فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆ثواب این سه تا تذکر لسانی به حرام شرعی سیاسی کشف حجاب
هدیه به شهید ابراهیم هادی به مناسبت تولد آقا ابراهیم🌹
انشاءالله آقا ابراهیم دعا گو ما باشند.😔
#نشر_با_شما
~اگر آقا ابراهیم بودند قطعا این روزا امربه معروف میکردند وجز آمرین بودند.. /#نشر_دهید.
https://eitaa.com/byatbashohada/1663
#روایت
🔰حضرت علی علیه السلام فرمودند:
🍃 هرگاه از كارى هراس و بيم داشتى، خود را در آغوش همان كار بيفكن، چرا كه سختى پرهيز و هراس، بزرگتر از خود آن چيزى است كه از آن مى ترسى.
📚 نهجالبلاغه، حكمت ۱۷۵
https://eitaa.com/byatbashohada/1663
🕊 خودمونی این روایت شریف اینه
موقع کار سخت ، ازش نترس و بزن تو دل کار...
حقیقتا هم راهکار همینه
این امروز و فردا کردن باعث میشه اون کار بیش از حد بزرگ نشون داده بشه.
https://eitaa.com/byatbashohada/1663
امامخامنهای:
شخصیتِ « شهید هادی »
به قدری جاذبه دارد که آدم را
مثلِ مغناطیس به خودش جذب میکند.
#شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_ولادت
https://eitaa.com/byatbashohada/1566
گفتند كه چيزي از شهيد اورنگي نمي دانيم و در تحقيق ها هم به جايي نرسيديم، اما در بررسي دقيق متوجه شديم كه در عكس ها، يك نفر هميشه در كنار اوست، اويي كه هيچ نام و نشاني از او در دست نبود.
خيلي گشتيم، اما راه به جايي نبرديم و هيچ يادمان نبود كه دامان تو را بگيريم، اما تو[شهيدمحمود اورنگي] شاهد همه ي ماجرا بودي و فرصت به التماس ما نرسيد.
به سراغ همان دوست رفتي (در خواب) كه: «چرا نيستي؟ كارت دارم، سري به ما بزن!» و آن دوست از قزوين با پدرت در تبريز تماس گرفت كه حاجي چه خبره؟ و او گفت كه برو بچه هاي يادواره ي شهداي مارالان در به در دنبالت هستند! بيا و برايشان از محمود بگو!
آيا همين از تو بس نيست؟
راوي : شهيد محمود اورنگي
#کرامات_شهدا
https://eitaa.com/byatbashohada/1566
دنیـا همین اسـت؛ تا آدم عاشقِ دنیاست و بـه این
دنیا چسبیده، حـال و روزش هـمـین است.امـا اگر
انسان سرش را به سـمتِ آسـمـان بـالا بـیاورد و
کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد، مطمئن
بـاشد زندگیاش عـوض مـیشـود و تـازه مـعـنی
زندگی کردن را میفهمد... 🕊
«شهید ابراهیم هادی🕊🌹»
#شهیدانه
https://eitaa.com/byatbashohada/1566
طوری درس بخوانید
نگن بچه های
حیدر
بی سوادن!!
علامه طباطبایی
https://eitaa.com/byatbashohada/1566
شهید حسن باقری

نام و نام خانوادگى: حسن باقرى
نام پدر: رمضان
تاریخ و محلّ تولّد: 20/9/1343، رقّه
محل شهادت: شلمچه
تاریخ شهادت: 9/11/1365
آخرین سمت: قائم مقام تخریب لشكر 5 نصر
حسن باقرى فرزند رمضان در بیستم آذرماه سال 1343 درروستاى رقّه از توابع شهرستان فردوس به دنیا آمد.(1) دوران ابتدایى را در دبستان 22 بهمن روستاى رقّه گذراند.قبل از انقلاب شعار «مرگ بر شاه» مىنوشت و به بچّهها یادمىداد كه بگویند: «مرگ بر شاه»
با شروع جنگ تحمیلى به خاطر عشق به اسلام و فرمایش امام به جبهه رفت و در عملیّات بستان شركت نمود. بعدها درعملیّاتهاى دیگرى از جمله: عملیّات بیتالمقدّس، والفجرمقدّماتى، والفجر 1، والفجر 2، والفجر 10 و كربلاى 5 به عنوان بسیجى شركت كرد و چندین مرتبه مجروح شد. پس از آن عضو ثابت كادر بسیج سپاه پاسداران فردوس گردید. مدّتى به عنوان مسئول پایگاه بسیج روستاى آیسك فردوس انجام وظیفه نمود. پس از آن عضو رسمى سپاه پاسداران فردوس شد و براى آموزش اعزام گردید.سپس در واحد تخریب لشكر 5 نصر خراسان به خدمت مشغول و به قائم مقامى گردان تخریب لشكر پنج نصر منصوب شد.
