eitaa logo
بین الحرمین
1.7هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
6هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی(رحمت‌الله‌علیه) توی تمام داش مشتی ها رفتند کمک امام (ع) و شدند... مقدس ها استخاره کردند استخارشون بد اومد‌. @bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جورے‌‌باش ڪه‌هروقت‌ حضرت‌مهدی(عج) یاد‌تو‌افتاد با‌لبخند‌بگہ‌خداحفظش‌ڪنه... @bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« عَبدی اَنَا وَ حَقّی لَکَ مُحِبٌّ فَبِحَقّی عَلَیکَ کُن لی مُحِبّا » ای بنده من ! قسم به حقی که بر تـو دارم من تـو را دوست دارم تـو نیز به حقی که بر تـو دارم مرا دوست داشته باش... @bynolharamyn
☀️امام حسین (ع): هر یک از دو نفـرى که میان آن‌ها نزاعى واقع و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود. 📚کشف الغمه فی معارف الائمه (ط-القدیمه) ج ۲، ص ۳۳ @bynolharsmyn
نگارا از مهمان نميخواهی؟؟ دلے آشفته و حیران نمیخواهی؟؟ خدا را شڪر نوڪر کم نداری لیڪ غلام و نوڪر از نمیخواهی؟ @bynolharamyn
4_5875055836866284029.mp3
3.38M
🏴واحد پرچم سرخ حسین بن علی را ببین ۹شهریور ۱۴۰۰ 💠 @bynolharamyn
بیست و هفتم ماه محرم مسیر اسارت آل الله به طرف شام بعد از شهر حلب به آبادی یهودی نشین رسید که والی آن نامش عزیز بن هارون بود. لشکردرپای کوهی شب را اتراق کردند واسراء دور هم جمع شده ودرحال گریه وناله ازمصائب بودند. حضرت شهربانو علیهاالسلام کنیزی داشتند که نامش شیرین بود وازملاحت دوران بود. ودرکربلا واسارت حضورداشت. حضرت شهربانو این کنیز زیبا رابه امام حسین علیه السلام بخشیده بودند وحضرت نیز بلافاصله اورا آزاد فرمود بودند. وحضرت شهربانو میفرمودند: "شیرین آزاد شده حسین است." درآن شب شیرین ازمخدرات اجازه گرفته وگفت باخود دارم اگراجازه فرمایید درتاریکی شب آهسته به این دهات رفته و والبسه ای برای اسراء مهیاکنم که همه چادرها نیم سوخته ولباسها پاره شده است. به اواجازه دادند. جناب شیرین وارد آن دِه شد وبه اتفاق درب خانه عزیزبن هارون راکوبید. صدا زد ای توهستی؟ درب را بازکرده وسلام کرد. بسیار تعجب کرد وپرسید چگونه نام مرامیدانی؟ عزیزگفت امشب درخواب حضرت و رادیدم که سر وپای برهنه وناله کنان درحال گریه بودند. من عرض کردم این حالت از بهرچیست؟ حضرت موسی فرمود مگرنمیدانی که پسرپیامبر آخرالزمان را کشتند واهل وعیالش را اسیرکرده وامشب پایین این کوه جای داده اند. عزیز عرض کرد مگر ودینش حق است؟ حضرت موسی فرمود یقینا بحق است واگر اسلام نیاوری ازاهل دوزخ خواهی بود. عرض کرد نشانه ای بمن بگویید تایقین کنم. حضرت فرمود برخیز الان کنیزی شیرین نام که آزاد شده حسین است درب خانه تورا میزند. اوهمسر آینده توخواهد بود. برو نزد اسیران واسلام بیاور وسلام مرابه علی بن حسین وبه سرمطهر سیدالشهداء علیهماالسلام برسان. ازخواب پریدم وتو درب خانه را زدی. فرمود بیا وخدمت سید وآقای ما امام سجاد شرفیاب شو. عزیز آمد اول هزاردرهم به موکلان سرها واسیران داد تابتواند درحق اهلبیت خدمتی کند. سپس لباسهای قیمتی به اسراء هدیه کرد. خدمت امام سجاد آمد وهزاردرهم تقدیم نمود وبدست حضرت اسلام آورد وسلام موسی وهارون رابه حضرت وبه سرمطهر رسانید. ناگاه شنید ازلبان سربریده صدابلند شد: "سلام الله وسلامی علی موسی وهارون أنّهما من المحسنین" پس از مکاملاتی عجیب ومحزون، امام سجاد شیرین رابه عقد عزیز درآوردند. شیرین میخواست که راه اسارت رادر کنارمخدرات تاآخر باشد ولی امام فرمودند باشوهرخود دراین شهربمان و بااو وداع فرمودند. 📚ریاض القدس ج۲ص۲۶۷ 📚تذکرةالشهداء ج۲ص۳۱۵ 📚دمعةالساکبة ج۵ص۷۱ @bynolharamyn
جهـان هر صبح، با نام تـو بیـدار می‌شـود... یا علی و بیچاره دلی که ماند بی تو... و چه خوشبختم من که تو را دارم @bynolharamyn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا