eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
717 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای صفای قلب زارم 💔 هر چه دارم از تو دارم 💚 🥀 السلام‌علیک‌یاعلی‌بن‌موسی‌الرضا ▪️شهادت امام رئوف و غریبمان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام تسلیت باد. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
برادران! عقب بایستیم، ترسو بار می‌آییم استثنا هم ندارد. آخرش که چی؟ هی خودمان را عقب حفظ کنیم. آخرش هم توی لحاف و تشک بمیریم، آن وقت همه بسیجی‌ها روز قیامت به ما می‌خندند. تا زمانی که ظلمی هست مبارزه هم هست، شکلش فرق می‌کند اما اصلش فرقی نمی‌کند. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
40 🔰 وقتی قرآن خوندم به آقا مدیر در گوشی گفتم که این آیات راجع به امام زمان (عج) هست، اجازه دارم برای بچه ها بگم ؟ گفتن به به ، چقدر جالب ، خب... خب پس الان نگو ، یه فکری دارم که سر فرصت بهت میگم ✳️ کلاس اول ریاضی داشتیم ، با بیان شیرین خانم معلم هیچ کدوم از بچه ها از این درس احساس خستگی نمی کرد، بیخود نبود که چندین سال هست پشت سر هم دارن به عنوان معلم نمونه شهر انتخاب میشن لابه لای درس ها مخوصا درس های سخت مثل ریاضی ، درباره خدا و دین و قرآن هم حرف می زدندتا کلاس از خستگی در بیاد و هم اینکه بچه ها با دین آشنا بشن، چون شرایط خانوادگی هرکسی فرق می کرد ، شاید بعضی ها مثل ساسان، خانواده ای داشته باشن که اصلا مخالف دین باشن و چیزی از دین و مسائل اون به بچه هاشون نگن حتی شاید چیزهایی بگن که ذهن بچه ها رو از دین منحرف کنه ، بازم مثل خانواده ساسان ! 💠 امروز خانم معلم سر کلاس داستان حضرت یونس (ع) در قرآن رو برای ما تعریف کردند که این همه زحمت کشیدن برای قوم خودشون ، اما آخرش صبر لازم رو نداشتن و نفرینشنون کرد ، یعنی از خدا طلب عذاب کرد برای اونها اما قوم ایشون که دیدن عذاب داره میاد ،دست به دعا برداشتن و توبه کردن و خدا هم به خاطر توبه واقعی اونها ، عذاب رو برداشت خیلی برام جالب بود ، خدا به خاطر دعای واقعی و خالصانه بنده هاش، نفرین پیامبر خودش رو برمی گردونه ! واقعا چقدر دعا اثر داره ! چقدر توبه کردن اثر داره! یاد این افتادم که حاج اقا عسکری چند شب قبل ، بعد نماز می گفتند روایت داریم هرکس استغفار زیاد بفرسته ، یعنی زیاد بگه استغفرالله ربی و اتوب الیه، خدای متعال هم مشکلاتش رو برطرف می کنه و هم روزی فراوان برای اون میاره این داستان قوم حضرت یونس هم ، همین طوری بود، داشت براشون عذاب می اومد ، اما توبه کردند ، استغفار کردند ، خدا عذاب رو برداشت واقعا چه ذکر شگفت انگیری هست این ذکر استغفار ! ⬅️ زنگ تفریح که شد ، کامل جواب شبهه ای که برای ساسان درباره تحریف قرآن پیش اومده بود رو گفتم و براش توضیح دادم ، گفتم هرچی تو خونه یا جای دیگه درباره اسلام شنیدی سریع باور نکن ، می تونی به من اعتماد کنی بیا بپرس من جوابش رو برات میارم 🌀 ساعت دوم علوم داشتیم، خانم معلم داشت درباره خلقت این جهان توسط خدا حرف می زد که یک مرتبه اتفاق عجیبی افتاد !... ادامه دارد... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷سیره شهدا 🇮🇷 💢بعد از دید و بازدید دوستانش فهمیدم عید آن سال هم به رسم سال پیش به کارکنان سپاه یک سکه تمام بهار آزادی عیدی داده‌اند، پرسیدم: «مهدی امسال عیدی سکه دادند»؟ : آره. : خانم‌ها می‌گویند دو سه سالی هست که سکه عیدی می‌دهند.» : «آره»، : «کو؟ : دادم برای جبهه های جنگ. : حداقل به ما هم نشون می دادی، ما هم قیافه‌ی سکه را ببینیم، بعد به جبهه اهدا می‌کردی. : «نه خانم جان! برق سکه‌ی دنیا فريبت می‌ده، ممکنه دست و دلت بلرزه، نتونی دل بکنی، نبینی بهتره.» 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 لاتی که از همه مدعیان شهادت جلو زد!!! میشود در یک شب ره صد ساله را طی کرد👌 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
41 , 42 🔰 ساعت دوم علوم داشتیم، خانم معلم داشت درباره خلقت این جهان توسط خدا حرف می زد که یک مرتبه اتفاق عجیبی افتاد !.. 💠 ساسان که همیشه ساکت بود و اصلا حرفی سر کلاس نمی زد و حتی به خاطر دغدغه های زیادش خیلی هم حواسش به کلاس نبود، یک مرتبه سوال کرد خانم معلم ! شما که میگین همه چیز رو خدا خلق کرد ، پس خدا رو چه کسی خلق کرد؟؟؟ راستش من از سوال اصلا تعجب نکردم، چون این سوالی هست که ممکنه برای خیلی ها پیش بیاد ، مخصوصا در سن و سال ما، اما اینکه ساسانی که اصلا سوال نمی کرد ، اومده و چنین سوالی مطرح کرده ، خیلی برام عجیب بود برای بچه های دیگه هم عجیب بود 👈 خانم معلم خیلی خونسرد و با آرامش گفت پسرم، چی شد که این سوال رو پرسیدی؟ ساسان کمی ترسید ! فکر کرد سوال بدی پرسید ! اما خانم معلم گفت ، راحت باش ، نمی خواد جواب بدی بعد که می خواست جواب این سوال رو بده ، رو به بچه ها کرد و گفت این تکلیف امروز شما هست، یعنی امروز که رفتین منزل ، از پذر و مادرهاتون سوال کنین که چه کسی خدا رو خلق کرد و فردا جوابش رو برای من بیارین به بهترین جواب ، جایزه میدیم 🌀 من مدام منتظر بودم که زنگ تفریح بخوره و با ساسان در این باره صحبت کنم که چی شد این سوال اومد تو ذهنش ،هرچند می شد حدس زد که حتما دوباره پدرش چیزی گفته ⬅️ زنگ تفریح که خورد دیدم پایین نمیاد ! گفتم ساسان چی شده؟ چرا نمیای بریم حیاط؟ 🔰 گفت خیلی بد شد ، نه؟ نباید این سوال رو می پرسیدم، اگه برن به خانوادم بگن چی؟ اگه خانوادم بیان مدرسه چی؟ بخدا پدرم منو از خونه بیرون میکنه اگه بفهمه حرفهایی که تو خونه به من میزنه یا با رفیقش تلفنی صحبت می کنه رو من تو مدرسه میگم ! اه ، اه ، ایکاش اصلا این سوال رو نمی پرسیدم، نمی دونم چی شد از دهنم پرید دیدم داره به خودش می لرزه ، حسابی ترسیده بود 👌 رفتم بغلش کردم و گفتم نترس داداش جون ، نترس هم خانم معلم و هم آقا مدیر ، از اون آدم هایی نیستن که بخوان حرف های بچه ها رو به خانواده ها انتقال بدن حتی مطمئن باش خود خانم معلم هم این سوالت رو به آقا مدیر نمیگه می دونی چرا؟ چون خیلی طبیعی هست ، این ممکنه سوال خیلی ها باشه تو هر مدرسه و هر کلاسی ممکنه خیلی ها همین سوال رو از معلم خودشون بپرسن این که دیگه نگرانی نداره مطمئن باش خود خانم معلم هم اینقدر این سوال رو از بچه های هم سن و سال من و تو شنیده که براش عادی شده پاشو بریم حیاط یه ذره هوا بخور پاشو 🔰 این سوالی که ساسان پرسیده بود ، برای هر کسی ممکنه پیش بیاد ، من خودم تا سال قبل این طور سوالات به ذهنم می اومد که وقتی کتابهای ده جلدی «از خدا تشکر کن» رو خوندم و مطالعه کردم ، تمام سوالاتی که درباره خدا داشتم برطرف شد. این کتاب خیلی خوب رو بابا هادی سال قبل به عنوان کادوی تولد برام گرفت ، از وقتی خوندن یاد گرفته بودم و کتاب خوان شده بودم به پدر و مادرم گفتم هرسال برای تولد من ، فقط کتاب بخرین ، این کادو تنها چیزی هست که من رو خوشحال می کنه می خواستم همین کتاب رو به ساسان پیشنهاد بدم، اما با خودم گفتم نه خانوادش اجازه میدن چنین کتابهایی بخره ، هم اینکه شاید خودش حوصله نداشته باشه بخونه و یا اگر هم بخونه شاید نتونه قشنگ استفاده کنه 🌀 تصمیم گرفتم مطالب خوبی از کتاب رو تو ساعت های بیکاری برای ساسان بگم تا اینطوری هم خدا رو بهتر بشناسه ، هم این سوالات یه وقتی باعث انحرافش نشه ✳️ زنگ آخر که خورد ، وقتی داشتیم می رفتیم ، خانم معلم با صدای بلند گفت که فردا یادتون نره،حتما هر کدوم از شما جواب این سوال رو بیاره که خدا رو چه کسی خلق کرد به بهترین جواب ، یه هدیه خوب داده میشه ! ⬅️ من که خیلی ذوق داشتم تا سریع باباهادی رو ببینم و ماجرای امروز رو بهش بگم وقتی بابا اومد ، ساسان رفته بود سوار ماشین که شدم دیدم بابا ناراحت هست شاید هم خیلی خیلی ناراحت گفتم چیزی شده ؟ بابا گفت... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 شب زیارتی 🥀 🎥 من نوکر تو آقا، من تشنه تو سقّا 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❣سلام امام زمانم ❣ باد هم كم نكند سوز ِ دلِ صحرا را قطره يِ عشق به آتش بكِشَد دريا را اين ترك خورده دلم وحشت آن را دارد كه بميرد وَ نبيند پسر ِ زهرا را السلام_علیک_یا_بقیه_الله 💚☀️ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔻علت گرامی داشتن هفته دفاع مقدس چیست؟ 1️⃣ - آذربایجان و گرجستان به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال ۱۸۱۳ میلادی در زمان فتحعلیشاه قاجار از ایران جدا شد (حدود ٢٠۵ سال پیش). 2️⃣ - منطقه نخجوان و ارمنستان بموجب قرارداد ننگین ترکمنچای درسال ۱۸۲۸ میلادی درزمان فتحعلیشاه از ایران جدا شد (یعنی حدود ١٩٠ سال پیش). 3️⃣ - افغانستان و هرات به موجب معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷ میلادی در زمان محمدشاه قاجار از ایران جدا شد (یعنی حدود ١۶١ سال پیش ). 4️⃣ - ترکمنستان،ازبکستان و قرقیزستان بموجب قرار داد سال۱۸۸۳ میلادی در زمان ناصرالدین شاه قاجار از ایران جدا شد (یعنی حدود ١٣٧ سال پیش). 5️⃣ - پاکستان و سیستان بموجب قرارداد ننگین حکمیت «ژنرال اسمیت» در زمان حکومت قاجار در دو مرحله که آخرین آن در سال ۱۹۰۵ میلادی از ایران جدا شد (یعنی حدود ١١٣ سال پیش). 6️⃣ - مجمع الجزایر بحرین با ۳۳ جزیره ارزشمند در سال ۱۳۵۰ شمسی در زمان محمدرضا شاه پهلوی از ایران جدا شد (یعنی حدو۴٧سال پیش). 7️⃣ - شهر بندری و زیبای فیروزه در شرق دریای مازندران، قبل از انقلاب در زمان محمدرضا پهلوی از ایران جدا شد و به شوروی واگذار گردید. 🔸 اما میدانیم که در جنگ تحمیلی به مدت ۸ سال با دنیا جنگیدیم، حدود ۱۸۸۰۱۵ نفر شهید دادیم (در میدان جنگ و هم بمباران شهرها تا روز آتش بس) که ۳۶ هزار نفر از آنان دانش آموز بودند. 🔻حال با افتخار اعلام میکنیم که: 1️⃣ - یک وجب از خاک میهن اسلامی را از دست ندادیم. 2️⃣ - باعث بیداری کشورهای اسلامی و مظلوم شدیم. 3️⃣ - قدرت اسلام و ایران را به ابرقدرت‌ها نشان دادیم تا دیگر جرأت حمله به ایران را نداشته باشند. 🔹 بنابراین درهر حال و همه زمان‌ها (جهت قدردانی از شهدا و رزمندگان و آزادگان و نیز خانواده صبور آنان و برای الگوسازی وپرورش نسل جوان که نیاز به قهرمانان راستین دارند) لازم است که در نکو داشت هفته دفاع مقدس و یاد شهدا و قدردانی از رزمندگان و آزادگان وخانواده معظم آنها بکوشیم. 🌹سلام بر آن‌هایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم. 🌹سلام بر دلاورانی که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم. 🌹سلام بر مجاهدانی که به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم. 🔆شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات 🌹هفته دفاع مقدس گرامی باد🌹 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 من مهدی باکری نیستم! 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فدای امامتت.. 🔹آغاز امامت و ولایت قطب عالم امکان، فخرزمان، امان مردمان، اعلی حضرت دوران، صاحب العصر والزمان مبارک باد☘☘ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔸حامد در کمک کردن به دیگران بسیار حرفه‌ای بود از کمک به دوستان و آشنایان بگیر تا کمک های مخفیانه به خانواده‌های نیازمندایی که بعد از شهادتش معلوم شد . 🔹یکی از دوستان تازه می خواست عروسی بگیرد و خانه ای در یکی از روستاهای اطراف کرایه کرده بود حامد در آن زمان تمام دوستان و نزدیکان را جمع کرد تا با رنگ آمیزی و تعمیر خانه شرایطی را به وجود بیاورد که تازه عروسِ رفیقش در خانه‌ای که می خواهد برای اولین بار پا بگذارد زیبا و پر رنگ و لعاب باشد و به اصطلاح توی ذوقش نخورد بماند... 🔸که آخر کار هنگام تعمیر سقف آنقدر سقف پوسیده بود که پایش تا بالای زانو روی سقف رفته و مجبور شد خانه خودش را برای تازه عروس و داماد خالی کند و تا تعمیر سقف برود خانه مادرش. 🔹در کمک مالی به دیگران هم که بسیار مخفیانه و مخلصانه کار میکرد حامد فامیلی داشت کارگر بنده خدا چند وقتی بود که سفارش کار نداشت و وضع مالی اش خراب شده بوده حامد در آن ایام به هر بهانه ای به خانه آنها سرکشی می‌کرد و بارها وقتی آن بنده خدا از اتاق بیرون میرفت مخفیانه در جیب کت او پول می گذاشت وقتی حامد شهید شد آن بنده خدا در بین گریه ها و ناله هایش داستان را برای من تعریف کرد. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هر بار که رفت با شهیدی برگشت ..! این بار شهیدی آمد و او را بُرد ... وصیت من به تمام راهیان شهادت، حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهـر ڪفر تا اقامه ی حق و ظهور ولی خدا امام زمان (عج) است 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥خاطره عجیب مسئول عملیات تیم حفاظت رهبر انقلاب در زمان ریاست جمهوری 🔹از استقرار آیت‌الله خامنه‌ای در نزدیکی خاک عراق 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