با خانم فاطمه ایّوب زاده پیمان ازدواج بست كه ثمرهى این ازدواج یك دختر بود كه بعد از ده روز فوت كرد. در تمام صحنهها چهرهى ایشان خندان بود و همواره به ماتوصیه مىكرد كه از مشكلات نترسید. شب كه در معرض دید دشمن قرار مىگرفتیم مىگفت: قرآن بخوانید، آیهى و جَعَلْنا ... رابخوانید.» دوستان واحد تخریب او مىگویند: به «شیر جبهه» معروف بود. مسؤلیّتش را به مانمىگفت: هر چه مىگفتیم: چه كارهاى؟ مىگفت: در جبهه فقط یك سیخ به زمین مىزنم؛ یعنى بسیجى سادهام و فقط بعد از شهادتش فهمیدیم چه كاره است.» شهید بسیار شجاع و صبور بود. بحرانىترین مشكلات را به حساب نمىآورد. پدرش را زمانى از دست داد كه در جبهه بود؛ براى ختم ایشان به روستا آمد و سپس به جبهه برگشت. بعد ازمدّتى همچنین مادر و سپس تنها فرزندش كه ده روزه بود را نیز از دست داد، امّا باز هم به جبهه رفت.ذبیح اللّه خلیلى از همرزمان شهید مىگوید: «عملیّات كربلاى5 به اتمام رسیده بود و بچّهها از نظر جسمى و روحى خسته بودند ومن هم از این قاعده مستثنى نبودم. البتّه من قصد گرفتن ترخیصى داشتم. شهید حسن باقرى زمانى كه از تصمیم من براى این كار آگاه شد، گفت: نرو. از او اصرار بود و از من انكار. راستش آن موقع دلیل این همه پافشارى را درك نمىكردم. آن قدر من به نیّت و هدفم تأكید كردم كه به مرخصّى گرفتن من رضایت داد و گفت: پس حالا كه این قدرمصرّى، مرخصّى بگیر و برگرد و بعد از «والفجر 10» با راحتى وآسودگى خیال برو. شنیدن نام آن عملیّات آن هم در آن موقع و باتوجّه به این كه از لحاظ نظامى نام و زمان انجام هیچ عملیّاتى حتّى مدّتها بعد از عملیّات نیز فاش نمىشد، برایم عجیب بود؛ چون كاملاً برایم نا آشنا بود كلامش را درك نمىكردم و برایم سنگین بود ونتوانستم در عمق كلامش تأمّل كنم تا دریابم چه مىگوید. امّا به هرحال من كه اصلاً به قول معروف توى باغ نبودم، از او جدا شدم وترخیصى گرفتم. عملیّات پیروزمندانه والفجر 10 یكى از آخرین عملیّاتهاى بزرگ بود كه بعد از آن قطعنامه پذیرفته شد. با خودم مىگفتم: اى خدا، مگر حسن كه یك انسان معمولى است، چگونه ازعملیّاتى كه هنوز انجام نشده بود برایم اسم برد و گفت: بعد از آن باخیال راحت برو.» حسن باقرى در تاریخ 9/11/1365 و بعد از عملیّات كربلاى 5در منطقهى شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر به درجهى رفیع شهادت نایل و پیكر مطهّرش از حمل به زادگاهش، در بهشت حسین روستاى رقّه دفن گردید.
