی دادیم!
کاریکاتور یکی از اسرا باعث شد با وجود دستور سروان عباس، عراقیها از کابل استفاده کنند. بعد از این که صدام طی نامهای به آقای هاشمیرفسنجانی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را به رسمیت شناخته بود، یک کاریکاتور فضای سوله را به سمت خشونت و کابل برد. علی سعادتی گفت: کاریکاتور کار مسعود شفاعت است. کاریکاتور روی کاغذ پاکت سیمانی کشیده شده بود. مسعود لج نگهبانها را درآورد. عراقیها حق داشتند عصبانی شوند. سمت چپ کاریکاتور ، صدام در حالی که به یک توپ دوربرد تکیه داده بود و سران کشورهای آمریکایی، شوروی و بعضی از کشورهای عربی مثل ملک فهد، حسنی مبارک و حسین اردنی، پشت سرش ایستاده بودند، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرده بود. پائین کاریکاتور صدام، نوشته شده بود: سال ۱۳۵۹، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را قبول ندارم، خوزستان و شطالعرب را ظرف ۳ روز از ایران خواهم گرفت. در طراحی سمت راست کاریکاتور آقای هاشمیرفسنجانی روی مبلی لم داده بود، دستش را جلو آورده بود، صدام در حالی که قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر دستش بود، دست آقای رفسنجانی را میبوسید. پائین این قسمت کاریکاتور نوشته شده بود: ۱۳۶۹، ده سال بعد: آقای رفسنجانی! ببخشید، سال ۱۳۵۹ یه غلطی کردم، نفهمی کردم، نادان و مغرور بودم. این قرارداد را پاره کردم. ریگان فریبم داد. قرارداد خیلی خیلی خوبی است، قبولش دارم، چسبش زدم، مجدداً امضاش کردم، ضمن دستبوسی، به محضرتون تقدیمش میکنم!
نمیدانم کدام یک از جاسوسها و افراد خودفروخته قضیهی کاریکاتور را به عراقیها رسانده بود. عراقیها سراغ مسعود آمدند، کیسهی انفرادیاش را تفتیش کردند و کاریکاتور را لابلای پتویش پیدا کردند. سعد از مترجم خواست بدون کم و زیاد جملاتی را که زیر کاریکاتور نوشته بود، برایش ترجمه کند. فاضل هم با ترس و لرز جملات پائین کاریکاتور را ترجمه کرد. عراقیها برافروخته شدند، سعد که بیش از حد خشمگین و عصبانی بود با کابل به جان مسعود افتاد. ضرب و شتم مسعود شفاعت، آخرین خاطرهی من از کابل و کتک زدن عراقیها بود.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 فــــرازےازوصیتنـــــامہ 🇮🇷
◽️اگر بخواهید در زمان ظهور شرمنده امام عصر(عج) نشوید، پشتیبان ولایت فقیه و تابع فرامین ایشان باشید و این سید مظلوم را تنها نگذارید که اگر خدای ناخواسته در این زمینه کوتاهی کنید، قطعاً در روز ظهور پشیمان هستید و آنوقت دیگر قابل جبران نخواهد بود.
°•{مدافـــــع حـــــرم
#شهید_عمـــــار_بهمنـــــی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
1_739381.mp3
2.36M
💠 #تربیت_اسلامی
🎵فرزندان مؤمن
🔸چگونه فرزندانی با ایمان تربیت کنیم؟
🔹چهار روش و تکنیک برای افزایش ایمان کودکان
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 بــرگـےازخــاطــراتــــ 🇮🇷
🍃رانندهاش میگفت: همه جا در حال مطالعه بود، هرجا هم که فرصت نمیشد، با هدفون دروس زبانش را گوش میکرد.
🍃یک بار بهشون گفتم، آقارضا شما همیشه مطالعه میکنید وقتی هم که میاید تو ماشین هدفون تو گوشتونه، حاجی بخدا دلمون پوسید از بس ساکتید.
🍃بعد راننده تعریف میکنه: دیگه ندیدم موقع با من بودن هدفون بزاره، برعکس کلی هم باهام حرف میزد و میخندید.
🍃بهشون گفتم: حاجی از درسها و مطالعههاتون عقب نمونید، حالا من یه چیزی گفتم؛ آقارضا بهم خندید و به گفتگو ادامه داد.
مدافـــــع حـــــرم
#شهید_رضا_کارگر_بـــــرزی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