𖥔🌞 ݁˖
امروززز؟
خب اهم، امروز چه گذشت .
صبح با خوردن کیومرث___نه چیز، با ناز کردنش(دو سه بار بلندش کردم باز اومد تو بغلم😭) ، بعدشم رفتیم سر اجتماعی که ماکهخوابیم، قبلش داشتم با نیل کیک میخوردم نصف کیک رو در دهنم جا کر___(من که میدونم به خاطر این موضوع یه رگ منو جونگین یکیه ولز نمیتونم ثابتش کنم: ) . بعدشم کل روز کلی نانای و عشق کردم و همه جزوه هام رو هم بالاخره جز مداد نوشتم😭🤣. جز شیمی که داشتم نقاشی میکردم(نه خانم دارم خط خطی میکنم) . بعد لب طرف بد شد مجبور شدم روش گریم دلقک بزا_🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣. زنگ کامپیوتر قبلش رفتم از آرمیتا بانو (چ) جزوه گرفتم و تو زنگ منو ویین کلی عشق کردیم و داشتیم جیغ میکشی____ ، قبلشم نیل رو جارو کرده بودم . زنگ فرانسه چون خیلی کم بودیم نشستیم Hola Frieda دیدیممممم و زنگ تفریح قبل پژوهش بازم یه قسمت دیگه برای دریا اپیک گذاشتم تا اینکه معاون پایه مون کم مونده بود منو بخوره که چرا وقتی هنوز زنگ تفریحه تبلت دستم____. زنگ نجوم لپتاپ عزیز روشن نشد هر کاری کردم و مامانم گفت مشکل از شارژرشه و با نیل رو بادکنک دزدی هرمس و آپولو کشیدیم و طبق سنگ کاغذ قیچی الان دست منه هاهاهاهاهاهاها. (خنده هرمسی)
اینم از امروز^^
پ.ن:بچه ها کمک نیل داره تحلیل های ترسناکی از من پیدا میکنه
پ.ن۲::من عاشق این مثلثممممممم(اثرات هندسه)
پ.ن۳::خوشحالم، نمیدونم چطوری بگم ، خوشحالم .