محمّد عابدینى همرزم شهید از شهادت حسن این چنین مىگوید: «صبح روز 9/11/1365 بود. شب آن روز من در اهواز بودم.فرماندهى واحد به من سفارش كرد كه به برادر حسن باقرى بگو صبح به اهواز بیاید كه من احتمالاً دو سه روزى مرخصّى یا مأموریّت مىروم و باید كارها را هماهنگ كنیم. نیروهاى پشتیبانى ما در دژخرّمشهر بودند. من از اهواز برگشتم خرّمشهر. خواستم استراحت كنم،اطّلاع دادند كه مهمّات بیاورید. شب مین و مهمات لازم را برداشتیم ورفتیم به قرارگاه تاكتیكى كه نزدیكى شهرك «دوئیجى» عراق بود. آنجا مینها را آماده كردم. شهید حسن باقرى هم بود و اینها را بابرادران بردیم طرف «نهر جاسم». آن جا را مین مىكاشتند و صبح برگشتیم به همان محلّ قرارگاه تاكتیكى كه به ایشان گفته بودند فرمانده در اهواز با شما كار دارد. از جلوى سنگر كه مىخواستیم سوار شویم وتعدادى از برادرها مىخواستند بیایند كه حركت كنیم به طرف شلمچه و خرّمشهر، دقیقا یادم هست كه نزدیك طلوع آفتاب بود، شهید باقرى گفت: امروز هركس با ما بیاید شهید مىشود.دو نفر غیر از شهید باقرى با ما سوار ماشین شدند.
ما به طرف پاسگاه شلمچه كه حركت كردیم، كمتر از یك كیلومتر از سنگر دورنشده بودیم كه خمپارهاى در سمت راست ما به زمین خورد و همهى ما مورد اصابت تركش قرار گرفتیم. یك وقت احساس كردم كه فردسمت راستم نیست؛ نگاه كردم دیدم كه هست ولى مجروح شده بود.وقتى دود و گرد و خاك حاصل از انفجار كنار رفت و نگاه كردم دیدم شهید باقرى و برادر مجتبى مطیع كه كنار من نشسته بودند مورداصابت تركشهاى متعدّد قرار گرفتهاند و بدون گفتن حتّى یك آه، به همدیگر تكیه دادهاند و شهید شدهاند و فرد عقب مجروح شده بود.»(19)شهید در وصیّت نامهى خود مىگوید: «اكنون كه براى چند سالى است كه این فیض عظیم نصیبم شده تا در جبهههاى حق علیه باطل خدمت كنم، خداى بزرگ را شكر مىكنم كه ما را از كسانى نیافرید كه در برابر خون شهدا ساكت بنشینیم و لیاقت همان را به ما داد كه راه شهدا را كه همان راه امامان است بشناسیم و آن را بپیماییم و مپنداریدكه این را كوركورانه و از روى هوى و هوس انتخاب كرده، بلكه از وقتى كه در قلبم احساس كردم، این را انتخاب كردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅️ دنیای خارق العاده بعد از ظهور امام زمان(عج)
🟢 یه کم هم از خوبی های جهان پس از ظهور بشنویم!!
https://eitaa.com/byatbashohada/1566
صفحه ۳۲۳ مصحف شریف
سوره مبارکه انبیاء
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
#منتظران_حضرت_مهدی_عجل_الله_تعالی_فرج_الشریف
https://eitaa.com/byatbashohada/1566
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه توام دلت برای ڪربلا تنگ شده
این مناجات رو حتما گــوش بدھ ...
از زبان دل من و تو میخونہ
#امام_حسین_جانم
https://eitaa.com/byatbashohada/1566
#تلنگــــــــــر
👈همسر #فرعون
تصميم گرفتــ که #عوض شود ؛
و شُد یکــی از #زنــان والای بهشتــی ...
👈پسر #نوح
تصميمــی برای #عوض شدن نداشتــ ...
غرق شد و شُد درس #عبرتــی برای آیندگان...
👌 اولی همسر يک #طغيانگـــــر بود
و دومی پسر يک #پيامبـــــر...!!!
📌 براے #عوض شدن هيچ #بهانهای
قابل قبول نيستـــــ ....
✅اين #خودتــ هستــی که تصميم میگيری
تا عوض بشی
💢 آدم هم زمانی عوض میشه که پا روی هوای نفسش بذاره...
#خودسازی
https://eitaa.com/byatbashohada/1727
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️بالاترین عذاب خدا اینجوریه!
#استاد_پناهیان
https://eitaa.com/byatbashohada/1727