‍ ‍ ❣️ روضه‌ برای اطمینان قلب در کربلای5، شلمچه، شهرک دوعیحی جلو ستون حرکت می‌کردم که شهید مجید بهادری گفت برایم روضه بخوان! گفتم بلد نیستم. گفت جان مجید یک روضه بخوان می‌خواهم قلبم مطمئن شود. من هم با زبان ساده روضه وداع شروع کردم. ناله مجید بالا رفت. نشست و گریه کرد. بعد بلند شد و مرا بغل کرد و گفت: ¤¤قلبم مطمئن شد¤¤ من نفهمیدم چه گفت تا شب عملیات که در کنارم تیر به قلبش اصابت کرد و فریاد یا حسین (ع) سر داد و تمام. تازه معنی قلب مطمئن را فهمیدم. 👈 راوی: پوررکنی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 سه توصیه مهم امام صادق (ع) برای خوب زندگی کردن 💥به مناسبت سالروز ولادت رئیس مکتب شیعه 🎙حجت الاسلام رفیعی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
43 🔰 گفتم بابا چیزی شده؟ ✳️ بابا هادی گفت ... دائی منصور... 🔰 گفتم دائی منصور چی ؟ طوریش شده ؟ حالش بد شده؟ ✳️ بابا گفت نه پسرم، تو راه که می اومدم دنبالت، مادرت به من زنگ زد و گفت دیشب دائی منصور عصبانی شد و زنش رو کتک زد، اون هم جلوی چشم بچه ها ! 🔰 گفتم چی؟ واقعا؟؟؟ اون هم جلوی چشم سعید و خواهرش؟ مگه میشه؟ آهان، تازه یادم اومد... ✳️ بابا گفت چی پسرم؟ چی شد؟ 🔰 گفتم پس بگین که چرا امروز سعید داغون بود و با هیچکس حرف نمی زد و تو کلاس هم اصلا حواسش نبود ، راستش من کمی درگیر ساسان و ماجرای اون بودم ، فرصت نشد خیلی برم سمت سعید ای بابا ، حالا چی میشه؟ می خواهید چه کار کنید؟ ✳️ بابا هادی: هیچی پسرم، فعلا مادرت رفته خونه دائی تا ببینه ماجرا از چه قراره ، ما هم میریم خونه و نهار می خوریم تا مادرت بیاد ببینیم چی میشه 🔰 خیلی ناراحت شدم، کلی ذوق داشتم که ماجراهای امروز مدرسه رو به بابا بگم ، اما همه حس و حالم از بین رفت اون شب که خونه دائی منصور ، ترس یک سوال درسی پرسیدن ساده رو از سعید دیدم، حدس می زدم که دائی چقدر آدم بداخلاقی هست و چقدر با خانوادش بد رفتاری می کنه ، واقعا نمی فهمم کسیکه خودش رو بر حق میدونه ، کسی که میگه فهم من از دین درست هست و بقیه اشتباه می کنن ، کسی که خودش رو با سواد به احکام و محتوای دین میدونه و حاضر نیست تو این قضیه از کسی مشورت بگیره، چرا باید اخلاقش اینطوری باشه ! ✳️ تو همین فکر و خیال ها بودم که باباهادی گفت : من و مادرت از روز اولی که با هم عقد کردیم و هنوز زیر یک سقف نرفته بودیم، با هم قرار گذاشتیم هیچوقت به هم بی احترامی نکنیم، هیچوقت تو خونه حتی وقت هایی که کسی نیست همدیگه رو با لفظ " تو " خطاب نکنیم ، جلوی دیگران اسم همدیگه رو با پسوند آقا و خانم صدا بزنیم ، جلوی جمع به همدیگه دستور ندیم که فلان چیز رو بیار وفلان کار رو بکن، هیچوقت صدامون روی همدیگه بالا نره، هروقت اگه خدای نکرده بحثی بین ما شد سریع از هم معذرت خواهی کنیم و از دل هم در بیاریم، جز خط قرمزهایی که دین برای حریم خانواده مشخص کرده ، خشک مقدس بازی در نیاریم و... از همون اول هم با پیشنهاد مادرت ، کتاب های اخلاقی آیت الله مجتبی تهرانی رو می خوندیم در زمینه موضوعات اخلاقی و سعی می