eitaa logo
𖥔🌞 ݁˖
219 دنبال‌کننده
946 عکس
186 ویدیو
1 فایل
زاده شده از نور،نوری که نمیسوزونه بلکه جاودان میکنه!! توی نورجاری میرقصم... . کابین۷|فرزندِ آپولو🌞| Leo's team چنل آسترا:: @staROTI ݁𖥔 ݁˖ 📨:: @roz24i | https://daigo.ir/secret/21768178586
مشاهده در ایتا
دانلود
𖥔🌞 ݁˖
📪 پیام جدید اگه خجالت میکشی ی دور بگو گور بابای همه چی کار خودتو بکن اگه دیدی خوب پیش نرفت ی دور دی
دوست عزیزی که اونروز اینو برام نوشتی. واقعا الان دختر الحق آپولو جون (شمسی ج-) بودم(دختر آپولو جونِ تو ذهنِ من هیچوقت از نظر مردم نمیترس-) و نترسیدم از قضاوت مردم و رفتمممممممم😭
خیلی واقعا خوش گذشت
خیلی خیلی
^^
خب حالا اینکه چیشد چی نشد (به رسم عادتی که از پارسال دارم که اینجا میگم^^)
صبح که اومدم نزدیک هزار بار منو دریا همو بغل کردیم بعد همین دستبند رو آبی ش رو برداشت واسه خودش . بعد دژاوووووووووو (بوی عطر خودم🤣🤣🤣) . بعد آره یه شوک الکتریکی با دیدن مدل موی جدید دوقلو ها بهمون وارد شد (دوباره پسرونه ش کردن من انتظار موی تا شونه داشتنننمممم😭😭😭😭) . بعد ویین اومد طوسی اینو برداشت (مدیونید فکر کنید اولین کلمه ای که منو دید گفت " د هه" بود . بعد یه قرن همه اون بالا صحبت کردن و من هی رو به آسمون میگفتم آپولو این شوخی قشنگی نیست پاشو منو برگردونننننننن
بعد زنگ اولمون پرید و معلم خیلی مهربون(!) اجتماعی رو ندیدیمممممم هوراااا زنگ دوم حساب مون هم معلم نرسید بهمونننن هودااااا بعدش زنگ چهارم عشقم طاهری دبیر هندسه اوند فداش بشم من😭😭 بعد آره اینا مهم نیست
خلاصه اینکه من به صورت تصویبی شروع کردم داستان نوشتن و دریا داره کمکم میکنه^^ . البته که می‌خواستیم امروز سایرن هد بریم نشد:( .
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخش قابل جیغ زدنش رو گذاشتم برای اخر^^
𖥔🌞 ݁˖
^^
عاشق این دستنبادتم دختر💘💘💘💘
𖥔🌞 ݁˖
بخش قابل جیغ زدنش رو گذاشتم برای اخر^^
خب حقیقتا برای این موضوع ها انقدر خندیدم عضله صورتم درد گرفته (اولین بار یهو پریدم تو کلاس چائون فکر کرد زلزله اومده چون جیغ کشی-) زنگ تفریح اول پانته‌آ رو خفت کردم🤣💔 . بعد گفتم من برای دوستام اینارو آماده کردم این دو تا هم برای تو و آرمیتا ست و جنگ شروع شد🤣🤣🤣🤣🤣. می‌گفت نه نمیخوام مرسی و اینا بعد هی من میگفتم مگه من دلقکتم باید بگیری من با اینا برمیگردم خونه و وسط جنگ یه چیزی گفت خیلی جلوی خودمو گرفتم بغلش نکنم گفت اون دستبند قبلیتو(عکسشو میفرستم) هم آخه به جاکلیدی م هنوز دارم😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 بعد پس از یه جنگ دیگه گذاشتم تو جیبش گفتم دست خودت نیست آخر سر تسلیم شد و خندید و گفت مرسی منم بغلش کردم( و چلوندمش-^^)