تهِ بستنی خوردنم بودم ، بعد اومدم به خاله م تعارف کردم . خاله م نگرفت قضیه رو و خیلی ریلکس پرت کردش بیرون از پنجره🤣🤣🤣بعد من شوک نگاهش کردم دوتایی از خنده منفجر شدیم اینطوری بود که "عه میخواستی؟" 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
چیزی که نوشته بودم رو خیلی دوست دارم بفرستم ولی دلم میخواد کامل شه یهو با هم شاید بفرستم😭