کردیم عمل کنیم خداراشکر در حد توان سعی کردیم عمل کنیم و واقعا تو این چندسال زندگی مشترک با مادرت، کوچکترین بی احترامی ازش ندیدم و به تک تک قول هایی که به هم داده بودیم عمل کرد و من هم سعی کردم در حد توان عمل کنم یادت باشه پسرم تو مدرسه هیچوقت عصبانی نشی ، آدم وقتی عصبانی میشه معلوم نیست بعدش میخواد چیکار کنه ، روایت داریم یکی از جاهایی که شیطان خیلی به آدم نزدیک هست ، زمان عصبانیت انسان هست... ادامه دارد.... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
44 🔰با ناراحتی رفتیم خونه و با کمک بابا سفره گذاشتیم و ناهار خوردیم ، سر ناهار می خواستم قضیه سوالی که امروز خانم معلم گفته بود رو با باباهادی مطرح کنم ، اما دیدم وقت مناسبی نیست و بابا خیلی تو فکر بود معلوم بود خیلی میل به غذا خوردن نداره گفتم بابا جون ، چرا به دائی منصور زنگ نمی زنین و نمیرین پیشش تا باهاش صحبت کنین و آرومش کنین؟ 💠 باباهادی گفت : نمیشه ، آقا منصور اگه به این نتیجه برسه که کاری درسته ، اون کار رو انجام میده ، فرقی نمیکنه من بگم نادرست هست یا فلان آیت الله ، حرف گوش نمیده بابا خودش رو عقل کل میدونه ، فقط نظر خودش در زمینه دین رو درست می دونه مثل... لا اله الا الله ، هیچی نگم بهتره تو اصلا خودت رو ناراحت نکن ، به درسهات برس امروز مدرسه چه خبر؟ چی یاد گرفتی؟ تکالیفت رو انجام بده این مشکل رو من و مادرت حل می کنیم 🔰من که از ظهر تا حالا منتظر بودم قضیه سوال خانم معلم رو به پدرم بگم با همه ذوف گفتم اتفاقا امروز خانم معلم یه سوال داد به ما گفته برین از خانواده هاتون بپرسین که خدا رو چه کسی خلق کرده؟ 💠 باباهادی خیلی تعجب کرد و گفت : چی؟؟ خدا رو چه کسی خلق کرده؟؟؟ این سوال رو چرا باید خانم معلم به شما بچه های کلاس اول بده؟ 🔰 من گفتم نگران نباش بابا، خداروشکر خانم معلم با سوادی داریم و از طرح این سوال ، منظور خاصی داشت 💠 بابا با تعحب گفت : منظور ؟ چه منظوری؟ 🔰 گفتم دلیل اصلی این تکلیف دادن ، سوال ساسان بود !!! 💠 بابا با تعجب بیشتر از قبل گفت ساسان ؟؟؟ مگه چه سوالی کرد ؟ تو که می گفتی اون همیشه تو کلاس ساکت هست و به زور به درس ها گوش میده 🔰 گفتم آره ، برای منم خیلی تعحب داشت ، نمی دونم دقیقا ، خانم معلم داشت علوم درس می داد ، حرف از خلقت جهان توسط خدا زد، یه مرتبه ساسان این سوال رو پرسید 💠 بابا گفت فهمیدم ، فهمیدم این سوال رو چرا پرسیده 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
45 🔰 بابا هادی گفت به طور کلی بچه های این سن و سال سوالاتی رو تو مدرسه از معلم می پرسن که تو خونه زیاد دربارش صحبت میشه ،برای خود ما هم اتفاق می افتاد ، یه چیز ثابت شده ای هست تقریبا وقتی ساسان میاد این سوال رو می پرسه ، معلوم میشه تو خونه اونها از این حرفها زیاد زده میشه حالا یا برنامه های ضد دینی خارجی نگاه می کنن یا پدر و مادرش از این حرفها می زنن یا با اقوام و افرادی در ارتباط هستن که اونها چنین عقیده ای دارن 💠 منم سریع پریدم تو حرف بابا و گفتم هر سه تا !!! 🔰 بابا هادی : تو از کجا می دونی؟ 💠 گفتم خودش به من گفت ، خودش به من گفت که پدرش با افرادی در ارتباط هست که تو شبکه های خارجی ، برنامه تلویزیونی دارن و علیه ایران و اسلام حرف می زنن ، حتی علیه خدا هم حرف می زنن میگفت پدرش گاهی ساعت ها تو خونه با این و اون درباره این موضوعات صحبت می کنه ، می گفت خیلی از اقوامشون هم ، چنین عقیده ای دارن و اصلا محرم و نامحرم رو رعایت نمی کنن و حتی ... 🔰 حتی چی پسرم ؟ چی ؟ 💠 حتی می گفت غذاهایی و نوشیدنی هایی هم که می خورن ، بعضی هاش حلال نیست 🔰 بابا هادی: خب این آقا ساسان که اطلاع زیادی درباره دین نداره، چه میدونه چی حلال هست و چی حرام؟ 💠 گفتم آره اتفاقا ، خودش هم به من گفت که اصلا از قبل نمی دونست چی حلال هست و چی حرام ، ولی مادرش اینها رو بهش یاد داده بود ، می گفت مادرش با اونکه یک مسلمان ساده هست و نماز هم نمی خونه ، ولی این چیزها رو اعتقاد داره و مثل پدرش بی دین و بی اعتقاد نیست حتی گاهی غذای نذری هم درست می کنه و پخش می کنه چون از یه خانواده خیلی مذهبی بوده و این اعتقادات در وجودش هست و تا الان هم لب به غذای حرام و نوشیدنی حرام نزده 🔰 باباهادی: درسته ، احسنت ، همین یه ذره امیدی که به درست شدن ساسان داریم همین هست ، اگه مادرش هم مثل پدرش بود ، معلوم نبود چی میشد ، اما خداروشکر که مادرش این چیزها رو رعایت میکنه من و مادرت از وقتی به دنیا اومده بودی ، خیلی روی غذاهایی که می خوردیم حساس بودیم حتی افرادی که می دونستیم درامد اونها مخلوط به حرام هست، یا ازشون غذاهایی مثل غذای نذری نمی گرفتیم یا اگر به رسم ادب می گرفتیم، دور می ریختیم، یا اگر به خاطر دید و بازدید قوم و خویشی می رفتیم خونه اونها ، خیلی کم غذا می خوردیم و بعدش بلافاصله خمس غذایی که می خوردیم رو حساب می کردیم تا خدای نکرده لقمه حرام روی تربیت بچه مون اثر نگذاره 💠 گفتم یعنی چی بابا جون؟ یعنی چی خمس غذا رو حساب می کردین؟ 🔰 باباهادی: ان شالله بعدا برات توضیح میدم ، الان زود هست خب بریم سر سوال اصلی حالا چی به ذهنت میاد برای جواب سوال خانم معلم که خدا رو چه کسی خلق کرده؟....
🟢 ‏چفیه شو کُردی می‌بست تا مرزهای قومیتی رو پاک کنه حاج‌قاسم، همه‌ی ایران رو «حرم» می‌دونست ... 🔸‏روزی که مهران سقوط کرد؛ رژیم بعث هر چه را که سرِ راهش بود به آتش کشید و با سرعت به سمت شهر پیشروی کرد مردمِ کرد زبانِ شهر؛ برای نجات نوامیسشون راهی نداشتند جز اینکه به سمت دره و بیابان فرار کنند که حاج قاسم با لشکرش(۴۱ ثارالله) به موقع رسید مهران.... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
۱۶ مهرماه سالگرد شهادت شهید عزیز 🥀 سردار حاج حسین همدانی🥀 گرامی باد خاطره ای زیبا و درس آموز از این شهید عزیز👇👇👇 در عملیات بیت‌المقدس شهید مدافع حرم حاج حسین همدانی در حال حرکت به سوی قرارگاه بود که به او اصرار می‌کنند یک بسیجی مجروح داریم؛ سردار همدانی او را با خود می‌برد. در موقع حرکت رادیوی ماشین صدای اذان را پخش می‌کند.  سردار همدانی از بسیجی می‌ پرسد: «نگفتی اسمت چیه؟ بچه کجایی؟» اما او جوابی نمی‌دهد. سردار همدانی:«با گوشه چشم نگاه کردم دیدم زیر لب چیزهایی می‌گوید. فکر کردم لابد اولین باری است که به جبهه آمده مجروح شده و حتماً کُپ(حالتی از ترس) کرده است. این شد که دیگر او را سؤال پیچ نکردم. کمی بعد رو کرد به من و خیلی مؤدب و شمرده خودش را معرفی کرد.» فهمیدم اهل تهران و بچه نازی آباد است و سال آخر دبیرستان تحصیل می‌کند. گفتم: «برادر جان بگو ببینم چرا دفعه اول چیزی نگفتی؟!» گفت: «وقت اذان بود نماز می‌خواندم.» نگاهی به سر و وضع او انداختم. از لای انگشتانش که روی محل زخم گذاشته بود خون بیرون می‌زد. این شد که به او گفتم:«نماز می‌خوانی؟ چه نمازی؟ مگر ما داریم رو به قبله حرکت می‌کنیم؟ در ثانی پسر جان بدن تو پاک نیست. لباس‌هایت هم که خونی است.» جواب داد: «حالا همین نماز را می‌خوانیم تا ببینیم چه می‌شود.» دیدم باز ساکت شد. چند دقیقه بعد گفتم: «لابد نماز عصر را می‌خواندی.» گفت: «بله.» گفتم: «خب صبر می‌کردی می‌رسیدیم عقب هم زخمت را می‌شستیم هم لباس عوض می‌کردی بعد با فراغ نماز می‌خواندی.» گفت: «معلوم نیست چقدر دیگر توی این دنیا باشم. فعلا همین نماز را خواندم قبول و ردش با خداست.» گفتم: «باباجان تو که چیزیت نشده یک جراحت مختصر است زود خوب می‌شوی و برمی‌گردی خط.» بالاخره او را رساندم به اورژانس موقع برگشت رفتم احوال آن بسیجی را بپرسم مسئول اورژانس گفت: «خون ریزی داخلی کرده بود ما به او آمپول ضد خون ریزی هم زدیم ولی دیر شده بود با یک آرامش عجیبی چشم‌هایش را روی هم گذاشت و شهید شد.» در حالی که رانندگی می‌کردم به پهنای صورت گریه می‌کردم صدایش توی گوشم زنگ می‌زد که می‌گفت: «معلوم نیست چقدر توی این دنیا باشم فعلاً همین نماز را خواندم و رد و قبول آن با خداست.» اینجاست که شهید دستغیب(ره) می‌گفت: «حاضر است ثواب ۸۰ سال تمام عبادات واجب و مستحب خودش را با دو رکعت از چنین نمازی از یک بسیجی عوض کند.» 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
همیشه سفارش می کرد که این انقلاب با سختی و دادن خون مردم عزیز(شهدا) به دست آمد. شما هم باید رهرو امام و شهدا باشید و نگذارید این انقلاب به دست بیگانگان بیفتد و برای کوری چشم دشمنان در نماز جمعه و جماعت شرکت کنید. با دوستانش به نرمی صحبت می کرد و آن ها را به وحدت و همدلی تشویق می کرد و به ما سفارش می کرد که در گرفتن دوست خوب دقت داشته باشید و دوستی را انتخاب کنید که شما را به دین و ایمان دعوت کند.» ✍️به روایت خواهر شهید ●ولادت : ۱۳۳۱/۱۰/۱۱ ساری ●شهادت : ۱۳۶۲/۷/۱۹ مریوان 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
●بابک جوان امروزی بود اما غیرت_دینی داشت. همین غیرت دینی بود که او را به زینبیه و کربلای امام حسینی رساند از آن دست جوانان‌های امروزی که غیرت دینیدارند. می‌گفت: خانم حضرت زینب(س) من را طلبیده، باید بروم، تاب ماندن ندارم. ‌‌●بله، بابکم تیپ امروزی داشت. پسرم همیشه می‌خندید، خوش‌تیپ بود و زیبا بابک پر از شادی بود و پر از شور زندگی اما فرزندم به خاطر اعتقاداتش و برای پیوستن به خدا از همه اینها گذشت و عاشقانه پر کشید. بابک فرزند نسل سوم و چهارم اینانقلاب بود. دلبستگی‌های زیادی به زندگی داشت، امروزی بود و تمامی اینها را به خاطر دفاع از حریم آل‌الله و مادرش خانم زینب(س) رها کرد. ✍️راوی : مادر شهید 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